رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹

بحران چک‌های بی‌اعتبار

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

در ایران از هر ۱۰ چک، یک چک برگشت می‌خورد. براساس آمارهای بانک مرکزی چک‌های برگشتی در سال ۱۳۸۸ به رکوردی بی‌سابقه رسیده‌اند.

بر پایه‌ی برآورد بانک مرکزی بیش از پنج میلیون چک به ارزش نزدیک به ۲۳ میلیارد دلار در بازار ایران برگشت خورده‌اند.

Download it Here!

این رقم بی‌سابقه‌ی چک‌های برگشتی در اقتصاد ایران در حالی است که به گزارش بانک مرکزی از تعداد چک‌های مبادله شده در سال ۸۸، نسبت به سال پیش از آن، ۳۴درصد هم کاسته شده است.

این نکته نشان می‌دهد تمایل برای معاملات غیرنقدی و انجام آن با چک به شدت کاهش یافته است. طی یک دهه‌ی گذشته دست‌کم اصلاح قانون چک دو بار در مجلس مطرح شده، ولی به نتیجه نرسیده است.

با آقای دکتر شاهین فاطمی رئیس مرکز اروپایی تحقیقات بین‌المللی در پاریس این پرسش را مطرح می‌کنم:

این آمار بی‌سابقه‌ی چک‌های برگشتی در شرکت‌های اقتصادی و بازار ایران چه وضعیتی را پیش می‌آورد؟

مسلماً به بی‌اعتمادی بیشتر خواهد انجامید و آثار زیانبخش آن را ما در کمترشدن داد و ستدها و کند شدن ارتباطات اقتصادی می‌بینیم که منجر می‌شود بازهم به بیکاری.

چون وقتی که این مؤسسات نتوانند از نظر تأمین اعتبار برای شرکت‌ خودشان کارشان را انجام دهند، یک این که بیکاری ایجاد می‌شود، تولید کم می‌شود و با کم شدن تولید قیمت‌ها بالا می‌رود و تورم بازهم افزایش بیشتری پیدا می‌کند.

البته آقای احمدی‌نژاد راه جدیدی پیدا کرده است. بدین صورت که ایشان می‌خواهد اندازه‌گیری تورم را که در همه‌ی دنیا توسط بانک‌های مرکزی انجام می‌شود، از بانک مرکزی بگیرد و بانک مرکزی را به اداره‌ی دست‌نشانده‌ی خودش که زیر نظر دفتر رئیس جمهور اداره می‌شود و «اداره‌ی آمار» نام دارد واگذار کند.

البته این‌ها هیچ کمکی نخواهد کرد، برای این که مردم با جان خودشان، با رنجی که می‌برند، می‌دانند که تورم سرسام‌آور چه لطمه‌هایی به مملکت می‌زند. حالا این که آمار رسمی منتشر شود یا آقای‌ احمدی‌نژاد آمار دروغی خودشان را منتشر کند، فکر نمی‌کنم در واقعیات تأثیری داشته باشد.


برخی کارشناسان گفته‌اند که ناآرامی‌های پس از انتخابات ۲۲ خرداد و گسترش تحریم‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی از دلایل دیگر این بحران بی‌سابقه در اقتصاد بازار ایران است و کاهش معاملات غیرنقدی، بی‌اعتمادی شدید مردم به چشم‌انداز اقتصادی کشور را نشان می‌دهد.

به نظر شما این بی‌اعتمادی چه زیان‌های دیگری به اقتصاد کشور وارد می‌کند؟

در هر اقتصادی، در اقتصاد هر کشوری، آنچه مهم است امید مردم به آینده است. یعنی سرمایه‌گذاری همیشه جندین سال بعد نتایج خودش را نشان می‌دهد و وقتی که امروز مردم بی‌اعتماد شوند، نه تنها آثار آن را ما در امسال و سال آینده می‌بینیم، بلکه در سال‌های بسیار دورتر از آن هم عدم ثبات امروز نتیجه‌ی خود را در عدم سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد و یکی از دلایلی که ما می‌بینیم بیش از هر کشور دیگری در دنیا امروز فرار مغزها از ایران انجام می‌شود.

دقیقاً به همین دلیل است که جوانان مملکت‌، تحصیلکرده‌ها، آن‌هایی که سرمایه‌ی انسانی مملکت هستند که از هر سرمایه‌ای گرانقیمت‌تر است، آینده‌ای برای خودشان در این مملکت نمی‌بینند، در اثر همین سوءسیاست‌های این حکومت که نه تنها به قوانین و اصول اقتصاد بی‌اعتناء است.

بلکه اصلاً اقتصادستیز است، درست برعکس آن رفتار می‌کنند و نتیجه‌اش هم روز به روز وضع را مشکل‌تر می‌کند. اگر یک روز درآمد نفت قطع شود و یا اگر قیمت نفت بازهم نزول پیدا کند، آن‌وقت خواهیم دید که این نظام حتی از تهیه‌ی آذوقه و معاش یومیه‌ی مردم هم ناتوان خواهد بود.


آقای دکتر فاطمی، بحران مالی یونان - یا آنچه شما اسمش را در مقاله‌ای که در کیهان لندن منتشر کردید، «تراژدی یونان» گذاشتید - باعث سقوط یورو شده است. فکر می‌کنید این سقوط یورو در اقتصاد ایران هم اثر می‌گذارد؟

به طور مسلم. برای این که یکی از ده‌ها خطا و واقعاً می‌شود گفت خیانت اقتصادی که دولت آقای احمدی‌نژاد مرتکب شد، همین لجاجتی بود که چند سال پیش انجام داد. یعنی زمانی که قیمت یورو نسبت به دلار بین ۱/۵۰ و ۱/۶۰ بود، آقای احمدی‌نژاد که به خیال خودش می‌‌خواست یک تنه به جنگ آمریکا رود، ذخائر ارزی ایران را، هرچه بود و هرچه از آن مانده بود، تبدیل به یورو کرد.

الان با وضعی که برای یورو پیش آمده که به احتمال زیاد، حتی ممکن است به برابری با دلار برسد، قریب به ۴۰ تا ۵۰ درصد به ایران لطمه وارد آمده است. البته این‌ها دقیقاً نمی‌گویند که ارز مملکت چقدر است. گویا آن‌ هم شده است جزو اسرار.

در حالی که همین الان با نگاهی به اینترنت می‌توان میزان ارز خارجی هر کشوری را دانست. چون ارقامی است که در همه‌ی دنیا علنی است.

منتهی در ایران این هم محرمانه شده است. و حال اگر فرض کنیم که این‌ها ۵۰ یا ۱۰۰ میلیارد ارز خارجی داشتند، که البته چنین فرضی مشکل است، تاکنون با همین اشتباهی که مرتکب شدند۳۰ تا ۴۰درصد آن را از دست داده‌اند. یعنی بدون این که از متخصصین امر بپرسند و یا خود مطالعه‌ای کنند، یک روز اعلام کردند که ارز ایران را به یورو تبدیل کرده‌اند و فکر کردند با این کارشان آمریکا به زانو درمی‌آید. هیچ کشور دیگری در منطقه چنین کاری نکرد و امروز ما می‌بینیم که کمتر از ۲۰درصد ارز دنیا به یورو است.

چون یورو هنوز امتحان خود را پس نداده و الان هم که می‌بینیم، با اولین آزمونی که روبه‌رو شد، معلوم نیست نتیجه‌ی آن چه خواهد شد.

این یکی از بزرگترین اشتباهاتی بود که امروز آقای احمدی‌نژاد و همکارانش در برابر آن سکوت کرده‌اند و در مملکتی که آزادی نیست، کسی جرأت و امکان این را ندارد که از آن‌ها بازخواست کند که بر مبنای چه مطالعه‌ای، با چه دانشی شما این کار را انجام دادید و امروز مسئولیت این ضرر هنگفت که به ملت ایران وارد شده، با کیست؟

Share/Save/Bookmark