آمستردام، اسپینوزا و یوپ کوهن
فروغ.ن. تمیمی
میدان واترلو در مرکز شهر آمستردام در نزدیکی رود زیبای آمستل واقع شده و مکانی توریستی است که روزانه صدها نفر به بازار اجناس دست دوم آن سر می زنند. اما شهرت این میدان هیچ ربطی به نبرد واترلو و شکست ناپلئون ندارد. شاید بهتر بود که اسم این میدان را اسپینوزا می گذاشتند، زیرا در حوالی همین مکان بود که باروخ اسپینوزا فیلسوف هلندی یکی از تاثیرگذارترین فلاسفهی قرن هفدهم به دنیا آمد. اسپینوزا یکی از متفکران برجسته دموکراسی لبیرال و مدافع جدایی دین از دولت بود.
دو سال پیش شهرداری آمستردام مجسمه زیبا و جدیدی از این متفکر بزرگ را درست در پشت میدان و در کنار رود آمستل بنا کرد. ردای سنگی بر تن فیلسوف با پرنده و گل تزیین شده، نمادی از باور او به دنیای طبیعی است. باروخ اسپینوزا را پیامبر خدایی به نام طبیعت نامیدهاند، پیامبری که هستی مادی را خدا نامید.
بر کنار سنگ عظیم و سبز رنگی که این مجسمه برروی آن قرار دارد عبارتی از اسپینوزا با مضمون «هدف حکومت آزادی است»، با حروف بزرگ نقش بسته است. این مجسمه دو سال پیش در سیصد و هفتاد و ششمین سالروز تولد این متفکر بزرگ پردهبرداری شد. مجسمهای که هم سمبل ارج نهادن به اسپینوزا و هم نمادی برای مقدس بودن آزادی بیان و سنت کهن تساهل و تحمل در آمستردام است. شهری که از دیرباز آزادی مذاهب، افکار و منشهای گوناگون را پاس داشته است.
دو سال پیش شهرداری آمستردام مجسمه زیبا و جدیدی از اسپینوزا را درست در پشت میدان و در کنار رود آمستل بنا کرد
تصادفا شهرداری آمستردام هم در میدان واترلو واقع شده است. شهردار محبوب شهر آقای یوپ کوهن چند هفته پیش از شغلاش استعفا داد تا بتواند رهبری حزب سوسیالیست کار را در انتخابات آینده در تابستان امسال به عهده گیرد. کوهن میباید در روزهای آینده با خیرت ویلدرز رهبر دست راستیهای مخالف دین اسلام به مصاف برود. یوپ کوهن در چند سال اخیر با پیروی از سنت اسپینوزایی مقدس بودن حق آزادی بیان، مذاهب و هم با با اعتقاد عمیق به تساهل گرایی توانست نقش مهمی در مبارزه با اسلامستیزی بازی کند.
در همین میدان واترلو اولین کنیسه بزرگ یهودیان نیز که در قرن هفدهم ساخته شده قرار دارد. اولین گروه یهودیان آمستردام پناهندههای پرتغالی و اسپانیاییالاصل بودند که در سال ۱۵۸۰ از پرتغال به هلند گریختند. پدران آنها پس از سرکوب خونین هم مسلکان خود در اسپانیا به پرتقال فرار کرده و نزدیک به یک قرن در این کشور زندگی کردند. اما اشغال پرتقال توسط اسپانیا باعث شد که آنها بار دیگر در جستجوی پناهگاهی امن آواره شده و سرانجام به هلند بگریزند. جامعه یهودیان آمستردام در دهه اول قرن هفدهم به تدریج شکل گرفت و در سال ۱۶۱۶، سه کنیسه در میدان واترلوی فعلی که در آن زمان محلهی یهودینشین بود، بنا شد.
قرن هفدهم در تاریخ هلند به قرن طلایی هم معروف است. یکی از پیامدهای رونق تجارت با تاسیس کمپانی هند شرقی، انباشت ثروت و پیشرفت سریع علوم و هنر در هلند بود. در آن دوره آمستردام با دویست هزار نفر جمعیت بزرگترین شهر در جمهوری تازه تاسیس در این کشور بود که افزون بر ثروت و مکنت، با تامین آزادی و امنیت برای پیروان ادیان مختلف، رواج فرهنگ مدارا و تحمل، شهر محبوب آزادیخواهان نیز بود.
اجداد اسپانیایی باروخ اسپینوزا هم تاجرانی یهودی بودند که در همان دوران، از پرتغال به هلند آمده و سرانجام در آمستردام مستقر شدند. اسپینوزا در بیست و چهار نوامبر سال ۱۶۳۲ درخانهای در نزدیکی میدان فعلی واترلو به دنیا آمد. او در آمستردام به تحصیل علوم و فلسفه پرداخت و زبان لاتین را آموخت. از آنجا که در سنت یهودیان یاد گرفتن حرفهای دستی از واجبات بود، اسپینوزای جوان تراشیدن عدسیهای میکروسکوپ را که در آن زمان حرفهی مهمی به شمار میآمد فرا گرفت و از این راه امرار معاش میکرد.
یوپ کوهن، شهردار سابق آمستردام و رهبر حزب سوسیالیست کار
اولین کار فلسفی اسپینوزا نقد تورات و انجیل بود. او اولین فردی است که این دو کتاب را محصول فکر و تخیل آدمی نامید و الهی بودن این متون را منکر شد. عملی که خشم معلمان و یهودیان شهر را برانگیخت. او در نوجوانی در پی نقد مقدسات دینی و یک نزاع حقوقی بر سر ارث و میراث والدین درگذشتهاش از طرف جامعه یهودیان تهدید و طرد شد.
اسپینوزا در دوران تحصیل با رنه دکارت فرانسوی که آن موقع در آمستردام زندگی میکرد، آشنا شد. گروه کوچکی از عالمان و روشنفکران شهر در این زمان، دکارت و آثار او را میشناختند. سرانجام با جدیشدن و ادامه تهدیدات جامعه یهودیان، اسپینوزا مجبور شد از آمستردام گریخته و بعد از چند سال در لاهه مستقر شود .او در ۱۶۷۷ و در سن چهل و پنچ سالگی به علت داشتن ناراحتی ریوی گذشت. اکثر آثار این متفکر پس از مرگش منتشر شدند و بعضی از آنها مانند رساله الهیاتی سیاسی(Tarctatus Theologico Politicus)، در دوران حیاتاش توسط پروتستانهای متعصب ممنوع الانتشار شدند.
از میان آثار اسپینوزا کتاب مهم اخلاق (Ethica) و رساله الهیاتی- سیاسی (Tarctatus Theologico Politicus) از منابع مهم تفکر دموکراتیک در قرن هفدهم و منبع الهام متفکران بعد از او مانند ولتر، نیچه، هگل، گوته، مارکس، فروید و اینشتن به شمار میروند.
اسپینوزا به قوانین علمی، طبیعی و اجتنابناپذیر بودن آنها اعتقاد داشت. خدای او، خدای تورات و انجیل نیست که از جایی خارج از جهان هستی بر دنیا حکم راند. خدای او همین جهان مادی هستی است. جهان هستی از منظر او نه آغاز و نه پایانی دارد.
اما اهمیت فلسفه اسپینوزا در بحث اجتناب ناپذیری و تقدس آزادی از آنجا است که او نخستین متفکری است که چهل سال پیش از هممسلک خود جان لاک انگلیسی هدف جامعه سیاسی را تامین آزادی برای انسان دانست. در رساله مهم الهیاتی و سیاسی، او مردمسالاری را بهترین و طبیعیترین شکل حاکمیت میداند. او در باب بیستم این رساله مینویسد:
«دولتی که قصد مهار اندیشهها را دارد، دولت جابری است. حکومتی که برای اتباع خود مقرر کند که حق چیست و باطل کدام است و یا بر اساس کدامین باورها میباید خداوند را پرستید، از حاکمیتاش سوءاستفاده کرده و حقوق اتباعاش را زیر پا میگذارد. اینها حقوق طبیعی فرد به شمار میآیند. هیچکس نمیتواند آن را از خود سلب کند. حتی اگر خود چنین بخواهد.»
اسپینوزا در ادامه همین بحث در این کتاب، بزرگترین مصیبت را برای یک جامعه و دولت عدم تحمل دگراندیشان، دشمنی با آزادی، سانسور و ممنوعیت کتاب و به جوخه اعدام سپردن آزادیخواهان میداند. این پیامبر تساهلگرا و مداراطلب، آمستردام را در زمان خود نمونه موفق جامعه آزادی میدانست که مردم آن از هر قوم و مذهب از سراسر اروپا در کنار یکدیگر در صلح، امنیت و احترام متقابل زندگی میکردند.
آقای یوپ کوهن شهردار قبلی آمستردام و رهبر فعلی حزب سوسیالیست کار در روزهای آینده، باید خود را برای شرکت در بحثهای تلویزیونی و مجادله با رهبر حزب دست راستی آزادی آماده کند. حزب آزادی، خواهان ممنوعیت چاپ قرآن، و ممنوعیت استفاده از حجاب در حوزه عمومی و نیز ممنوعیت مهاجرت مسلمانان به هلند است. این حزب به سنت اسپینوزایی نهادینه شده در فرهنگ مردم در هلند که تامین آزادی مذهب و عقیده را وظیفه اصلی حکومت میداند اعتنایی ندارد. هر چند که نام مقدسی چون آزادی را بر خود نهاده است.
بعضی از مفسران و صاحبنظران سیاسی امکان پیروزی این حزب در انتخابات و شرکت آن را در کابینه اتئلافی با حزب دموکرات مسیحی و لیبرالها از نظر دور نمیدارند.
اما در صورت پیروزی حزب کار در انتخابات، تشکیل یک کابینه با شرکت احزاب چپ و میانهرو و انتخاب یوپ کوهن به نخستوزیری هم میتواند آغاز فصل تازهای در سیاست این کشور باشد. یوپ کوهن قادر است نژادپرستی پنهان در ردای آزادی را افشا کند و نیز با اجرای یک سیاست عقلانی و مبتنی بر اصول دموکراتیک، سنت اهورایی آزادی بیان و مذهب را در کشورش حفظ کند.
|
نظرهای خوانندگان
مرصی فروغ عزیز.اطلاعات خیلی خوبی تو مقاله هستو تاثیر اسپینوزا روی نهادینه شدن دموکراسی در هلند
-- فاطی محمدی ، Apr 23, 2010 در ساعت 11:43 PMسنت اهورایی آزادی آقای کهن! "سنت اهورایی آزادی". این را دیگر ایرانی های اهورایی به هلند داده اند. در هلند آزادی "پسبند" ندارد. اهورا اگر خدا باشد آزادی هلند از همین است که دست اهورا از آزادی کوتاه است.
-- بدون نام ، Apr 23, 2010 در ساعت 11:43 PMمطالب خوبی بود میخوام بیشتر از اسپینوزا بدونم از راهنمایی تون ممنون میشم
-- سامان ، Apr 24, 2010 در ساعت 11:43 PMخواننده گرامی، بنیاد برومند کتاب الهباتی سیاسی اسپینوزا را ترجمه کرده است. و اگر شما در هلند زندگی می کنید می توانید در هر کتابجانه ای در مورد او کتاب و مطلب پیدا کنید.
فروغ تمیمی
-- بدون نام ، Apr 26, 2010 در ساعت 11:43 PM