رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > بهمن قبادی: جعفر پناهی سالهاست که زندانی است | ||
بهمن قبادی: جعفر پناهی سالهاست که زندانی استپانتهآ بهرامیصدای پای بهار میآید و چند روز به پایان سال پرتنش ۱۳۸۸ باقی مانده است. خیزش اخیر مردم ایران برای آزادی در ۹ ماه گذشته هزینههای زیادی را برای فعالان مدنی، زنان، روزنامهنگاران، دانشجویان، کارگران و هنرمندان در بر داشته است.
در حال حاضر هنوز ۶۵ روزنامهنگار، در بند به سر میبرند و هنرمندان که از حساسترین گروههای جامعه هستند از یورش حکومت در امان نماندهاند. از جمله این هنرمندان جعفر پناهی و محمد رسولاف هستند. جعفر پناهی سازندهی دو فیلم آفساید و بادبادک سفید است که موفقیتهای چشمگیری در سطح جهانی داشته و هماکنون در بند به سر میبرد. از بهمن قبادی فیلمساز ایرانی پرسیدم امثال هنرمندانی مثل جعفر پناهی چه خطری برای دولت دارند که دستگیر شدهاند. همانطور که میدانید دهها نفر از فیلمسازان ایرانی با نوشتن نامهای خواستار آزادی جعفر پناهی شدند، با این حال ایشان هنوز در زندان هستند. به نظر من، حاکمیت از هنرمند میترسد اما بازداشت جعفر پناهی بیشتر بهانهای برای ایجاد رعب و وحشت در میان فیلمسازان و هنرمندان دیگر بود. در جریان این بازداشت، دولت مهم نیست بلکه مهم ضربهای است که بر ملت ایران وارد میشود. به جرات میتوان گفت پناهی جزو بهترین فیلمسازهای امروز ایران است. اعتقاد دارم او سالهاست که زندانی است و امروز او را به سلول دیگری بردهاند که انفرادی است. این چند سال سیستم حکومت، روح و احساس جعفر را کشته است. ما باید برای وضعیت جعفر پناهی نگران باشیم که به احتمال زیاد تصمیم دولت از بین بردن تمام احساس اوست تا دیگر نتواند فیلم بسازد.
این که به خاطر جعفر ضدنظام حرف بزنیم عمل بدی نیست اما اصل قضیه را فراموش میکنیم که نباید احساس جعفر پناهی نابود شود. تلاش خارج و داخل ایران باید این باشد که جعفر هرچه زودتر آزاد شود زیرا نمیدانیم چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. او هنرمند است، یک نظامی نیست. او یک آرتیست احساساتی و کاملا شکننده است. باید مراقب جعفر باشیم و اگر در این هفته نیز بیرون نیاید او را از آن جهت که نتواند برای ما فیلمهای خوب بسازد از دست خواهیم داد، زیرا سیستم میداند با هنرمندانش در زندان چه کند. نه تنها جعفر، محمد رسولاف نیز از نسل جدید سینمای ایران است و آیندهی خوبی دارد. باید تلاش کنیم که او نیز هر چه زودتر آزاد شود. آقای قبادی، فکر میکنید هنرمندانی که در داخل یا خارج از کشور آزاد هستند، برای این مشکل چهکاری میتوانند انجام دهند؟ من از فیلمسازهای مستقل انتظاری ندارم، سایهی خطر بر سر آنان نیز هست. فیلمسازهایی که نان دولت را میخورند، در صورت داشتن شجاعت میتوانند برای جعفر و همکارش کاری کنند. اکثر این فیلمسازها چشم دیدن موفقیت جعفر را نداشتند و ندارند. آنها اگر بخواهند میتوانند کاری برای آزادی جعفر و نوشتن طومار و امضا گرفتن از اهالی سینما انجام دهند. منتهی نوعی خفقان وجود دارد که انگار سیستم تا کار خودش را نکند، به حرف هیچکس گوش نمیدهد. ما امثال جعفر پناهی و بسیاری دیگر از روزنامهنگاران و فرهنگیان و هنرمندانی که بی گناه زندانی شدهاند را دیدهایم. حکومت به جز ضربهزدن به روح و احساس این آدمها هدف دیگری ندارد.
دستگیری جعفر پناهی، از طرف ادارهای با عنوان ارشاد اسلامی صورت نگرفته است. به نظرم دستور از مقامات بالا آمده که دولت جرات میکند یک هنرمند بینالمللی را بازداشت کند. شما چه خاطرهای از جعفر پناهی دارید و آیا کارهای مشترکی دارید که بتوانید برای شنوندگان در آستانهی نوروز تعریف کنید؟ در دو سال گذشته به آقای پناهی نزدیک شدم و بیشتر با جعفر و زندگی شخصی او آشنا شدم. او جزو استثناییترین فیلمسازانی است که سینما برایش جدی است و تنها برای سینما مبارزه می کند. یادم است در سینمای ایران همیشه شایعاتی در مورد جعفر وجود داشت که سمپاشی آن از سوی دولت بود. میگفتند ایشان میخواهد نکات منفی مملکت را نشان دهد و انگار مملکت نکتهی منفی یا چیز سیاهی ندارد. چیزهایی که در حال حاضر و قبلتر در ایران میدیدم سیاهیهایی است که فیلمساز حق نشان دادنش را نداشت ولی جعفر پناهی جزو سینماگرانی بود که کوتاه نیامد، باج نداد و ایستاد تا حرف خودش را بزند. این چیزهایی بود که از جعفر آموختم. اما تنها هنرمندان نیستند که برای آزادی هزینه پرداختهاند. بسیاری از فعالان جنبش زنان نیز هماکنون در بند هستند. محبوبه کرمی یکی از آنها است که از ۱۱ اسفند در اوین به سر میبرد. از محسن کرمی برادر محبوبه پرسیدم: آیا شما خبر دارید اتهام ایشان چیست؟ ایشان هنوز به صورت واضح تفهیم اتهام نشدهاند و در ارتباط تلفنی خیلی کوتاه که از زندان اوین داشتند، فهمیدیم که در بند ۲۰۹ زندان اوین هستند. وی در مورد اتهامش گفت به صورت کامل تفهیم اتهام نشده و بازجوییها ادامه دارد. شب ۱۱ اسفند که برای بازداشت ایشان به منزل مراجعه کردند، در مورد اتهام ایشان سوال کردم اما بازهم پاسخ روشنی ندادند و گفتند دلیل بازداشت، همان دلایل دفعات قبل است. پیش از این نیز چهار مرتبه بازداشت شدند که پروندهی ایشان تکمیل شد و به دادگاه رفتند. هر چهار مرتبه هم تبرئه شدند. روزی که برای بازداشت ایشان آمدند، چند نفر بودند و چه چیزهایی از منزل شما بردند؟ سه نفر مرد ساعت ۹ شب مراجعه کردند. خودم در را باز کردم. هر چه را که میخواستند، مورد تفتیش قرار میدادند. تقریبا تمام کتابها و سیدیهایی که در خانه داشتیم را به همراه کامپیوتر محبوبه، جمع کردند و بردند. آیا جهت بازداشت حکمی به همراه داشتند یا خیر؟ حکم بازداشت را به من نشان دادند ولی چیزی راجع به اتهام در آن ندیدم. در حال حاضر وضعیت ایشان چگونه است؟ زمانی که با شما تماس گرفتند وضعیت روحیشان چطور بود؟ خیلی کوتاه صحبت کردند. در سال گذشته مشکلاتی برای ما پیش آمد. مادرمان با بیماری سختی دست به گریبان بود و زمانی که مادرمان را از دست دادیم، محبوبه در بازداشت بود. از این ناحیه ضربهی خیلی سختی به ایشان وارد شد و در همین یک سال گذشته نیز خیلی تحت فشار بود. پدرمان سن زیادی دارد و از بیماری آلزایمر رنج میبرد. محبوبه به نوعی پرستاری پدرمان را نیز بر عهده داشت. پدرمان پیش روانشناس میرفت و تحت درمان بود. به همین دلیل محبوبه در یک سال گذشته بسیار کمتر به فعالیتهای اجتماعی که قبلا داشت میپرداخت و به همین دلیل بسیار متعجبم که چرا بازداشت شد.
واقعا احساس عجز میکنم چرا که حتی نمیتوانم یک خبر ساده از ایشان بگیرم. نمیدانم اتهامشان چیست، در چه وضعیتی هستند و چه کاری میتوانیم انجام دهیم. آیا امکان دارد که دادگاه ایشان برگزار شود؟ وکیلشان چیزی در این زمینه به شما گفتهاند؟ با آقای هوشنگ پوربابایی که وکیل ایشان هستند دو یا سه مرتبه صحبت کردهام. ایشان گفتند دادسرای ویژهی امنیت در داخل زندان اوین برقرار شده و نه وکیل و نه بستگان، تا زمانی که خودشان اعلام کنند دادرسی تمام شده یا به مرحلهی دیگری رسیده است، هیچکاری نمیتوانند انجام دهند. هیچکس دسترسی به این دادسرا ندارد. وکیل ایشان نیز از اینکه خبری از او بگیرد یا بتواند از اتهام ایشان اطلاع پیدا کند، اظهار عجز میکند. چه مدتی است که شما از محبوبه بیخبرید؟ آخرین بار هفتهی پیش، تماس تلفنی کوتاهی با ما داشتند. وضعیت روحی ایشان چهطور بود؟ ممکن است حال عمومی خوبی داشته باشد ولی نگران حال روحی ایشان هستم. از جهتی از بیماری پدرش مطلع است و حال خوشآیندی ندارد. پدر ایشان دائما دچار حملههای خفیف تشنجی میشود و ممکن است هر لحظه برایش اتفاقی بیفتد. محبوبه از این جهت نیز بسیار نگران است و در تماس تلفنیاش تنها جویای احوال پدرمان بود و فکر می کنم همین مسئله او را از نظر روحی تحت فشار قرار دهد. تقاضای شما از مقامات قضایی چیست؟ از مقامات قضایی به عنوان یک شهروند که بخش اعظم عمرش در این کشور گذشته است، این انتظار را دارم که با منطق دقیق و روشنتری با قضایا برخورد کنند. اگر واقعا به کسی اتهامی وارد است، خیلی روشن و صریح آن را به خانواده و خود شخص اطلاع دهند. اگر هیچ جرم مشخصی وجود ندارد، بازداشت یک خانم با این گرفتاریهای شخصی، یک کار دور از منطق به نظر میآید. |