رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ اسفند ۱۳۸۸
گفت‌وگو با دکتر فرخ زندی، استاد اقتصاد دانشگاه یورگ در کانادا

«نفت صد دلاری هم مشکل ایران را حل نمی‌کند»

محمد تاج‌دولتی
tajdolati@radiozamaneh.com

در حالی که وضعیت و شرایط سیاسی داخلی بیشترین حجم خبرهای مربوط به ایران را به خود اختصاص داده است و غالب تحلیل‏های ابراز شده توسط متخصصان و صاحب‏نظران ایرانی و غیرایرانی در درون و بیرون کشور نیز به بحران سیاسی ایران توجه دارد، بحران اقتصادی دیرینه و همه‏جانبه‏ی ایران با این که گریبان‏گیر اکثر قریب به‏اتفاق مردم ایران است، چندان مورد بحث و بررسی قرار نمی‏گیرد.

Download it Here!

در رابطه با بحران اقتصادی کنونی ایران، با دکتر فرخ زندی، استاد اقتصاد دانشگاه یورگ در کانادا، گفت‏وگویی کرده‏ام و نخست از ایشان پرسیدم که مهم‏ترین شاخصه‏های بحران اقتصادی ایران در حال حاضر کدام‏ها هستند؟

از سیاست‏های مالی و پولی دولت شروع کنیم؛ کسری بودجه‏ی دولت رو به افزایش است و درآمدهای نفتی‏اش کم‏ می‏شود. در نتیجه دارد به چاپ اسکناس متوسل می‏شود.

قدرت را از بانک مرکزی گرفته است و به بانک مرکزی حکم می‏کند که چگونه سیاست‏اش را انجام بدهد. اقدامات بانک مرکزی در سه سال گذشته، می‏توان گفت معجونی است برای خراب کردن اقتصاد ایران. این سیاست‏های مالی دولت و خارج از تحریم‏های اقتصادی است.


دکتر فرخ زندی، عکس از محمد تاج‌دولتی (زمانه)

مشکل دیگری که دولت ایران در حال حاضر با آن روبرو است، پایین آمدن قیمت نفت و کاهش تولیدات نفتی به خاطر پیر شدن حوزه‏های نفتی است که نیاز به بازسازی و هم‏چنین تکنولوژی نو دارند.

دولت ایران باید در سال نزدیک به ۹ میلیارد دلار سرمایه‏گذاری کند که بتواند چاه‏های نفتی را به شکل سابق‏ نگه‏ دارد. چون بعضی از این حوزه‏های نفتی به ۱۹۲۰ برمی‏گردد. اما این کار را نمی‏کند و مجموعه‏ی سرمایه‏گذاری دولت در حوزه‏های نفتی و گاز مجموعاً بیش از سه میلیارد دلار در سال نیست که یک سوم هزینه‏ی مورد نیاز است.

در نتیجه تولیدات نفت روز به روز در حال کاهش است. در شش ماهه‏ی اول سال گذشته تولید نفت به نزدیک ۳/۵میلیون بشکه در روز سقوط کرد و صادرات که باقی‏مانده‏ی تولیدات و مصرف داخلی است، بیش از حدود دو میلیون بشکه در روز نبود.

با سقوط قیمت نفت و کاهش صادرات، درآمد نفتی دولت شدیداً پایین آمده است و این کاهش درآمد نفت در حال حاضر فقط مصرف تثبیت قیمت ارز ایران می‏شود. در این مورد هم نمی‏تواند موفق شود، چون قیمت ریال در چند ماه گذشته سقوط کرده است.

در نتیجه‏ دولت دارد از صندوق ذخیره‏ی پولی‏ای که چند سال پیش بانک مرکزی برای روز مبادا ایجاد کرده بود، برداشت می‏کند. برآورد می‏شود که سه سال پیش نزدیک به ۸۰بیلیون دلار در این صندوق ذخیره شده باشد. اما رقم‏های فعلی نشان می‏دهد که امروز بیش از ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار در این صندوق موجود نیست.

یعنی دولت به طور مرتب از این صندوق برداشت می‏کند که بتواند هزینه‏ی سوبسید و تثبیت ریال بکند و هم‏چنین بتواند واردات‏اش را ادامه بدهد.

از سوی دیگر، با بحران اقتصادی که روبرو می‏شویم، می‏بینیم که کارخانه‏ها هر روز دارند تعطیل می‏شوند و آن‏هایی هم که دارند کار می‏کنند، از پس پرداخت دست‏مزد کارگران بر نمی‏آیند. چون این کارخانه‏ها برای تامین هزینه‏های‏شان به بودجه‏های دولتی وابسته هستند و بودجه‏های دولتی هم رو به خشکی می‏رود.

تصویری که شما دارید از اقتصاد ایران ارائه می‏کنید، نشان‏دهنده‏ی آن است که هر حکومتی، نه تنها حکومت کنونی ایران، به این ترتیب با سقوط آزاد روبرو است و در واقع دارد دست به خودکشی می‏زند. آیا می‏شود تصور کرد دولت به بخش مهمی مانند اقتصاد تا این حد بی‏توجهی کند و این وضعیت را برای خودش به‏وجود بیاورد؟

همان‏طور که می‏گویید شرایط فعلی را به دست هرکس بسپارید، وحشت‏زده می‏شود. اما هر مشکل اقتصادی راه‏حل‏هایی هم دارد.

البته ممکن است شما راه‏حلی را مطرح کنید که یک مشکل را حل کنید، اما مشکل دیگری به‏وجود بیاید. این یک پدیده‏ی اقتصادی است. مثلا می‏خواهید تورم را کم کنید، بیکاری افزایش پیدا می‏کند. می‏خواهید سوبسید‏ها را بردارید، تورم بالا می‏رود. ولی نمی‏توان گفت که دولت بی‏گناه است و نمی‏داند چه‏کار باید بکند. خود این دولت، به وجود آوردنده‏ی تمام این مشکلات است.

عدم سرمایه‏گذاری در داخل مملکت، وارد کردن کالا از بیرون به جای تشویق کردن تولیدات داخلی و واردات کالاها از طریق سپاه و بنیادهای مختلف که با دولت احمدی‏نژاد ارتباط نزدیک دارند، نمونه‏هایی از اقدامات دولت‏ هستند که در به‏وجود آوردن این شرایط نقش داشته‏اند.

دولت ایران قدمی پیش گذاشته‏ است که فقط و فقط می‏تواند با بالا رفتن قیمت نفت به سقف بشکه‏ای ۱۵۰دلار تداوم پیدا کند. حتی رسیدن قیمت نفت به ۱۰۰دلار هم مشکل ایران را حل نخواهد کرد. گویی که کسری بودجه بعد از رسیدن قیمت نفت به پایین‏تر از ۸۰دلار به‏وجود خواهد آمد. الان هم که قیمت نفت حدود ۸۰دلار است، ولی نفت ایران سنگین است و در نتیجه قیمت آن ۷-۸دلار پایین‏تر از قیمت بازار است.

به این ترتیب، مشکل اقتصادی ایران، فقط مشکل بودجه‏اش نیست. بلکه مشکلات اساسی‏ای برای خود ایجاد کرده است. زمانی که شما زیادی خرج می‏کنید و زیادی به‏ریز و به‏پاش دارید، درست کردن آن هزینه‏ی زیادی به‏بار می‏آورد.

در شرایط فعلی سیاسی ایران، این‏گونه راه‏حل‏ها خیلی راه‏حل‏های مورد پسندی نمی‏توانند باشند، چون از یک طرف مردم را تحت فشار قرار می‏دهید، از سوی دیگر مردم تحت فشار سیاسی هستند و ممکن است این دو دست به دست هم بدهند و دولت را بیشتر تحت فشار قرار بدهد.

مساله‏ی دیگری که چند هفته‏ای است طرح می‏شود، مساله‏ی آزاد کردن نرخ ارز در ایران است و حتی صحبت از برداشتن سه صفر از جلوی واحد پولی ایران می‏شود. آیا ممکن است این طرح‏ها عملی شوند و در این صورت چه تأثیری می‏تواند در شرایط کنونی اقتصادی ایران داشته باشد؟

واقعیت این است که تومان باید به نرخ واقعی‏اش نزدیک شود تا کلی از مشکلات داخلی مملکت و مشکلات صادرات و واردات حل شود. قیمت واقعی تومان ایران، بر اساس شاخص‏های اقتصادی موجود، نزدیک به دوهزار تومان در برابر یک دلار آمریکا است. یعنی قیمت امروز آن ۱۰۰درصد پایین‏تر از آن‏چه باید باشد، است.

هزینه‏ی پایین نگاه داشتن قیمت تومان در این حد بسیار بالا است و هیچ کشوری در دنیا قدرت آن را ندارد که بتواند ارز را در چنین سطحی تثبیت کند؛ در حالی که تمام فاکتورهای اقتصادی بر علیه‏اش عمل می‏کنند.

در ارتباط با برداشتن سه صفر از واحد پولی ایران، من تصور نمی‏کنم این کار عملی شود. تصور من این است که یک صفر از بین برود. یعنی ریال از بین برود و تومان جانشین آن بشود.

حتی اگر قرار باشد سه صفر هم از بین برود، چنان‏که خیلی از کشورهای دیگر دنیا این کار را کرده‏اند، از بین بردن صفرها مشکلی را حل نمی‏کند. بلکه فقط روکشی روی مساله می‏کشید و مثلا قیمت کالایی به جای یک میلیون تومان، می‏شود ۱۰۰۰تومان جدید و این وجهه‏ی بهتری دارد و آن‏قدر گران به‏نظر نمی‏رسد.

اما اگر زیربنا درست نشود، یعنی سیاست پولی مملکت پشتیبان برداشتن صفرها نباشد، دوباره شش ماه، یک سال و یا دوسال دیگر برمی‏گردیم به همان مشکلی که امروز داریم. ما باید سیاست مالی و سیاست پولی‏مان را درست کنیم و اساساً سیاست اقتصادی جدیدی را بنویسیم.

فرمول اقتصادی امروز ایران در هر کشور دیگری اجرا شود، به همین بدبختی‏ای که ما رسیده‏ایم، می‏رسد این کتاب آشپزی ساخت ایران است که در هر دیگی بیاندازید، سرخواهد رفت.

متاسفانه مسائل سیاسی و مسائل اقتصادی را نمی‏توان از هم جدا کرد و مادامی که رژیم فقط به بقای خود می‏اندیشد، هیچ‏کار اساسی‏ای پیش نمی‏رود.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اقای دکتر فرح زندی با سلام .صد در صد پایینتر از دو هزار تومان میشود 0 !!و نه هزار تومان !!! و اما نرخ واقعی دلار نسبت به ریال تقریبا معادل پانصد تومان است !! زمانی که پول واحد اروپا یعنی یورو اعلام شد نرخ برابری ان با ریال حدود هفتصد تومان بود ! و پس از ان دلار نسبت به سایر ارزهای بین المللی سقوط کرد! ولی در ایران بر عکس عمل کردند ! یعنی دلار را ثابت نگه داشتند ! و در نتیجه سایر ارزها را بالا بردند !! و به این طریق جیب مردم را زدند !! شما هم که اواز یاد مستان میدهید !! از زمانه هم نا امید نا امیدم !! سال نو مبارک باد.

-- نادر ، Mar 19, 2010 در ساعت 11:55 PM