رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد و معیشت > انتشار اوراق قرضه؛ درآمدی خوشبینانه در بودجه ۸۹ | ||
انتشار اوراق قرضه؛ درآمدی خوشبینانه در بودجه ۸۹ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comدر بررسی لایحهی بودجهی سال ۱۳۸۹ دولت آقای احمدینژاد که به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران رسید، درآمدهایی پیشبینی شده که از نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، بیشتر خوشبینانه است. از جمله، پیشبینی شده که ۱۱/۵میلیارد یورو اوراق قرضهی بینالمللی منتشر و فروخته شود. بدون آن که معلوم شود در کدام پروژه قرار است خرج شود.
در لایحهی بودجهی سال ۸۹، به وزارت نفت، بخش صنعت و معدن، شهرداریها و مراکز استانها، اجازهی انتشار اوراق قرضه و فروش آن برای تامین منابع ارزی خود داده شده است. برای بررسی بیشتر در مورد پیشبینی انتشار اوراق قرضهی بینالمللی به میزان ۱۱/۵میلیارد یورو در بودجهی سال ۸۹، با آقای دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در دانشگاههای فرانسه، گفتوگویی انجام دادهام.
آقای اسدی، به طور معمول وقتی یک اقتصاد ملی تصمیم به انتشار اوراق قرضه، آن هم بینالمللی میگیرد، یعنی وقتی میخواهد قرض کند، باید بداند این پول را در کدام پروژه هزینه میکند. دلایل انتشار اوراق قرضهی بینالمللی و قرار گرفتن آن در لایحهی بودجهی ۸۹ را شما در چه میبینید؟ این بودجه کشور را به تدریج برای زندگی در شرایط گسست از اقتصاد جهانی آماده میکند. سالها بود که علیرغم تقاضای بالا برای نفت و گاز و سودآوری بالای سرمایهگذاری در این صنایع، شرکتهای بینالمللی با توجه به تحریمهای اقتصادی علیه ایران و تداوم تنشافروزیهای محمود احمدینژاد و در نتیجه، تیره و تار شدن فضای کسب و کار در کشور، مایل به سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز نبودند. کمکم جمهوری اسلامی متوجه شده است که نه قرار است دست از تنشافروزی بردارد، نه با جامعهی جهانی کنار بیاید و نه به این ترتیب، جامعهی جهانی اجازه خواهد داد که تحریمهای اقتصادی علیه کشور کم شود و دوباره سرمایهگذاری و داد و ستد با کشور صورت بگیرد. در نتیجه حاکمین سرسخت تصمیم گرفتند راههای دیگری را برای بهراه انداختن صنعت نفت و گاز در نظر بگیرند. میدانید که مثلا در صنایع گاز، ما در میدان مشترک با قطر، به علت همین مشکلاتی که برشمردم، از قطر عقب هستیم و تولید نفتمان هم کمتر از زمان پیش از انقلاب است. سرمایهگذاری هم که نمیشود. در چنین حالتی، بودجه به طور رسمی، به دولت اجازه داده است که به دنبال اوراق قرضه برود. یعنی به عبارت دقیقتر، به دولت اجازهی انتشار اوراق «صکوک اسلامی» یا اوراق مشارکت داده است تا شاید برای طرحهای نفت، گاز، پتروشیمی، پالایش و… تأمین مالی شود. «صکوک اسلامی» که نام بردید، اسم شرعی اوراق قرضه میتواند باشد. همینطور است؟ به طور خلاصه، برای تأمین مالی، شما باید یا کسی را در سرمایهتان شریک کنید یا از او قرض بگیرید. اما قرض گرفتن در شریعت اسلام اگر با بهره همراه باشد، محدودیتهایی دارد. صکوک اسلامی اوراق قرضهای بر اساس شریعت اسلام است. یعنی صکوک اسلامی به قول خود آقایان، «سرمایهگذاری مشاع» است؛ به شرطی که پشتوانهی آن ترازنامه و داراییهای فیزیکی باشد. یعنی اگر شما قرض بگیرید و سرمایهگذاری مشاع کنید، به شرطی که این قرض را برای یک کار فیزیکی و مادی گرفته باشید، آن وقت این قرض گرفتن مجاز است و به نوعی بهرهی حقالحسابی میرسند که مشکل مالی نداشته باشد. این حالتی بوده که آقایان فکر کردهاند برای تأمین مالی طرحهای نفت و گاز به آن دستیازی کنند.
اما آنچه بسیار باعث تعجب من شد، این است که این مساله فقط به نفت و گاز محدود نمیشود، بلکه برای آب، خاک ،کشاورزی، زیست محیطی و حتی برای پدافند ملی (یعنی دفاع ملی) هم به دولت اجازه داده شده است که اوراق مشارکت و صکوک اسلامی منتشر کند. یعنی در شرایطی که حتی شرکتهای بازرگانی، تجاری و تولیدی وابسته به سپاه پاسداران مورد تحریمهای بینالمللی قرار گرفتهاند، مجلس بر مبنای بودجه به دولت اجازه داده است، برای پدافند، یعنی نیروهای انتظامی و دفاعی هم اوراق قرضه منتشر کند. من نمیدانم، دولت و مجلس از اوضاع بینالمللی خبر دارند یا خیر؟! با توجه به اوضاع و احوال کنونی جمهوری اسلامی و احتمال تحریمهای تازه، این پرسش پیش میآید که وقتی شرکتها، بانکها و مؤسسات بزرگ بینالمللی به دلیل تحریمهای جهانی علیه جمهوری اسلامی، نمیتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند، چگونه میتوانند اوراق قرضهی ایران را خریداری و در واقع به جمهوری اسلامی قرض بدهند؟ خُب این سؤال را باید از خود دولتیان و نمایندگان مجلس پرسید. انتشار اوراق قرضه تا این حد و بدین گستردگی، احتیاج به مشارکت بانکها و مؤسسات مالی بزرگ دنیا و ای بسا تشکیل کنسرسیومهای بزرگ بانکی و مالی دارد. در حالی که امروز به خاطر تحریمهای بینالمللی، دادوستد با جمهوری اسلامی در این سطح، به ویژه وقتی صحبت از مشارکت شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران یا نزدیک به صنایع نظامی و دفاعی ایران باشد، ممنوع است.
از آن گذشته، آمریکا که بزرگترین قدرت اقتصادی و مالی دنیا است، شدیداً از بانکهای بزرگ خواسته است با ایران مشارکت مالی نداشته باشند. چه در این صورت مورد تحریمهای امریکا قرار خواهند گرفت. شما خودتان را جای یک بانک بزرگ اروپایی بگذارید و فکر کنید قرار است بین آمریکا و جمهوری اسلامی تحریم شده انتخاب کنید. از همین رو است که شرکتهای بزرگ اروپایی یکی پس از دیگری و حتی بانکهای امارات، ایجاد حسابهای اعتباری برای دادوستدهای بینالمللی ایران را قطع کردهاند. در نتیجه، نمیدانم چطور دولت آقای احمدینژاد و نمایندگان مجلس میتوانند امیدوار باشند که این اوراق قرضه یا صکوک اسلامی را در جهان، آن هم در سطح گسترده بخرند. باعث تعجب بسیار من خواهد شد. آقای اسدی، به باور بسیاری کارشناسان اقتصادی، نفس فروش اوراق قرضهی خارجی آن است که در راهاندازی و برپایی صنعت یا کاری تولیدی صرف شود و اگر این طرحها اجرا نشوند، اوضاع بدتر خواهد شد. آیا این کار تعهد دیگری برای جمهوری اسلامی ایجاد نمیکند؟ بله باید به آنها بهره بدهد. هرچند این بهره همانطور که پیش از این گفتم، به شکلی طراحی شده که به شکل ربا نباشد و با شریعت اسلامی انطباق داشته باشد؛ اما در هر حال جمهوری اسلامی باید این بهره را تضمین کند. این خود دلیل دیگری است که باعث تردید سرمایهگذاران میشود. جمهوری اسلامی چگونه میتواند تضمین کند، چنین درآمدهایی را پس بدهد؟ تنها امکان در این شرایط، بالا رفتن قیمت نفت است و اینکه جمهوری اسلامی از درآمد نفت بتواند تعهدات خود را پس بدهد. این هم در شرایطی میسر است که نیازهای مالی خود کشور پایین آمده باشد. اما در حال حاضر چون تولید جدید راه نمیافتد، مصرف هم بالا میرود و در نتیجه صادرات نفت به طور مرتب کاهش پیدا میکند. حال این درآمد محدود صادرات نفت باید به هزارکار بیاید؛ کار داخلی و بازپس دادن قرضهای خارجی. این تردیدبرانگیز است. نمیگویم اصلاً شدنی نیست، ولی تردیدبرانگیز است و فکر میکنم سرمایهگذارها رغبت چندانی به این کار نشان ندهند. |