رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات ایران > «در جنبش سبز هر شهروند یک رسانه است» | ||
«در جنبش سبز هر شهروند یک رسانه است»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comشرکت مخابرات ایران که زیر نظر سپاه پاسداران اداره میشود، از چند روز پیش از ۲۲ بهمن، به ویژه با آغاز تظاهرات هواداران جنبش سبز در ایران، اقدام به مختل کردن وسایل ارتباطی کرده بود.
سرعت اینترنت کاهش بیشتری پیدا کرد و در برخی مناطق به کلی قطع شد. ارسال پیامک مختل شد، تلفنهای همراه نیز در برخی مناطق مرکزی شهر قطع گردید. سایتهای اطلاعرسانی مانند تویتر، فیسبوک و سیستم جدید گوگل که همانند تویتر فیسبوک عمل میکند و سایتهای رسانههای فارسی زبان خارج از کشور فیلتر شدند. حتی خبرگزاریهای دولتی ایرنا، فارس و سایت پرستیوی (تلویزیون بینالمللی جمهوری اسلامی) هم از این فیلتر در امان نماندند. با همهی این مشکلات، خبرهای مربوط به تظاهرات اعتراضی و تصاویر آن، با استفاده از ویدئو و تلفنهای همراه، به رسانههای دنیای آزاد رسید. خانم امیرابراهیمی، وضعیت امروز خبررسانی از تظاهرات را چگونه دیدید؟ همانطور که شما اشاره کردید، در سالهای اخیر بسیاری از سایتها فیلتر میشوند و به خصوص طی وقایع چند ماه اخیر، تعداد سایتهای فیلتر شده خیلی بیشتر شده است و حتی دسترسی به ایمیلها در روزهای خاصی مانند امروز، به خصوص برای کسانی که در تهران هستند، امکانپذیر نیست. بسیاری از وبلاگ نویسان دچار مشکل شدهاند و وبلاگهایشان فیلتر شده است. حتی بسیاری از سایتهای خبریای نیز که در چند ماه اخیر دایر شدهاند، با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند. دولت شرایطی را ایجاد کرده که گردش اطلاعات در ایران به سختی انجام شود، اجازهی حضور خبرنگاران خارجی در ایران داده نمیشود و یا اگر هم باشند، اجازهی انتشار تصاویری که دولت مایل نیست مردم ایران و همچنین سایر کشورها در جریان آن قرار بگیرند را ندارند. اما علیرغم همهی این محدودیتها به نظر میرسد مردم راههای متفاوتی را انتخاب کردهاند که شبکهی اینترنت در آن خیلی نقش داشته است. این راهها کدام هستند؟ با وجود اعمال فیلترینگ شدید از سوی دولت، مردم با استفاده از همان فیلترشکنهایی که سابقاً هم از آنها استفاده میکردند، وارد فضای مجازی میشوند.
اتفاق تازهای هم که افتاده، این است که در چند ماه اخیر خیلی از کسانی که راه و روش استفاده از فیلترشکنها را نمیدانستند، به جمع کسانی که از این طریق وارد دنیای مجازی و سایتهای فیلترشده میشوند، اضافه شدهاند. تعدادی از ایرانیان نیز به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند و از روزی که این جبنش بر مبنای «هر شهروند یک رسانه» شکل گرفته است، برای این افراد احساس مسئولیتی ایجاد شده که اخبار، ویدئوها و تصاویر مربوط به رویدادهای امروز ایران را از منابع اصلی دریافت کنند و برای تمام دنیا منتشر کنند. در همینجا اشاره کنم که روز ۲۲ بهمن بعد از این که از طریق تلفنهای همراه و راههای مشابه امکان ارسال فیلمها و گزارشها فراهم نشد، مردم به ویدئو روی آوردند. این کار با چه تکنیکهایی مقدور بود؟ فکر میکنم ویدئوهای ارسالی همه هنوز از طریق تلفنهای همراه ضبط میشود. منتها بحث دیگری هم که کسانی که پیگیر اخبار ایران هستند، این روزها در دنیای مجازی با آن برخورد میکنند، ساخته شدن یک سری تصاویر و به قول شما ویدئوها یا حتی کلیپهای تبلیغاتیای است که برای روزهای خاصی ساخته میشود. همهی اینها در شرایطی که حتی تلفنها هم در روزهایی خوب کار نمیکند و یا مردم نمیخواهند با اساماس خیلی با هم در ارتباط باشند، نقش پررنگی حتی در اطلاعرسانی دارد. نکتهای که برای من خیلی جالب است، استفاده از همین ویدئوهایی است که حتی امروز هم که شرایط امنیتی خیلی بالا بود و فشار امنیتی روی هواداران جنبش سبز که تصمیم داشتند در خیابان حضور داشته باشند و خواستههایشان را بیان کنند زیاد بود، کماکان ویدئوهایی از تهران و حتی از اصفهان و شهرهای دیگر میرسد که ما را در جریان وقایعی که در پشت پردهی بخش دولتی مراسم و تظاهرات رسمی اتفاق میافتد، قرار میدهد. جالب است که برخی سایتها از چند روز پیش به مردم توصیه کرده بودند که اگر برای شنیدن اخبار از راههای اساماس، اینترنت، تلفن، تویتر و… مشکل پیدا کردند، به رادیوهای موج کوتاه مراجعه کنند. یعنی درست مانند ۳۱ سال پیش، رادیوهای موج کوتاه همراه داشته باشند. این امر گریزناپذیر است؛ وقتی تمام شرایط گردش اطلاعات بسته میشود و مهمترین مکانهایی که این جنبش از آنها برای اطلاعرسانی استفاده میکند مسدود میشود، در نهایت به همان نقطهی ۳۰ سال پیش میرسیم. یعنی شاید راحتترین کار گرفتن همان موجهای رادیویی باشد یا حتی دست به دست گرداندن اطلاعات و کارهایی از این قبیل که در تمام جنبشهای مردمی دنیا شاهد آن هستیم. به نظر من، جنبش ریشهی عمیقی پیدا کرده و آنهایی که از روز اول دنبال رأیشان میگشتند و از شیوهی برگزاری انتخابات شکایت داشتند، در این چند ماه ثابت کردند که محکم ایستادهاند و همواره به دنبال پیدا کردن راههای جدیدی هستند که جنبش را خیلی به سمت مدرنیزه شدن پیش برده است. آنها کاری کردهاند که تمام دنیا، حتی کسانی که خیلی به زوایای مسایل ایران اصلا اهمیت نمیدادند و از ایران، مردماش و وضع و حال آنان چندان باخبر نبودند، امروز به خوبی میدانند در ایران چه اتفاقی دارد میافتد.
همهی اینها به خاطر هدف بزرگی است که پشت همهی این تلاشها در ذهن و دل تمام فعالین این عرصه وجود دارد و باعث میشود به راههای جدیدی دست بزنند و به قول شما شاید حتی دوباره برگردند، راههای ۳۰ سال پیش را امتحان کنند. هدف این است که این اطلاعرسانی به هیچ قیمتی متوقف نشود و بتوانند دنیا را و نه فقط دنیا را، بلکه همدیگر را در ایران و همچنین ایرانیهای دور از وطن را در جریان اتفاقاتی که در ایران میافتد، بگذارند. یعنی به این ترتیب، دیگر امکان ندارد این انقلاب ارتباطی را در دنیای امروز مختل کرد یا از کار انداخت. فکر نمیکنم امکانپذیر باشد که دولتی بتواند جریان گردش اطلاعات را در کشوری متوقف کند. آن هم کشوری مانند ایران که ممکن است به نظر خیلیها در دنیا اینگونه نباشد، اما ما بهتر از هرکسی میدانیم که این مملکت چقدر تحصیلکرده دارد و چقدر در روز بازدید از اینترنت بالا است و چقدر وبلاگنویس و نویسنده داریم. اتفاق مهم دیگری هم که در چند ماه اخیر افتاده است، این است که تمام کسانی که در سالهای پس از انقلاب خیلی سیاستزده بودند، دوباره برگشتهاند و در این مدت وارد جریانی شدهاند که خواه ناخواه امکان متوقف کردن آن وجود ندارد. |