رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات ایران > نقش سیاسی ترور | ||
نقش سیاسی ترورمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comسهشنبه بیست و دوم دیماه، خبر قتل یا ترور یک استاد فیزیک دانشگاه تهران، فضای ملتهب سیاسی ایران را غافلگیر کرد. مشخصات و اطلاعاتی که در بارهی او، دکتر مسعود علیمحمدی، استاد دانشکدهی فیزیک دانشگاه تهران، تا کنون منتشر شده است، این اتفاق را بیش از همه یک ترور سیاسی جلوه میدهد. دولت جمهوری اسلامی ایران قبل از همه، به این مساله اصرار دارد.
اخبار رسانههای دولتی ایران، دکتر مسعود علیمحمدی را یک دانشمند فیزیک هستهای معرفی میکند و قتل او را به عوامل و عناصر بیگانه که خواهان جلوگیری از رشد دانش هستهای در ایران هستند، نسبت داده است. در برخی از اخبار، او عضو سازمان انرژی اتمی ایران معرفی شده بود. اما سخنگوی سازمان انرژی اتمی، ارتباط وی را با این سازمان تکذیب کرد. اطلاعیهای هم از جانب گروهی به نام «انجمن پادشاهی» که هماکنون تعدادی از دستگیرشدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری به اتهام عضویت در آن زندانی هستند، منتشر شد که مسئولیت این حادثه را بر عهده میگرفت. این اعلامیه نیز پس از ساعاتی تکذیب شد. به این ترتیب، علت و عوامل ترور دکتر مسعود علیمحمدی، استاد دانشگاه و از حامیان میرحسین موسوی، یکی از کاندیداهای اصلاحطلب، میتواند همچنان موضوع کشمکشهای سیاسی میان دولت جمهوری اسلامی ایران و مخالفان و منتقدان وی در داخل و خارج از کشور باشد. بحث امشب «روی خط زمانه» در همین باره است و در گفتوگویی با بیژن حکمت، تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس و عضو شورای مرکزی «اتحاد جمهوریخواهان ایران» به بررسی این موضوع پرداختهام. بیژن حکمت تاکید دارد که تلقی هیچیک از دو طرف منازعهی سیاسی در ایران، یعنی حاکمیت جمهوری اسلامی و مخالفان و منتقدان آن، هنوز نباید مورد استناد قرار بگیرد: فکر میکنم، ابتدا باید از آنجا آغاز کرد که جان باختن استاد مسعود علیمحمدی را به خانواده، دوستان و دانشجویان او تسلیت گفت. آقای حکمت، پیش از آن که وارد مسالهی مشخص تروری که امروز در تهران اتفاق افتاد بشویم، اساسا شما در مورد ترورهای سیاسی چه فکر میکنید؟ این ترورها چه تاثیری در روند تحولات سیاسی جوامع داشتهاند؟ مسالهی تروریسم سیاسی از قرن گذشته تا امروز، جایگاههای مختلفی در پیشبرد مبارزات سیاسی داشته است. در دورانی که به جنگهای شهری، جنگهای پارتیزانی و امثال آن در تحولات اجتماعی اتکا میشد، ترور در این زمینه نقش مهمی را بازی میکرد و فکر میکردند با ترور تعدادی از سردمداران یا طرفداران رژیمی که با آن مبارزه میکنند، میتوان زمینههای پیدایش جنبش اجتماعی را فراهم کرد. خیلی از تحلیلها بر این مبنا بود که حتی اگر حکومتهایی نیمهدمکرات هستند، باید سعی کرد با این ترور جو اختناق را حاکم کرد که عکسالعمل و واکنش مردم نسبت به این جو اختناق برانگیخته شود. خوشبختانه این تئوریها و این نوع اعمال در دهههای گذشته، به کلی جایگاه خود را در مبارزات سیاسی از دست داده است.
در کشور خودمان هم شاهد بودیم، آنچه در دهههای اوایل انقلاب رخ داد، به تدریج به فراموشی سپرده شد و دیگر ترور نقشی در مبارزات سیاسی ایرانیان برای آزادی و دمکراسی نداشته است. در شرایط فعلی ایران، فکر میکنید با توجه به بحرانهای سیاسی موجود، تبعات این ترور چه باشد؟ از جانب گروههای سیاسی یا از جانب حاکمیت، انتظار چه برخوردهایی را باید داشته باشیم؟ فکر میکنم که معترضان سیاسی حتما چنین تروریسمی را محکوم میکنند و به هیچوجه از اعمال خشونتآمیز پشتیبانی نمیکنند. مسلما حاکمیت سعی میکند از این ترور برای حاکم کردن جو خشونت در جامعه، سودجویی کند و تلاش میکند این ترور را به زمینههایی که تظاهرات مردم پس از انتخابات به وجود آورده است، نسبت بدهد. همانطور که امروز در اعلامیهی بسیج دانشجویی آمده بود. به هرحال باید از خود پرسید که پیدایش جو ترور در جامعه، امروز به سود کدامیک از نیروها عمل میکند. پاسخ شما به این پرسش چیست؟ اگر این جو به سود کسانی که خواهان ادامهی خشونت هستند باشد، در آن صورت آیا میشود احتمال داد که این ترور از جانب کدام نیروها و با چه هدف مشخصی طراحی و انجام شده است؟ الان نظر دادن در مورد عوامل این ترور، کمی مشکل است. این ترور امروز صبح اتفاق افتاده و ما هنوز فاکتهای کافی برای بررسی این نکته نداریم. طبیعتا کسانی هستند که ما میدانیم خواهان بالا بردن جو ترور و خشونت در جامعه هستند. ولی به این اعتبار نمیتوان مستقیما این کار را به آنها نسبت داد. فکر نمیکنم آنطور که جمهوری اسلامی اعلام میکند، این ترور انجام گرفته باشد که به توان هستهای جمهوری اسلامی خدشه وارد کند. چون ایشان استاد نظری فیزیک بودند و همانطور که اعلام شده، عضو سازمان انرژی اتمی هم نبودهاند. به هرحال احتیاج به بررسی بیشتری هست برای این که بتوان ظن و گمان دقیقتری برد. یعنی در مورد عوامل احتمالی این ترور هم نمیشود صحبت کرد؟ امروز هنوز کوچکترین نشانهای از این که بررسیها به کجا رسیده و چه عناصری در مورد این ترور در دست هست، نداریم. بنابراین صرفا با احتمالات نمیشود بازی کرد. حدسی که من میزنم این است که کسانی هستند که فکر میکنند غالب کردن جو خشونت در جامعه، امروز به نفعشان است و این جریانات معمولا جناحهای تندروی حاکمیت هستند. از اینجا نمیشود این احتمال را داد که… احتمالاتی را میتوان داد، ولی نمیشود از این حد تجاوز کرد. نمیشود به این نتیجه رسید که حتما آنها در این ترور دست داشتهاند. احتمال یک چیزی حتما به معنای تایید نهایی آن نیست. ما هم نمیتوانیم همان بازیای را که آنها میکنند، بکنیم. همانطور که اشاره کردید، دولت جمهوری اسلامی این ترور را از همین الان به مخالفان خود نسبت داده است، نیروهای سیاسی اپوزیسیون نیز متقابلا این حرکت را به نظام جمهوری اسلامی و حامیان آن نسبت میدهند. با توجه به این که جناحهایی در درون نظام هوادار خشونت هستند، چگونه نمیتوان به این تحلیل رسید که احتمال در درون حاکمیت برای انجام این قضیه بیشتر است؟ همانطور که گفتم، کسانی که خواهان آن هستند که جو خشونت در جامعه غالب شود، ممکن است پشت چنین تروری باشند و ما میدانیم بخشی از حاکمیت واقعا خواستار غالب کردن چنین جوی است. ولی نمیتوانیم پیش از آن که تحقیق و بررسیای صورت گرفته باشد، تنها با احتساب بررسی سیاسی این ترور را به این یا آن بخش نسبت بدهیم. این کاری است که دقیقا حاکمیت میکند؛ هنوز کوچکترین بررسی انجام ندادهاند، اما آن را به جنبش اعتراضی، به اسراییل، به امریکا و انواع و اقسام نیروهای مختلف نسبت میدهند. ما نباید در همین دام بیفتیم. گذشته از تحلیلهای سیاسی، آیا اپوزیسیون امکان دیگری برای بررسی یا روشن کردن این مساله دارد؟ باید منتظر اطلاعات بیشتر بود؛ مسلما جنبش سبز و طرفداران جنبش سبز هم در این زمینه امکاناتی دارند و میتوانند اطلاعات بیشتری از کم و کیف این ترور کسب کنند و به آگاهی هموطنانشان برسانند. ولی تا چه اندازه، البته من نمیدانم. |
نظرهای خوانندگان
ترور استاد علی محمدی با "بمب"، شاخه و شونه کشیدن احمدی نژاد برای خامنه ای و نشان دادن قدرت آتش خود پس از برکناری احتمالی.
-- آرش ، Jan 13, 2010 در ساعت 03:00 PMاحمدی نژاد و سایر افراطیون هم پیمان مثل حسینیان بو برده اند که ممکن است قربانی یه مصالحه سیاسی خامنه ای و جناح معتدل اصولگرا با جنبش سبز بشن. هر چی هم فشار آوردن به خامنه ای برای دستگیری آقای موسوی و آقای خامنه ای نتیجه نداده. حسینیان هم که ابراز ناامیدی و سرخوردگی کرد. حالا دارن میگن اگه بخوایین با سبزها کنار بیایین ایران را می کینم افغانستان و عراق. وگرنه یه استاد دانشگاه را می شد با سلاح کمری هم کشت. دیگه بمب جاسازی شده توی یه موتورسیکلت لازم نداشت؟
-- آرش ، Jan 13, 2010 در ساعت 03:00 PMنحوه انجام این ترور خود در بر دارنده پیامی است که گروه ترور کننده قصد بر رساندن ان داشته است.
-- ali ، Jan 14, 2010 در ساعت 03:00 PMدر درجه اول این ترور به دست کسانی انجام شده که دسترسی به امکانات پیشرفته دارند.
دوم اینکه تلاش کرده اند نحوه انجام این ترور فجیع تر باشد والا روشهای ساده تری برای این ترور بود. ترور کنندگان خواسته اند سر و صدای این ترور بیشتر باشد.
در ضمن وصل کردن این استاد فیزیک ذرات به فیزیک هسته ای هم از شاهکارهای جمهوری اسلامی است.
معمولا در چنین شرایطی دولت موظف به تحقیق کامل نوع بمب،چاشی و مواد منفجره ان بوده و نیز باید مرحله به مرحله در رابطه با تحقیقات در حال انجام،مطالبی برای مردم بیان گردد.البته اگر مقامات پلیس و سازمان امنیت کشور صلاح بدانند.
-- mansour piry khanghah ، Jan 14, 2010 در ساعت 03:00 PMمن این نظر دوستان که می فرماید؛ ممکن است نیروهای تندرو دولتی به خاطر ایجاد رعب و وحشت چنین کرده و یا خواسته اند اخطاری از این طریق به اقای خامنه داده باشند،را درست نمی دانم.چون مردم و یا اقای خامنه ای باید حتما عاملان بمب گذاری را بشناسند که در دلشان هراس ایجاد گردد.
در شرایط کنونی مخالفان دولت بیشتر ترسانده شده اند.ضمنا طرفداران دولت هم میتوانند مدعی شوند که اپوزیسیون خودش چنین اقدامی را کرده است و خواسته که جو خفقان را دامن بزند.
به نظر من این جنایت توسط صهیونیستها و با اگاهی سیا و ام ای ٦ صورت گرفته و هشداری به ج.ا. بوده برای محاکمه جاسوسان بهایی و اغاز غنی سازی اورانیوم ٢٠%__ شاید هم دلیل دیگری داشته باشد.
پیشنهاد میکنم دوستان جنبش سبز از افراطی گری خود دست برداشته و از دولت بخواهند نتیجه تحقیقات پلیس در رابطه با این جنایت را به مردم اعلام کرده و همه ایرانیان موافق و مخالف دولت هم متحدانه ضمن محکوم کردن این جنایت خواستار بازداشت و محاکم عاملان بمب گذاری و نیز حامییان این جنایت گردند.
دوستان جنبش سبز و دوستان طرفدار دولت اکنون زمان اشتی ملی است نه برادر کشی.
دشمنان مردم مسلمان و غیر مسلمان منطقه از هر حربه ای برای جنگهای داخلی و بی ثبات کردن دوول منطقه خاور میانه برای اهداف استعماری خود استفاده کرده و میکنند.چشم و گوش خود را باز تر کرده و متحد شوید.
دولت ج.ا. هم به جنایت مسوولین سیاسی خود در این٣٠ سال اگاه شده است و مردم در ماههای بعد از انتخابات گوش کر مسوولین را به اندازه کافی ماساز داده اند که از این پس نسبت به خواسته های به حق انان توجه کامل بنمایند.
mansourpirykhanghah@t-online.de