ابهامات ترور دکتر مسعود علی‌محمدی

مریم محمدی

ترور دکتر مسعود علی‌محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران که صبح امروز در مقابل منزل وی و هنگام سوار شدن به خودروی او اتفاق افتاد، همه خبرهای سیاسی داخل ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. خبرگزاری‌های دولتی جمهوری اسلامی با اشاره به این‌که او استاد فیزیک هسته‌ای بوده است، ترور او را به مخالفان دانش هسته ای در ایران و دشمنان جمهوری اسلامی نسبت دادند.

این اعلامیه به سرعت از جانب گروه مذکور تکذیب شد و حدسیات و فرضیات در باره علت و عامل این ترور هم‌چنان ادامه یافت. یکی از دانشجویان دکتر علی‌محمدی که اخیراً فارغ التحصیل شده است، در گفت‌وگو با رادیو زمانه در باره شخصیت و منش وی و نیز مواضع سیاسی او که در بین دانشجویان‌اش آشکار بوده است، صحبت کرده است.

شما از شاگردان دکتر مسعود علی‏محمدی در دانشگاه تهران هستید؟

بله، من از آن‏جا فارغ‏التحصیل شده‏ام.

ایشان دقیقا چه شاخه‏ای از فیزیک را تدریس می‏کرد؟

کوانتوم و مباحث تخصصی فیزیک را تدریس می‏کرد.

آیا فکر می‏کنید در فعالیت‏های سازمان انرژی اتمی کشور هم شرکت داشتند؟

من اطلاع ندارم؛ ولی بعید می‏دانم. چون ایشان نظریه‏کار بودند. کار عملی انجام نمی‏دادند.

دکتر مسعود علی‌محمدی

در مدتی که دانشجوی ایشان بودید، چه شناختی از شخصیت ایشان داشتید؟

انسان فوق‏العاده‏‏ای بودند. اصلا وضعیت خوبی ندارم که بتوانم خیلی توضیح بدهم. اما استاد خیلی بزرگ‏واری بود. خیلی فوق‏العاده تدریس می‏کرد و بچه‏ها نیز طرف‏دارش بودند. خیلی منطقی با بچه‏ها به بحث می‏نشست. اتفاق کوچکی که می‏افتاد با بچه‏ها برای پیدا کردن راه‏کاری مناسب به بحث و تبادل‏نظر می‏پرداخت و سعی می‏کرد بهترین نتیجه را بگیرد.

امروز شوک بزرگی به دانشکده‏ی ما وارد شد و واقعا عزای عمومی بود. انسان بزرگ‏واری بود. بچه‏ها شیوه‏ی درس‏دادن وی را نیز خیلی دوست داشتند.

گذشته از کاراکتر انسانی و توانایی ایشان به عنوان استاد دانشگاه، آیا به لحاظ سیاسی نیز ایشان موضع خاصی داشتند؟

ایشان موضع داشت و هفته‏ی گذشته نیز در دانشکده یک تریبون آزاد برگزار کرده بود.

در چه مورد؟

در مورد مسائل اخیری که در کشور اتفاق افتاده است.

در ایران همه برای ترور ایشان یک شائبه‏ی سیاسی می‏شناسند. آیا شما نیز با توجه به شناختی که از ایشان دارید، همین‏طور فکر می‏کنید؟

از این بابت اطلاعی ندارم. اما چون هفته‏ی پیش ایشان تریبون آزاد برگزار کرده بود؛ نمی‏دانم چه باید بگویم!

ایشان شخصا این تریبون آزاد را برگزار کرده بودند؟

بله، ایشان یکی از بانیان این تریبون بود.

مضمون این تریبون چه بود و چه بحث‏هایی در آن‏ صورت گرفت؟

من خودم در آن‏ جلسه شرکت نداشتم. چون فارغ‏التحصیل شده‏ام، خبر نداشتم. ولی می‏دانم که همیشه با بچه‏ها بحث می‏کرد و برای این که در میان بچه‏ها دو دستگی پیش نیاید، خواسته بود که بچه‏ها دور هم جمع شوند و با هم صحبت کنند. خود ایشان بانی می‏شود، این جلسه را برگزار می‏کند که بچه‏ها دور هم بنشینند صحبت کنند و رفاقت‏ها از بین نرود.

در واقع ایشان برای حل اختلافات سیاسی بین دانشجویان تلاش می‏کرد. همین‏طور است؟

بله و چون خیلی به این مساله اعتقاد داشت که بچه‏ها باید با هم دوست باشند و هیچ‏ وقت نگذراند مسائل سیاسی در رفاقت‏شان تاثیر بگذارد، پیشنهاد برگزاری چنین جلسه‏ای را می‏دهد. البته من در جلسه نبودم و خبر هم ندارم که مضمون جلسه دقیقا چه بوده است.

ولی در جلسه اتفاق خاصی نیفتاده و جلسه برگزار شده است؟

بله همین‏طور است.

این که در برخی از سایت‏های داخل کشور نوشته شده که ایشان جزو اساتیدی بودند که از آقای موسوی حمایت کرده‏اند، درست است؟

بله موضع سیاسی ایشان حمایت از آقای موسوی بود، ولی همیشه خواهان آن بود که درمیان بچه‏ها دو دستگی ایجاد نشود. یعنی برادر در مقابل برادر نایستد. همیشه می‏گفت: باید بنشینیم بحث کنیم؛ اختلافات سیاسی هست، باید با هم صحبت کنیم و آن را حل کنیم. ولی خُب خود ایشان موضع سیاسی داشت.

با توجه به این که ایشان طرف‏دار حل اختلاف و خواهان رفع تشنج از فضای سیاسی بود، چطور ترور شدند؟ چون ظاهرا با هیچ گروهی دشمنی نداشته‏اند.

نمی‏دانم چرا بعضی‏ها نمی‏خواهند مسائل حل شود. واقعا نمی‏دانم...