رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات ایران > سردرگمی و توهم در رویارویی حاکمیت با رسانهها! | ||
سردرگمی و توهم در رویارویی حاکمیت با رسانهها!ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comمعاون وزارت اطلاعات ایران اسامی ٦٠ مؤسسهی خارجی را که به گفتهی او در حال «جنگ نرم» علیه جمهوری اسلامی هستند منتشر کرده و افزوده است، همکاری با این موسسهها و برخی رسانههای نزدیک به آنها ممنوع است و جرم محسوب میشود.
در فهرست اعلام شدهی معاون وزارت اطلاعات، شبکههای رسانهای، ماهوارهای، اینترنتی، از جمله رادیو زمانه، رادیو فردا، رادیو اسرائیل، بی بی سی، صدای آمریکا، تلویزیونهای مجاهدین خلق، گروههای سلطنتطلب، پارس، رنگارنگ، کانال یک، سایتهای اینترنتی مانند جرس و نیز نام برخی از مؤسسات علمی و دانشگاهی، از جمله دانشگاه معتبر ییل در آمریکا و دیدهبان حقوق بشر به عنوان «معاند و مخالف» با سیاستهای جمهوری اسلامی توصیف شده و نیز، سازمانهای برانداز بیگانه که همکاری با آنها ممنوع است. در این باره با رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی گفتوگو کردهام. به نظر شما اعلام این فهرست از سوی معاون وزارت اطلاعات برای اعمال محدودیتهای بیشتر بر رابطهی ایرانیان داخل با مردم و جهان خارج است، یا سردرگمی در رویارویی با جنبش اعتراضی کنونی مردم ایران؟ شاید هر دو آنها. باید ببینیم هدف این آقایان و یا خانمها و نظام از اعلام این برنامه چیست. فکر میکنم تا حدودی هدفی تبلیغاتی را در این زمینه تعقیب میکنند و از سویی قصد دارند بر بعضی از خبررسانیها از داخل هم تأثیر بگذارند و آنها را محدودتر کنند. توجه داشته باشید، از چند ماه پیش که گروه ٥+١ برای رسیدن به توافق یک بستهی پیشنهادی به ایران تحویل داد، ایران متقابلاً چند هفته بعد بستهی پیشنهادی خواست خودش را تعیین کرد که اصلاً قابل مقایسه نبود، با آن چه آنها به ایران معرفی کرده بودند.
و حالا میبینیم که در مقابل مهلتی که آمریکا برای رسیدگی به وضعیت برنامهی اتمی و مبادلهی سوخت به ایران داده بود، ایران هم از زبان وزیر امور خارجهاش یک مهلت یکماهه به گروه ٥+١ داد، برای به نتیجه رسیدن این مسأله و تهدید کرد که غنیسازی اورانیوم تا حد ٢٠درصد را از سر خواهند گرفت. حالا با توجه به این که تعداد زیادی از بانکها و مؤسسات صنعتی و تجاری که در نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کرده بودند، و یا شرکتهایی که با ایران فعالیتهای نظامی داشتند، و به خصوص شرکتهای ایرانی مشمول تحریمهای بینالمللی با آمریکا شدهاند، ایران هم در یک اقدام متقابل، برای این که بگوید ما هم در حد شما قدرت داریم، تحریمهایی را وضع کرده است که در نتیجه جز خندهدار بودن اثر دیگری ندارد. طبیعت این مؤسسات بیشتر این قضیه را به شکل فاجعهآمیز نشان میدهد، زیرا هیچ کدام از این مؤسسات فعالیتی جز فعالیتهای فرهنگی و انتشاراتی نداشتند و ندارند و گذاشتن اسم دانشگاهی مثل ییل در لیست این تحریمیها نشان میدهد که چقدر رژیم دچار سردرگمی در تصمیمگیری شده است. در شرایط فعلی میبینیم که فرهنگ ترس و توهم مجموعهی رژیم را درخودش گرفته است. تا قبل از این، معمولا آقای علی خامنهای در سخنرانیهایش از دشمن به دفعات و به کرات یاد میکرد. حالا میبینیم که این دشمن خواندن بقیهی دنیا در مجموعهی رژیم و نظام سیاسی ایران اثر گذاشته و هر که با آنها نیست، دشمن آنها خوانده میشود. آن چه رژیم با اعلام این لیست به دنبالش است، به غیر از یک هدف تبلیغاتی، اعمال محدودیتهای بیشتر برای ارتباط مردم با خارج و به خصوص معدود روزنامهنگارانی است که در ایران کار میکنند، با مؤسسات ارتباطی خارجی و تلویزیونها و رادیوهایی که با ایران در ارتباط هستند. به نظر میرسد که یک نوع رقابت بین مقامهای امنیتی - نظامی، مثل سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و قوهی قضاییه شدت گرفته که اعتراضهای مدنی مردم را به جنگ «نرم»، واژهای که مرتب تکرار میشود، از سوی آمریکا، بریتانیا و فرانسه وابسته کنند. این رقابت را شما نشانهی قدرت حکومت میدانید یا ضعف آن؟ به نظر میرسد که به غیر از رقابت، حالا یک مسابقهی جدی بین وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران برای پلیسی کردن و نظامی کردن جامعهی ایران آغاز شده و در حال شدت گرفتن است. حاکمیت همزمان با رفتن به دنبال روحانیونی که مخالف وضعیت امروز و دولت هستند و یا آزادیخواهان و اصلاحطلبان و چهرههای مخالف دولت، دانشجویان معترض، و یا مردم عادی کوچه و خیابان، حالا به دنبال رسانههای خارجی و مؤسسات انتفاعی و غیره میروند. این مسابقهای است که وزارت اطلاعات شروع کرده، در مقابل اقدامات خشنی که عوامل سپاه پاسداران علیه مردم و به اعتراضات آنها به عمل میآورد. به نظر میرسد که رژیم ایران بیش از پیش دولت و بقیهی شاخههای قدرت ماندهاش را به همدیگر پیوسته میبیند، و آن عوامل و مؤسساتی را که با آنها نیستند در تقابل خودش میبیند و آنها را اسم میبرد. تقابل نه به عنوان مخالف، که در حد دشمنی! باید انتظار داشته باشیم که این حرکت در روزهای آینده شدت بیشتری بگیرد و این نشانهی نه قدرت رژیم، که نشانهی ضعف رژیم است و افزایش توهم و ترس در شاخههای مختلف ترکیبدهندهی قدرت در ایران و نگرانی آنها از آینده. آقای تقیزاده در ماههای اخیر جمهوری اسلامی با فرستادن پارازیت روی ماهوارههای رادیوها، تلویزیونهای فارسی زبان، فیلتر کردن سایتهای مختلف یا توقیف سایتها، تلاش دارد به نوعی رسیدن اطلاعات به مردم در ایران را محدود کند. به نظر شما آیا در دنیای امروز میتوان جلوی انتقال اطلاعات را گرفت؟ مطلقاً غیرممکن است. به عنوان مثال هر کدام از دعاوی که مسئولین انتظامی و دولتی ایران در مورد عدم خشونت نسبت به تظاهرکنندگان عنوان میکردند، دلیل و شاهد آن چند لحظه یا چند ساعت بعد در رسانههای جهانی دیده میشد و اینترنت آن را به سراسر دنیا منتقل میکرد.
بنابراین بستن درِ انتقال اطلاعات تقریبا غیرممکن است. ولی این نکته قابل توجه است که یادآوری کنیم، حتی تا یک سال یا شش ماه پیش که نظام وضعیت عادیتری داشت، در حالت تهاجمی برای تبلیغات وضع و عقاید و رفتارهای خودش بود. تلویزیونهای خارجی باز میکرد، شبکههای مختلف باز میکرد، نظیر پرس تی وی و العالم و غیره. ولی حالا با شدت گرفتن بحران داخلی ایران و تحت فشار بودن بیش از اندازه دولت، به نظر میرسد که دولت ایران مجبور است حالت تهاجم تبلیغاتی خودش را تدریجاً تعطیل کند، به این عنوان که بتواند حالت دفاعی خودش را در داخل زیاد کند. برای این که جمهوری اسلامی میداند برای ادامهی تبلیغات و داشتن دفتر و دستک در لندن و شهرهای عربی و یا منطقه، نیازمند به دادن سرویس و خدمات متقابل به آنها است. اگر محدودیتها در داخل ایران ادامه پیدا کند، یقینا ادامهی فعالیتهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی در خارج از ایران هم با موانع و مشکلات جدی روبرو میشود. در واقع پی این را به تن خودشان مالیدهاند که از حالت تهاجمی تبلیغات دست بکشند، تا بتوانند زمینهی دفاع را در داخل زیادتر کنند. ولی این تلاش هم بینتیجه خواهد بود. زیرا همانطور هم که شما یادآوری کردید، در دنیای امروز انتقال اطلاعات آسانترین کار ممکن است. |