رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايرانيان > هدف از واگذاری مدیریت مدارس به حوزهها چیست؟ | ||
هدف از واگذاری مدیریت مدارس به حوزهها چیست؟حسین علویalavi@radiozamaneh.comعلی ذوالعلم، دبیر «ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزش و پرورش»، از آغاز واگذاری مدیریت مدارس ایران به حوزههای علمیه خبر داده است. گفتوگویی با شیرزاد عبدالهی، کارشناس مسائل آموزشی در تهران، داشتم و از او در مورد جزئیات این طرح و تأثیر آن بر محیط آموزشی مدارس در ایران، پرسیدم:
ما ستادی به نام «ستاد همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش» داریم. این ستاد در سال ۸۵، با امضای موافقتنامهای میان وزیر وقت آموزش و پرورش و مدیر حوزهی علمیهی قم، تشکیل شده است. هدف از تشکیل این ستاد این است که میان حوزه و آموزش و پرورش، به عنوان دو نهاد تربیتی و فرهنگی، همکاریهای بیشتری صورت بگیرد. چهارچوب همکاریهای این دو نهاد در یک منشور همکاری مشخص شده است. از جمله مواردی که در این منشور ذکر شده، تشکیل مدارس وابسته به حوزه است. منظورتان تأسیس مدارس جدید وابسته به حوزه است، نه واگذاری مدارس قبلی به حوزه. همینطور است؟ کیفیت مسأله به طور کلی، در این منشور توضیح داده نشده است. فقط گفته شده که آموزش و پرورش و حوزه در تأسیس یک سری مدارس پیشحوزوی همکاری کنند. اصطلاح دقیقی که در آن به کار برده شده، «مدارس پیشحوزوی» است. مدارس پیش حوزوی، نهادی مانند مدارس پیشدانشگاهی را در ذهن تداعی میکند که در آنها دانشآموزانی که دیپلم میگیرند، پس از کلاس سوم متوسطه، یک سال دورهی پیشدانشگاهی را میگذرانند و بعد از آن میتوانند در کنکور دانشگاه شرکت کنند. اما در توضیح خبرگزاری ایلنا ازاین تفاهمنامه، آمده است که مدیریت مدارس موجود به حوزهها سپرده میشود و در این روند ۴۲۰۰ واحد آموزشی در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، به مدت پنج سال به مراکز حوزوی واگذار خواهند شد. بله، مطلب دیگر این است که آموزش و پرورش یک معاونت مشارکتهای مردمی دارد که جدیداً تبدیل به سازمان مشارکتها شده است. هدف از تشکیل این سازمان، توسعهی مدارس غیردولتی است. یعنی که مجوز تأسیس مدارس جدید به افراد حقیقی و نهادهای حقوقی داده شود. هدف اصلی هم سبکتر کردن بار مالی آموزش و پرورش و تحقق مشارکت بخش خصوصی در این نهاد است. با این مقدمات، آموزش و پرورش میتواند مجوز تأسیس مدارس جدیدی به حوزه بدهد که شرط تحقق آن، این است که حوزه هزینه کند، ساختمانی را اجاره کند، از دانشآموزان شهریه دریافت کند و در واقع، نهادی مانند مدارس غیرانتفاعی در کنار حوزه تأسیس شود. چنین امری از نظر مقررات اشکالی ندارد. منتهی همانطور که گفتید و در خبر نیز آمده است، صحبت از این هست که مدارس موجود دولتی به حوزه واگذار شود. به این شکل که بودجهی ادارهی مدرسه و کادر آن را آموزش و پرورش تامین کند، اما مدیریت مدرسه به حوزه واگذار شود. در تفاهمنامه آمده است که حتی تأمین فضای آموزشی نیز بر عهدهی وزارت آموزش و پرورش خواهد بود. بله، تأمین فضا، تأمین کادر و محتوای درسی بر عهدهی آموزش و پرورش است. اما مدیریت به حوزه واگذار میشود. البته ما حدود ۲۵۰ حوزهی علمیه در سراسر کشور داریم و هرکدام از این حوزهها میتوانند یک یا چند مدرسه را، هم در بخش خواهران، هم در بخش برادران و همچنین در مقاطع مختلف تحصیلی، از دبستان تا دبیرستان، تحت پوشش خود قرار بدهند. تأکید اینها بیشتر بر تربیت دینی دانشآموزان و تأمین داوطلبان لازم برای ورود به حوزه است که بعد از پایان تحصیلاتشان در این مدارس، به حوزه بروند. در توجیه این مطلب نیز گفته شده که دانشآموزان برتر مدارس، اصولاً با حوزه به عنوان کاری که در آینده بتوانند انجام بدهند، آشنایی ندارند و در این مدارس دانشآموزانی تربیت خواهند شد که بعداً وارد حوزهها شوند، در حوزهها تحصیل کنند و تبدیل به روحانی شوند. ورود به حوزه که برای همهی دانشآموزان این گونه مدارس اجباری نخواهد بود؟ خیر، اشکالی نیست. این سؤال هم مطرح شده که آیا هدف این است که اجباراً همهی این دانشآموزان وارد حوزه شوند؟ پاسخ دادهاند که خیر، هدف این نیست. سوال دیگر این بوده که آیا تحصیل در این مدارس برای دانشآموزان اجباری است؟ که پاسخ آن هم منفی بوده است. گویا در حال حاضر چند مدرسه در تهران و قم تحت این مدیریت جدید اداره میشوند. اما کم و کیف این مدارس وابسته، چگونگی ادارهی آنها و این که اسامی آنها اعلام شود که بشود اطلاعات دقیقتری به دست آورد، در این مطلب نیامده است. همانطور که گفتید، این طرح از سال ۸۵ تهیه شده است. چرا اکنون، به این شکل فشرده و با سرعت در حال اجرا است؟ اجرای طرح نیاز به یک سری مقدمات قانونی داشته که در «شورای عالی آموزش و پرورش» نیز باید تصویب میشده است. هرچند که هنوز هم به تصویب این شورا نرسیده است. آقای نوید ادهم، دبیر شورای عالی آموزش و پرورش در جلسهای که با آقای ذوالعلم داشته است، تأکید کرده که حوزه دورههایی برای ورودیهای آموزش و پرورش، یعنی کسانی که به عنوان معلم و مربی وارد آموزش و پرورش میشوند، برگزار کند و به این ترتیب به آموزش و پرورش کمک کند. طرح به این صورت است که این مدارس به همین شکل وجود دارند، منتهی مدیریتشان به حوزه سپرده میشود. آن هم با این هدف که مسایل تربیتی در این مدارس غنیسازی شود و تربیت دینی مورد توجه بیشتری قرار بگیرد. زمانی که تصویب چنین طرحی اعلام شد، برخی کارشناسان این انتفاد را داشتند، که تجربهای است مانند همکاری حوزه و دانشگاه؛ با تأکید بر همین تغییر محتوای آموزشی مدارس. آموزش و پرورش ما در هر حال نهادی دینی هست. یعنی اهداف آموزش و پرورش تربیت دینی دانشآموزان است و از این نظر تناقضی با آنچه حوزه میگوید، وجود ندارد. یعنی محتوای دروس تغییر نخواهد کرد؟ محتوای دروس ممکن است از نظر دینی غلیظتر شود و ممکن است تأکید بیشتری بر مسائل دینی بشود، ولی صحبت من این است که اگر حوزه طرحی برای این مسأله دارد و روشهای جدید تربیتیای مورد نظرش است که با اجرای آنها تربیت دینی دانشآموزان تقویت شود، میتواند آن را به آموزش و پرورش ارائه بدهد. خود آقای ذوالعلم تا دو ماه پیش مدیر کل تألیف کتابهای درسی آموزش و پرورش بوده است. الان هم سیستم ادارهی آموزش و پرورش طوری نیست که از حوزه جدا باشد. در تمام سالهای گذشته، نظرات روحانیون و علمای حوزه، در آموزش و پرورش به خصوص در بخش تألیف کتابهای درسی و در حوزهی پرورشی مورد توجه قرار گرفته است. اگر واقعا هدفشان، همانطور که اعلام کردهاند، توجه بیشتر به مسائل پرورشی بوده است، میتوانند طرحشان را به آموزش و پرورش ارائه بدهند. آموزش و پرورش حتماً از این طرح استقبال میکند و قطعاً برای تقویت تربیت دینی دانشآموزان از آن استفاده خواهد کرد. اما این که حتماً روحانیت در مدرسه حضور فیزیکی داشته باشد و این که حتماً مدیریت با حوزه باشد، مقداری سؤالبرانگیز است که ممکن است اهداف دیگری داشته باشند. نکتهی دیگر این است که این ستاد برای همکاری میان دو نهاد مستقل، یعنی نهاد حوزه و نهاد آموزش و پرورش تشکیل شده است. اگر بنا باشد در تعاملی که میان این دو نهاد وجود دارد، استقلال یکی از این دو، مثلاً استقلال آموزش و پرورش زیر سؤال برود و آموزش و پرورش به زیرمجموعهای از حوزه تبدیل شود، دیگر مسأله از همکاری فراتر رفته است. در حالی که در همان موافقتنامه آمده است که این همکاری باید در چهارچوب قانون باشد و بر حفظ استقلال آموزش و پرورش تاکید شده است. ولی این که از مربی پرورشی خلع ید شود یا این که از مدیر مدرسه خلع ید شود و افراد جدیدی بیایند عهدهدار کار آنها بشوند، صورت جالبی ندارد و مطمئناً با واکنش منفی معلمها روبرو خواهد شد. |
نظرهای خوانندگان
لینک فایل صوتی اشتباه است و مال یک مصاحبه دیگر است.
-- از وراث مالک دوزخ ، Nov 27, 2009 در ساعت 10:45 PMمن باور نمی کنم!
-- بدون نام ، Nov 27, 2009 در ساعت 10:45 PMکودکان نه ساله = صیغه های بالقوه ؟
چه طور امنیت دلبندان مردم تضمین می شود؟