رادیو زمانه > خارج از سیاست > همسايگان > اوبامای روسی | ||
اوبامای روسیبرگردان؛ ونداد زمانی«نیکیتا بلیخ»، رهبر سابق حزب لیبرال اتحادیه اصلاحطلبان، بعد از کنارهگیری از حزبش که خواهان نزدیکی به طیف دولت پوتین بود، پس از سالها سکوت از رییس جمهور مدودوف درخواست شغل استانداری کرد. نیکیتا بلیخ، استان دور افتاده ولی بزرگ «کروف» را مشخصا برگزید تا بتواند آن را به شیوهی دموکراتیک سر و سامان دهد. مدودوف از او قول گرفت که دهانش را در ارتباط با مسائل کشوری بسته نگه دارد و از حق انتخاب سناتور استان برای مجلس موسسان نیز صرفنظر کند. همرزمان نیکیتا، باور نمیکردند که یکی از محکمترین رهبران لیبرال کشور وارد هیات اجرایی حکومت مافیایی کنترل شده توسط پوتین شود. قصد اصلی استاندار لیبرال، این است که استان کروف را به میدان تجربی برای روش حکومتی به شیوهی لیبرالی تبدیل کند. استان کروف با جمعیت یک و نیم میلیونی و وسعتی بزرگتر از مساحت کشور انگلیس، همهی بیماریهای اصلی اجتماعی روسیه، از جمله: رشوهخواری، درصد بالای بیکاری، بهداشت عمومی نامناسب و زیرسازی زوار در رفته باقیمانده از دوران شوروی را در خود دارد. هنوز کار تهیه معاونین استانداری توسط نیکیتا بلیخ، به اتمام نرسیده بود که سر و کله باند متمرکز شاخه جوانان حزب، متعلق به پوتین «اتحاد روسیه» که در برابر محل کنفرانسی که آقای بلیخ قرار سخنرانی داشت پیدا شد؛ آنهم با پلاکاردهایی که به او تهمت آمریکایی بودن میزدند. استاندار لیبرال، به جز در دو مورد با امتناع عمومی همرزمان لیبرالش روبرو شده که از طرف او دعوت به همکاری شده بودند. ناملایمتی دوستان و خشم دشمنان، کمترین تاثیری روی تلاشها و آرزوهای مصمم استاندار نداشته است: «من از نسل دموکراتهای دوره یلتسن هستم، هیچکس جز یلتسن جرات نداشت تا به مردم روسیه آزادی را عطا کند، ولی متاسفانه ما نتوانستیم دستاوردهای به سختی بدست آمده را حفظ کنیم.»
آقای استاندار افزود: «در حال حاضر این وظیفه ما است که به بازسازی دوباره دموکراسی بپر دازیم.» تاکتیکهای خشن و محکم پوتین، گروههای مخالف را از تک و تا انداخت، و برای شخصی چون بلیخ، دشوار بود که بدون هیچ عکسالعملی شاهد ادامه تخریب کشورش باشد؛ برای همین بود که شخصا ازمدودوف درخواست استانداری کرد. استاندار جدید در ماه ژانویه به محل استانداری رفت و در اولین فرصت همه وسایل رییس قبلی از جمله ماشین کمابیش گرانقیمت او را به حراج گذاشت، دستور آزادی هر نوع راهپیمایی حتی برای همجنسگرایان را صادر کرد، با اکثر گروههای اجتماعی به شکل رو در رو به گفتوگو نشست و به طور متناوب روزی ۱۲ ساعت مشغول کار بود. مردم استان اصلا کمبودی برای لیست کردن مشکلاتشان نداشتند. لیست بیکاری از ۲۰ درصد هم گذشته است، تنها کمپانی فروشنده فرآوردههای نفتی، بدون وجود هرگونه رقابت، هر طور که بخواهد بر قیمتها میافزاید. نرخ رشد جمعیت، منفی است و ۱۵ هزار نفر در طول یک سال استان را برای پیدا کردن شغل ترک میکنند. اما همهی این مشکلات در نظر آقای استاندار، از شکل مسموم شده فعالیتهای قوه مقننه و پلیس بدتر نبود. نیکیتا بلیخ، ظرف سال گذشته گزارشات مستندی از خشونت و حتی آزار جنسی مردم توسط پلیس دریافت کرده بود. یکی از معاونان او چنین گفته است: «ما مصمم هستم که رشوهخواری و کلاهبرداری دولتی را برای همیشه از این جامعهی کوچک بر چینیم» نیکیتا بلیخ نیز میگوید: «گاهی در طی روزهای خیلی بد فکر میکنم که راحتتر خواهم بود اگر استان را مثل یک دیکتاتور اداره میکردم تا یک اوبامای روسی!» این مطلب ترجمهای است از: By Owen Matthews and Anna Nemtsova NEWSWEEKPublished Oct 22, 2009, The Dissident Who Came In From the Cold |
نظرهای خوانندگان
کاری تونست بکنه؟
-- صمصام ، Nov 21, 2009 در ساعت 04:00 PMenghlab kare yek roozeh nist enghlab zare zare kure toodehay miliony ast
-- taraneh ، Nov 22, 2009 در ساعت 04:00 PM