رادیو زمانه > خارج از سیاست > همسايگان > نسل جوان کردها به دنبال مشارکت سیاسی است | ||
نسل جوان کردها به دنبال مشارکت سیاسی استفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comدولت ترکیه اعلام کرده است که دو طرح ارائهشده از سوی دولت برای افزایش حقوق اقلیت کردها در آن کشور از سوی مجلس به تصویب رسیده است. بر طبق این دو طرح جدید محدودیتهای استفاده از زبان کردی لغو میشود و نهادی نیز برای رسیدگی به شکایت کردها علیه نیروهای امنیتی و شکنجههایی که آنان مدعی هستند که در طی دهههای گذشته بر آنان اعمال شده است، تشکیل خواهد شد.
دولت ترکیه امیدوار است این اصلاحات راه پذیرش ترکیه در جامعهی اروپا را هموارتر سازد، و همچنین خوشبین است که اجرای این طرحها به درگیریهای ۲۵ ساله در این کشور پایان خواهد داد. این موضوع را در گفتوگو با عرفان قانعیفر نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر خاورمیانه درمیان گذاشتم. عرفان قانعیفر ابتدا در مورد طرحهای جدید دولت ترکیه میگوید. این مساله، در درجهی اول، تاخیر ترکیه را در تصمیم برنامههای توسعهی کشور بیان میکند و این قدمی است در جهت باور به هویت کردها از تریبون رسمی حکومت مرکزی و شاید کمکم تلاش فرهنگی روشنفکران در زدودن کلمهی قوم و اقلیت. همانگونه که برای حکومت مرکزی واژهی خودمختاری شاید ایجاد حساسیت کند، به نظر من کاربرد واژهی اقلیت و قوم و غیره و این مرزبندی کودکانه برنامهی توسعهی کلام را با مشکل روبهرو میکند. اگر هر فردی که در ترکیه زندگی میکند را شهروندی ترکیهای محسوب کنیم، شاید نوعی نگاه یکسان به صورت مساله دهد و ایجاد حساسیت نکند. اما من با اصل این کلمهی اقلیت و قوم مشکل دارم. اصلا اقلیت به چه معناست؟ در ایران و سوریه هم هنوز این واژهی بیاتشده و کهنه در واژگان سیاسی هست و مانع مشارکت سیاسی به طور یکسان در (موزاییک) قدرت میشود. وقتی یکدهم جمعیت ایران کرد است و یا ۲۰ درصد ۷۰ میلیون جمعیت ترکیه را کردها تشکیل میدهند، دیگر من نمیدانم اقلیت چه معنایی دارد! ترکیه در درجهی اول باید نگاه اقلیتی و اکثریتی را کنار بگذارد و هویت کردها را بهطور رسمی باور کند و نیازی هم به این خودنمایی سیاسی نیست که حکومت سازی را بزند و نظامیها و سازمان امنیت ساز دیگری را.
همانطور که خودتان میدانید در این دو طرح، یکی اینکه کلیهی محدودیتها در مورد زبان کردی لغو شود و دیگری اینکه برای رسیدگی به شکنجههایی که در دهههای گذشته کردها مدعی شدهاند که بر آنها اعمال شده است تشکیل نهادی مستقل است، به نظر شما تاثیر این طرحها در جامعهی کردهای ترکیه چگونه خواهد بود؟ آیا واقعا تاثیر چندانی بر زندگی آنها خواهد گذاشت؟ ببینید، مسالهی زبان ربطی به حکومت مرکزی ندارد. مثلا در ایران کتابهایی دربارهی سبکشناسی، فرهنگ زبان، موسیقی محلی، دستورزبان و غیره منتشر میشده و ارتباطی به حکومت مرکزی ندارد، بلکه موجب رضایت و مقبول طبع حکومت و سازمان امنیت هم هست. از روزی که برنامهی رادیویی در تهران به زبان کردی پخش شد، دولت هویدا به کشورهای همسایه فخرفروشی میکرد که کردها در کشور من رادیو دارند که البته ساواک برای نفوذ در کردهای سوریه، ترکیه و عراق این مرحمت را فرموده بود. مسایل فرهنگی این زبان را روشنفکران و هنرمندان مستقل در ترکیه پرورش و توسعه میدهند و حکومتهای دارای مناطق کردنشین هم نقشی در خلق این آثار فرهنگی ندارند و فقط استفادهی ابزاری از این مساله میشود. چه توسط حکومت مرکزی، چه توسط حزب سیاسی. این زبان در هر کشوری در کنار زبان رسمی نشانهی غنای فرهنگی آن جامعه است و محدودکردنِ زبان در واقع آب در هاون کوبیدن است و زیاد عقلانی نیست. مثلا فرهنگ لغت فارسی به کردی یا کاست کنسرت کردی توسط فلان دانشگاه منتشر میشود. حکومت چه ارتباطی با این نشانهی فرهنگی دارد؟ فقط میتواند ایجاد مزاحمت کند. دولت ترکیه هم تصمیم گرفت تسلیم رشد و غنای فرهنگ این زبان شود که البته جزو هویت کشور خودش است. در رابطه با مسالهی دوم هم صرفا برای نوعی مرهمگذاشتن بر زخمهاست که مثلا حکومت مرکزی خواهان رفع تبعیض است و یک نوع ویترین پرزرق و برق را درست کند. مثلا تصور کنید روزی در ایران بگویند که کارهای آقای خلخالی را در دادگاه مطرح میکنیم. ایشان به ناحق یک اتوبوس دانشجو یا ۱۲ پزشک و پرستار بیمارستان را قتل عام کرده است. اشتباهی فکر کرده بود که اینها کرد هستند، اما همگی اصفهانی بودند. هیچ وقت این مساله را حکومت مرکزی مطرح نخواهد کرد و مطرح کردن چنین چیزی از صورت مسالهی اعمال خشونتهای نژادپرستانه نمیکاهد. ترکیه هم در زندانهای خودش دستور اعدام صدها نویسنده و شاعر و مترجم غیرسیاسی را صادر کرده و سازمانهای نظامی و امنیتی هرگز به دولت فعلی این اجازه را نخواهد داد که آنها را محکوم کند. چون آنها یک حربه دارند و آن هم «امنیت ملی»، «وحدت ارضی» و از این سخنهای دهان-پُرکن است و من زیاد به این مسالهی دوم خوشبین نیستم.
آقای قانعیفر یکی از عللی که در واقع طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، مایل به تصویب این دو طرح بوده است، تشویق حزب کارگران کردستان و یا گروه «پکاکا» به زمینگذاشتن سلاحشان و یا بازگشت به کشور است و گفته شده که حالا اعلام عفو عمومی هم در آینده برای اعضای «پکاکا» مطرح است. آیا به نظر شما این دو طرح رضایت این حزب را جلب میکند و کافی است؟ این حزب کل مناطق کردنشین را در بر نمیگیرد. یک سازمان کردی است و جامعهی کردهای جامعهای دیگر. این حزب را سوریه حمایت کرد تا اهرم فشاری برای ترکیه باشد و الان رابطهی سوریه با ترکیه دارد بیشتر میشود و سیاست استفاده از کارت کردها هم فعلا غیرقابل استفاده است. این حزب حمایت چند کشور را داشت و اکنون برای ثبات وضعیت سیاسی این حزب هم استراتژی خودش را تغییر داده است؛ پیشتر از آرمانگرایی شعاری یا تخیلی برای کردها استفادهی ابزاری داشت و اکنون همان آرمانگرایی بهانهای سیاسی برای حکومت مرکزی ترکیه شده است، و فعلا از حمایت نظامی «پکاکا» کاسته شده و وقتی حمایت خارجی حذف شد، خودبهخود مساله خاموش میشود. آرمان قندیل و لانهی- عقاب -بودن چریکها فرو ریخت و اوجالان، رهبر افسانهای، کسی که بنابه گفتهی مورخان و کارشناسان سیاسی مدعی چهار کردستان بود اما هرگز گلولهای به صدام حسین شلیک نکرد، در اوایل هم با ایران ارتباط داشت و امروز خود را دربست در اختیار سیاست ترکیه میداند و کسی است که هزاران جوان کرد سوریه را گوشت دم توپ کرد و غیره. اما امروزه نسل جوان کردهای ترکیه و روشنفکران تازه در پی ساخت بنیادهای فرهنگی و مشارکت سیاسی خودشان هستند و خواهناخواه از این حزبها پیشرفتهترند و حزبها را به دنبال خودشان میکشانند. گروههای ملیگرای ترکیه مدعی هستند این امتیازات وحدت کشور را به خطر میاندازد و در واقع طبیعتا هم دولت ترکیه به هیچ عنوان خواهان کردستان خودمختار نیست، حالا از آنجا که در باب این نوع تغییرات و طرحها موافقتنامهای با نمایندگان گروههای استقلالطلب کرد به امضا نمیرسد، چه تضمینی هست که این نگرانی ملیگرایان درست نباشد و در واقع کردهای تجزیهطلب با استفاده از امتیازات جدید آسانتر و آزادتر برای اهدافشان فعالیت نکنند. روسها در ایران در سال ۱۹۴۵ و عراق در سال ۱۹۵۸ و یا ایران در عراق در سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۵۷ و بعدها از ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ و یا سورییها در ترکیه در سالهای تاسیس «پکاکا» و غیره، همه و همه در پی تاثیرگذاشتن بر سیاستهای آن کشورها بودند و از کارت کردها استفاده کردند، ولی هیچگاه وعدهی خودمختاری به کسی داده نشد. اگرهم داده شده، آن رهبر را یا ضعیف دانستند یا فاسد، و متهماش کردند که ابزار سیاسی یا اقتصادی است و عنصری وابسته است. در اسناد تاریخی هم مبحث جداییطلبی در جامعهی کردها هرگز با اقبال و عمومیت چندانی روبهرو نبوده است و ترکهای نظامی و یا سیاسیون بنیادگرا در واقع به عنوان اهرم فشار از این سخنان استفاده میکنند و اکثریت جامعه یا تفکر غالب بر جامعهی مناطق کردنشین هیچ وقت جداییطلبی نبوده و نیست. بل آنها میخواهند حکومت نگاه برابری به آنها داشته باشد و به عنوان یک شهروند ترکیه از حقوق شهروندی یکسان برخوردار باشند. البته من خوشبینم که این مساله کمکم بنا بر مطالعات امنیتی سازمان امنیت رفع خواهد شد. |
نظرهای خوانندگان
عرفان عزیز. دفاع از هویت امری پسندیده است که کردهای حزبی متاسفانه مانع آ« هستند و کومله هم دیدیم که چگونه با جان یک جوانک بازی کرد تا خودش مطرح شود اما انشالله کردها در زمینه فرهنگی و هنری همچنان موفق باشند و برقرار
زنده باد همه جای ایران سرای من است
-- farokh ، Nov 17, 2009 در ساعت 03:50 PMاین شخصی که گفته است همه جای ایران سرای من است ، حقیقت را میگوید : چون همه جای ایران فارسی را به زور تحصیل میکنند ، در مقابل زبان های خودشان روز به روز به سمت نابودی میرود ، همه جای ایران از لحاظ اقتصادی در رنج شدید هستند ، ولی شهرهای فارس نشین در وضعیت بسیار بهتری به سر میبرند ، و ........
-- یک گروگان ، Nov 17, 2009 در ساعت 03:50 PMدرست است همه جای ایران سرای شماست ولی سرای ما نیست !
متاسفانه!
اما احتمالا برای شما خوشبختانه !
امید وارم همه جای ایران با حق، دوستی و برادری واقعی، نه " گروگان گیری " سرای همه شود.
در انتها امید وارم نظر من را منتشر کنید ! چون در این هم همه جای ایران سرای شماست ! لااقل برای یک نظر! همه جای ایران را سرای بقیه هم بکنید؟!
گروگان جان شما گروگان افکار مهمل خودتان هستید و بد هم مثل باقی ما ایرانیان (فارس هم نداریم، چونکه من خودم ترکم) گرفتار جمهوری زورکی اسلامکی. دانستن و داشتن یک زبان ملی (که اون هم نه ترکیست و نه کردی در ایران) هیچ ایرادی ندارد. باید مردم هم زبان محلی را بلد باشند و هم به همان خوبی زبان ملی را وگرنه که در یک مملکت نمیشود ارتباط گرفت. ترکیهٔ توسعه طلب هم حتا قصد ندارد زبان ترکی را با کردی جایگیزین کند. پس لطفا شعار بی ربط پرت نکنید که به اندازهٔ کافی در ایران شعار و هوچی بازی داریم.
-- Ali ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PMدوست عزیز گروگان من یک بهائی هستم و هیچ جای ایران سرای من نیست حتی فقیرترین و دورافتاده ترین نقاط آن. اما به ایران عشق میورزم و به ایرانی بودنم افتخار میکنم. مطمئن باشید ایران آینده درخشانی خواهد داشت. به امید آن روزگاران.
-- فواد ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PMدرود بر عرفان گرامی - براستی از تحقیقات و دانش زیاد و اطلاع وافرت درباره کرد و کردستان و نوع نگاه سالم و منطقی ات لذت می برم من
از خانم محبی هم بسیار سپاس
تگزاس
-- صلاح ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PMمتاسفانه کسی که هیچ اطلاعات درستی از مسئله کرد و کردها ترکیه ندارد به عنوان کردشناس زمانه هر چند مدت یک بار در سایت برای مردم ایران کرد شناس می شود.
-- شاهو سنندجی ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PMما ندانستیم این آقا زبان شناس است یا کرد شناس.
نکند مانند عطاری که همه چیز در دکان دارد این هم عطار زمانه است.
اقای قانعی فرد کردها در ترکیه در تظاهرات های چند صد هزار نفری در ترکیه از اوجلان به عنوان رهبری جنبش حمایت کرده حتی کسانیکه امروز به نام دی تی پی هم در مجلس ترکیه هستند از اوجلان حمایت می کنند.
چرا شما وقتی که رهبران کرد اشتباهی کرده اند اینقدر ان را بزرگ می کنید و از کنار جنایت های رژیم ایران و دیگر کشور ها با مردم کرد کرده اند با کلی گوئی رد می شوید
پاسخ به شاهمو سنندجی :
1. " اقای قانعی فرد کردها در ترکیه در تظاهرات های چند صد هزار نفری در ترکیه از اوجلان به عنوان رهبری جنبش حمایت کرده حتی کسانیکه امروز به نام دی تی پی هم در مجلس ترکیه هستند از اوجلان حمایت می کنند."
* - بله چون اوجالان در جهت منافع ترکیه قدم برداشت و کردها را قربانی کرد
2. چرا شما وقتی که رهبران کرد اشتباهی کرده اند اینقدر ان را بزرگ می کنید و از کنار جنایت های رژیم ایران و دیگر کشور ها با مردم کرد کرده اند با کلی گوئی رد می شوید
* - بله کشتار هزارها جوان مردم یعنی : 1 اشتباه کوچک ؟ و کسی هم چیزی نگه چون به ساحت اقا بر می خورد ؟ به اسب شاه گفتند یابو؟
درد ما کردها بت سازی های بی جهت است . جاناتان رندل و کوچرا 100 برابر قانعی فرد این عیب ها را می گویند - جرات نقد نداریم اما همزبان خوذمان سخن راست می گوید : می نویسیم : "هیچ اطلاعات درستی از مسئله کرد و کردها ترکیه ندارد به عنوان کردشناس زمانه هر چند مدت یک بار در سایت برای مردم ایران کرد شناس می شود. یا عطار زمانه است " ....... از ادب و اخلاقت معلوم است که چه دانشی داری حضرت علامه
با تشکر از خانم محبی و رادیو زمانه که چراغ اگاهی ما شده اند تا از تعصب های کودکانه رها شویم
-- دکتر حشمت ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PMآقای شاهو سنندجی بنا به وبلاگ شما / شما متولد : 16 شهریور 1366 هستید و هنوز جوان هستید و سرد و گرم روزگار را نچشیده اید - البته اگر اسم تان مانند مبارزان سینه چاک - مستعار نباشه ؟
اوجالان 11000 هزار نفر از شما جوانان برومند وطن را گوشت دم توپ کرد با یک آرمان موهوم
ایشان قوطی عطار داشت و مدتی با ایران بود و عامل سوریه شد علیه ترکیه و اخر سر هم گفت : نت ترکم و مادرم ترک است. علیه کردهای عراق اسلحه کشید و گفت حکومت اقلیم ضد ترکیه است
-- مشایخی ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PMدوستان گرامی مردم کرد ترکیه بیش از دهها رادیو و تلویزیونی به زبان کردی دارند و مردم خودشان حتی به صورت گروهی در خانه های خود درس کردی یاد می گیرند. اگر چه من هوادار پ ک ک نیستم پ ک ک خود یک قدرت است و به اندازه یک دولت قدرت اقتصادی و سیاسی دارد . مشکل این نیست که رادیو و تلویزیون داشته باشد مشکل اپارتاید است که توسط دولت احمال می شود.
-- بدون نام ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PM"گروگان" عزیز، من یک آذری زاده هستم. درست است است که باید همه مردمی که در یک کشور به زبانها و گویشهای گوناگون سخن می گویند حق استفاده از زبان خود را برای هرگونه استفاده در رادیو، تلویزیون و کلا در همه رسانه ها داشته باشند. اما شما که صحبت به زبان پارسی را عار می دانی شاید اعتقاد داری که مردمان بخشهای گوناگون ایران بزرگمان به زبان انگلیسی یا فرانسه یا غیره... باهم گفتگو کنند؟! یا شاید هم اصلا با هم گفتگو نکنند؟!! به باور من درست همین گونه حرفها و گرایشهای سیاسی بوده که کردها را زیر زره بین برده و باعث گرفتاری آن دسته از هم میهنان کرد هم که قصد مشارکت در همه زمینه ها را داشته اند شده است.
-- آرش ، Nov 19, 2009 در ساعت 03:50 PMدر زمینه "گروگان" بودن شما و آزاد و در رفاه کامل بودن هم میهنان به قول شما شهرهای پارس نشین!!!!! (میگویم به قول شما، بخاطر اینکه در تهران بسیار بسیار عده زیادی اصالتا" پارسی زبان نبوده و خود یا پدرانشان بعدا" به این شهر مهاجرت کرده اند (مانند خود بنده)، که این هم امری طبیعی است. چرا که در همه کشور ها همین گونه بوده و یک سری شهرها به ویژه پایتخت از جاهای دیگر کشور کمی امکانات بیشتری دارند. برای مثال حتی در کشور آمریکا هم بسیاری از مردم از نقاط دور کشور به لس آنجلس و نیویورک مهاجرت می کنند و یا در ژاپن همه جای کشور به پیشرفتگی توکیو نیست و ...) هم شایان ذکر است که شما دوست گرامی اگر تنها یک نگاه کوچک به آمار کشته شدگان راه میهن و شکنجه شدگان (به شنیع ترین حالت که در بسیاری موارد تا تجاوز جنسی به این دختران و پسران پاک ایران نیز پیش رفت) معترضین به نتیجه انتخابات اخیر می کردی، این اندازه داد مظلومیت ( با پوزش: ننه من غریبم) سر نمی دادی.
پاینده ایران آزاد