رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات رسانهای > «دغدغه هیات منصفه، رعایت حقوق حکومت است» | ||
«دغدغه هیات منصفه، رعایت حقوق حکومت است»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز یکشنبه، ۱۷ آبان، در تهران اعلام شد که حبیبالله عسگراولادی و علیاکبر کساییان در سمتهای رییس و دبیر هیأت منصفهی دادگاه مطبوعات ابقا شدهاند. هیأت منصفهی دادگاه مطبوعات در ایران، همواره مورد بحث و چالش بوده است. اولین بار در سال ۱۳۱۰، یعنی ۷۸ سال پیش از این، قانون هیأت منصفهی مطبوعات در ایران تصویب شد. اما در عمل، روزنامهنگاران ایرانی هرگز شاهد تشکیل این هیأت منصفه، با ترتیبی که در قانون مقرر شده بود نبودهاند. پس از انقلاب بهمن نیز شکایات روزنامهنگاران ایرانی در مقولهی دادگاه و هیأت منصفهی مطبوعات همچنان باقی است. به بهانهی ابقای آقایان عسگراولادی و کساییان، گفتوگویی کردهام با آقای ماشاالله شمسالواعضین، روزنامهنگار و سخنگوی «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» که دفتر آن چندی پیش از جانب دولت مهر و موم شد.
آقای شمسالواعضین، ابتدا هیأت منصفهی جدید را با هیأت منصفههای پییشین مقایسه میکند: این هیأت منصفه در مقایسه با هیأت منصفهی سابق، تفاوت بسیار ماهوی پیدا کرده است. منظور از سابق، زمان اصلاحات است یا پیش از انقلاب؟ پیش از انقلاب ما اصلا هیأت منصفه نداشتیم. در قانون داشتیم البته. بله، اما هیچوقت اجرا نمیشد. قانون هیأت منصفه در سال ۷۷ اجرا شد. این هیأت منصفه در مقایسه با آن هم عقبافتادهتر است. این تفاوتها در کجا هستند؟ آیین هیأت منصفه در مقایسه با هیأت منصفهی پیشین، با محدودیت و در واقع با انتصاب نهاد حکومتی مواجه بوده است. در حالی که در گذشته تا حدودی بین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس دادگستری استان، رایزنیهایی برای تعیین اعضای هیأت منصفه صورت میگرفت. علاوه براین، هیچگاه هیأت منصفهی دادگاههای ایران، وضعیتی مستقل از قوهی قضاییه نداشته است. هیأت منصفه باید کاملا در حالت قرنطینه باشد و هیچ نوع ارتباطی با قضات نباید داشته باشد. دبیرخانهاش هم باید فاصله داشته باشد تا بتواند مستقل از تاثیرگذاری قضات دادگستری، روی قاضی و روی پرونده اثر بگذارد. حال آن که اتاق هیأت منصفه در ایران، در قوهی قضاییه است، دبیرخانهاش هم همانجا است. خدماتی هم که عرضه میکند، به وسیلهی قضات دادگستری مورد پوشش قرار میگیرد. با همهی پیوندهایی که بین هیأت منصفهی دادگاه مطبوعات ایران و قضات دادگستری تهران وجود دارد، رأی این هیأت نباید اجباراً مورد تایید قاضی قرار بگیرد. یعنی رأی همین هیأت منصفه نیز قاطع و لازمالجرا نیست؟ بله، قاضی میتواند رأی هیأت منصفه را کنار بگذارد و رأی خود را در ارتباط با متهمان اجرا کند.
مشاغلی که نمایندگانشان باید در این ترکیب باشند، کدامها هستند؟ مطابق قانون، نمایندگان معلمان، اساتید دانشگاه، پیشهوران، کارگران، روزنامهنگاران حتما باید در ترکیب این هیأت حضور داشته باشند تا نمایندگان اجتماعی در حوزههای مختلف به عنوان اعضای هیأت منصفهی مطبوعات این امکان را بیابند در مورد اتهام وارده به مدیر مسئول روزنامه داوری کنند که آیا آن را جرم میدانند یا خیر و اگر جرم دانستند، قابل تخفیف تشخیص میدهند یا خیر؟ اما هیچ یک از شخصیتها و نمایندگان مردم در این هیأت منصفه شرکت ندارند. لذا رأی این هیأت منصفه حکومتی است همچنین به نفع قوهی قضاییه است و فاصلهی زیادی با حقوق متهم دارد. این هیأت منصفه میخواهد در مورد مسائلی نظر بدهد که دیدگاههای متفاوتی در مورد این که آیا این نکته، این مطلب یا این خبر جرم هست یا نه، وجود دارد. به این دلیل که قانون جرم سیاسی و مطبوعاتی هنوز تصویب نشده است؟ بله، در حال حاضر به این بهانه که ما قانون جرم سیاسی نداریم، هیأت منصفه در دادگاههای سیاسی حضور ندارد. ولی متهمان سیاسی را بازداشت میکنند. آقای شمسالواعضین در مقام سخنگوی «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات»، با توجه به آنچه بر مطبوعات ایران گذشته و با توجه به این که انتصاب و انتخاب جدیدی هم در هیأت منصفه اتفاق نیفتاده و آقایان عسگراولادی و کساییان ابقا شدهاند، چشمانداز آتی مطبوعات ایران را چه میبینید؟ به جای این که بگوییم هیأت منصفه چه عمل و چه نقش مثبت و یا منفیای انجام خواهد داد، بهتر است به آمار ارائه شده به وسیلهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جامعهی مطبوعاتی کشور توجه کنیم. آیا هیأت منصفه تاکنون توانسته است جلوی توقیف یک روزنامه را بگیرد؟ آیا هیأت منصفه تاکنون توانسته است نظری خلاف نظر قاضی که منجر به عدم تعطیلی روزنامه بشود بدهد؟ اما متاسفانه خلاف این را دیدهایم؛ مطبوعات توقیف شدهاند و از زمانی که هیأت منصفه که تجربهی نوپایی نیز در ایران است، تشکیل شده است، شاهد بسته شدن صدها روزنامه بودهایم و این هیأت نه تنها هیچگونه واکنشی در ارتباط با این ماجراها نشان نداده، بلکه در بسیاری جاها همراهمی نیز کرده است. اگر زمانی نیز هیأت منصفه مدیر مسئول روزنامهای را مستحق تخفیف دانسته، قاضی وقعی به نظر هیأت منصفه ننهاده است. این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد. ولی نکتهی مهمتری که هیأت منصفه را به یک نهاد تشریفاتی باسمهای، غیرتاثیرگذار تبدیل کرده، این است که هیأت منصفهی دادگاههای مطبوعاتی در ایران فقط و فقط برای محاکمهی مدیران مسئول مطبوعات حضور پیدا میکنند، نه روزنامهنگاران. یعنی جلسات دادگاه سردبیران و روزنامهنگاران و یا دادگاههای سیاسی هیچکدام با حضور هیأت منصفه برگزار نمیشود. با چه استدلالی؟ میگویند به دلیل این که مسئولیت مستقیم روزنامه بر عهدهی مدیر مسئول است، مدیر مسئول میتواند با حضور هیأت منصفه محاکمه شود. ضمن این که هیأت منصفه بیکار نیست که هر روز در دادگاههای مطبوعاتی شرکت کند. این برخورد، وابستگی هیأت منصفه به دولت را نشان میدهد. روزانه دهها دادگاه برای روزنامهنگاران و خبرنگاران و یا بازداشتیهای اخیر در ایران برگزار میشود. ولی در هیچ یک از جلسات رسیدگی به اتهامات این روزنامهنگاران شاهد حضور هیأت منصفهای نیستیم و در نتیجه قضات هر حکمی که مایلند صادر میکنند. هیچکس هم جلودارشان نیست. هرچند اگر هیأت منصفهای هم حاضر بود، قاضی هیچ وظیفهای در اجرای احکام هیأت منصفه ندارد. با این تفاسیر، میتوان گفت افق آینده برای روزنامهنگاران ایرانی روشنتر از گذشته نیست. بلکه بدتر هم خواهد شد. چرا که هیأت منصفه نیز مهر تاییدی بر عمل قاضی دادگستری خواهد گذاشت. در ایران شکل مدرن همهی این اقدامات و سازوکارها را گرفتهایم و آن را در عمل بیمحتوا کردهایم. در نتیجه، هیأت منصفه هم عبارت و نامگذاری بسیار خوبی است، ولی از انصاف و محتوا بهدور است و بیشترین دغدغهی او، رعایت حقوق حکومتی است، به جای این که حقوق متهم را رعایت کند. |