رادیو زمانه > خارج از سیاست > دیپلماسی > اگر گفتوگو و دیپلماسی نباشد، راه دیگر جنگ است | ||
اگر گفتوگو و دیپلماسی نباشد، راه دیگر جنگ استحسین علویalavi@radiozamaneh.comبا آغاز دوران ریاست جمهوری باراک اوباما در آمریکا و تغییر سیاست این کشور نسبت به ایران، امیدهای تازه ای برای عادی شدن مناسبات دو کشور قوت گرفت. باراک اوباما در چند نوبت چه در سخنرانی ها و اعلام مواضع انتخاباتی و چه پس از آن با پیام های مستقیم بر ضرورت تغییر در وضعیت بن بست موجود تاکید کرد و در ایران نیز صداهایی هر چند ضعیف در همین زمینه به گوش رسید. اما پیام رئیس جمهور آمریکا به مناسبت سی سالگی اشغال سفارت آمریکا و ضرورت ترسیم آینده مشخص در روابط در طرف، با پاسخ سرد رهبر جمهوری اسلامی مواجه شد.
دکتر منصور فرهنگ استاد دانشگاه و نماینده پیشین ایران در سازمان ملل، در پاسخ به این پرسش که آیا پاسخ رهبر جمهوری اسلامی که دست کم عادی شدن روابط در نزدیک مدت را منتفی دانسته، بخشی از دیپلماسی است و یا سرآغاز دوران تازهای از تیرگی مناسبات دو کشور می تواند باشد، می گوید: به نظر من این ادامهی معضلات گذشته است و بیانگر این مسئله است که آیا رژیم ایران به طور کلی در برابر این نوع دعوتها و استفاده از گزینهی دیپلماسی برای حل و فصل اختلافاتش با آمریکا و یا اروپا به این گزینه اعتقاد دارد یا نه؟ برای این که صحبتهای آقای خامنهای و مواضع او این بیان را مجسم میکند که آقای خامنهای معتقد به ستیز و تقابل تاریخی با کشورهایی است که آنها را متعلق به نظام سلطه میداند و در منطقهی خاورمیانه اسراییل و آمریکا معرف این نظام سلطه هستند و ایران میخواهد در برابر آنها یک موضع قاطع و تقابلآمیز بگیرد. تا زمانی که این اصل انگیزهی آقای خامنهای است، بسیار مشکل است که او از دریچهی عملگرایی و توجه به منافع امنیت ملی و رفاهی ایران با دنیا وارد گفتوگو بشود. به این ترتیب اگر این تفسیر از انگیزهی آقای خامنهای را قبول کنیم، بنابراین پیچیدگی مناسبات ایران با آمریکا فراتر از مناقشهی هستهای میتواند باشد. یعنی حتی اگر گشایشی هم در حل این مناقشه حاصل بشود، مسایل سیاسی عمیقتری در این بین هست! میشود چنین ارزیابیای داشت؟ به طور مسلم مسئلهی مناقشهی هستهای ایران اگر بتواند به نتیجه برسد، یعنی توافقی در یک موضوع مهم بین آمریکا و ایران شده است. و این توافق میتواند روی تبلیغات و برخورد ایران با آمریکا تأثیر بگذارد و به طور کلی زمینهساز ادامهی گفتوگو برای طرح مطالبات دیگر ایران و یا آمریکا و یا اختلافات فیمابین باشد. ولی آن نکتهای که جالب است، خصوصاً در سخنرانی آخر آقای خامنهای، این است که او انگیزه و نیت آمریکا را بدین شکل مورد سؤال قرار میدهد که میگوید اینها صمیمیت ندارند و یا اینها میخواهند از پشت خنجر بزنند. اصطلاح خاصی است که بهکار برده است. واقعیت امر این است، در دنیایی که ما زندگی میکنیم، همهی کشورهای دنیا در روابط خارجی خودشان به دنبال منافع امنیتی، رفاهی و حیثیت خودشان هستند و دیپلماسی دقیقاً این است که در چارچوب این واقعیات چگونه میتوان اهداف یک کشور را برآورده کرد؟ نیت چین با ایران چیست؟ نیت روسیه با ایران چیست؟ اینها دنبال منافع اقتصادی و امنیتی خودشان هستند. آیا یک کشور در دنیا هست که روابطش با دیگران بر مبنای اصولی باشد که ارتباطی با منافع مادی و امنیتی این کشور نداشته باشد؟ اصلاً چنین چیزی وجود ندارد. همان طور که ایران خودش در رابطه با کشورهای دیگر کم و بیش از همین نوع راهها پیروی میکند، منتهی در ایران در چارچوب منافع خاص رژیم است که با منافع جامعه در حال حاضر در تضاد است. بنابراین مواضع آقای خامنهای و زبانی که او بهکار میبرد مسئلهساز میشود و اصلاً معلوم نیست که واقعاً ایران چه میخواهد؟ آیا راهی به جز عملگرایی، راهی به جز گفتوگو و دادوستدهای دیپلماتیک برای حل و فصل این اختلافات وجود دارد؟ تنها راه دیگری که وجود دارد، جنگ است!
مسئلهی دیگر حرکتهای اعتراضی مخالفان دولت در ایران است. این مخالفتها نشان میدهد که تبدیل شده است به یک جنبش اعتراضی متداوم که امسال در سالگرد سیزده آبان هم، شاهد برآمدی از آن بودیم. تأثیر این جنبش اعتراضی در افکار عمومی و محافل سیاسی آمریکا چگونه است؟ آیا سیمای متفاوتی از جامعهی ایران با حکومت را به اندازهی کافی ترسیم میکند؟ تا انتخابات خرداد، در فرهنگ عمومی آمریکا که من بیشتر با آن آشنا هستم و دنبال میکنم، واقعاً چهرهی ایران کم و بیش چهرهی رژیم بود، و بعد عناصر معترض که در حاشیهی صحنهی سیاسی ایران قرار داشتند. از انتخابات تاکنون جامعهی ایران چهرهی جدیدی از خودش به دنیا نشان داده که واقعاً باعث شگفتی و تعجب ناظرین شده است و این برداشت و این بینش جدید نسبت به ایران در بطن فرهنگ عام آمریکا، در رسانههای گروهی، در گفتوگوها و به طور کلی تحلیلهایی که از ایران میشود، به طور مستمر مطرح است. عکسهایی که منتشر میکنند و تحلیلهایی که خصوصاً استفادهی زنان و جوانان ایران، از تکنولوژی جدید برای بیان مواضع خودشان و بیان اعتراضات و به طور کلی گفتوگو با جهان خارج را مطرح می کنند، عجیب مورد تحسین و توجه قرار گرفته است. ولی به نظر من در داخل ایران و در رابطه با سیاست خارجی از یکسو دست ایران را ضعیف کرده است، یعنی ادعاهایی که ایران در رابطه با دفاع از منافع ملی ایران داشته است به شکل عجیبی تضعیف شده است که دیگر به هیچ وجه این اعتباری در دنیا ندارد و به همین دلیل هم هست که آقای خامنهای و شرکاء هیچ بعید نیست که مواضع ستیزآمیز و تقابلی خودشان را تشدید بکنند. یعنی بیشتر پافشاری بکنند و هرچقدر که در داخل ضعیف بشوند و مشکل مشروعیت داشته باشند، در تبلیغات خودشان و در بیانات خودشان ستیزآمیزتر جلوه بکنند. این هم یکی از پیامدهای منفی این جنبش اعتراضی در ایران است. ولی از جهت افکار عمومی آمریکا این جنبش تأثیرات شگفتانگیز مثبت داشته است. با توجه به جنبش اعتراضی، تا چه میزان روی مشکل مشروعیت جمهوری اسلامی در آمریکا حساب میشود؟ چون بخشی از سیاستمداران و مدافعان حقوق بشر در ایران نگران مذاکرات آمریکا با دولت احمدینژاد به عنوان یک دولت فاقد مشروعیت هستند و آن را به سود یک تفاهم استراتژیک و پایدار بین دو کشور نمیدانند! دولت آمریکا چه اوباما باشد و چه بوش باشد، خط مشی کم و بیش همانندی دارد. البته متدهای استفاده از دیپلماسی و متانتی که اوباما نشان داده است، از جهت حداقل سمبولیک، خیلی قابل پذیرشتر برای ایران یا دیگر کشورها میتواند باشد. اما دولت آمریکا دنبال منافع این کشور است و به نظر من توجه به حقوق بشر به هیچ وجه نمیتواند نقش محوری در این مذاکرات ایفاء بکند، اگر این مذاکرات در جهت یافتن راه حلی باشد که برای طرفین، حداقل قابل تحمل است. اما اگر این مذاکرات به جایی نرسد، یعنی آمریکا به این نتیجه برسد که به طور کلی ایران نیت حل و فصل مسالمتجویانهی مناقشهی هستهای یا دیگر اختلافاتش با آمریکا و اروپا را ندارد، در آن موقع است که کسانی که میخواهند به این تقابل دامن بزنند و روی مسئلهی حقوق بشر توجه بکنند، آنها نفوذ خیلی بیشتری خواهند داشت. حامیان حقوق بشر در ایران در رابطه با آمریکا دو نوعاند. یکی افراد و عناصر و گروههایی هستند که تعهد به حقوق بشر دارند و از نظر همهی شرایط و در همهی زمانها میخواهند از حقوق بشر دفاع بکنند. سازمانها، شخصیتها و گروههایشان و غیره و ذلک. و یکی هم گروههای طرفدار اسراییل هستند که اینها از حقوق بشر بهعنوان ابزار استفاده میکنند و فقط میخواهند با وارد کردن این مسئله جلوگیری بکنند از رسیدن به توافق. هر چقدر که ایران بخواهد سرسختی نشان بدهد و حاضر به عملگرایی و انعطافپذیری نباشد، دست راستیترین عناصر سیاسی در آمریکا از آن بهرهبرداری خواهند کرد و برای حل و فصل مسالمتآمیز میتوانند نقش بسیار خرابکارانهای ایفاء بکنند |
نظرهای خوانندگان
dabire mohtarame zamaneh har che shoma bishtar sansor konid bandeh barayetan bishtar madrak erae midaham
-- mansour piry khanghah ، Nov 8, 2009 در ساعت 09:41 PMaghaye farhang behtar ast zabane diplomasi ra be doostane gharbi va amricaeiyan biyamoozand.agar ishan ghasde khoshraghsi baraye gharb darand,moshgele khodeshan ast.ama siyasiyoone mostaghele irani ra nemishavad ba in jomalate ziba va mardompasand farib dad
mhamood abas rahbare felestiniyan be khatere inke gharb va amrica zabane diplomasie ishan ra napaziroftand va az dolate esraeil dar rabete ba shahraksaze gheyre ghanooni va motajavezgaraneh hemayat nemoodand, aghaye mahmood abas fahmid ke gharb joz harfe zoor va amale moghabele be mesl chize digari ra nemifahmad.M
talashe aghaye khatami dar dorane riyasate jomhooriyash baraye ijade ravabete diplomatik va ehterame motaghabel,be dalile kajfahmie amricaeiyan va adame ehteram be diplomasi va demokraci,baes shod ke aghaye khamnei be hemayat az ahmadinedjad eghdam namayad va be zabane khode amricaeiyan sokhan begoyad.rahbare koreh shomali ghabool kard dar moghabele laghve tahrimhaye amrica,barnameh atomiyash ra kenar bogzarad vali pas az inke amrica be gholash amal nakar,koreh shomali mojadadan be sakhtane bombe atomi rooy avard.,rusiyeh va chin talash mikonand ba amrica ravabete salemi dashteh bashand.ama har bar amrica be bahaneei ijade tashanoj mikonad"TARHE IJADE PAYGAHE MOSHAKI" dar lahestan va ya tahdide tahrime tejarie chin be bahanehaye goonagoon. faaliyathaye gheyre ensani va terorist parvari va daman zadan be dargirihaye ghomi va mazhabi dar keshvarhaye mokhtalef neshan az adame ghaboole diplomasi va ravabete demokratik tavasote dostane amricaei shoma mibashad
-- بدون نام ، Nov 9, 2009 در ساعت 09:41 PMaghaye farhang hameh iraniyan midanand ke dolate jomhourie eslami ham zabane diplomasi ra khoob nemidanad va alaghmand be yek zendegiye mosalemat amiz dar koreh zamin naboode ast.ama ba amadane khatami va hata ahmadinedjad dar arseh siyasat,talashe kafi baraye yek zendegie mosalemat amiz,hade aghal dar harf az tarafe iran anjam shod.vali amricaeiyan hamchenan be zoorgooei o tahdid sokhan randand.zemnan man yek iranie bitaraf siyasi hastam va na tarafdare gharb,na shargh va na jomhoorie eslami hastam.faghat doost daram dostan,rofagha va baradaran o khaharane siyasie IRANI man dar har maghaleei ke minevisand do tarafe motakhasem ra zire soal bebarand va ba roshangaraei khod baese erteghae daneshe ejtemaei,siyasi va farhangi hamvatanan gardand.M