رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد و معیشت > کارمندان، قربانیان اصلی هدفمند کردن یارانهها | ||
کارمندان، قربانیان اصلی هدفمند کردن یارانههامریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comبه نظر میرسد که حذف یارانهها و پرداخت یارانههای نقدی، در حالی که هنوز هیچ یک اجرایی نشده است، فوراً تأثیری مستقیم بر قیمت کالاها گذاشته است. افزایش نرخ برق و برخی مشتقات انرژی و نیز نان به عنوان اصلیترین و مهمترین بخش مواد غذایی روزانهی مردم از تیترهای اصلی خبر در رسانههای داخلی است. در ارتباط با این مسأله با گفتوگو با برخی شهروندان، خریداران و فروشندگان و همچنین دکتر جمشید عدالتیان شهریاری، کارشناس اقتصادی و عضو هیأت نمایندگی اتاق بازرگانی ایران، گزارشی تهیه کردهام.
خانم طاهری مستمریبگیر است و تنها زندگی میکند. از خانم طاهری میپرسم که افزایش قیمتها بر زندگی روزانهی ایشان هم اثری گذاشته است؟ ایشان میگوید: خیلی، اگر بخواهیم اینها را ریز ریز حساب کنیم، نان و گوشت و بخصوص قیمت گوشت، همینطور بالا میرود. گوشت گوساله به کیلویی ۱۶ هزار تومان رسیده است؛ گوشت چرخکردهی گوساله ۱۰ هزار تومان و گوشت گوسفند هم به کیلویی ۱۶ هزار تومان میرسد. این اضافه قیمتها را با نان و مواد دیگر هم که حساب کنیم، خیلی است و تأثیر زیادی دارد. ممکن است کسی کمی درآمدش بیشتر باشد و بتواند به شکلی با این مسأله کنار بیاید. اما کسی که درآمدش در حدی نیست که بتواند هزینهی ماهانهی زندگیاش را تأمین کند و اجارهنشین است، چه کار باید بکند. چرا پول کرایه خانهها را نمیگویید؟ کرایه خانه سر به فلک کشیده است. مشکل دیگری که برخی شهروندان در ایران دارند، پرداخت هزینه گاز، آب و برق به صورت مشاع است. به نوعی که خانم طاهری هم از آن شکایت دارد: من تنها هستم، اما پول آب و برق را باید با کسانی که در طبقهی اول و دوم زندگی میکنند و هرکدام خانوادههای چهار پنج نفره هستند، تقسیم کنم. آب، برق و گاز به سه قسمت مساوی تقسیم میشود و من هم باید به یک میزان با آنها پرداخت کنم. در خیلی مجتمعها وضع به این گونه است که در واحدی یک نفر زندگی میکند و در واحدهای دیگر تا پنج شش نفر، و خیلی هم شکایت کردهاند که چرا آنان که یک نفر هستند، باید به همان اندازهی خانوادههای پرجمعیتتر پول آب و برق بپردازند؛ اما تا به حال کسی رسیدگی نکرده است. خانم صمیمی هم که معلم حقالتدریسی است، میگوید: نان خیلی گران شده است؛ هم اندازهی آن کوچک شده و به اندازهی سابق نیست، هم کیفیت آن پایین آمده و هم قیمتش بالا رفته است. آن هم نان که خرید روزمرهی قشر ضعیف جامعه است. برخی شهروندان میگفتند که افزایش قیمت نان برایشان خیلی مهمتر از افزایش قیمت برنج است. برای شما هم همین طور است؟ وقتی قیمت برنج خیلی بالا رفت، مردم مجبور شدند شکم خانوادهشان را با نان سیر کنند و از عهدهی خرید برنج برنمیاًمدند. حالا وضعیت نان هم که این طوری شده است. در عین حال که اندازهها کوچک شده و نان آب رفته است، قیمت آن بالا رفته است. به هر حال مردم مجبورند کاری بکنند؛ باید بالاخره شکم خانواده را سیر کنند. سیبزمینی هم به همان نسبت گران میشود. ناگهان سیبزمینی قحطی میشود و هیچجا نیست؛ یا در بعضی از مغازهها با قیمت بیشتر پیدا میشود. نان را هم یک سری نانواییها با نرخ آزاد میفروشند. با نرخ آزاد، یعنی چه؟ یعنی، سردر مغازههایشان زدهاند «با نرخ آزاد.» ولی مردم چاره ندارند. مجبورند سیبزمینی یا نان را با هر قیمتی شده، تهیه کنند. این نرخ آزاد در رابطه با حذف سوبسیدهای آرد معنی دارد؟ بله؛ یعنی سوبسید آرد را از دولت نمیگیرند. آرد را با نرخ آزاد میخرند. در نتیجه نان را هم گرانتر از جاهای دیگر میفروشند. اما مردم به خاطر نیازی که دارند، مجبورند هر طور شده، بخرند. کار دیگری نمیتوانند بکنند. جایی دیگری نیست که تهیه کنند. فکر میکنید پرداخت نقدی یارانهها به خانوارهایی که نیاز دارند، بتواند از فشار افزایش قیمتها کم کند؟ عقیدهی عموم مردم این است که اگر به این شکل شروع شود، تأثیری ندارد. چون پیش یا همزمان با آن، دوباره با افزایش قیمت خیلی از کالاها روبهرو میشوند. وقتی این یارانهها را به مردم پرداخت کنند، به این معنا است که سطح توان خریدشان بالا میرود و دستشان باز میشود. به همین خاطر قبل از آن، خیلیها قیمت اجناسشان را بالا میبرند و دوباره باز از قبل بدتر میشود. بهتر که نمیشود هیچ، بدتر هم خواهد شد. برای همین خیلیها اصلاً فرم پر نکردند و حاضر نشدند در این کار و برای گرفتن این نقدینگی همکاری کنند.
فروشندگان کالاها در پی گران شدن قیمتها، در مواجه با مردم، چه مشکلاتی دارند؟ بهویژه وقتی که قیمت بدون هیچ اطلاع قبلی، بیش از ۱۰۰ درصد افزایش داشته است. اتفاقی که امروز در «سوپر ایرانیان» در شهرک ژاندارمری تهران افتاد و فروشنده آن را این گونه روایت میکند: قطعاً برخورد وجود دارد. برای مثال نان باگت را که هر روز تهیه میکردیم و به قیمت ۱۰۰ تومان میفروختیم، الاًن به ما میگویند با قیمت ۲۵۰ تومان بفروشید. وقتی از اولین مشتریای که تا دیروز نان را ۱۰۰ تومان خریده، امروز ۲۵۰ تومان طلب میکنم، شاخ در میاًورد! وقتی مردم با این افزایش قیمت ناگهانی روبهرو میشوند، ممکن است برخوردهای بدی به وجود بیاید؟ برخورد که حتماً وجود دارد. البته بستگی به افراد دارد؛ عدهای بیشتر این قضیه را بروز میدهند و برخی کمتر. شما در حوزهی کار خودتان، فکر میکنید مسألهی حذف یارانهها در افزایش قیمتها تأثیری دارد؟ در مورد بعضی اقلام مانند نان که الأن مثالش را آوردم، افزایش قیمت قطعاً و بدون برو برگرد بستگی به همین مسألهی پرداخت یارانهها دارد. امروز به من اعلام کردند نانی را که تا دیروز ۱۰۰ تومان میفروختم، باید به قیمت ۲۵۰ تومان بفروشم. این مستقیماً به یارانه ربط پیدا میکند. از کجا به شما اعلام میکنند؟ کسی که من نان را از او خریداری کردهام، به من میگوید به این قیمت بفروشم و به این قیمت با من حساب خواهد کرد. برای مثال، امروز نان را به قیمت ۲۰۰ تومان به من میدهند که آن را ۲۵۰ تومان بفروشم. حتی گفتهاند تا بعد از ظهر اعلامیهای از سوی اتحادیهشان میاًورند که من اینجا نصب کنم و مردم بدانند قیمت، قیمتی است که اتحادیه تعیین کرده است. منظورتان اتحادیهی نانواییهای فانتزی است؟ بله؛ این را اگر خودتان بتوانید پیگیری کنید، کاملاً مشخص میشود که به همین قضیهی یارانهها ارتباط دارد. اما آیا یارانهها در حال حاضر حذف شدهاند؟ آقای شهریاری، کارشناس اقتصادی و عضو هیأت نمایندگی اتاق بازرگانی ایران، به این پرسش اینگونه پاسخ میدهد: خیر؛ حذف نشده است و بنا بر این است ۱۶ مادهای که در این باره تصویب شده، از اردیبهشتماه در قالب برنامهی پنجسالهی پنجم اجرا شود. ولی عدهای به این فکر هستند که اگر قرار است از اردیبهشت این طور باشد، دیگر ارزان نفروشند. چون به نفعشان است آنچه را که دارند، نگاه دارند و اردیبهشتماه بفروشند، گرانتر خواهد شد. گویا همین الان، دست کم در تهران، برخی نانوایان از آرد بدون یارانهی دولتی استفاده میکنند. برخی از نانواییها در تهران حتی نوشتهاند که «در این نانوایی از آرد یارانهای استفاده نمیشود.» به همین دلیل به قیمت آزاد فروخته میشود و برای نمونه نان سنگک را بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ تومان عرضه میکنند. پارسال هم در شمال شهر تهران این طور بود. در میدان تجریش و خیابان باهنر (نیاوران سابق) نان را گران کردند. تأثیر پرداخت یارانههای نقدی را در صورت پرداخت، بر این روند چگونه میبینید؟ در لایحه پیشبینی شده به دهک اول تا پنجم کمک نقدی و غیر نقدی بشود. ولی در آینده به دهکهای ششم، هفتم و هشتم که بیشتر تیپ کارمند هستند، فشار بیشتری خواهد آمد. چرا که هیچ نوع سیستم جبرانی برای آنان در نظر گرفته نشده است. یک خانوادهی چهار نفره که زن و شوهر کار میکنند و درآمدشان حداکثر میان یک تا یک و نیم میلیون در ماه است و جزو دهک ششم تا هشتم جامعه هستند، بیشترین فشار را تحمل میکنند. به نظر میرسد برای این قشر هیچ فکری نشده است. این طرح را در حوزهی صنعت و کاراًفرینی چگونه میبینید؟ بخصوص دهکهایی که سرمایهگذاری میکنند و کار ایجاد میکنند، بناست تمام این پولها را بپردازند. یعنی پول از دست کسانی که میتوانستند سرمایهگذار و کاراًفرین باشند، گرفته میشود و به دست دولت میرود. ادارهی آن را هم دولت بر عهده میگیرد که آن را چگونه و در میان چه کسانی توزیع کند. این نکتهی خیلی مهمی است که اعتراض این دهک از جامعه را که درآمد دارد و سرمایهگذار است، برانگیخته است. به این ترتیب اگر در عرصهی کاراًفرینی با مشکل مواجه باشیم، به این معنا خواهد بود که به جای کاهش بیکاری، باید افزایش آن را انتظار کشید؟ باید دید در اجرا چگونه اتفاق میافتد. اما آنچه مسلم است، بیشترین پول از طبقهای که درآمد داشت، پسانداز میکرد و از پسانداز آنان در جامعه سرمایهگذاری میشد، دریافت خواهد شد و کمترین کمک هم به آنان خواهد شد و این به معنای تضعیف بخش خصوصی در کل است. چه آیندهای را برای این طرح پیشبینی میکنید؟ اگر بخواهیم راجع به طرح صحبت کنیم، باید به خیلی جزئیات و تأثیر آن در زندگیها بپردازیم. اما به طور کلی خیلی رفتارها باید عوض شود و باعث تشنج، درگیری و مسائل زیادی خواهد شد. اما افرادی با درآمدهای بسیار پایینتر از میزانهای مورد بحث، چگونه زندگی میکنند؟ علی سپهری که کارگر حفار است، میگوید: من کارگرم و ۳۰۰ [هزار] تومان حقوق میگیرم. پارسال هم همین ۳۰۰ [هزار] تومان را میگرفتم. اما هزینه از پارسال تا به حال دو برابر شده است. قیمت نان بربری ۲۰۰ تومان و خشخاشی آن ۳۰۰ تومان است. پارسال این قیمت ۱۰۰ تومان بود. به ۱۵۰ تومان رسید؛ بعد هم به ۲۰۰ رسید و دارد به طرف ۳۰۰ هم میرود. وضعیت همین طوری است؛ قیمتها به این منوال بالا میرود. با درآمد ماهانهی ۳۰۰ هزار تومان چند نفر را باید اداره کنید؟ فعلاً دو نفر هستیم. برای بقیهاش فکری نداریم. اجاره خانه هم پرداخت میکنید؟ بله؛ ۱۰۰ [هزار] تومان هم بابت کرایه میپردازیم. بقیهی مخارج زندگی را چگونه تأمین میکنید؟ مجبورم دو شغله باشم و هزینه را به شکلی تأمین کنم. اما به چیزهایی مثل پسانداز و آینده فکر نمیکنم. به قول معروف همینطور «بخور و نمیر» پیش میرود. به همین خاطر نخواستید، فرزندی داشته باشید؟ به خاطر مسائل اقتصادی؛ چون خود بچه یک سری هزینهها دارد و باید به آن فکر کرد. تا وقتی وضعیت اقتصادی جور نشده، یکی دیگر هم بیاوریم او هم بدبخت شود که درست نیست. شما چند سالتان است؟ ۳۰ سال دارم. فکر میکنید اگر یارانههای نقدی پرداخت شود، وضعیت اقتصادی شما هم بهتر میشود؟ اگر پرداخت شود! آن هم حرف و حدیث است. تا نقد نشود که نمیشود در مورد آن صحبت کرد. |
نظرهای خوانندگان
گزارش هاي خانم محمدي، هميشه حرفه اي و شنيدني هستند. بسيار جالب است كه ايشان براي تهيه ي گزارش بالا ،از هيچ كدام از اقشار جامعه صرف نظر نكرده اند.
-- خشايار ، Oct 21, 2009 در ساعت 02:32 PMممنون از ايشان و زمانه.
یارانه نقدی شود خوب است شهریه دانشگاه نصف شودخوب است نفت سر سفره بیاید خوب است اما و هزار اما مجری مهم است که چه کسی باشد.باید سابقه دروغگویی نداشته باشد.
-- اکبر ، Oct 21, 2009 در ساعت 02:32 PMآقا اینقدر کارمندان را دهک پایین نشان ندهید.در کردستان ما کارمندان جزو طبقات اعیان شهر محسوب می شوییم!!!
-- بدون نام ، Oct 22, 2009 در ساعت 02:32 PM