رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات رسانهای > سبزاندیش، جایی که مردم برای دولت برنامه مینویسند | ||
سبزاندیش، جایی که مردم برای دولت برنامه مینویسند
ناآرامیهای پس از انتخابات ایران در به وجود آوردن سایتهای مختلف خبری تأثیرات زیادی داشت. اعتراضات بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران، باعث شکلگیری شبکههای خبری مختلفی شد که بیشتر از دل مردم برآمدند.
هرچه بیشتر از انتخابات میگذشت، با توجه به ابعاد شکاف، آدمها نگرانتر میشدند. دوستان من هم همینطور نگرانتر شدند که اگر واقعا یک زمانی حتی به احتمال خیلی کم، اتفاقی در کوتاهمدت یا میانمدت بیفتد و کسی برای آن آماده نباشد، ممکن است تجربیات بدی اتفاق بیفتد. اتفاقاتی که در انقلاب ۵۷ افتاد و بعضیها از آن ناراحت هستند. این نگرانی برای این آدمها وجود داشت و به همین دلیل به من پیشنهاد کردند ایدهای را که یک بار دربارهی آن چیزهایی نوشته بودم، پیگیری کنیم. سبزاندیش به گفتهی مؤسسان آن، پهنهای است برای تبادل نظر که افراد مخالف و موافق بتوانند حرفشان را بزنند و نظری به آن اضافه کنند و قرار است با حضور همین موافقان و مخالفان قدرت بگیرد. در هستهی اولیهی آن، آدمهایی که شروع کردیم، اکثراً کسانی هستند که بیشتر سابقهی مهندسی دارند و اصلاً آدمهای سیاسی نیستند. بلکه صرفاً به خاطر علاقهشان مطالعهی علوم انسانی داشتهاند یا تاریخ مطالعه کردهاند. ولی این به معنای آن نیست که ما میخواهیم همین آدمها در سبزاندیش بمانند. هر اندیشمندی، هر جامعهشناسی، هر کسی که راغب باشد در این سیستم کار کند، کاملاً آزاد است و ما خیلی هم استقبال میکنیم. ولی تا آنجایی که دستمان برسد. ما نمیتوانیم کسی را دعوت کنیم یا پولی به کسی بدهیم. نوشتن در فضایی که کاملاً باز است و آخر سر معلوم نیست نویسندهی متن، کدام یک از مشارکتکنندگان است، اعتبار چندانی به نویسنده نمیدهد. بنابراین خیلی به اختیار شخصی است و اعتبار خاصی به یک نویسندهی خاص نخواهد رسید. از آن طرف هم فکر کردیم که خلأ نبود کارشناس را اینطور پر کنیم که وقتی بعضی از پروژههایمان به محصول اولیه که ترکیبی از نظرات شهروندان است، رسید، آن را به کارشناسان نشان بدهیم و فیدبک یا بازخورد آنها را بنویسیم. بر اساس بازخورد آنها میتوانیم دوباره تحلیل کنیم. بعضی وقتها هم قضیه خیلی تخصصی میشود و حتماً نیاز به تجربهی حقوقی، اقتصادی و ... دارد. به این خاطر برخی پروژهها را با این فرض شروع کردهایم که ما به عنوان نمایندههای شهروندان، سؤالها را لیست میکنیم؛ بعد با خبرهها و متخصصین مصاحبه میکنیم؛ نظرشان را میپرسیم؛ جوابشان را مینویسیم و دوباره خودمان یاد میگیریم. جریان رفت و برگشتی میان آدمهای خیلی عادی است که تخصص خاصی ندارند ولی پرسشگران خوبی هستند، و متخصصانی که میتواند پاسخ بدهند. همهی آنها هم لزوماً نظر واحدی ندارند. همین که ما نظر آدمهای مختلف را کنار هم بگذاریم، خودش ارزش افزوده دارد. در سبزاندیش در همهی بخشها باز است و هر کسی دوست دارد در بحثها شرکت کند، باید عضو گروه شود. تنها شرط عضویت، پایبندی به اصول، اهداف و راهکارهای مرامنامهای است که بندهای آن، هفتهی پیش به عنوان اولین پست وبلاگ سبز مطرح شد: ایدهآل ما این است که مانند ویکیپدیا، هر کسی که میخواهد، حتی بدون اعلام هویت بتواند عضو شود و مشارکت کند. ولی این حالت در فضای ایدهآلی امکان دارد که مطمئن هستیم همه یک سری قواعد و یا اخلاقی را رعایت میکنند. فعلاً به خاطر این که پا نگرفته و هستهی اولیهی آن کوچک است، اگر یکباره مورد تهاجم افرادی قرار بگیرد که میخواهند خرابکاری کنند، نمیتواند مقاومت کند. بنابراین کمی محتاطانه بزرگ میشویم؛ آدمهایی را که میشناسیم و بر اساس اعتماد متقابل، دعوت میکنیم. ولی در نهایت، زمانی که وزنهی هستهای که طبق اخلاق عمل میکند، سنگین شود، دلیلی نمیماند که ورود به آن کاملاً آزاد نباشد.
سانلی در مورد ساختار اولیهی شبکهی سبزاندیش توضیح میدهد: پنج تا ۱۰ نفر بودیم؛ ولی آنقدر بینمان ایمیل رد و بدل شد که تصمیم گرفتیم روی فروم (انجمن) برویم و آن فروم را ساختیم که اسم آن «کافهی سبز» شد که فرومی بر اساس پیاچپیبیبی (phpBB) است. اما در این فوروم هم فقط میتوان بحث کرد و امکان ویرایش کردن نتیجه نیست. بنابراین نیاز به ویکی داشتیم. به همین دلیل مدیاویکی را استفاده کردیم که جوابگوی این نیاز است که بتوان مطالب ویرایش کرد. در واقع محل بحث کافه بود و صورت قضیه؛ محل خروجیها، ویکی بود. در ویکی هم برای ویرایش کردن، باید عضو شد. پیشبینی کردیم اگر تعداد زیاد شود، بحثهای استاتیک کافه کافی نخواهد بود، بنابراین شورا را راهاندازی کردیم که مکانیسم آن شبیه بالاترین است. آن هم یک [سیستم] منبعباز (open source) است. اگر تعداد زیاد باشد، در شورا راحتتر است؛ چون دینامیک است. بحثهای داغ بالا میآیند؛ نظرها داغ میشود و امکان امتیاز دادن هست. ولی چون تعدادمان زیاد نبوده، هنوز به شورا خیلی نیاز پیدا نشده است. برای خروجی مرامنامه و اینکه کسانی که عضو نیستند، بتوانند نظر بدهند، وبلاگ را راهاندازی کردیم. هم به این دلیل که آدمها با سیستم وبلاگ احساس راحتی میکنند و آشنایی بیشتری دارند و هم اینکه به راحتی میتوانند نظر بدهند، بدون اینکه نیاز باشد چیزی را ویرایش کنند و یا اختیار خاصی داشته باشند. حلقهی ابتدایی که بحثها بین آنها مطرح میشود، وقتی تصمیم بگیرند موضوع را در عرصهی عمومیتری به بحث بگذارند، این کار را انجام میدهند. آن گروه کوچک لزوماً کوچک نمیماند. آن گروه میتواند ۱۰۰ یا ۱۰۰۰ نفر باشد و آدمهای معمولی هستند. خوانندههای وبلاگ هم اگر دلشان بخواهد، میتوانند بر اساس شرایطی که وجود دارد، عضو شوند. شرایط عضویت اصلاً سخت نیست؛ در این حد که خود را مقداری معرفی کن یا ناشناس نمان. ما امیدواریم آن گروه، بزرگ و بزرگتر شود و به ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ نفر برسد. هیچ محدودیتی برای تعداد اعضایی که ویکی را ویرایش میکنند، وجود ندارد. من قسمتی از شفافیت میبینم که کل سابقهی حداقل آن متن، مشخص باشد. حال اگر سابقهی آدمها مشخص نیست، ولی مشخص باشد که این متن خاص از کجا به کجا رسیده است. این کار جلوی تکرار را هم میگیرد و بحثهای یک ماه پیش، دوباره مطرح نمیشوند. از آن طرف هم کار ما را در دستهبندی کردن خیلی ساده میکند. فکر نمیکنم، وبلاگ ما بیش از هفتهای یا دو هفتهای یک پست بتواند داشته باشد. اعضای سبزاندیش همه جا، در ۲۴ قاچ زمانی هستند. دانشجویان ایرانی هر جا که هستند، تقریباً میتوانید متناظر کنید با جایی که سبزاندیشها هستند. چون بیشتر آدمهای اینجا یا دانشجوی دکترا هستند یا استاد دانشگاه یا آدمهایی که با آنها ارتباط دارند. میتوان تصور کرد که بیشتر آنها داخل اروپای شمالی، آمریکا و ایران گستردهاند.
سبزاندیش برای اطلاعرسانی، روشنگری و آگاهی رساندن به مردم ایران، برنامهریزی و پیریزی شده است. اعضای سبزاندیش بر این باورند که باید نگاه، تحلیل و شرایط مردم ایران، از دید خود آنها، در جایی مطرح شود و این روش از درون مردم شکل بگیرد و نه از طرف تحلیلگرهای مشخص و نامدار: همفکری هم هست. ما خیلی چیزها را نمیدانیم و داریم سؤال میکنیم. اگر کسی جوابی را بداند، میتواند به بقیه اطلاع بدهد یا در بحث میتواند پاسخی بیرون بیاید. تا کی لازم است مردم نمایندهایشان را انتخاب کنند؟ وقتی امکانی وجود داشته باشد که هر کسی حرف خود را بزند و سیستم هوشمندی وجود داشته باشد که بتواند این نظرات را جمعبندی کند، واقعاً دیگر نیازی به مجلس وجود نخواهد داشت. در نسخهی اولیهی مرامنامهی سبزاندیش آمده است: دید من از این شبکهی سبزاندیش و اصولاً یک شبکهی وب ۲.۰ این است که بتواند نظر همه را در یک سطح منتشر کند. ولی این که سبزاندیش به کجا میرود، خیلی بستگی دارد که چه کسانی و چه تعدادی در آن فعال شوند. من خیلی دید ندارم که واقعاً چهقدر پیش خواهد رفت. شخص خود من هم نمیخواهم تا ابد بمانم. خیلی امیدوارم که خودش روی غلتک بیفتد. سبزاندیش را اینگونه میبینم که در شش ماه یا یک سال آینده، مقدار زیادی مقالهی تحلیلی یا آگاهیدهنده تولید کرده باشد. به قضیهی تحلیل «برنامهی دولت امید» هم که شروع کردهایم، امیدوار هستم و فکر میکنم میتواند برنامهای را که میرحسین موسوی با عنوان «برنامهی دولت امید» اعلام کرده، به عنوان یک قالب استفاده کند و هر چه بیشتر نظرات مردم را به آن اضافه کند. چه بسا چهار یا پنج نسخهی مختلف با بینشهای کاملاً مختلف از آن بیرون بیاید که یک نفر میتواند زمانی از آن استفاده کند. ولی در آینده آن را با نسبت «ویکیپدیا» و «بریتانیکا» مقایسه کنید. یک برنامهی دولت را تصور کنید که توسط سیاستمدارهای حزب نوشته شده و یک برنامهی دولت را که توسط مردم نوشته شده است. من آیندهی سبزاندیش را خوشبین اگر باشم، اینطور میبینم. بخشهای مختلف شبکه سبزاندیش: • ویکی سبز • شورای سبز • کافه سبز • سبزاندیش در فیسبوک • وبلاگ سبزاندیش |