رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۴ مهر ۱۳۸۸
گزارشی از روز سوم حضور محمود احمدی‌نژاد در نیویورک

سبزها روی پل بروکلین، احمدی‌نژاد پشت درهای بسته

Download it Here!

پس از سبز کردن پل بروکلین با تومار سبز دو کیلومتری «احمدی‌نژاد رییس جمهور ما نیست» که در سراسر دنیا به امضای ایرانیان رسیده بود، سحر دهقان هنرمند ایرانی مقیم فرانسه، به اجرای رقصی نمادین پرداخت. او ابتدا با چرخیدن و پیچاندن پارچه‌ی سیاهی به دور خود، نمادی از سرکوب را به نمایش گذاشت و سپس با پرتاب روسری خود به میان جمعیت، حامل پیام امید شد.


هنرنمایی سحر دهقان، هنرمند مقیم فرانسه (عکس: پانته‌آ بهرامی، زمانه)

پس از تظاهرات، اعلام شد که اجازه‌ی تجمع در مقابل هتل کنتینانتال، محل سکونت آقای احمدی‌نژاد داده نشد و هر کس با مسئولیت خود می‌تواند آن‌جا حضور پیدا کند.

با این وجود و علی‌رغم این که امکان دستگیری تظاهرکنندگان نیز می‌رفت، حدود ۳۰۰ تن از ایرانیان معترض خود را به این محل رساندند تا علیه سرکوب‌های خونین پس از انتخابات اعتراض کنند و بگویند: «احمدی‌نژاد رییس‌جمهور ما نیست.»

پلیس نیویورک کل منطقه را زیر کنترل داشت و با وجودی که هتل محل اقامت رییس‌جمهور آمریکا چند خیابان آن‌طرف‌تر بود، این تظاهرات را که از ساعت هفت بعدازظهر تا ۹ شب ادامه داشت، تحمل کرد.


تجمع معترضان جلوی هتل محل اقامت محمود احمدی‌نژاد (عکس: پانته‌آ بهرامی، زمانه)

از درون ساختمان هتل از طبقه‌ی چهارم از تظاهرکنندگان فیلم‌برداری می‌شد. به همین خاطر بسیاری از آنان چهره‌های خود را پوشانده بودند. یکی از شعارهایی که از سوی تظاهرکنندگان مرتب تکرار می‌شد، شعار «قاتل بیا بیرون» بود.

کنفرانس مطبوعاتی آقای احمدی‌نژاد که قرار بود در محل سازمان ملل با حضور نماینده‌های خبرگزاری‌ها برگزار شود، لغو شد و تنها کنفرانس مطبوعاتی آقای احمدی‌نژاد روز جمعه ساعت در هتل محل اقامتش برگزار شد.

روزنامه‌ی «دیلی‌نیوز» چاپ نیویورک، با انتشار عکس بزرگی از معمر قذافی و احمدی‌نژاد در صفحه‌ی اول خود، آن‌ها را مردان دیوانه نامیده و نوشته است: «سیرک دیگری در نیویورک اجرا شد؛ وقتی دوقلوهای دیوانه از تریبون سازمان ملل استفاده می‌کنند.»


کنفرانس مطبوعاتی محمود احمدی‌نژاد در نیویورک (عکس: AFP)

در این مقاله٬ هم‌چنین آمده است: «هیچ کس در میز نمایندگی آمریکا حضور نداشت تا سخنان احمدی‌نژاد را که سیاست خارجی آمریکا را به ترور، مداخله و خشونت در عراق و افغانستان متهم می‌کرد، بشنود.

علاوه بر این، فرانسوی‌ها و کانادایی‌ها هم ترجیح دادند سالن را ترک کنند. آنان نیز که در سالن بودند، وقتی احمدی‌نژاد انتخابات ایران را باشکوه و کاملاً آزاد توصیف کرد، مجبور بودند خنده‌های خود را مخفی کنند. این در حالی بود که اعتراضات گسترده‌ی مخالفان در ایران، با سرکوب خشونت‌آمیزی مواجه شد و به کشته شدن برخی از آنان انجامید.»

این روزنامه در ادامه می‌نویسد: «والتر موسرنی از انستیتو هاتسفن به سی‌ان‌ان گفته است که هرگز سالن سازمان ملل را وقتی رهبر کشوری در آن صحبت می‌کند، این‌چنین خالی ندیده بود.»

دیلی‌‌نیوز هم‌چنین نوشته است: «در طول سخنرانی بارک‌ اوباما، احمدی‌‌نژاد با جامعه‌ی جهانی در دست زدن برای رییس‌جمهور آمریکا همراه نشد.»

روز پنجشنبه آقای احمدی‌نژاد با ۱۲۰ دانشجوی آمریکایی از دو ایالت مینه‌سوتا و یوتا مهمانی شام برگزار کرد. یک جوان ایرانی که موفق شده بود در میان این میهمانان حضور یابد، خواستار طرح پرسشی در مورد مسائل ایران از آقای احمدی‌نژاد شد. احمدی‌نژاد او را صدا می‌کند که جلوتر برود و بعد محافظان ایرانی داخل سالن، او را به بیرون از سالن هدایت می‌کنند.

هیچ رسانه و شبکه‌ی تلویزیونی، به جز تلویزیون دولتی ایران، اجازه‌ی ورود به این میهمانی را نداشت. کسی اجازه همراه داشتن دوربین یا تلفن همراه را نداشت و تمامی سؤال‌ها نیز باید کتبا تحویل داده می‌شد.


عبدالکریم لاهیجی

در ارتباط با تظاهرات گسترده‌ی ایرانیان در نیویورک هم‌زمان با حضور آقای احمدی‌نژاد و هیأت همراهش در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد، با آقای دکتر عبدالکریم لاهیجی، حقوق‌دان، فعال حقوق بشر و نایب‌رییس «فدراسیون جوامع حقوق بشر» که در این گردهمایی‌ها حضور دارند، گفت و گویی انجام داده‌ام.

آقای لاهیجی در مورد ویژگی تجمع‌های چند ماهه‌ی اخیر ایرانیان در اروپا و آمریکا می‌گوید:

مهم‌ترین ویژگی تظاهراتی که طی سه ماه اخیر در شهرهای مختلف اروپا و این روزها نیز در نیویورک جریان پیدا کرده، این است که از درون جامعه‌ی ایران - آن‌چه که آن را جامعه‌ی مدنی می‌نامیم - جوشیده و بیرون آمده است.

وقتی ترکیب جمعیت را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که بیشتر شرکت‌کنندگان جوانان و دختران و پسران زیر ۳۰ سال هستند. بسیاری از آنان شاید اصلاً ایران را هم ندیده‌اند؛ ولی برای آینده‌ی ایران، با شعارهای آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و آزادی زندانیان سیاسی تلاش می‌کنند.

این‌ها همان شعارهایی هستند که ۲۷ سال پیش من به جرم تکرار آن‌ها مجبور شدم از ایران فرار کنم و کشور را از راه کوه ترک کنم.

از میان گروه‌های مختلف ایرانی که خواستار برپایی گردهم‌آیی‌هایی در این زمان در نیویورک شده بودند، چهار گروه شامل سبزها، مشروطه‌خواهان، مجاهدین خلق، و گروهی از چپ‌ها و سکولارها اجازه‌ی برپایی تجمعات را یافتند. این چند گروه نتوانستند در هماهنگی با هم‌‌دیگر تظاهراتی را این‌جا راه بیندازند. شما این رنگارنگی را نشانه‌ی بلوغ سیاسی ایرانیان می‌دانید؟ یا برعکس، نشان از عدم بلوغ سیاسی دارد؟

این رنگارنگی، نخست نشانه‌ی پلورالیسم جامعه‌ی ایران است؛ چه ما بخواهیم و چه نخواهیم. آن‌چه که در وهله‌ی اول برای من جالب است، این است که حداقل درگیری به وجود نمی‌آید. چرا که سال‌های گذشته، همین حضور در یک محوطه نیز غیرعملی بود. بنابراین از این جهت نشانی است از بلوغ و یا لااقل از مدارا.

ولی از جهت دیگر، این گروه‌ها می‌توانستند و می‌توانند بر محور یک شعار اصلی مخالفت با جمهوری اسلامی یا جمهوری آینده‌ی ایران یا آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی، حقوق برابر برای زنان و ... به توافق برسند. باید دید که در آینده امکان رسیدن به چنین تفاهمی در میان آنان هست یا نه.

مهم این است که ایرانیان بتوانند با هم گفت و گو کنند. شاید بتوانند بر محور چند شعار بنیادی، برای گردهم‌آیی‌های بعدی با هم باشند.

ولی من این را دلیل عدم رشد جامعه‌ی ایران نمی‌دانم؛ برای این‌که این پلورالیسمی که در خارج از ایران وجود دارد، در داخل هم وجود دارد.

شما مطمئن باشید که بخش بزرگی از کسانی که در انتخابات شرکت کردند و به موسوی و کروبی رأی دادند، سکولار هستند. منتها چون انتخابات، انتخابات محدودی بوده، به کسانی رأی داده‌اند که فکر می‌کردند انتخاب آن‌ها، جامعه‌ی ایران را یک قدم به سمت هدفشان نزدیک‌تر می‌کند.

فکر می‌کنید راه حل آینده‌ی سیاسی ایران در چهارچوب‌های اصلاح‌طلبانه می‌گنجد یا آن را خارج از چهارچوب‌های موجود می‌بینید؟

به تناسب قوا بین نیروهای ترقی‌خواه و حکومت برمی‌گردد و از سوی دیگر این که آیا حکومت می‌خواهد تا آخر خط برود و خود نیز به سقوط خود کمک کند - همان کاری که رژیم گذشته کرد - یا این‌که نه؛ آن روزی که باید، عقب‌نشینی می‌کند و می‌گذارد که مردم از طریق مبارزات مسالمت‌آمیز و روز به روز گسترده‌تر، خواسته‌های خود را از جمله در جهت به وجود آوردن یک نظام سکولار و یک قانون اساسی سکولار که من به آن اعتقاد دارم، محقق کنند.

نظر شما چیست؟ فکر می‌کنید این عقب‌نشینی انجام خواهد گرفت؟

نمی‌دانم! بدون این که به قول فرانسوی‌ها بخواهم پاسخ شما را «با زبان چوبی» بدهم، به عقیده‌ی من، آینده‌ی ایران در میان‌مدت به خاطر همین نیروی جوانی که موتور این آینده است، خیلی روشن است.

ولی با توجه به این که هیأت حاکمه‌ی ایران هم در شرایط فعلی، تمام اهرم‌های قدرت را در اختیار دارد، نمی‌دانم در کوتاه‌مدت کدام انتخاب را خواهد کرد. امیدوارم انتخابی کند که باعث خون‌ریزی‌های بیشتر در ایران نشود.

Share/Save/Bookmark