«جامعه مدنی ایران، آگاهانه پیش میرود»محمد تاجدولتیtajdolati@radiozamaneh.com«حقوق بشر، جامعهی مدنی و دموکراسی در ایران» عنوان یک جلسه بحث و سخنرانی بود که چند روز پیش با کوشش انجمنهای دانشجویان ایرانی دانشجویان «یورک»، «تورنتو» و «رایرسون» و حمایت و هماهنگی دکتر سعید رهنما و دکتر هایده مغیثی، استادان دانشگاه یورک و «پروژهی دیاسپورا»ی این دانشگاه، با حضور نزدیک به ۲۰۰ تن از ایرانیان علاقمند به رویدادهای اخیر ایران، در دانشگاه یورک برگزار شد. در این جلسه سخنرانی و بحث و گفتوگو که بیش از چهار ساعت ادامه داشت، هشت سخنران از دیدگاههای گوناگون به وضعیت حقوق بشر، جامعه مدنی و دموکراسی درایران توجه کردند، و با طرح نقطه نظرات خود با شرکتکنندگان در جلسه وارد بحث و گفت و گو شدند.
«فعالین جامعهی مدنی هماکنون در خطر بسیار زیادی زندگی میکنند» دکتر سعید رهنما هماهنگکنندهی این برنامه در توضیح دلیل و ضرورت برگزاری چنین جلسههایی در شرایط کنونی جامعه ایران گفت: ما در شرایطی این گردهمایی را برگزارمیکنیم که دختران، پسران، زنان و مردان بسیاری در کشور ما ایران در زندانها بسرمیبرند و گناهشان خواستن آزادی فردی و آزادیهای سیاسی، دموکراسی و برابری جنسیتی و احترام به حقوق بشر است. این گناه آنها است.
مردمی که پس از سی سال تحمل یک رژیم واپسگرای مذهبی به خیابانها ریختند و خواستار بهبود شرایط خودشان شدند. دراین سی سالی که جمهوری اسلامی با کشتار روشنفکران، قتلعام زندانیان سیاسی، سرکوب زنان، دانشجویان و کارگران، اپوزیسیون سکولار را از هرجهت بیرحمانه سرکوب کرد، عمدتاً درگیر دعواهای شخصی و خصوصی جناحهای خودش بود، و هر وقت که تظاهرات و مبارزاتی از جانب این زنان، دانشجویان، کارگران و غیره میشد، به راحتی آنها را سرکوب میکرد و بعد برمیگشت به دعواهای داخلی. دکتر سعید رهنما اشاره کرد که در این سالها جامعهی مدنی ایران آگاهانه پیش رفت، و بزرگترین گام انتخابات اخیر بود که مردم آگاهانه در آن شرکت کردند و رژیم را مجبور به یک کودتای انتخاباتی کردند که پس از آن هم با سرکوب وحشتناک مردم، مشروعیت، آبرو و حیثیت خود را از دست داده است. دکتر سعید رهنما اضافه کرد: «فعالین جامعه مدنی هماکنون در خطر بسیار زیادی زندگی میکنند و هرچقدر که شرایط سرکوب در ایران بیشتر بشود، نقش ایرانیانی که در خارج هستند، اهمیت بیشتری پیدا میکند. و جلسه بحث و گفتگوی امروز نیز قدمی است در آن راه.»
«باید به فکر ترمیم این جنایت ها بود» نخستین سخنران جلسهی بحث و گفتوگو دربارهی حقوق بشر، جامعه مدنی و دموکراسی در ایران دکتر عبدالکریم لاهیجی نایب رییس فدراسیون بینالمللی حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران بود. دکتر لاهیجی سخنرانی خود را با عنوان «حقوق بشر در نظام مذهبی» ارائه کرد و با یک بررسی تاریخی از چگونگی شکلگیری اندیشهی ابتدایی حقوق بشر در اروپا و آمریکا، تا دستیابی به اعلامیهی جهانی حقوق بشر؛ و همینطور تناقضهای موجود در قانون اساسی کنونی جمهوری اسلامی سخنانش را ارائه کرد. دکتر عبدالکریم لاهیجی در پایان بحث خود پس از اشارهی دقیق به نارساییهای موجود قانون در اساسی جمهوری اسلامی نتیجهگیری کرد: «از این قانون اساسی به فرض این هم که (دقیقآ) اجرا بشود، حقوق بشر، به آن صورتی که ما انتظار داریم استخراج نمیشود. من نمیخواهم بگویم که اگراین قانون اساسی اجرا بشود، مردم به حقوقشان نمیرسند. ولی با توجه به این که گفتم اصل حاکمیت مردم و این که مردم بر سرنوشت خودشان حاکماند و راجع به نوع حکومتشان، و قوانینی که باید تصویب بکنند خودشان هستند که تعیین و تکلیف میکنند، دراین قانون اساسی نیست، بنابراین این قانون اساسی به فرض اجرا هم، ما را به حقوق بشر نمیرساند. البته اگر همهاش اجرا بشود، قدمهای کوچکی خواهد بود در برخورداری برخی از حقوق در محدودههایی کاملاً مشخص برای مردم ایران.»
در پایان بخش اول جلسهی سخنرانی در گفتوگوی کوتاهی با دکتر عبدالکریم لاهیجی از او پرسیدم، آیا نوع شکنجهها و سرکوبهای بیسابقهای که گروهی از جوانان، زنان و مردان تظاهرکنندهی ایرانی درهفتههای اخیر قربانی آن بودند و وجدان عمومی جامعه را به شدت تکان داده است، باعث خواهد شد که مجامع بینالمللی مدافع حقوق بشر نسبت به شرایط ایران توجه بیشتری کنند؟ در گذشته هم متأسفانه این اقدامات میشد. چه شکنجههای جسمانی، چه شکنجههای روانی و حتا تجاوز در زندانهای جمهوری اسلامی. شاید مورد خیلی مشخصاش غیر از سالهای ۶۰، بعد از جنبش دانشجویی بود. دانشجویانی که آن موقع دستگیر شدند، متأسفانه عدهای از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند. من با بعضی از آنها وقتی که آمدند اروپا ملاقات و گفتوگو کردم. ولی آن چیزی که طی سالها ما مدافعان حقوق بشر مطرح میکردیم، برای نخستینبار کسانی مطرح میکنند که نزدیک به سه دهه جزو حاکمیت جمهوری اسلامی بودند. آقای کروبی دو دوره رییس مجلس بوده و وقتی او میآید این موضوع را اعلام میکند، خب تأثیرش در جامعه بیشتر است. و از اینروست که آقای خامنهای از این موضوع بهعنوان یک اهانت به جمهوری اسلامی و از بین بردن آبروی جمهوری اسلامی یاد میکند. به خاطر این که ما را، بهعنوان کسانی که همیشه مخالف حکومت بودهاند، ضد انقلاب بودهاند، چماق تکفیر بر سرمان میزدند. ولی الان دوستانشان، کسانی که از شورای نگهبان جواز شرکت در انتخابات برای ریاست جمهوری گرفتند، آنها این مسایل را مطرح میکنند. از این نظر برای من مهم است که این موضوع در جامعه ایران مطرح شده است. ولی از بعد دیگری هم مهم است. اینکه جامعهی ایران بداند که با چه حکومتی طرف است و نگاهی به قربانیان این جنایت داشته باشد. نه بهعنوان کسانی که آبرو و حیثیت خانوادهیشان را از بین بردند، بلکه بهعنوان کسانی که مورد تجاوز قرار گرفتند، منزلت و حیثیت انسانیشان از بین رفته و بیشتر به فکر ترمیم این جنایتها باشند، تا اینکه بخواهند آنها را سرزنش کنند و بیشتر بر زخم آنها نمک بپاشند. مجامع بینالمللی حقوق بشر به حوادث اخیر ایران چهطور نگاه میکنند؟ ما به سه مرجع سازمان ملل شکایت کردهایم. گروه تحقیق دربارهی بازداشتهای خودسرانه، گروه تحقیق دربارهی ناپدیدشدهها، چون میدانید هنوز تعداد کشتهشدگان مشخص نیست، و گزارشها دربارهی شکنجه هم همینطور، بهخصوص که تجاوز هم یکی از مصادیق شکنجه است. ما امیدواریم که هرچه زودتر نتیجهی این رسیدگیها را بتوانیم منتشر بکنیم. درسطح بینالمللی مواردی شبیه به حوادثی که اخیراً درایران اتفاق افتاده، کجا بوده است؟ متأسفانه در بیشتر کشورها هست. میدانید، آن چیزی که در ایران اتفاق افتاد، به لحاظ این بود که در جریان یک تظاهرات مسالمتآمیز که صدها دوربین نه فقط تلویزیون، بلکه هزارها دوربین موبایل از آن عکسبرداری میکردند این اتفاقها افتاد و مردم دنیا به عیان دیدند که جمهوری اسلامی بر روی مردمی که به صورت مسالمتآمیز اعتراض میکنند، آتش میگشاید و به آن صورت عدهای را میکشد. این بود که دنیا را تکان داد. این جنایت علنی به این صورت شاید کمتر طی ماهها یا سالهای اخیر در جایی اتفاق افتاده باشد. «این آخرین باری است که مردم ایران با مکانیزمهای همین سیستم به جنگ این سیستم میروند»
سخنران بعدی در جلسه دانشگاه یورک خانم مهرانگیز کار حقوقدان، نویسنده و پژوهشگر و فعال حقوق زنان بود که بحث خود را با عنوان «حقوق بشر امری سرزمینی نیست» عنوان کرد. مهرانگیز کار ضمن ارائهی روند نقض حقوق بشر در جامعهی ایران در سه دههی گذشته گفت: ما مراحل گوناگونی را از حیث رویارویی مردم و اعلام اعتراض مردم نسبت به محدودیتهای انسانی گذراندهایم. نسبت به محدودیت برای آزادیها. نسبت به تبعیض جنسیتی میان زن و مرد. نسبت به تبعیض حقوق مسلمانان و غیرمسلمانان. ناگهان وارد مرحلهای که امروز موضوع این جلسه است نشدهایم. مرحله به مرحله آن مردم حرکت کردهاند و متناسب با شرایط سیاسی کشور این حرکتها را شکل دادهاند. مهرانگیز کار در پایان سخنرانی خود ضمن اعلام این که مردم ایران یقین پیدا کردهاند که (حتی) اگر در چهارچوب همین قوانین و مقررات موجود به صورت مسالمتآمیز، در پی مطالبات حقوقی خود باشند نیز تحمل نخواهند شد و مورد سرکوب قرارمیگیرند، نتیجهگیری کرد: «به نظر من و برخی دیگر از دوستان این آخرین باری است که شاید مردم ایران با مکانیزمهای همین سیستم به جنگ این سیستم میروند و بدون شک درجریان اعتراضات آینده مکانیزمها دیگر این نخواهد بود و باید گفت که جامعهی ملل در حال حاضر دارد مرتکب اشتباه میشود که خواست بخش وسیعی از مردم ایران را برای روزآمد شدن تحولات سیاسی در ایران نادیده میگیرد» «آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثناء»
دکتر رضا براهنی شاعر، نویسنده و منتقد ادبی سخنران بعدی جلسهی بحث و گفتوگو در دانشگاه یورک بود که سخنرانی خود را در زمینهی تلاشهای گوناگون نویسندگان ایرانی و بویژه کانون نویسندگان ایران برای دستیابی به آزادی بیان و رفع سانسور ایراد کرد. دکتر براهنی ضمن اشاره به مهمترین بخش منشور معروف ۱۳۴ نویسندهی ایرانی که چند سال پیش با عنوان «ما نویسندهایم» منتشر شد گفت: آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثناء. در این قضیه نه مذهب، نه سلطنت، نه دولت، نه روحانیت، آنها هیچ کدامشان ربطی به قضیه ندارند. یعنی هر کسی باید بدون مانع و اراده هرچه را که از ذهنش میگذرد بیان کند. آخرین سخنران بخش اول جلسهی سخنرانی دربارهی حقوق بشر، جامعه مدنی و دموکراسی در ایران غزال مژدهی حقوقدان جوان ایرانی بود که سخنرانی خود را دربارهی جنبش دانشجویی ایران و مشکلاتی که در پی تلاشهای آزادیخواهانهی آنان برای ادامهی تحصیلشان در دانشگاهها ایجاد شده است ایراد کرد.
غزال مژدهی یکی از موارد این محدودیتها را ستارهگذاری دانشجویان مبارز ایرانی و ممانعت از تحصیل آنان عنوان کرد. در بخش دوم جلسه، سخنرانان دکتر پیام اخوان استاد حقوق بینالملل دانشگاه «مک گیل» مونترال، دکتر رامین جهانبگلو استاد علوم سیاسی دانشگاه تورنتو و دکتر هایده مغیثی استاد جامعه شناسی و مطالعات زنان دانشگاه یورک بودند که فشردهای از سخنان آنان را در قسمت دوم این گزارش خواهید شنید. |