تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با شیرزاد عبداللهی، کارشناس آموزشی در ایران

«حذف خلیج فارس، تعمدی نبود بی‌سلیقگی بود»

ایرج ادیب‌زاده
Adibzadeh@radiozamaneh.com

دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتب درسی در ایران، خلیج فارس را از نقشه‌ی ایران حذف کرده است. به گزارش سایت‌های مختلف از جمله سایت «فردا» عکس پشت جلد کتاب فارسی سال اول ایران که همیشه به نقشه‌ی ایران اختصاص داشته تغییر کرده است. در این نقشه نشانی از آب‌های خلیج فارس و نام آن نیست. این در حالی است که دریای عمان و دریای خزر به رنگ آبی در جنوب و شمال نقشه‌ی مذکور دیده می‌شوند.

در این زمینه با آقای شیرزاد عبداللهی، کارشناس آموزشی در ایران گفت و گویی کرده‌ام.

Download it Here!

آقای عبداللهی، آیا به نظر شما این مساله عمدی بوده است؟

من تعمدی در این کار نمی‌بینم. به نظر من یک مقدار بی‌سلیقگی بوده است و دو نکته در این نقشه رعایت نشده است.

یکی این‌که حساسیت‌های سیاسی به دلیل ادعاهای همسایگان جنوبی نسبت به این بخش از آب و خاک ایران وجود دارد. بهتر بود در آن قسمتی که شعارها را نوشتند، این را هم در بخش دیگری از نقشه یک کادر باز می‌کردند و شعارها را می‌نوشتند. فکر می‌کنم در نقشه، آن قسمت کویر که خلوت‌تر است، محل مناسبی برای این شعارها بود.

من فکر می‌کنم که در کتاب‌های درسی هم باید این حساسیت‌های سیاسی نسبت به تمامیت ارضی ایران و تمامیت آب‌های ایران رعایت بشود و هم این که به ذهن ساده‌ و ذهن تصویربردار کودکان توجه بشود که نقشه‌ی ایران وقتی کادری پایین‌اش باز می‌شود، بخشی از آب‌های ایران نشان داده نمی‌شود.

این موضوع ممکن است باعث شود که نقشه به طور ناقص در ذهن کودکان نقش ببندد و به هرحال می‌تواند در تألیف کتاب‌های درسی یک عیب باشد.

ریشه‌ی این مسایل برمی‌گردد به این که در تألیف کتاب‌های درسی آن ظرافت‌ها و آن حساسیت‌های لازم معمولاً مراعات نمی‌شود و تألیف کتاب‌های درسی به یک کار کاملاً تخصصی که هم از نظر گرافیکی و هم از نظر محتوا و متن متخصص باشند واگذار نمی‌شود.

اصولاً امسال سال تحصیلی جدید برای مدارس ایران چطور آغاز شده است؟

این دومین‌بار است که دانش‌آموزان سال تحصیلی را بدون داشتن وزیر شروع می‌کنند. سال ۸۴ هم بدون وزیر و با سرپرست سال تحصیلی آغاز شد. این باعث می‌شود که مدیران آموزش و پرورش در یک حالت بیم و انتظار بسر ببرند. نمی‌دانند که آیا وزیر جدیدی که می‌آید آن‌ها را در پست‌های خودشان ابقا می‌کند و یا این که آن‌ها را تعلیق می‌کند و افراد دیگری می‌گذارد.

همین مساله باعث می‌شود که مسایل آموزش و پرورش به طور روزمره اداره بشود و توان برنامه‌ریزی از مدیران آموزش و پرورش سلب شود.

همچنین معرفی وزرای ضعیف برای آموزش و پرورش نشان می‌دهد که آموزش و پرورش دراولویت دولت نیست و امید چندانی به حل مشکلات پیچیده‌ی آموزش و پرورش در این دوره از دولت هم وجود ندارد.

در روز جهانی مبارزه با بی‌سوادی اعلام شد که یک سوم جمعیت ایران بی‌سوادند. همین امسال هم گفته شد که گروهی از کودکان ایرانی از شروع تحصیل و ادامه‌ی تحصیل محروم شده‌اند.

به نظر من تعداد بی‌سودان ما کمتر از این است. چیزی حدود ۲۰ درصد از جامعه‌ی ما بی‌سواد هستند. البته معیار سواد در جوامع امروزی تغییر پیدا کرده و استانداردهای باسوادی بالاتر رفته است. صرفاً یک آدمی که خواندن و نوشتن بلد باشد را نمی‌شود جزو باسوادها به‌حساب آورد. درواقع این نوع سنجش یک معیار قدیمی است.

الان یکسری مهارت‌ها، آموزش‌ها، و دانش‌‌های دیگری هم برای تشخیص باسواد از بی‌سواد اضافه کرده‌اند. در مورد آن کودکان بازمانده از تحصیل هم ما آمارهای متفاوتی داریم. از آمار چهار میلیون تا دو میلیون نفر ارائه می‌شود.

کودکان ما که در سن تحصیل هستند و باید در مدرسه باشند، این‌ها در کارگاه‌ها، کشتزارها و به صورت کودکان خیابانی هستند که به هر حال از زیر پوشش آموزش و پرورش و از چرخه‌ی آموزش و پرورش خارج شده‌اند.

این در حالی است که طبق قوانین، تحصیلات باید تا پایان دوره‌ی راهنمایی، یعنی سن حدود ۱۴ سالگی رایگان و اجباری باشد.

حتی تنبیهاتی برای اولیایی که فرزندان‌شان را به مدرسه نفرستند در نظر گرفته شده است. مثلاً جریمه‌ی نقدی هست. منتها این قوانین ضمانت اجرایی ندارند و معلوم نیست چگونه باید اجرا بشوند و اگر فردی فرزندانش را مثلاً به مدرسه نفرستد، چگونه باید با او برخورد کرد. ضمن این که جریمه کردن و برخورد این چنینی هم راه حل نیست. باید ریشه‌یابی بشود.

معمولا ریشه‌اش در فقر، مشکلات اقتصادی و درسخت‌گیری‌های فرهنگی است. در مناطق روستایی غالبا به دختران‌شان اجازه‌ی ادامه‌ی تحصیل نمی‌دهند و این موضوع نشان از سیستم آموزشی کهنه و عقب‌افتاده‌ی ما دارد.

این سیستم از هر نظر نیاز به بازسازی دارد. در آموزش و پرورش در مورد تحول، زیاد سخن گفته می‌شود؛ ولی معمولاً صحبت‌ها به جایی نمی‌رسد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

فکر کردید چه!!!!! حکومتی که درخواست عضویت در لیگ عرب داده است البته خلیج فارس برای آن معنی ندارد.

-- بدون نام ، Sep 28, 2009

این حکومت به هیچ کارش نمی توان اعتماد کرد. شاید خواستند دل کشورهای عربی خلیج فارس را به دست بیارند برای مقاصد سیاسی

-- علی رضا ، Oct 10, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)