رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۲ آبان ۱۳۸۸

گاردین: «اقدام به کودتا در ایران»

هنری نیومن

guardian.co.uk
Sunday 14 June 2009

منبع مقاله در گاردین

اینک دیگر نمیتوان شک زیادی داشت که اقدامی شبیه به یک کودتا در ایران اتفاق افتاده است. رخدادهای چند روز آینده اثبات خواهد کرد که آیا این کودتا موفق خواهد شد یا نه. چنین صحنه‌هایی را از دوران اعتراضات انبوهی که منجر به انقلاب و سقوط شاه در سال ١٩٧٩ شد تا به امروز شاهد نبوده ایم: تظاهراتی خشونت‌بار در چندین شهر ایران رخ داده است.
مردم شعارهایی همچون «مرگ بر دیکتاتور» بر علیه احمدی‌نژاد سر داده‌اند. صدها هزار نفر از پشتبانان میر حسین موسوی (که در انتخابات روز جمعه شکست سنگینی خورده است) این شکست را نپذیرفته و مدعی هستند که در انتخابات تقلب شده است. در این جریان، شخصیتهایی کلیدی از میان نخبگان سیاسی ایران که شامل "مجمع روحانیون مبارز" نیز می شود در حال فراخوانی همگانی برای لغو نتیجه‌ی این انتخابات هستند. هر کدام از سه تن دیگر از کاندیداهای شکست خورده، که شامل محسن رضایی (محافظه‌کار و یکی از سران سابق سپاه پاسداران) نیز می‌شود، نتایج انتخابات را به عنوان یک فریب رد کرده‌اند.

در یک شب، و در حرکتی که در واقع شبیه به پاکسازی مخالفین است، نزدیک به 100 نفر از شخصیت‌های مخالف، با احتساب سیاستمداران اصلاح‌طلبی همچون برادر رئیس‌جمهور سابق محمد خاتمی، و محسن میردامادی، یکی از رهبران بحران گروگانگیری سال 1979، دستگیر شدند؛ دستگیری‌های بعدی، شامل روزنامه‌نگارانی همچون احمد زیدآبادی می شود. بنا بر گزارش‌هایی دیگر، موسوی و کاندیدای اصلاح‌طلب دیگر، مهدی کروبی نیز در خانه‌های خود در بازداشت به سر می‌برند. اگرچه ارتباطات در ایران به شدت محدود و مختل شده است، به نظر میرسد که اعتراضات تا دیرهنگام شب نیز ادامه داشته و جمعیت‌هایی از مردم با نیروهای امنیتی شبه‌نظامی بسیج و گروههای متعصب مذهبی درگیر شده‌اند.

این بحران در ایران ممکن است دو نتیجه‌ی بزرگ و گسترده داشته باشد: یا رژیم عقب‌نشینی کرده و ترتیبی برای یک شمارش دوباره‌ی آراء خواهد داد یا آنکه نیروهای امنیتی دست به کار شده و برای بازیابی کنترل اوضاع از روش‌هایی باز هم خشونت‌بارتر استفاده خواهند کرده تا تظاهرات را سرکوب کنند. متاسفانه، سناریوی دوم محتمل‌تر به نظر میرسد.

در این مرحله، نامربوط نیست اگر بپرسیم چه کسی این نمایش را هدایت می‌کند: آیا علی خامنه‌ای، رهبر عالیقدر و بالاترین مقام کشور، واقعاً اهرمهای قدرت را در دست دارد، یا این رئیس جمهور احمدی‌نژاد است که با انتخاب شدن دوباره در این مقام، کنترل اوضاع را در اختیار خود گرفته است؟ رئیس جمهور سابق هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای نگهبان، که رهبر عالیقدر وی را دیروز تحقیر و تصویری فاسد و خیانتکار از وی ترسیم کرد چطور؟
بعضی ها معتقدند که او به قم، مقدس‌ترین شهر ایران سفر کرد تا سعی کند بعضی از روحانیون بزرگ را به پشتیبانی از موسوی تشویق کند. از انقلاب به این سو، قدرت در ایران تکه پاره و تقسیم شده است؛ و اینک حتی بیش از پیش چنین به نظر می‌رسد. در این مرحله و با شواهد ناکافی، بسیار سخت است بتوان گفت چه نیروهایی واقعاً در کار هستند.

شاید منطقی‌ترین نتیجه‌ای که از داستان دیروز (بر مبنای اطلاعات موجود کنونی) بتوان گرفت این باشد که نیروهای وفادار به احمدی‌نژاد موفق شدند با تحت فشار قرار دادن اوضاع، کاری کنند که دست آخر نتایجی دروغین به مردم ارائه شود. همچنانکه اعداد واقعی در حال بیرون آمدن بود، وزارت کشور ظاهراً دفتر موسوی را آگاه ساخت که وی تقریباً پیروز شده است، و او نیز موفقیت خود را اعلام کرد. منتهی خیلی زود، و در حالی که به شدت از سوی رقیبانش در فشار قرار داشت، کمیته انتخاباتی، اعدادی تحریف شده را پخش کرد که به معنای یک پیروزی بزرگ برای احمدی‌نژاد بود.
در این میان، در حرکتی که بسیار شبیه به یک عملیات از پیش طراحی شده بود، نیروهای امنیتی، راه‌های ورودی به وزارت کشور و دفاتر کاندیداهای اصلاح‌طلب را پیشاپیش بسته و در مراکز حساس پایتخت، موضع گرفته بودند.

خامنه‌ای، در حرکتی که ظاهراً بر ضد عرف معمول بود، به سرعت نتایج انتخابات را پذیرفت در حالیکه کمیته‌ی انتخاباتی به خاطر رسیدگی به هر گونه شکایت احتمالی، باید اعلام نهایی نتایج را تا سه روز به تعویق بیاندازد. احمدی‌نژاد پافشاری کرده که انتخاب شدن او درست و بجا بوده است.

شبکه‌های ارتباطی در سراسر ایران مورد حملات مکرر بوده است: خدمات SMS که مورد استفاده‌ی برگزارکنندگان تظاهرات بوده است، تعطیل شد و کمی بعد، شبکه‌های تلفن همراه از کار افتادند. فیس-بوک و سایر سایت‌های شبکه‌ی اینترنت نیز فیلتر شده‌اند؛ ارتباط اینترنت در ایران وقتی کار میکند نیز به هر حال کند است. با این وجود، بعضی از ایرانی‌های وارد به کامپیوتر، از برنامه‌های فیلترشکن استفاده کرده و از کنار برنامه‌های کنترلی گذشته و قادر هستند گزارشهایی را به بیرون بفرستند. این امری کاملاً روشن است که اقدامات زیادی از سوی مقامات برای جلوگیری از دنیای بیرون در دنبال کردن رویدادهای داخل ایران، و برای متوقف کردن هماهنگی اعتراضات توسط خود ایرانیان صورت میگیرد.

تلویزیون ایران تظاهرات را پوشش نداد ولی به جای آن گزارشهایی دوره‌ای از شرکت انبوه رأی‌دهندگان در روز جمعه و تایید احمدی‌نژاد را به توسط خامنه‌ای ارائه داد. روزنامه‌نگاران خارجی گزارش میدهند که به آنها گفته شده کشور را ترک کنند؛ از کار فیلمبرداری گزارشگران دیگر نیز مکرراً جلوگیری شده است. حتی اگر اعتراضات مردمی هم تحت کنترل درآید، چشمانداز سیاسی ایران تغییر اساسی کرده است: این انتخابات، نه تنها جامعه‌ی ایرانی را، که همچنین طبقه‌ی سیاسی را، اعم از روحانیون و عوام، به خود مشغول کرده است. این اعتراضات، با اعتراضات پیشین که پس از انقلات رخ داده، حتی با شورشهای دانشجویی یک دهه‌ی پیش نیز از پایه تفاوت دارد.
تظاهرات دیروز خیلی برجسته‌تر است چرا که با بحرانی شدید در ساختار دستگاهی کشور تلفیق شده است. این بحران بر بازیهای پشت پرده و دسیسه‌های پیچیده‌ای که برندگان نهایی را تعیین می‌کند تاثیرگزاری عمیقی خواهد داشت. به نظر میرسد که در این مرحله‌ی ابتدایی، احمدی‌نژاد به روشنی دستی بالای دست دیگران داشته باشد.

روشن است که این زمین‌لرزه‌ی سیاسی در ایران ریشه‌هایی درونی دارد. همانطور که پیش از این هم در این باره بحث کرده‌ام، نشست‌های تلویزیونی مناظرات سیاسی میان کاندیداها، کاملاً اساسی بود. بخصوص، مناظره‌ی احمدینژاد/موسوی مرزهای تثبیت شده‌ای که محدود کننده‌ی بحث هستند را شکست و تماشاگران عمومی بسیاری را در برابر ادعاها و اتهامات فساد، حکم به خطا، انتصابات خانوادگی، و حتی دیکتاتوری قرار داد. آیا احمدی‌نژاد داشت زمینه‌های لازم برای غلبه کردن بر حریف را در طول این مناظره آماده می‌کرد؟ او مشخصاً موسوی را به هر دو رئیس‌جمهور پیشین، هاشمی و خاتمی مرتبط میکرد، و اعلام داشت که با هر سه در حال رقابت است. نامه‌ی سرگشاده‌ی اعتراض رفسنجانی به رهبر عالیقدر از پرخاشهای احمدی‌نژاد، سکوتی بدشگون را در پی داشت که ممکن است باعث اقدام احمدی‌نژاد به کودتا شده باشد. پس آیا رهبر عالیقدر نامطمئن، یا زیادی در عمل کند بود، یا آنکه در همان هنگام نیز داشت از احمدی‌نژاد پشتیبانی می‌کرد؟

رویدادهای آینده، این داستان را بعداً روشن خواهد کرد. آنچه که مسلم است، آن است که اینک از نقطه‌ی عطفی گذر کرده‌ایم. این نقطه‌ی عطف در پی آن چیزی آمد که تحلیلگر، کریم سجادی‌پور، آن را نه یک "انتخابات ریاست جمهوری" که یک گزینش می‌نامد. وضعیت پیشین را نمی‌توان دوباره بازسازی کرد: اگر کودتا شکست بخورد، سیر مسایل ایران به سرعت به سوی اصلاحات و سوار بر موجی از اشتیاق مردمی خواهد بود؛ اگر موفق شود، فضای باز سیاسی و طیف نسبتاً گسترده‌ی تحمل عقاید سیاسی در سال‌های گذشته ممکن است مورد تهدید قرار بگیرد. به هر صورت، فضای تنفسیِ برش بزرگی از جامعه‌ی ایرانی - چه محافظه‌کار و چه اصلاح‌طلب - توام با ناامیدی خواهد بود.

در خیابان‌ها، ایرانیان با شجاعت از حقوق خود برای شرکت در سیاست کشورشان دفاع کرده، و خواسته‌‌اند که رأی‌های "به سرقت رفته"شان را پس بگیرند. با آنکه من عمیقاً نگران امنیت آنان بوده و نگران خشونت‌های یک جامعه‌ی انقلابی‌ام ، شهامت و مصمم بودن آنان را در ایستادگی برای حقوق دمکراتیک و فرمان راندن بر سرنوشت خودشان میستایم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

بدون هیچگونه شبهه ای از آنجا که خامنه ای تدریجا پشتیبانی مردمی، روحانیت و حتی هم سنگرهای دیرینش مثل رفسنجانی را از دست داده است، و ذچار سوء ظن شدید و پرسابقه ایست که همه بدنبال سقوطش هستند، دست به دامان نظامیانی مثل احمدی نژاد و دارو دسته اش شده است که نظام سلطانیش را بهر قیمتی حفظ کند. او هر چه بیشتر و بیشتر شبیه به شاه شده است. موسوی نعمت فرستاده شده برای حفظ کیان جمهوری اسلامی بود و هست، منتهی تهی فکری خامنه ای مانع درک این موضوع شد، و دیر یا زود همان سرنوشت شاه را پیدا خواهد کرد.

-- تقی ، Jun 16, 2009 در ساعت 05:48 PM

you are completely right

-- alireza ، Jun 16, 2009 در ساعت 05:48 PM

اين اولين بار نيست كه در ايران نتايج انتخابات از ابهام برخوردار است،‌ لكن در نتايج انتخابات رياست جمهوري فعلي، پروسه تقلب بسيار ناشيانه رهبري شده و ماجرا لو رفت. همچنين مردم ايران با توجه به فشارهاي تشديد شده چهار سال اخير، قوياً از احمدي نژاد و حاميان آن متنفر شده اند. در اين ميان مير حسين موسوي از تجربه كافي در مديريت بحران برخوردار هستند و به اميد خدا با همراهي مردم آگاه ايران، انتخابات با حضور ناظرين بين المللي تكرار خواهد شد.

-- يك نفر از ايران ، Jun 17, 2009 در ساعت 05:48 PM


plz bring my thank u to guardian and henry nioman for printing the this article.

-- بدون نام ، Jun 19, 2009 در ساعت 05:48 PM

شواهد و رفتارهای حاکمان نشان از نا موجه بودن پیروزی احمدینژاد بود حتی خود حامیان و آنهایی که به احمدی نژاد رای دادند از نتیجه انتخابات متحییر و مبهوت شدند. به چه دلیل sms در روز رای گیری قطع شد .چرا نیروهای انتظامی و شبه نظامی بسیج در همان روز آماده باش بودند و وزارت کشور محاصره شد رفتاری که هرگز در انتخاباتهای قبلی دیده نمیشد. و ..............

-- ایران همیشه سبز ، Nov 13, 2009 در ساعت 05:48 PM