رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «دولت، یک ریال هم بدون نظر رهبری هزینه نمیکند» | ||
«دولت، یک ریال هم بدون نظر رهبری هزینه نمیکند»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comیکی دیگر از برنامههای «روی خط زمانه» را در ارتباط با یکی از آخرین اقدامات آقای رییس جمهور که موجب بحث و چالش و گفت و گوی فراوان میان صف منتقدان و حتا موافقان ایشان شده است، تهیه کردهام و آن اینکه سهشنبهی هفتهی گذشته طی حکمی از جانب آقای رییس جمهور، الحاق «سازمان حج و زیارت» به «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» اعلام شد. نفس این عمل نیز اگر میتوانست موجب حیرت نشود، اما موقعیت رییس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، آقای اسفندیار رحیممشایی، که همواره مورد اعتراض اصولگرایان بوده و مقامات موثر روحانی بارها حتا برکناری وی را از رییس جمهور خواستهاند، عاملی شد که موجی از اعتراض را برانگیخت. اما علیرغم همهی مخالفتها، حتا مخالفت آیتالله ریشهری، نمایندهی ولی فقیه در سازمان حج و زیارت و آیتالله مکارم شیرازی، آقای رحیممشایی، برای علی لیالی، به عنوان سرپرست سازمان حج و زیارت و جانشین نمایندهی رهبری در آن، حکم صادر کرد. در رسانهها و روزنامههای اصولگرا، به روشنی، صحبت از مخالفت اقدام آقای احمدینژاد با حکم مقام رهبری است. تا جایی که حسین شریعتمداری، نمایندهی ولی فقیه در کیهان و از مدافعان سرسخت آقای احمدینژاد نیز به این جابجایی اعتراض کرده است. برای اطلاع بیشتر از چگونگی چنین روندی، با آقایان عباس عبدی و احمد قابل، در تهران، گفت و گو کردهام.
گفت و گوی من با آقای عباس عبدی بسیار کوتاه بود. زیرا ایشان معتقد بودند که چنین عملی در واقع، نمیتواند اتفاق بیفتد. تلاشم برای اثبات اهمیتی که مطبوعات ایران به این خبر دادهاند، موثر واقع نمیشود. حتا وقتی صحبت از مخالفت آیتالله ریشهری و مکارم شیرازی با این حکم میکنم: آنکه رهبری نیست. ولی آیتالله مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و حتا آقای شریعتمداری در کیهان… اینها که رهبری نیستند. رهبری بخواهد بگوید، آقای احمدینژاد میگوید: «سمعاً و طاعتاً!» تمام شد و رفت. ولی باور کنید، گفتهاند آقای عبدی… نه، خانم. تردید نداشته باشید. ولایت سیاسی همین است که عرض میکنم، رهبری ممکن است بگوید، بعد آقای احمدینژاد میگوید: «سمعاً و طاعتاً!» تمام میشود، میرود. اینطور نیست که ایشان گوش نکند. این خیلی چیز مهمی نیست، به نظرم. مطمئن باشید که حرف ایشان را گوش میکند.
با آقای احمد قابل، فقیه و پژوهشگر دینی ناراضی که از نواندیشان فقه شیعه و از ناراضیان دینی محسوب میشوند، گفت و گو میکنم: البته، گمان نمیکنم آقای احمدینژاد بدون جلب نظر رهبری این کار را کرده باشد. آقای قابل، ولی همه دارند به این اقدام اعتراض میکنند؛ آیتالله صافی، آیتالله ری شهری و آقای مکارم شیرازی… آقای ریشهری، به طور طبیعی، با توجه به تسلطی که تا کنون بر سازمان حج و زیارت داشته، تصورش این است که این هجومی برای کاستن از سلطهی ایشان است. آقایان دیگر هم به این لحاظ مخالفت میکنند که با شخص آقای مشایی مخالف بودند و به خاطر آن صحبتها و یکی دو رفتاری که از ایشان سر زده بود، از سوی تیپ سنتی حوزههای علمیه مورد اعتراض قرار گرفته بود که آن حرفها و رویکردها با اسلام یا آن رویکردی که این آقایان از اسلام دارند، مخالف است. هجوم زیادی هم آوردند که ایشان را عوض کنند، ولی آقای احمدینژاد مقاومت کرد و از آقای مشایی دفاع کرد. در حقیقت، مخالفت آنها از این بابت است و شاید از این جنبه هم نگرانند که بحث حج و زیارت، امری صرفاً مذهبی است و تا کنون هم سیرهی رهبران کشور به اینگونه بوده که آن را جدا از تصرفات دولت میخواستند. تقریباً یک سازمان مستقل بوده. گرچه، زمانی وابسته به دولت و جزو وزارت ارشاد بود، بعد تفکیک شد و حالا زیر نظر دفتر رهبری قرار گرفته است. گمان نمیکنم، آقای احمدینژاد، این جرأت را داشته باشد که با رهبری آن هم در آستانهی انتخابات مخالفت کند. اما این اتفاق افتاده و آقای ریشهری حتا، صحبت از استعفا کرده است… ممکن است این امر با یک توافق پنهان که پشت پرده انجام دادهاند، ولی کسانی که روی پرده مسئولیت داشتند از آن بیخبرند، اتفاق افتاده باشد. این سوال پیش میآید که چرا باید چنین توافقی صورت بگیرد؟ این امر برای مقام رهبری چه فایدهای دارد؟ این اتفاقی است که تا کنون هم موارد مشابهی داشته است. زمانی رهبری در بیرون، به گونهای اظهارنظر میکنند که گمان جامعه به این میرود که ایشان مثلاً با چیزی مخالف است. ولی پس پرده با آن عملکردی که مسئولان کشور انجام میدهند، موافقت دارند. نمونههای دیگر چنین وضعیتی کجا بودهاند؟ مثل قضیهی رد صلاحیتها در انتخابات مجلس هفتم که ایشان مطلبی را خطاب به شورای نگهبان نوشتند که به نظرات آقایان خاتمی و کروبی در نامههایی که به عنوان رییس دولت و مجلس نوشته بودند، توجه شود. ولی عملاً، شورای نگهبان حتا یک مورد هم توجه نکرد. بعد از این که انتخابات برگزار شد، آقای خامنهای از حسن انجام وظیفهی شورای نگهبان، حمایت و تشکر کرد. این نشان میداد که پس پرده خود ایشان گفته، به مطلبی که نوشته شده، اعتنایی نکنند و برای حفظ ظاهر بوده است. باز هم این سوال مطرح است که آقای خامنهای چه نفعی در این قضیه دارند؟ به گمان من، آقای خامنهای، به شکلی میخواهد دست آقای ریشهری را از محدودهی حج و زیارت کوتاه کند و آدم خود را آنجا بگذارد. منتها، شاید از طرفی هم نمیخواهد آقای ریشهری یا مراجع را از خود برنجاند. به این لحاظ، ظاهر قضیه این است. ولی در باطن، این کار با هماهنگی صورت گرفته است.
سازمان حج و زیارت، سازمان ثروتمندی محسوب میشود و برخی عنوان میکنند، رفتن این سازمان زیر مجموعهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، به معنای افزودن قدرت آن سازمان و کم کردن از اعتبار سازمان حج و زیارت است. چرا شخص رهبری باید متمایل باشد که چنین اتفاقی بیفتد؟ و چنین سازمان ثروتمندی در زیر مجموعهی سازمانی قرار بگیرد که به نوعی از زیر نفوذ رهبری خارج است؟ البته، با توجه به اینکه انتخابات هم درپیش است و ممکن است دولت عوض شود؟ گمان نمیکنم، دولت در این سه سال و اندی حتا یک ریال هم بدون نظر رهبری هزینه کرده باشد و یا اینکه از این به بعد جرأت چنین کاری را داشته باشد. منتها، وقتی دولتها امکان تغییر دارند، مقداری مورد سوال قرار میگیرد که اگر این اتفاق بیفتد و فرضاً، در انتخابات اصلاحطلبان پیروز شوند و سازمان حج و زیارت جدا شده باشد و زیر نظر سازمان گردشگری که معاونت ریاست جمهوری است رفته باشد، شاید این تلقی را ایجاد کند که رهبری چطور اجازه داده، سازمانی ثروتمند مثل سازمان حج و زیارت، از زیر نظر خودش خارج شده باشد. دقیقاً. گمان نمیکنم چنین اتفاقی بیفتد. یا آنها مطمئناند که برندهی انتخابات هستند، به هر تدبیری که اندیشیده باشند. یا اینکه حداقل در این مقطع زمانی، میخواهند مخالفت نکنند و اگر آقای احمدینژاد پیروز باشد، طبیعتاً اگر دولتی که صد در صد مطیع رهبری است و هیچگونه ارادهای از خودش ندارد، بر این سازمان مسلط باشد، خیلی بهتر از این است که سازمان مستقلی باشد که افرادی درون آن باشند که بعضی از آنها ممکن است خبرها را بیرون ببرند یا به نحوی، نظارتی پنهانی از جانب مردم بر درآمدها و هزینهها دیده شود. یعنی، آقای ریشهری ممکن است گاهی مستقل عمل کند؟ به هر حال، از نظر آقای خامنهای، آقای ریشهری در مقایسه با آقای احمدینژاد، یک استقلال جزیی دارد. ولی آقای احمدینژاد اینگونه نیست. به این لحاظ، گمان میکنم اینها باید قاعدتاً، از نتیجهی انتخابات مطمئن باشند و از اینکه این سازمان زیر پر دولت برود، نگرانی ندارند. منتها قوانین در کشور ما موقت است. یعنی در صورتی که آقای احمدینژاد پیروز شود، سازمان حج و زیارت زیر نظر دولت میماند و گرنه ایشان بازهم دخالت خواهد کرد و خواهد گفت که سازمان حج و زیارت باید به صورت مستقل عمل میکند. یعنی بستگی به این دارد که چه اتفاقی بیفتد. نکتهی دیگری که در این ماجرا، بیشتر توجه را جلب میکند، حساسیت شدیدی است که آقای شریعتمداری نشان میدهد. به نظر میآید آقای شریعتمداری با توجه به اینکه نمایندهی رهبری است، از رهبری، بیت رهبری و مسایل نزدیک به ایشان مطلع باشد. در این جریان یا جریانات مشابه دیگری که الان اشاره کردید، آقای شریعتمداری اعتراضهای خیلی شدید میکند و یادداشت کیهان در اعتراض به این مسأله و گله از رییس جمهور و اشاره به شخصیت آقای مشایی است. نقش مخالفت آقای شریعتمداری در این میان چیست؟ آقای شریعتمداری در دورهی قبل، به عنوان برترین منتقد دولت جایزه گرفت. اگر بنا باشد وقتی این صحنههای خاص اتفاق میافتد، چنین مسایلی را دور از نظر داشته باشیم و یادمان برود، طبیعتاً، در تحلیل، دچار سردرگمی میشویم. گمان من این است که اعتراض ایشان نسبت به آقای مشایی است و اینکه چرا باید این سازمان در اختیار آقای مشایی قرار بگیرد. در نهایت، نظر من این است که زیاد فرقی نمیکند و بعد از این هم وضعیت این سازمان زیاد تفاوتی نخواهد کرد. با توجه به درآمدسازی فوقالعادهای که سازمان حج و زیارت دارد و به قول شما، سازمانی ثروتمند است، آقای خامنهای اجازه نخواهد داد این سازمان ثروتمند در اختیار نیروهایی قرار بگیرد که خارج از نظارت ایشان بخواهند هزینه کنند. اگر دولت آقای احمدینژاد باشد، برای ایشان قاعدتاً فرقی نمیکند و شاید بهتر هم هست. چرا که دولت آقای احمدینژاد نشان داده، جاهایی که بخواهد قانون را با شجاعت زیرپا میگذارد و کار خود را میکند. البته کار خود را که نه، همان کاری را که رهبری و دفتر رهبری از ایشان میخواهد. کاری هم ندارد که مجلس یا قوهی قضاییه مخالف یا موافق است. چون این جرأت را از خود نشان داده است، احتمالاً فعلا مورد نظر است که اگر همین آدم این کار را در دست بگیرد، بهتر از آدمهای کم جرأتتری، مثل آقای ریشهری و اینها هستند. به نظر میآید، الان تفاوتی نمیکند. اگر اختلافی هم هست روی نفرات است. ممکن است آقای شریعتمداری با فردی که ایشان منصوب کرده باشد، مخالف باشد. اگر هم این سازمان را دست نمیزدند، در هر حال، همهچیز زیرنظر رهبری بود، منتها بین آدمهایی که مطیعاند، بعضی مطیعترند و آدمهای مطیعتر، معمولاً بیشتر مورد توجه قرار میگیرند تا آدمهایی که گاهی ممکن است ذرهای از خودشان استقلال ضعیف و جزییای داشته باشند. |
نظرهای خوانندگان
((رهبری بخواهد بگوید، آقای احمدینژاد میگوید: «سمعاً و طاعتاً!» تمام شد و رفت.))
اوج درک آقای عبدی از مسایل جاری در ایران!! فکنم 4 سال گذشته رو در ایران تشریف نداشتند .
-- احسان پژوهنده ، May 1, 2009 در ساعت 03:00 PM