رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات > واکنشها نسبت به انصراف خاتمی | ||
واکنشها نسبت به انصراف خاتمیمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comگویا حوادث و اخبار مربوط به انتخابات، تا بیست و دوم خردادماه آینده، همچنان بیشترین سهم از اخبار و برنامههای سیاسی رسانهها را به خود اختصاص خواهد داد. با حضور سه نامزد در جبههی اصلاحطلبان و در حالی که در میان اصولگرایان هیچ نشانهای از برنامهی انتخاباتی و یا نامزد مشخصی برای انتخابات موجود نیست، بیشترین نگاهها متوجه جبههی اصلاحطلبان است و این سوال که آرایش نهایی آنها در مقابل صندوقهای رأی چه خواهد بود؟ حضوری چندگانه یا اجماع بر سر یکی از کاندیداها؟ یکشنبه، بیست و پنجم اسفندماه، تقریباً در تمام رسانههای خبری ایران، خبر ملاقات خاتمی و موسوی برای تعیین حضور قطعی یکی از این دو نفر، در صدر اخبار جای داشت. به نوعی که خبر ملاقاتی را که قبل از این ملاقات صورت گرفته بود، یعنی دیدار موسوی و مهدی کروبی، نامزد دیگر اصلاحطلبان، را نیز در سایه قرار داده بود. گزارش روی خط زمانه را به این ملاقات و نتایج احتمالی مترتب بر آن، اختصاص دادهام.
اولین کسی که موفق به تماس با او میشوم، خانم آذر منصوری، معاون سیاسی حزب مشارکت است که از جدیترین حامیان آقای خاتمی محسوب میشود: خیلی خبر ندارم. ما همه نگرانیم. احتمالی که میدهید، چیست؟ آقای خاتمی تصمیم خود را گرفته است. منظورتان کدام تصمیم است؟ آقای خاتمی چون قبلاً اعلام کرده، اخلاقاً کار دیگری نمیتواند بکند. مگر اینکه اتفاق دیگری بیفتد. تصمیمی که ایشان بعد از آمدن اعلام کرد، این بود که آمده است بماند. بله، ایشان مطمئن بود که آقای موسوی نمیآید. اما حالا آقای موسوی آمده است.
خانم منصوری معتقد است که تا پایان وقت این ملاقات، هنوز نمیتوان نتیجهی قطعی را پیشبینی کرد. آقای شهابالدین طباطبایی، از مسئولین ستاد جوانان حامی آقای خاتمی میگوید: احتمالاً، بعد از این ملاقات نهایی شود که چه اتفاقی قرار است بیفتد، چه کسی میماند و چه کسی انصراف میدهد. در میان جوانان ستاد آقای خاتمی، گویا این پیشنهاد هم بود که این ملاقات و این تصمیم دیرتر اتخاذ بشود. توصیهی همه این بود که دیرتر انجام بگیرد و دوستان مقداری شرایط آن سوی سال را ببینند و سفرهایشان را هم بروند. البته، این گزینه همچنان منتفی نشده است. ممکن است بعد از این صحبتها، به این نتیجه برسند که تصمیم را برای بعد از عید بگذراند. اما، احتمال اینکه این طرف سال نتیجه قطعی شود، بیشتر است. آقای علی مزروعی، از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت، مطمئن است که نتیجه هرچه باشد، به سود اصلاحطلبان است: فکر میکنم، نتیجه هر چه باشد، به نفع جریان اصلاحات است. معنی این حرف میتواند این باشد که آقای خاتمی ممکن است انصراف بدهد؟ خیلی نمیشود این بحث را داشت. به هر حال باید دید که ملاقات چه میشود. یعنی، به نظر شما، انصراف آقای موسوی هم در پایان این ملاقات محتمل است؟ در حال حاضر هر دو احتمال وجود دارد. چون مجموعه بحثهایی که انجام شده، منجر به این شده که ماندن این دو تا آخر، قطعاً به سود اصلاحطلبان نخواهد بود. حالا اینکه این دو نفر اگر هم قرار است با هم بمانند، چه قرار و مدار روشنی بگذارند یا اینکه یکی از آنها کنار برود، تکلیف این بحث احتمالاً روشن میشود. با دو نفر از اعضای ستاد آقای موسوی تماس گرفتم که هر دو معتقد بودند، هنوز روز مصاحبه نیست. آقای فرشاد مؤمنی، یکی دیگر از اعضای ستاد آقای موسوی معتقد است: هنوز چیزی از این ملاقات منتشر نشده است. گویا حدود یکی دو ساعت دیگر روی سایتهای مرتبط با آقای موسوی و خاتمی اعلام میشود. یکی از دوستان شما در ستاد آقای موسوی، معتقد بود که خبر را باید سایتهای منسوب به آقای خاتمی منتشر کنند. چون مسألهی انصراف آقای خاتمی است، نه آقای موسوی. بله، آقای موسوی که به صورت جدی حضور خواهد داشت. ولی جناب آقای خاتمی یا سایر دوستان، هنوز قطعی نیست. شاید این دوستان باشند، شاید هم نباشند.
بیش از دو ساعتی که آقای مؤمنی میگویند، میگذرد و در ساعت هشت شب، به وقت تهران، هنوز نتیجهی این ملاقات معین نیست. حتا آقای محمد عطریانفر، مسئول ستاد تبلیغات آقای خاتمی هم نمیتواند اطلاعات موثقی در اختیار ما بگذارد: در چنین وضعیتی، آقای خاتمی نمیتواند بپذیرد که هم خود ایشان در صحنه باشد و هم آقای میرحسین موسوی. ما به عنوان دوستان آقای خاتمی و همچنین دوستان آقای مهندس موسوی، بر اساس برنامهریزیهایی که در ستاد انتخاباتی ایشان داشتیم، پیشنهاد کردیم، در اسرع وقت ملاقاتی بین ایشان و آقای موسوی برقرار شود و بر اساس تفاهمهایی که با هم خواهند داشت، یکی از این دو شخصیت در صحنهی رقابتها حضور پیدا کنند. منتظر نتیجهی این جلسه هستیم و امیدواریم که انشاالله، بر اساس تمایلاتی که مجموعهی نیروهای اصلاحطلب دارند و بهخصوص بعد از حضوری که آقای خاتمی در جنوب کشور (شیراز، یاسوج و بوشهر) داشت که اقبال نیرومندی از سوی مردم برای ایشان ابراز شد، در این جمعبندی، حضور آقای خاتمی را داشته باشیم و آقای موسوی از ایشان حمایت کند. البته، اگر غیر از این هم اتفاق افتاد و آقای خاتمی منصرف شد، طبیعتاً آقای موسوی، با توجه به اینکه تجربهی نسبتاً موفقی در دوران دفاع مقدس داشته و هم اکنون نیز دیدگاههای ایشان نسبت به شرایط فعلی، متفاوت از گذشته است، شاید بتوانیم با تکیه بر حضور ایشان در عرصهی رقابتها، شرایط را به وضع بهتری تبدیل کنیم و وضعیت آیندهی کشور از چهار سال گذشتهی دولت آقای احمدینژاد بهتر بشود. آقای عطریانفر در مورد این انتقاد برخی دیگر از حامیان آقای خاتمی که معتقد بودند، ایشان این ملاقات و تصمیمگیری را باید بیشتر به عقب میانداخت، پاسخ داد که این نظر در ستاد آقای خاتمی مطرح و رد شد، به این دلیل که: در عرصهی سیاست دو جنبه را نباید از نظر دور نگاه داشت، یکی اینکه واقعبین باشیم و دیگر اینکه امور را نسبی نگاه کنیم. میتوانستیم به آقای خاتمی پیشنهاد بدهیم که همچنان در صحنهی رقابتها بماند. اما چنانچه در این وضعیت آقای مهندس موسوی هم در صحنه میبود، به طور طبیعی آرای اصلاحطلبی دوپاره میشد و احتمال پیروزی و شانس آقای خاتمی را کاهش میداد. در میان چهرههای حامی آقای خاتمی، آقای عیسی سحرخیز هنوز به باقی ماندن ایشان، امیدواری بیشتری دارد: آقای خاتمی با همان مشکلی که در مورد آمدن و نیامدن خود مواجه بود، روبهرو خواهد شد. به این معنا که در آن زمان، میل باطنی آقای خاتمی بر آمدن نبود. ولی چون به خرد جمعی اعتقاد دارد، وقتی که جمع وسیعی از همین گروهها به ایشان اصرار کردند و وقتی در همان جلسهی مجمع روحانیون مبارز، اصرار جریان حزبی نزدیک به خود و یا روحانیون نزدیک خود را دید، تصمیم به آمدن گرفت. در این ماجرا هم میل باطنی آقای خاتمی این است که وقتی اعلام کرده: «یا من یا موسوی»، به این گفته پایبند باشد. اما مسأله این است که جمعهای سیاسی و مذهبی چه میگویند و باور من این است که اکثریت قریب به اتفاق، با این تصمیم شخصی آقای خاتمی مخالفت خواهند کرد و به همین دلیل، احتمال اندکی میدانم که بحث استعفای آقای خاتمی بتواند به مقطع نهایی خود برسد. |
نظرهای خوانندگان
بعد از انقلاب در ایران مردم در انتخابات اول ریاست جمهوری با دست خالی و بدون کمترین بودجهٌ انتخاباتی در مقابل رقیب موردحمایت حزب جمهوری
اسلامی و نهضت آزادی( آقای حبیبی) که بودجهٌ زیاد انتخاباتی داشت، در تنها انتخابات بدون نظارت ولی فقیه و یا شورای نگهبان،رئیس جمهور
مورد علاقه خود را با بیش از ٧٧ در صد آرا انتخاب کردند. پس از آن تمام تعیین رئیس جمهوری ها، انتخابات نبود، بلکه انتصابات بود. باوجود بر این چون
در دو تعیین رئیس جمهوری هفتم و هشتم ،آقای خاتمی خود را طوری معرفی کرد که می خواهد همان برنامه های رئیس جمهور اول را که با کودتای
خرداد شصت و دریافت حکم هفت بار اعدام و با آوردن سپاه پاسداران از جبهه ها به تهران برای اجرای کودتا، برکنار زده شده بود،و توانست اعتماد مردم را به خود پس از محکومیت سران رژیم در دادگاه میکونوس و رفتن تمام سفرای اروپایی از ایران، بدست آورد و باز مردم با دست خالی او را رئیس جمهورکردند. اما در عمل آقای خاتمی دو اصلاح( تغییر ساختاری) مورد نظر خود را که اصلاح قانون انتخابات و مطبوعات بود، نتوانست به تصویب مجلس شورا و شورای نگهبان برساند و در عوض به نفع ولی مطلقه فقیه، اصلاحات متعددی را مجلس اصلاحات به تصویب رساند( از جمله رسمیت یافتن دادگاه ویژه روحانیت، افزایش بودجهٌ شوراهای مصلحت نظام و نگهبان). آقای خاتمی از جلاد اوین لاجوردی بعنوان شهید انقلاب یاد کرد یعنی اعتراف کرد که اعدام ها بدرستی انجام گرفته بود. از شخصیتهای منفور مثل خلخالی تجلیل کرد و خائنان تاریخی ای چون بهزاد نبوی را در بین اصلاح طلبان راه داد( بهزاد نبوی قرار داد الجزایر را بصورت غیر قانونی از طرف رئیس جمهور و مخفیانه به ضرر ایران و بنفع آمریکا امضاء کرد که چند سال پیش نشریهٌ یاس آن را دوباره افشا کرد). با رجوع به نشریهٌ امروز می بینیم که{پویش حمایت از خاتمی} که طرفداران او باشند، به شیوهٌ آقای اوباما، از مردم می خواهندکه به حمایت از خاتمی برخیزند، آنهم با استفاده از تبلیغاتی چون، ایرانیان ایراندوست طرفدار خاتمی، با آمدنش نشان داد که سیاستمداری مسئول واخلاقیست و خرد جمعی نخبگان را و صد ها هزار نفر را بر مصلحت( کلمه ای که غیر قابل تعریف دقیق است و می توان حتی در خارج حق تعریف کرد)خود مقدم می دارد، اکنون نیز به مصلحت اصلاحات می اندیشد، کنار رفتنش به زیان ایران و ایرانی است. در واقع این جماعت
هنوز متوجه نیست، که مردم از هر گونه قیومیت از جمله نخبه گرایی خسته شده اند، از کلمهٌ مصلحت که در خارج از حق مرتباٌ استفاده شده است
متنفرند و آقای خاتمی را از مسئولین بدبختی ها از جمله بدبختی اقتصادی با پذیرش برنامهٌ اقتصادی ایران برباددهٌ آقایان رفسنجانی و شاه و سیستم اقتصادی زیر سلطه و در ارتباط ارگانیک با اقتصاد سلطه می دانند.
محمدرضاراعی
-- Mohamed Réza ، Mar 16, 2009 در ساعت 12:58 PMخاتمی آنقدر "بزرگ" است که به خاطر "حضور پرشکوه تو" از "حضور خود" می گذرد. من و تو نباید از "حق خود" برای "تغییر وضع موجود" بگذریم.
-- احسان.ح ، Mar 17, 2009 در ساعت 12:58 PMموسوي از خاتمي بزرگتر است خاتمي وزير موسوي بوده آنهم وزير ارشاد
-- بدون نام ، Mar 18, 2009 در ساعت 12:58 PMما میر حسین موسوی را اصلا اصلا ح طلب نمیدانم واولین نقش تخریبی اش را(کنار رفتن خاتمی) بوضوح مشاهده کردیم
-- علی ، Mar 18, 2009 در ساعت 12:58 PMاز پس پرده نگا كن
مثه شطرنجه زمونه
هركسي مثل يه مهره
توي اين بازي ميمونه
يكي مثل ما پياده
يكي صدساله سواره
يه نفر خونه به دوشُ
يكي دوتا قلعه داره
يه طرف همه سياهُ
يه طرف همه سفيدن
روبه روي هم يه عمره
مارُ دارن بازي ميدن
مارُ دارن بازي ميدن !!
-- x ، Mar 19, 2009 در ساعت 12:58 PMفقط موسوی
-- ادی ، Apr 12, 2009 در ساعت 12:58 PM