رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳ بهمن ۱۳۸۷
گفت‌وگو با محسن صفایی فراهانی و عزت‏الله سحابی پیرامون لایحه‌ی بودجه سال ۸۸

«علت کسر بودجه سال ۸۸ ریخت‌وپاش‌های دولت است»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

این برنامه‏ی «روی خط زمانه» را در رابطه با «لایحه‏ی بودجه‏ی سال ۸۸» تهیه کرده‏ام که تقدیم آن از طرف دولت به مجلس، بر اساس تاریخ مصوب «برنامه‏ی توسعه‏ی سوم» که پانزدهم آذرماه تعیین شده بود، تا کنون بیش از یک ماه ونیم به تاخیر افتاده است.

مشکلات جاری اقتصادی در کشور و بحران اقتصاد جهانی و کاهش چشم‏گیر بهای نفت، پیش‏بینی‏های نگران کننده‏ای را در باره‏ی بودجه‏ی سال ‏آینده‏ی دولت نهم موجب شده است.

در باره‏ی این پیش‏بینی‏ها، احتمالات و پیشنهاداتی که در این رابطه از سوی کارشناسان طرح شده است، با آقای محسن صفایی فراهانی که در دولت اصلاحات سمت معاون وزیر اقتصاد را داشتند و هم‏چنین با آقای مهندس عزت‏الله سحابی که رییس سازمان برنامه و بودجه در دولت موقت پس از انقلاب بودند، گفت‏‌وگو کرده‏ام.

Download it Here!

آقای صفایی فراهانی، قبل از هر سوالی، ابهامی را که در رابطه با اخبار مربوط به بودجه دارم، با شما طرح می‏کنم. اعلام شده که بر اساس توافق مجلس و دولت، «لایحه‏ی بودجه‏ی ۸۸» بدون توجه به «لایحه‏ی طرح تحول اقتصادی» تدوین خواهد شد.

با توجه به این که این طرح، طرح مهمی است و ممکن است ارقامی را در بودجه‏‏ جابجا کند، چگونه چنین توافقی صورت گرفته است؟ آیا چنین روشی اساسا مشکل‏زا نخواهد بود؟

«طرح تحول اقتصادی» الان فقط در مورد بخش یارانه‏ها طرح است. آقایان پیش‌بینی کرده‏اند بتوانند یک بخش از یارانه‏ها را حذف کنند. باید دید مجلس چه نگاهی به طرح حذف یارانه‏ها دارد. اگر نگاه مجلس این باشد که یک‏باره سوبسیدها را حذف نکند و این کار را تدریجی انجام دهد، ممکن است بار مالی نداشته باشد و برعکس درآمد مالی برای دولت ایجاد کند.

از آن طرف هم به دلیل این که مصرف را کاهش می‏دهد، چه روی نان، بنزین یا گازوییل و یا هر محصول دیگری که روی آن یارانه داده می‏شود باشد، ممکن است برای دولت ایجاد هزینه نکند که روی بودجه سنگینی کند.

در بودجه‏‏ی سال ۸۸ پیش‏بینی کسر بودجه‏ی قابل توجهی می‏شود. شما هم همین نظر را دارید؟

بله، طبیعی است. با توجه به این که بیش از ۶۵درصد بودجه‏ی عمومی دولت به نفت وابسته است و پایین آمدن قیمت نفت، سال آینده مشکلات خاص خود را دارد.

اگر دولت بخواهد بودجه‏اش را بدون کسر بودجه تنظیم کند، لازمه‏اش این است که بسیاری از هزینه‏های جاری خود را کاهش دهد و طرح‏های عمرانی را که هنوز شروع نشده و یا حدود ۱۰ تا ۲۰درصد پیش رفته‏اند، متوقف کند. بخشی را هم می‏تواند با فروش اوراق قرضه تامین کند.

منتها چون هنوز بودجه بیرون نیامده، مشخص نیست دولت با چه نگاهی دارد بودجه‏ی سال ‏آینده را تنظیم می‏کند.

در مورد راه‏حل‏هایی که مطرح است، مثل کاهش هزینه‏های جاری و بودجه‏ی عمرانی، آیا کاهش بودجه‏ی عمرانی تاثیرات منفی به عنوان مثال در عرصه‏ی اشتغال نمی‏گذارد؟

مطمئنا بحران اقتصادی که در دنیا به وجود آمده است، آثار خود را در تمام کشورها می‏گذارد. امروز کارخانجات اتومبیل‏سازی، پتروشیمی، فولاد و… در تمام دنیا با کمبود بازار و مشکل مصرف مواجه هستند. طبیعی است که با بیکاری کارگران‏شان و کمبود منابع برای اداره‏‏ی کارخانجات هم مواجه می‏شوند.

بدیهی است در کشورهای جهان سوم که به نفت هم وابسته هستند، این مشکلات مقداری بیشتر است. اما در عین حال باز هم به این برمی‏گردد که دولت با چه سیاستی بخواهد عمل کند. اگر بخواهد بودجه را راه‏اندازی کند، باید تلاش کند مقدار زیادی از بودجه‏ی جاری‏اش را کاهش دهد. چرا که الان نشان می‏دهد در طول چهار سال گذشته، بودجه‏ی جاری بیش ار ۲۰درصد روی قیمت‏های ثابت رشد داشته است.

مفهوم چنین حالتی این است که دولت به غیر از آن که تورم را در بودجه‏اش منظور کرده، بیست درصد هم هزینه‏ی اضافه برای کشور به‏وجود آورده است.

مورد دیگری که برخی کارشناسان و خود شما هم اشاره کردید، فروش اوراق قرضه است. فکر می‏کنید دولت نهم موفق به فروش اوراق قرضه خواهد شد؟

به نظر من، به راحتی می‏توان این‏کار را کرد. به خصوص اگر سراغ منابع ایرانیان مقیم خارج برویم که منابع قابل توجهی در اختیار دارند. الان هم که اوضاع اقتصادی بانک‏های بیرون طوری است که می‏توان گفت بهره تقریبا نزدیک به صفر شده است. بورس هم که الان در دنیا فعال نیست.

ولی استقبال از خرید اوراق قرضه، نیاز به یک اعتماد عمومی به دولت ندارد؟ به نظر شما آیا دولت نهم این اعتماد را ایجاد کرده؟

به هرحال بانک مرکزی ایران با حدود ۱۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی، یکی از بانک‏های معتبری است که الان اگر اوراق قرضه با ۴/۵ تا ۵درصد منتشر کند، فکر می‏کنم به راحتی فروش برود. آن موقع که مرحوم نوربخش رییس کل بانک مرکزی بود، ۵۰۰ میلیون یورو اوراق قرضه منتشر کرد و این اوراق در کم‏تر از دو هفته فروش رفت.

منظورم این است که موقعیت سیاسی دولت این اعتماد را ایجاد می‏کند؟

بانک مرکزی ایران ذخایر کافی دارد و موقعیت سیاسی ایران بیشتر موقعیت تبلیغاتی رسانه‏ها است. کسانی که با اقتصاد سروکار دارند، با آمارهای اقتصادی کار دارند. یعنی سراغ این می‏روند که ببینند، در گزارش‏های داون جونز (Down Jones) یا جاهای دیگر چه می‏آید. این گزارش‏ها نشان می‏دهد که ذخایر بانک مرکزی ایران ذخایر قابل توجهی است و چنان‏چه این بانک اوراق قرضه‏ای را تضمین کند، این اوراق به راحتی می‏توانند فروش بروند.

یکی از راه‏هایی را که برای جبران کسر بودجه‏ای که در تمام گمانه‏زنی‏ها پیش‏بینی می‏شود، پیشنهاد کرده‏اند، افزایش ارزش دلار از طرف دولت است. تذکراتی هم بوده که این کار بیشتر مخرب است. نظر شما در این مورد چیست؟

در این که ارزش دلار متناسب با تورم در طول این چند ساله بالا نرفته، شکی نیست. این مساله مقدار زیادی هم به صادرات لطمه می‏زند. چون از آن طرف شرایط واردات را تسهیل می‏کند. یعنی وقتی ارزش دلار پایین است، قیمت جنسی که وارد می‏شود، مناسب تمام می‏شود. آن وقت قیمت تمام شده‏ی داخلی چون با ریال انجام می‏شود، گران‏تر درمی‏‏آید و این به صادرات لطمه می‏زند.

با توجه به این که شما معتقد هستید،پایین نگاه داشتن ارزش دلار به صادرات آسیب می‏زند، سوالی پیش می‏‏آید؛ آیا یکی از افتخارات دولت اصلاحات این بود که قیمت ارز را پایین نگاه داشته، یا من اشتباه می کنم؟

درست است. ولی یادمان باشد که در دولت آقای خاتمی، کل صادرات غیرنفتی ایران، رقمی حدود ۶ تا ۶/۵ میلیارد دلار بود. رقم صادرات غیر نفتی ایران در سال گذشته به حدود ۱۷/۵ میلیارد دلار رسید. پس اعداد عوض شده. علت آن هم این است که صنایع پتروشیمی که زمان ‏‏آقای خاتمی سرمایه‏گذاری شده بودند، تماما به بهره‏برداری رسید‏ه‏اند و بخش عمده‏ای از صادرات ایران را تشکیل می‏دهند.

یا مثلا بیش از ۷ـ۸ واحد از پارس جنوبی الان فعال شده و محصولات آن‏ها دارد صادر می‏شود. این‏ها خود کمکی است برای این‏که به جای نفت خام، این فراورده‏ها صادر شود و در نتیجه اگر سبد صادراتی ایران روی صادرات غیرنفتی (منظور از غیرنفتی، فقط غیرنفت خام است) را درنظر بگیریم، آثار خود را دارد (یعنی رقم صادرات در آن زمان آن‏قدر کم بود که بهتر بود ارزش دلار به نفع واردات پایین نگاه داشته شود)

امروز شرایط با هفت سال پیش خیلی متفاوت است. آن موقع درآمدهای ارزی ایران محدود بود و دولت سعی می‏کرد با آن ارز مدیریت شده کار کند. الان نیاز ارزی‏مان بیشتر شده. آن موقع نیاز ارزی نداشتیم ، دولت ارز مازاد داشت و به همین دلیل به حساب ذخیره‏ی ارزی واریز می‏شد.

امروز منابع حساب ذخیره‏ی ارزی، به هر دلیلی، بسیار محدود است و دولت برای این که بتواند سال آینده را پشت سر بگذارد و مشکلات‏اش را کم کند، اگر بخواهد واقع‏بینانه عمل کند، به نظر من، بیش از این راه‏حلی ندارد.

در چنین شرایطی که اقتصاد دنیا دچار بحران شده، مصرف در دنیا پایین آمده‏ و بازارهای مالی دنیا هم متزلزل هستند، راه‏حل‏هایی که برای دولت می‏مانند، خیلی راه‏حل‏های متعددی نخواهد بود.

به نظر من‏، اگر ما بتوانیم مدیریت شده تا حدی که به صادرات بتواند کمک کند، (قیمت ارز را بالا ببریم) هم می‏تواند بخشی از درآمدهای اضافی دولت را تامین کند و هم می‏تواند کمک به صادرات ایران باشد.

ببینیم تجربه‏ی آقای عزت‏الله سحابی، اولین رییس سازمان برنامه و بودجه‏ی ایران پس از انقلاب، در مورد کسر بودجه چیست؟ در دوران بلافاصله پس از انقلاب، آیا سازمان برنامه و بودجه با چنین مشکلی مواجه بوده است؟

بله، بسیار. آن موقع هم ما به عنوان سازمان برنامه و بودجه با دستگاه‏های اجرایی، مثل وزارت نیرو، وزارت صنایع، وزارت راه و… مشکل داشتیم. چون این دستگاه‏ها به هزینه‏های غیرقانونی، یعنی انتقال از هزینه‏های عمرانی به هزینه‏های جاری، عادت داشتند. ما سر این کار سخت گرفتیم و به همین دلیل با آن‏ها مشکل داشتیم.

علت اساسی کسر بودجه‏هایی را که دولت نهم داشته، به‏ویژه سال آینده که پیش‏بینی می‏شود بیشتر باشد، در کجا می‏بینید؟

مربوط به ریخت و پاش‏های جاری دولت است. حتی دولت بسیاری از اعتبارات عمرانی را با پوشش‏هایی صرف هزینه‏های جاری می‏کند.

راه‏های گوناگونی برای مبارزه با این کسر بودجه پیشنهاد می‏شود، از قبیل کاهش هزینه‏های جاری، عمرانی‏، افزایش ارزش دلار و همین‏طور فروش اوراق قرضه. شما چه راهی را پیشنهاد می‏کنید؟

هیچ راهی نیست، مگر صرفه‏جویی در هزینه‏های جاری و قانون‏مند کردن این هزینه‏ها. انتقال از هزینه‏های عمرانی به هزینه‏های جاری باید تحریم شود. دولت آقای احمدی‏نژاد قهرمان استفاده در هزینه‏های جاری است. خیلی از هزینه‏های عمرانی را انجام نمی‏دهند و همه را به قسمت جاری منتقل می‏کنند.
افزایش قیمت دلار برای ما هزینه‏های جهانی خواهد داشت که به صرف ملت ایران نیست.

نظر شما در مورد فروش اوراق قرضه چیست؟

اوراق قرضه را مردم خواهند خرید. چون غیر از سرمایه‏گذاری است. بازپرداخت اوراق قرضه را بانک یا خود دولت تضمین می‏کند و سود آن را ـ حدود ۱۷ تا ۱۸درصد در سال ـ پرداخت می‏کنند. خیلی از کسانی که اندوخته دارند این کار را می‏کنند. از لحاظ داخلی مساله‏ای نداریم.

ولی این اوراق قرضه روی بدهی‏های دولت می‏رود. دولت هم الان با کسر بودجه‏ی عظیمی از نظر پایین ‏آمدن قیمت نفت مواجه شده، به طوری که نمی‏تواند این حجم عظیم قرضه‏های دولتی را در رأس مدت آن به مردم بازپرداخت کند که باعث سلب اعتماد مردم می‏شود.

بنابراین، امن‏ترین راه کاهش هزینه‏های جاری است. آقای احمدی‏نژاد در هزینه‏های جاری بسیار ریخت‌وپاش می‏کند، برای خرید رأی مردم، هزینه‏های زیادی را صرف می‏کنند. باید یک خرده این هزینه‏ها را کم کنند.

Share/Save/Bookmark