رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد و معیشت > «استفاده بهینه از منابع، راه حل کاهش هزینهها» | ||
«استفاده بهینه از منابع، راه حل کاهش هزینهها»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comهمراه با افزایش مشکلات ناشی از تورم و گرانی در ایران و پس از ماهها بحثهای مخالف و موافق در مورد «طرح تحول اقتصادی» دولت نهم، بهویژه در بخش هدفمند کردن یارانهها، سرانجام روز دهم دیماه، لایحهی «هدفمند کردن یارانهها» در مجلس شورای اسلامی طرح و یک فوریت آن از جانب نمایندگان تصویب شد. در حالی که به لحاظ قانونی، تصویب یک فوریت طرح، لزوماً به معنای اجرایی شدن آن مطابق طرح پیشنهادی نیست، اما واقعیت این است که در سخنان موافقان و مخالفان یک فوریت طرح نیز تأکیدها عموماً بر سر پرداخت نقدی یارانهها بود که مهمترین بخش این لایحه و شاید مهمترین بخش «طرح تحول اقتصادی» دولت محسوب میشود. بنابراین بجاست ما نیز در بررسی این لایحه، به این بخش از طرح که مورد توجه مردم و کارشناسان است، توجه ویژه داشته باشیم. طبق گزارشاتی که از بحثهای مجلس منعکس شده است، پرداخت سرانهی یارانهی نقدی با پیشبینی نفت ۳۵ تا ۴۵ دلار، برای هر ایرانی، رقمی بین نوزده هزار و پانصد تا نهایتاً چهل و سه هزار تومان منظور شده است. برای ورود بیشتر به این بحث، با خانم نسرین سعیدی، کارشناس اقتصادی در تهران گفت و گو کردهام. همچنین در مکالمات کوتاهی با شهروندان تهرانی، نظر برخی مصرفکنندگان را در این مورد پرسیدهام.
ابتدا در صحبت با خانم سعیدی، در مورد احتمال افزایش بیشتر تورم در نتیجهی پرداختهای نقدی یارانهها که بهنظر میرسد بزرگترین نگرانی مخالفان است، پرداختهام: گفته میشود تورم ۳۰ ـ۴۰ درصد است و از طرفی آقای لاریجانی میگوید: «این تورم قابل کنترل نیست.» مطمئن باشید تورمی که قابل کنترل نیست، بالای ۵۰ درصد خواهد شد. میزان نقدی این کمک (بین نوزده هزار و پانصد تا چهل و سه هزار تومان) ممکن است چه مقدار در افزایش خرید مردم موثر باشد؟ در مجموع، میانگین گرفته شده و تخمین زدهاند که در یک خانوار سه تا چهار نفره، برای هر نفر چه مبلغی پرداخت شود. ولی با توجه به بودجهی دولت در حال حاضر و محدودیتهایی که دارد، پرداخت نقدی یارانهها اصلاً قابل اجرا نیست. تا زمانی هم که یارانهها برداشته نشود و قیمتها آزاد نشود که اصطلاحاً یارانهای آزاد شود، دولت نمیتواند پولی را جمعآوری کند که بخواهد یارانهی نقدی پرداخت کند. در ضمن سقف چهل و سه هزار تومانی که در طرح است، در صورتی میتواند پرداخت شود که دولت بتواند نفت حداقل ۴۸ دلاری بفروشد در حالی که قیمت نفت دارد به زیر ۳۲ دلار میرسد و در حال حاضر هیچکدام از این ارقام قابل استناد نیست. به نظر میآید تأکید دولت بیشتر روی قیمت حاملهای انرژی است که از محل آزادسازی آنها بتوان یارانهها را پرداخت و بعضی یارانههای دیگر را حذف کرد. از یک نگاه، این به نظر منطقی میآید. قیمت انرژی در ایران نسبت به قمیتها در کشورهای دیگر تولید کننده، بسیار پایین است و ممکن است از این محل درآمدی حاصل شود که به افزایش سطح زندگی مردم کمک کند. در عرض چند سال گذشته (سه تا چهار سال گذشته) قدرت خرید ایرانیها به خصوص در کلان شهرها، به طور مداوم کاهش داشته، چون تمام مدت تورم به صورت جهشی در حال صعود بوده است. اولین بحثی که در طرح تحول مطرح شده، سرمایهی آزاد شدهی نرخ حاملهای انرژی است. حاملهای انرژی به خصوص در بخش بنزین، حالت پیشروانه دارد. یعنی اگر قیمت بنزین بالا برود، قیمت بسیاری از کالاهای دیگر به واسطهی حمل و نقل با بنزین بالا میرود و کسی هم نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
در چنین شرایطی، آیا افزایش حقوق کارمندان برابر با افزایش رشد نرخ تورم ـ اگر رشد معقولی باشد ـ نمیتواند به افزایش قدرت خرید مردم کمک کند؟ دولت به منظور جبران کاهش قدرت خرید مردم و افزایش تورم، موظف است هر ساله بر اساس تورم سال گذشته، حداقل به حقوق و دستمزد کارکنان و حتی مزدبگیران که اصطلاحاً مربوط به بخش خصوصی میشوند، اضافه کند. ولی در طرح تورم آمده است چون یارانه پرداخت میشود، این موارد قطع خواهد شد. یعنی این افزایش دستمزدها بر اساس رشد نرخ تورم تا کنون پرداخته میشده است؟ مثلاً، سال گذشته تورم از ۱۴درصد در پایان سال به ۱۸.۴ رسید. بر این اساس دستمزد حقوق بگیران دولت را بین ۸ تا ۱۰ درصد اضافه کردند. پس همین کمک موجود هم برداشته میشود؟ عملاً برداشته میشود. وقتی عملاً برداشته شد، با تورمی که میگویید باید انتظارش را داشت، قدرت خرید از این هم بیشتر کاهش پیدا خواهد کرد. همینطور است؟ بله، صد درصد. این را یقین بدانید. عامل مهم دیگری که قدرت خرید را به طور قطع و یقین کاهش خواهد داد، این است که جهش قیمتی داریم، تورم نداریم، چون تورم ازدیاد قیمتها در یک بازهی زمانی به طور مداوم است. مشکل اینجا است که در کشورمان به دلیل تورم، ساختار بیمار اجتماعی، دخالتهای بهجا و بیجای حکومت و دولت در بازار عرضه و تقاضا، چیزی به نام «چسبندگی قیمتها» داریم. چسبندگی قیمتها باعث میشود که اگر قیمت یک بار از ۱۰ درصد به ۳۰ درصد یا حتی ۳۰۰ درصد جهش کند، دیگر پایین نیاید و همان بالا بماند. دستمزد هم آنطور بالا نرود که این فاصله را بتواند پر کند و دستمزد هم یقیناً کفاف این پر کردن را نخواهد داد. اگر بخواهید یک رهنمود اقتصادی به این دولت یا هر دولت دیگری بدهید، با توجه به شرایط فعلی ایران، پایین بودن قیمت انرژی داخل کشور، واقعیتی که به لحاظ بینالمللی وجود دارد، یارانههای فراوانی که دولت میپردازد و در عین حال کاهش دائمی قدرت خرید مردم، چه پیشنهادی به دولت خواهید کرد؟ در تمام دنیا حتی بزرگترین دولتها و قدرتمندترین اقتصادها تحت هیچ شرایطی یارانهی خیلی از بخشها، مثل بخش کشاورزی، صنعت و تولید، را قطع نمیکنند. به خاطر اینکه قطع کردن این یارانهها به شدت زندگی و معیشت مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و ممکن است پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عظیمی به دنبال داشته باشد و موج ایجاد کند. به همین دلیل در این بخشها، صحبت از قطع یارانه خیلی عوامانه و نپخته است. موضوع اینجاست که یک مشکل خیلی اساسی با عنوان بهرهوری پایین عدم بهینگی داریم. خیلی از مشکلات ما بر اثر عدم بهینگی است. مثلاً، تولید هر کیلووات برق برای دولت ۷۰ تومان تمام میشود و آن را ۱۶ تومان میفروشد. مشکل اینجاست که حدود ۳۰ تا ۵۰ تومان از این ۷۰ تومان فقط صرف پِرت نیرو و انرژی میشود. چون مدارها فرسوده است، شیوه و نحوهی تولید انرژی برق خیلی ابتدایی است و کاملاً به روز نشده است، هزینههای تولید خیلی بالا است. به این ترتیب، شما معتقد هستید، مشکلات بهینهسازی باید حل شود تا خرج تولید برای دولت پایین بیاید و مجبور نباشد یارانه بپردازد و باید راههای استفادهی مناسبتر از انرژی یا نیروی انسانی یا بهرهوریهای دیگر را پیدا کند؟ مدیریت، بهرهوری نیروی انسانی، نیروی علمی، بهرهوری منابع، همهی اینها از زیرمجموعههای بهینگی است که ما همهی اینها را داریم، اما نمیدانیم و هزینهی آن را پرداخت میکنیم، دست آخر اسمش را یارانه میگذاریم و حالا هم میخواهیم آن را قطع کنیم و فشار مضاعف به اقشار مختلف جامعه، حتی اقشار متوسط و حتی گاهی وقتها، متمول هم میآوریم. پس میتوان گفت شما راه کاهش قیمتها را افزایش کارآمدیها میدانید؟ قطعاً همین است. اگر دولت بتواند راه کاری برای استفادهی بهینه از منابع و نیروی انسانی در بخش خودش داشته باشد، قطعاً هزینهها بسیار پایینتر هم خواهد آمد. از خانم رضوی، خانهدار در تهران میپرسم به نظر ایشان، دلیل افزایش قیمتها چیست؟ دلیل گرانی روزافزون در مملکت ما، عدم صلاحیت کارشناسان اقتصادیمان است. واقعاً باعث تأسف است که مردم قدرت خرید کالاهایی مثل گوشت و مرغ را که نیاز روزانهی مردم به شمار میرود، ندارند. به خصوص قشر عظیم کارمندان کشور. فکر میکنید اگر طرح یارانههای نقدی تصویب شود، میتواند در قدرت خرید مردم موثر باشد؟ ابداً، این مبلغ نمیتواند هیچ کمکی بکند و در سبد اقتصاد خانواده نقشی نخواهد داشت. با توجه به اینکه قرار است هزینههای آب و برق گرانتر شود، شاید بتواند قسمتی از هزینههای آب و برق را بپوشاند. اما ربطی به سبد اقتصادی روزانهی خانواده ندارد. آقای منصوری با شغل آزاد، دلایل گرانی قیمتها را اینچنین میداند: بیشتر دلیل روانی و همچنین بیثباتی اقتصادی دارد. یک مقدار افزایش قیمت دلار تأثیر میگذارد و قسمتی از آن هم به علت تورمی است که با توجه به افزایش حجم نقدینگی در سطح جامعه، باعث شده قیمتها مقداری بالا برود و روزبه روز هم دارد افزایش پیدا میکند. مصرفکنندهها هم مقداری طمع میکنند، و از ترس اینکه در آینده کالاها گرانتر خواهد شد، خرید بیشتری میکنند. یکسری عوامل است که دست به دست هم داده و قیمتها را بالا برده است. آقای منصوری، در مورد امکان تأثیر یارانهی نقدی میگویند: البته خود این مبلغ، مبلغی نیست که بتواند قدرت خرید خانواده را بالا ببرد. ولی در مقابل آن، با پرداخت این مبلغ، دولت میتواند سوبسیدها را از روی یکسری کالاها بردارد و آنطور که برخی کارشناسان پیشبینی میکنند این مسأله، شاید ۶۰ تا ۷۰ درصد تورم ایجاد کند. یکسری سوبسیدها که برداشته شود، مسلماً افزایش قیمت زیادی را خواهیم داشت. در عوض سی تا چهل هزار تومان یارانهی نقدی در مقابل هزینههای بالای زندگی، مبلغ ناچیزی است که بخواهد کمک کند یا قدرت خرید را بالا ببرد. به این ترتیب، از نظر شما، چون پرداخت نقدی یارانهها با برداشتن سوبسیدها از روی کالاهای اساسی برابر است، تأثیر معکوس دارد؟ بله، منتقدین این طرح در مطالبی که در روزنامهها آمده است هم همین را میگویند که این طرح نه تنها به رفاه اقتصادی کمک نمیکند، بلکه یک بحران فکری و اجتماعی هم بهوجود خواهد آورد. خانم طاهری، خانهدار، در مورد علت افزایش قیمتها میگویند: در ایران، ارتباط قیمتها با گرانی در دست بازار است. اینها ارتباط خودشان را با دنیا نه قبول دارند و نه به نظر من، ارتباط زیادی دارند. ولی اینجا گرانی قیمتها بیشتر دست بازار است. خانم طاهری در مورد احتمال تأثیر مثبت پرداخت یارانههای نقدی میگویند: یکسری فرمهایی برای پر کردن به خانوادهها داده شد و اسمش را یارانه گذاشتند، اما بیشتر یک نوع بررسی و برآورد حسابهای مردم و مالکیتهاشان است. اگر فرض کنیم، یارانههای نقدی بنا بر ارقامی که گفتهاند پرداخت شود، در آن صورت چه فکر میکنید؟ هیچ تأثیری ندارد. به نظر من، نه تنها تأثیر ندارد، بلکه فقط حالت تبلیغی دارد. چون اینجا تورم و گرانی آنقدر بالاست که این مبلغ جواب نمیدهد. بههیچوجه مشکل مردم پانزده، بیست هزار تومان نیست. هزینهها خیلی بالا تر از این حرفها است. در همین رابطه: • رای به فوریت لایحه هدفمند کردن یارانهها • طرح تحول اقتصادی سهشنبه در مجلس |