رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > مخالفت پلیس و مردم کلن با کنگره ضداسلامیستها | ||
مخالفت پلیس و مردم کلن با کنگره ضداسلامیستهااختر قاسمیakhtar.ghasemi@googlemail.comکنگره ضداسلامیستها و ضدخارجیها که از مدتها قبل توسط گروه راست «پرو کلن» (که به نئو نازیها معروفند) و با حمایت حزب راست فرانسه، ایتالیا و بلژیک؛ از تاریخ ۱۹ تا ۲۱ سپتامبر تدارک دیده شده بود؛ در روز اول با مخالفت مردم و پلیس روبرو شد و از برگزاری آن جلوگیری شد.
این کنگره سه روزه قرار بود با عنوان «نه به ساختن مسجد، نه به اسلامی کردن جامعه، نه به خشونت جوانان خارجی در جامعه ما» برگزار شود. روز اول مراسم قرار بود که همزمان با کنگره کلن و کنفرانس مطبوعاتی، در شهر لورکوزن هم تظاهراتی برگزار کنند که در هر دو مورد با مخالفت مردم و پلیس مواجه شدند. آنها در هیچجا نتوانستند کنگزه را برگزار کنند، چون صاحبان اماکن عمومی حاضر نشدند سالنی را در اختیار بگذارند. «پرو کلنیها» در حالیکه میخواستند به شکل تور با اتوبوس در تمام مناطق شهر تظاهرات کنند با مخالفت مردم، جوانان و دانشجویان هوادار حزب چپ مواجه شدند. آنها به ناچار کنفرانس مطبوعاتی خود را در یک کشتی مسافربری کوچک، بر روی رود راین برگزار کردند که با اعتراض دانشجویان و جوانان کلن قرار گرفتند و منجر به درگیری شد. کشتی حامل سران گروه «پرو کلن» و دیگر حامیان آن از بلژیک و فرانسه و ایتالیا، به مدت نزدیک به ۴ ساعت بر روی آبهای رود راین در رفت و آمد بود.
به دلیل درگیری مردم با نئونازیها (پرو کلن) و پرتاب سنگ به کشتی آنها همه خبرنگاران نتوانستند در کشتی در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کنند و کنفرانس فقط با حضور چند خبرنگار در کشتی صورت گرفت. مارکوس بایزیشت، مدیر انجمن پروکلن در مصاحبه با خبرنگاران در مورد اهدافشان گفت: «هدف ما جلوگیری از اسلامی کردن جامعهمان است. جلوگیری از اسلامی که با خشونت پیش میرود و در آن زنان حق تعیین سرنوشت ندارند و با مردان برابر نیستند و با الاجبار تن به ازدواج می دهند.» او گفت: «ما جامعهای بدون روسری و بهدور از خشونت جوانان میخواهیم.» پلیس کلن به شکل وسیعی درشهر مستقر بود. سخنگوی پلیس کلن در مورد اینکه چگونه نتوانستند از خشونت پیش آمده جلوگیری کنند، گفت: «آنها هیچ آدرسی به ما ندادند که کجا مستقر میشوند و ما فقط از طریق وبسایتشان میدانستیم که کنفرانس مطبوعاتی دارند.» در مدتی که سران انجمن پرو کلن و دیگر مهمانانشان در کنار رود راین با دیگر خبرنگاران مشغول مصاحبه بودند، تظاهرکنندگان کنار خیایان شعار نازی برو نازی برو را سر میدادند.
درباره پرو کلن پرو کلن نام یک انجمن محلی راست است که از سال ۱۹۹۶ با کمک بعضی از اعضای حزب ممنوع نازی آلمان شروع به کار کرده. مدیر این انجمن وکیل «مارکوس بایزیشت» از اعضای شورای شهر کلن بود. این انجمن زیر پوشش شعارهایی در خدمت به مردم و عنوان کردن مساله پرداخت مالیات زیاد به دلیل حضور مهاجرین و پناهندگان، همچنین با استفاده از موضوع ساخت مسجد بزرگ کلن و ایجاد وحشت بین مردم، از اسلامی کردن جامعه توانست در سال ۲۰۰۴ نزدیک به ۵ درصد از آرای شورای شهر کلن را بدست آورند. پس از این موفقیت انجمنهای «پرو نورد راین وست فالن» ( نام ایالتی که کلن در آن قرار دارد) و «پرو دویچلند» را بهوجود آوردند. نئونازی های کلن امسال به کمک احزاب راست اتریش، فرانسه، بلژیک و ایتالیا توانستد این مراسم سه روزه را تدارک ببیند. انجمن نئونازیهای کلن تا حال توانسته بیش از ۲۸ هزار امضا علیه ساخت مسجد مسلمانان کلن جمعآوری کند. |
نظرهای خوانندگان
اين ها هيچ قرابتي با نازي ندارند و فقط سوء استفاده چي اند. اگر درباره شان تحقيق شود حتما رد يهوديان در اين حوادث ديده خواهد شد. اديان از جمله اسلام هيچ دشمني با فلسفه ي ناسيونال سوسياليسم ندارند.
-- سس ، Sep 20, 2008 در ساعت 01:30 PMآخه من نظر جناب دبیر وب سایت را نمیدانم که مطابق رأی ایشان نظر بدهم!!!
-- بدون نام ، Sep 20, 2008 در ساعت 01:30 PMاین دیگر چه مدل نظرخواهی است؟ اینجا هم "شورای تشخیص مصلحت"!!!
اگر قرار است من نظری بدهم که مورد تأئید جناب دبیر باشد، خوب خودِ ایشان نظراتش را بنویسد، دیگر چرا مرا سرِ کار میگذارد؟!!!
بابا ایوالله، خجالت داره والله!!!
نبرد بر سر کسب قدرت سیاسی از راه های مسالمت آمیز عملی قانونی و مشروع است، چپ یا نئونازیست تفاوتی نمی کند. یارگیری و فعالیت مشترک گروه های هم نظر برای افزایش وزن سیاسی خود در میدان سیاست نیز از حقوق مشروع و قانونی گروه های مختلف است. بزرگترین اشتباه دولت ها این است که لیست ممنوعه ها را بلند و بلندتر کنند. یک تظاهرات را ممنوع کردن با دمکراسی هیچ سنخیتی ندارد. دولت ها فقط باید با فعالین سیاسی از هر گروه و فرقه ای قرارهای روشن بگذارند. طبیعی است که دمکراسی صددرصدی وجود ندارد. طبیعی است که ایجاد نفرت در میان آحاد مختلف جامعه ممنوع است اما نقد روشن و شدید سایر گروه ها باید ممکن و مجاز باشد.ممنوع کردن، بدلیل راست بودن، بدلیل مخالف بودن با خارجی ها و بدلیل این اعتقاد را داشتن که خارجی ها علت بخشی از مشکلات جوامع اروپایی هستند فقط از گروهای مزبور یک قربانی خواهد ساخت و بر محبوبیت آن ها خواهد افزود. باید نقد «کردها» توسط «اصفهانی» ها ممکن باشد و مشروع بشمار آید.
من دو مثال می زنم تا حرفم را روشن تر کنم:
فلسطین
"جنگ یا بطور کلی خشونت دنبالة سیاست است". "سیاست پدر و مادر ندارد". حتی با در نظر گرفتن این دو داوری عمل سیاسی فارغ از اخلاق نیست. سال گذشته در فلسطین سه کودک یک مأمور امنیتی را جلو مدرسه اشان به گلوله بستند. هدف انتقام گیری از مأمور امنیتی بوده است. شاید این حادثه در مقایسه با آنچه که اکنون در عراق و فلسطین و افغانستان می گذرد کم اهمیت باشد. اما یک نکته است که آنرا متمایز می کند: کسی برای اینکه به پدر درد دهد آگاهانه بچه ها را انتخاب کرده بود. زندگی کسانی را ربوده بود که هیچگونه نقشی در تربیت یا انتخاب شغل پدر نداشته اند. شاید اگر شانس بزرگ شدن از آنها گرفته نمی شد، بدرد سرزمین پدر و مادریشان می خوردند. شاید آنها مثل پدرشان مأمور امنیتی نمی شدند. شاید... ولی گلوله ها شلیک شدند.
شیلی
-- سیاوش پرند ، Sep 21, 2008 در ساعت 01:30 PMآگوستو پینوشه مدتی است که درگذشته است. میگوئل لیتین سینماگر انقلابی شیلیائ، پس از یازده سال تبعید، زمانی که پینوشه هنوز در قدرت بود، مخفیانه به سانتیاگوی "چکمه زده" برگشت تا از کشورش فیلمی بگیرد. مارکز این ماجرا را قلمی کرد. از ذهنم می نویسم: "سانتیاگو تغییر کرده بود. در راه فرودگاه به شهر، چراغ های بسیار آویزان بود. دیکتاتوری که برای کشورش چراغ ساخت، چراغ عمر بیش از سه هزار نفر (73 - 90) را خاموش کرد. شمار قتل های زنجیره ای آنها از مال کشور ما بیشتر است. عده ای مرگ او را جشن گرفتن، عده ای عزا و عدة دیگری به مراسم رسمی خاکسپاریش اعتراض کردند. اگر بپذیریم که مرز میان احساس و خرد، مفید بودن و دستیافتنی بودن ایده است، اعتراض عملی مفید است. اما چرا باید مردن کسی را جشن گرفت؟ مرده ها که نمی فهمند. جشن گرفتن فقط پرتاب نفرتی است به زندگان. چرا باید در مرگ رئیس جمهوری که با زور آمد و هیچ نوع ارزش سیاسی را به رسمیت نشناخت عزا گرفت؟ فقط چون "کشور را از دست کمونیست ها نجات داده بود؟". و چرا باید کسی را با احترامات نظامی به خاک سپرد که در دوران زمامداریش از ستاره های سر شانه اش سوءاستفاده های بیشمار کرد؟ اگر من بودم خاکسپاری رسمی را ممنوع می کردم ولی برای اعضاء خانواده، فامیل و دوستانش شرایط برگذاری یک عزاداری شایسته و در کمال امنیت را فراهم می کردم.
خلاصه مطلب، قرارهای روشن و متعادل و رعایت حداکثری، و نه صددرصدی، حقوق همه گروه ها از پایه های لازم برای ماندگاری دمکراسی در یک جامعه مدرن است.
جناب سمس شما ظاهرا تحقیق کردید که فهمیدید دست یهودیان در کار است. لطفا ما را نیز از نتیجه ی تحقیقات گرانبهایتان بی نصیب نگذارید.
-- رضا ، Sep 21, 2008 در ساعت 01:30 PMگزارش دهنده گرامی دقت کنید مخالفت مردم کلن با گروههای شبه فاشیستی بود و نه با ضد اسلامی ها و یا اسلامی ها. اگر شما گشتی در شهر می زدید می دیدید که تمام شعارها علیه فاشیسم و راسیسم است و اگر این گروهها به هر دلیل دیگر حتی مثلا برای محیط زیست هم کنگره می گذاشتند با مخالفت مردم مواجه می شدند چون مردم و خاصا جوانان با گردهم آیی آنان در این شهر مشکل دارند و بدرستی تمام جهت گیری ها بروی این گروهها و وریشه فکری آنان که فاشیسم است متمرکز شدند و بسیاری از کسانی که به تظاهرات آمدند اصلا نمی دانستند که نئو فاشیستها برای برگزاری کنگره ضد اسلامی به شهر کلن امده اند ولی شما با انتخاب تیتر غلط طوری انعکاس داده اید گویا مردم با ضد اسلامی بودن انان مشکل دارند
-- یکی از کلن ، Sep 21, 2008 در ساعت 01:30 PMاین حضرت «یکی از کلن» جوری می نویسد انگار کسی که با برخی مردم به دلیل اعتقادات شخصی ایشان دشمنی می کند، اگر این اعتقادات شخصی اسلامی باشند، دیگر راسیست، نیوفاشیست و راست افراطی نیست. اگر مردم کلن با ضد اسلامی بودن کنفرانس کاری نداشتند بلکه منظور اعتراضاتشان نیوفاشیستی بودن کنفرانس بود، و اصولا ترادفی بین این دو نمی بینند و فکر میکنند کنفرانس ضد اسلامی می تواند دمکراتیک هم باشد، پس یا غرض دارند و نمی دانند نیوفاشیسم یعنی چه یا غرض دارند و خودشان یک پا نیوفاشیست هستند. من در عجبم که این وسط حضرت «یکی از کلن» تفاوت میان نیوفاشیست ها و ضد مسلمان ها را از کجا پیدا کرده اند؟ مگر نه به دلیل زیر سوال بردن حق افراد در داشتن اعتقادات مذهبی بدون اینکه به آن دلیل مورد اجحاف و توهین قرار بگیرند؟
-- ابو نابود ، Sep 22, 2008 در ساعت 01:30 PMاقدامات اين گروه فقط در راستاي زير سوال بردن دين اسلام و نشان دادن چهره كريه از اسلام و مسلمانان به منظور دشمن كردن جهان در برابر مسلمانان است و من تعجب مي كنم از ما كه مسلمانيم و طرفداري فاشيست هاي نئو نازي را مي كنيم .
-- م.ن ، Sep 27, 2008 در ساعت 01:30 PMباور كنيد اگر همچنين كنفرانسي(به فرض محال) در ايران قرار بود برگزار شود يك دهم جمعيت تظاهر كننده در كلن هم جمع نمي شد كه اعتراض كنه اين نتيجه اشتباه دولت و برخي روحاني نمايان است كه مردن از دين بيزار شدن . خدا به همه ما رحم كنه
ضمن تشکر از دوستانی که کمنت گذاشتند و بقیه را هم تشویق به شرکت در این بحث می کنند.
-- اختر ، Oct 8, 2008 در ساعت 01:30 PMمن از طرف یکی از کمنت گزاران به نام "یکی از کلن" مورد خطاب قرار گرفتم که به عنوان نگارنده این گزارش یا مطلب توضیح کوچکی میدم:
اینکه طبیعی ست که یک گزارشگر یا رپرتر ، اون هم رپرتری که عالبا گزارش های خودش را با عکس سندیت بیشتر ی میده نمی تونه بدون حضور در چنین گردهمایی هایی گزارش بنویسه. و من در شهر نه ففط یک جا بلکه خیلی نقاط مختلف بودم. این راهپیمایی را سندیکاهای کارگری و احزاب سیاسی دولتی و نهادهای غیر دولتی و احزاب و دستجات دانشجویی و انجمن های مختلف فرهنگی سیاسی ارگانیزه و یا حمایت کرده بودند. انجمن پرو کلن را افراد بازمانده جزبی که جزب نازی و حزب هیتلر بوده و الان چند دهه از ممنوع بودنش بخاطر جنایت های وحشتناکش می گذرد؛ بنیان گذاشتند و اینها با توجه به جو مسموم فعلی موجود در اروپا نسبت به مسلمانان خواستند که از آب گل آلود ماهی بگیرند و از این طریق خواستند که در واقع سمپات گیری کنند که خوشبختانه مردم هوشیارتر از آن ها بودند و شعارها روی برخی پلاکاردها هم در رابطه با رنگارنگ بودن جامعه کلن بود و برعکس نظر شما من با تعدادی که صحبت کردم همه می دونستند که اینها در کلن برنامه کنگره ضد اسلامی دارند. در ضمن دوست عزیز کسی که نئونازیست هست ضد اسلام که هیچ ضد همه ، غیر از خودی ها خواهد بود. مگه شما تفاوتی بین این دو می بینی؟