رادیو زمانه > خارج از سیاست > همسايگان > اوضاع رو به وخامت افغانستان | ||
اوضاع رو به وخامت افغانستاننبی خلیلیامیدواریهای زیادی که با تشکیل حاکمیت جدیددر افغانستان هفت سال پیش به وجود آمده بود، در حال از بین رفتن است. افغانستانیها شدیداً نگران آینده مبهمی هستند که انتظارشان را میکشد. اوضاع امنیتی کاملاً خطرناک شده است، قدرت طالبان روز به روز در حال گسترش است و در حال حاضر به پشت دروازههای کابل رسیده است، بازسازی نتیجهبخش نبوده و میلیاردها دلار پولی که از کمک های جامعه جهانی وارد افغانستان شده، تاثیری بر زندگی مردم نبخشیده است. اختلافات و تضادهای قومی روز به روز تشدید میشود و چالش بزرگی برای اداره سیاسی به وجود آورده است، فساد اداری به خودی خود بر مشکلات افزوده و خود به یکی از عوامل اصلی نارضایتیها مبدل شده است، و سرانجام تولید و قاچاق مواد مخدر یکی از عوامل مهم دیگری است که حداقلِ دستاوردهای حاکمیت فعلی افغانستان را از آن گرفته است.
در سلسله مطالبی که با عنوان اوضاع رو به وخامت افغانستان تقدیم خواهد شد، به مشکلاتی میپردازیم که افغانستان امروز با آن مواجه است. اولین قسمت از این سلسله مطالب، به موضوع قدرت روزافزون طالبان میپردازد که جدیترین تهدید علیه تمامی دستاوردها و امیدواریهای هفتساله اخیر شمرده میشود. قدرت روزافزون طالبانبعد از فروپاشی حکومت طالبان در پایان سال ۲۰۰۱، تصور عمومی بر این بود که این گروه برای همیشه از صحنه قدرت کنار رفته و تفکر طالبانیسم، هرگز شانس زندگی مجدد نخواهد یافت. اما عوامل چندی باعث شد که این گروه خود را بازسازی کند، با مقابله مستقیم با نیروهای ناتو، امریکا و اردوی افغانستان، قدرت خود را به نمایش بگذارد و اکنون با در دست گرفتن کنترل مناطق وسیعی از شرق و جنوب این کشور، عملاً حاکمیت امارت اسلامی را در این مناطق پیاده کند. ۱- کنترل راههای ارتباطی در کابل، راههای ارتباطی به قصر ریاست جمهوری، از چهار راهیهای اطراف توسط دیوارهایی از بتون بسته شده است و سربازان با تانک و ماشین آلات جنگی، از محدوده قصر محافظت میکنند. اینجا تنهای جای امن در افغانستان است. محافظین آقای کرزی، فقط موظف به حفظ این محدوده هستند و حتی اگر حملهای به لوکسترین هتل کابل (سرینا) در آن طرف چهار راه صورت بگیرد، آقای کرزی مسوولیتی نمیپذیرید. رییسجمهور در طول سال، سه یا چهار مرتبه به مناسبت جشنها و مراسمهای ملی، از کاخ خارج میشود. این به معنای یک دردسر بزرگ برای شهروندان کابل است، چرا که از یک روز قبل تمام خیابانها بسته می شود، کار و کسب تعطیل میشود و همانند یک وضعیت حکومت نظامی، همه جا قُرق میشود و رفت و آمدها متوقف میگردد. به خاطر همین مشکلات است که شهروندان کابل خوشترند که آقای کرزی به میانشان نیاید، چون اگر بیاید، حوادثی مثل حادثه ۸ ثور (اردیبهشت) گذشته، اتفاق میافتد. جشن به هم میخورد، رییسجمهور با محافظینش میگریزد و این مردماند که مورد اصابت گلولههای تروریستان القاعده و طالبان قرار میگیرند. خیابانهای کابل، اگر نه هر روز، اما هر هفته شاهد بمبگذاری یا حملات انتحاری است. بعد از هر حادثه ای منطقه مورد محاصره قرار می گیرد، تحقیق و بررسی ها انجام میشود، اما هیچگاه نتایج این تحقیقات اعلام نمیشود. نکته جالب این است که تلفات حوادث اغلب متوجه مردم عادی و در برخی موارد سربازان پلیس است و در هیچیک از این حملات مقامات بلندپایه دولتی مورد حمله قرار نگرفتهاند. پستهای بازرسی طالبان در جاده کابل- قندهار از کیلومتر ۲۰ آغاز میشود و هرچه به سمت قندهار میرویم، بازرسیها جدیتر میشود. در نزدیکی میدان شهر (۴۰ کیلومتری کابل)، لاشههای سوخته تعداد زیادی کامیون باری دیده میشود که توسط طالبان به آتش کشیده شدهاند. مسافرینی که از کابل خارج میشوند، باید ظاهر یک رعیت امارت اسلامی را به خود بگیرند؛ ریش داشته باشند، لباس سنتی بپوشند، اسناد و مدارک حکایت از کارمندی دولت یا موسسات بین المللی با خود نداشته باشند و حافظه موبایلشان خالی از شمارههایی باشد که ممکن است سند رابطه با دولت یا مقامات دولتی شود.
نیروهای دولتی و بینالمللی معمولاً در قالب کاروانهای بزرگی از تانکها و تجهیزات نظامی که تعدادشان کمتر از ۲۰ تا نیست، حرکت میکنند، با این حال وجود حفرههای بزرگ در جادهها حکایت از مین گذاریها و درگیریهای بین طالبان و این کاروانها میکند. همچنان که در کابل رییسجمهور کرزی در پناه دیوارهای بتونی و راه بندان ها مستقر است، در مراکز ولایتها (استانها) هم محدوده حکمروایی نمایندگان حکومتی آقای کرزی محدود به کاخ ولایت میشود. کابل این خوبی را دارد که شبها هم در دست حکومت است، اما شبهای شهرهای اطراف بهطور کامل در دست طالبان است. در شهر غزنی (غزنه) دستههای طالبان با اسلحه و مهمات کامل گشت و گذار میکنند. در قندهار، به شهروندان دستور داده شده که چراغهای سر کوچه را روشن نکنند. آنتنهای مخابراتی در تمام مناطق جنوب و شرق از میدان شهر گرفته تا غزنی، قندهار و هلمند و گردیز و پکتیا و پکتیکا و... از ساعت ۵ بعدازظهر تا ۵ صبح خاموش است. پایههای رله چندین شرکت مخابراتی که از این فرمان طالبان سرپیچی کرده بودند، در آتش سوخت. پروژههای بازسازی دولت اغلب توسط شرکتهای خصوصی اجرا میشود. این شرکتها در صورتی میتوانند پروژه ها را اجرا کند که با نیروهای محلی طالبان به توافق برسند. گاه مبلغ مورد توافق بیشتر از کل بودجه در نظر گرفته شده برای پروژه است. جالب اینجاست که طرف تمویل کننده (صاحب پروژه) این مبلغ را در لیست هزینهها رسماً پذیرفته است. به همین دلیل، این ادعا چندان دور از واقعیت نیست که نیمی از مبالغ کمکهای بینالمللی برای بازسازی افغانستان صرف تقویت طالبان میشود. نمونه جالب در این نوع معامله پروژه جاده میدان شهر- بامیان است که توسط یک شرکت چینی اجرا میشود. در شرایطی که طالبان در هر جا که دسترسی پیدا کنند، پرسنل خارجی موسسات بینالمللی را به قتل میرسانند یا گروگان میگیرند، صدها کارگر چینی در این جاده مشغول به کار هستند. جالبتر اینجاست که اصولاً باید حضور نیروهای نظامی یا پلیس، باعث حفظ امنیت در این منطقه شود، اما شرکت از پلیس خواسته است که برای پرهیز از برهم خوردن نظم، از حضور در این محدوده خودداری کند. ۲- اعمال حاکمیت طالبانی مدارس بهطور کلی در مناطق تحت سلطه طالبان تعطیل است. برخلاف کابل و مناطق شمالی افغانستان، در جنوب و شرق، آنتن و دیشهای گیرنده تلویزیونی بر روی بامها دیده نمیشود. اهالی برای رسیدگی به دعاوی حقوقی خود باید به دادگاههای طالبان (که شرعی هستند)، مراجعه کنند و ادارات دولتی در این مناطق البته تعطیل یا نیمه تعطیل است.
طالبان به همان روشی که در زمان حاکمیت رسمیشان در کابل داشتند، در مناطق تحت سلطه خود رفتار میکنند؛ زکات و مالیات میگیرند، قانون وضع میکنند، شلاق میزنند و بالاخره اعدام میکنند. موبایل های مردم، امروزه پر از کلیپهایی است که صحنه محاکمه و سربریدن توسط طالبان را نمایش میدهد. ۳- قاچاق موادمخدر برخلاف شعارهای رسمی دولت در مبارزه با کشت مواد مخدر، میزان تولید تریاک و تولید انواع فرآوردههای آن هرساله افزایش مییابد. حکومت آقای کرزی فقط توانسته است مزارع کوچکی از تولیدکنندگان خرده پا در مناطق شمالی افغانستان را تخریب کند، اما در مناطق جنوب کشت و تولید تریاک همچنان ادامه دارد و قاچاقچیان مواد مخدر در کنار طالبان از درآمد حاصل مستفیذ میشوند. در این رابطه، طالبان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در درآمد کشت و قاچاق موادمخدر شریک هستند. ۳- به چالش طلبیدن ناتو و امریکا طالبان از سه سال پیش تحرکات خود را با اقدامات کوچکی علیه دولت افغانستان و نیروهای امریکایی آغاز کردند. اولین اقدامات، با درگیریهایی در مقابل نیروهای اردوی ملی افغانستان شروع شد. سربازان اردوی ملی در چندین کمین نیروهای طالبان گرفتار و دچار خسارات و تلفات شدیدی شدند. پس از آن کار به جایی رسید که طالبان در برخی مناطق اقدام به جنگ جبههای در مقابل ارتش افغانستان کردند. و حالا طالبان به حدی قدرت یافته است که رسماً مناطقی را اشغال میکنند و قصد دارند مراکز ولایتها و شهرهای بزرگ را به تصرف خود در آورند. درگیریهای ماه گذشته در ارغنداب، و آمادگی طالبان برای تصرف قندهار نمونهای از این روند است. طالبان، در حال حاضر مهمترین دغدغه مردم افغانستان است. پذیرش این موضوع که طالبان طرف برنده در آینده است برای مردم سخت و دردآور است. در بسیاری از مناطق تحت سلطه اطراف، اگرچه مردم نمیخواهند به طالبان تسلیم شوند، اما به دلیل ضعف حمایتی دولت مرکزی، مجبور هستند مدارس خود را تعطیل کنند، به مقرراتی که طالبان وضع کردهاند، تن دهند و همکاریهای خود با دولت را قطع کنند. از سوی دیگر عدم جدیت و قطعیت امریکاییها در مبارزه با طالبان، آزادشدن بسیاری از سران طالب که قبلاً به اسارت دولت یا امریکاییها درآمده بودند، مردم را نسبت به صداقت جبهه مقابل طالبان به تردید انداخته است. لذا در نظر مردم افغانستان، شرایط گویا به دهه ۱۹۹۰ برمیگردد که دنیا و در راس آن امریکا، این کشور را در چنگال کشورهای مداخله گر همسایه رها خواهد ساخت. |
نظرهای خوانندگان
MR.Khalili
-- Esambil Behboodi ، Aug 5, 2008 در ساعت 06:27 PMAfghnastan never was a real country and your wrong as much as people who reported like about Iraq just 6 months ago. Taliban thinks US or Nato is USSR. .In tow years Taliban will be dust.
چرا آمریکا و جامعه جهانی هر از چند گاهی با مردم افغانستان اینگونه بازی می کند؟
-- مظفری ، Aug 7, 2008 در ساعت 06:27 PMمیلیاردها دالر را برای بازی با این مردم سیاه بخت چرا خرج می کنند؟ آیا بازی و تفریحی دیگر ندراند که انجام دهند؟ حالا که از این بازی خسته شده اند، می خواهند بازی دیگری را در جای دیگر شروع کنند، و این بازیچه ها را با گرگهایی که ساخته اند رهاسازند.
چند دهه پیش هم این کار را کردند، اما بعد اظهار پشیمانی نمودند که ما نباید صحنه بازی را ترک می کردیم و این بازیچه ها و میدان بازی را ترک می کردیم، گفتند ما این بار اینان را تنها نمی گذاریم و تا به آخر بازی هستیم.
شاید این آخر بازی باشد. سرزمین نفرین شده و بازی متروک، آری اینجا میدان بازی است که دیگر علاقمندی ندارد.
دقیقا یک هفته پیش، وضعیت که کوچیها در منطقه آورده بود مشخص کرد که پتانسل برگشت به جبهه بسیار قوی است... این دولت سقوط خواهد کرد...
-- نسیم فکرت ، Aug 9, 2008 در ساعت 06:27 PM