نتایج رفراندم سوییس و شکست طرح سختگیری بیشتر برای اعطای تابعیت
«نه» سوییسیها به راست افراطی
امید حبیبینیا پژوهشگر ارتباطات مقیم سوییس
omidha@gmail.com
همه چیز رو به راه بود.
از مسافرت که برگشتم، پریدم پشت کامپیوتر تا با رفقای سوییسی گپی آنلاین بزنم؛ همگی متفقالقول بودند که طرح SVP رأی نمیآورد.
چند ساعت بعد که نخستین نتایج رفراندم روز یکشنبه از تلویزیون اعلام شد، سنگینی شکست حزب دست راستی «مردم سوییس» بیشتر به چشم آمد.
نتایج نهایی رفراندم روز گذشته سوییس، یک توقف غافلگیرکننده برای پیروزیهای حزب مردم سوییس بود؛ زیرا هر سه طرح پیشنهادی این حزب با مخالفت اکثریت قاطع آرای مردم روبهرو شد.
یکی از مناقشهبرانگیزترین و در واقع موضوع اصلی رفراندم روز گذشته، طرح تازه حزب مردم سوییس (SVP) برای اعمال سختگیریهای بیشتر در روند پیچیده و طاقتفرسای دریافت تابعیت سوییسی برای خارجیان مقیم این کشور بود که با مخالفت نزدیک به ۶۴ درصد از مردم روبهرو شد.
این مخالفت عمومی با این طرح برای این حزب که تبلیغات بیگانههراسانهاش در ۱۰ سال گذشته، در جامعه کم و بیش محافظهکار سوییس، با استقبال روبهرو شده است، غافلگیرانه بود و رسانههای آنلاین سوییسی، دیشب عکسهای متعددی از سخنگویان انگشت به دهان مانده و حیرتزده این حزب را منتشر کردند.
پوستر حزب مردم سوییس
دیگر از این سختتر نمیشود!
رؤیا، پناهنده سیاسی افغانی است که از ۱۵ سال پیش در زوریخ زندگی میکند، از همسرش جدا شده و خود مسؤولیت بزرگ کردن دو دخترش را برعهده گرفته است.
از ۱۰ سال پیش تا کنون، پس از به پایان رساندن دوره پرستاری در یک مدرسه عالی، او در یک کلینیک روانپزشکی به عنوان پرستار به کار مشغول بوده است.
اما او میگوید با وجود اینکه نزدیک به نیمی از سالیان عمرش را در این کشور سپری کرده است، تا کنون با تقاضایش برای به جریان انداختن فرآیند بررسی شرایط برای اخذ تابعیت موافقت نشده است.
هر فرد خارجی که اقامت دائم سوییس را داشته باشد، باید حداقل ١٢ سال در سوییس زندگی کند تا بتواند تقاضای تابعیت کند.
معمولاً رسیدگی به اینگونه تقاضاها مدت زیادی که گاه سر به دو سال میزند، به طول میانجامد. پس از آن از فرد برای شرکت در جلسه مصاحبه مقدماتی دعوت به عمل میآید.
پس از آنکه مصاحبهکنندگان که معمولاً از کارکنان اداری شورای شهر هستند، تشخیص دادند که وی شایستگی لازم را دارد، تقاضای وی به شورای شهر ارسال میشود.
در این مرحله، وی باید در تاریخ مقرر علاوه بر آزمون کتبی به سؤالات متعدد و حاوی نکات خصوصی پاسخ گوید.
معمولاً در این جلسه اعضایی از اداره مهاجرت، پلیس خارجی و شورای شهر حضور دارند و قبلاً کلیه استعلامات لازم برای تأیید صلاحیت وی، عدم سوء سابقه و ملاحظات امنیتی از مراجع ذیربط اخذ شده است.
در صورتی که در این جلسه، داوطلب اخذ شهروندی، از پس سؤالات و استنطاقها برآید، پرونده وی به شورای شهر ارسال میشود.
در اینجاست که تکلیف شهروندی داوطلب به شیوه دموکراسی مستقیم سوییسی یعنی بالا بردن دست، روشن میشود.
در جلسه شورای شهر، ضمن معرفی داوطلب از وی درخواست میشود تا سخنان کوتاهی درباره اینکه چرا میخواهد سوییسی شود، بیان کند. سپس پیشینه و اطلاعات لازم مربوط به به اعضای شورا ارایه میشود و از وی خواسته میشود تا از سالن خارج شود تا شورا رأیگیری کند.
در برخی از کانتونها، وقتی پاسخ مثبت باشد، از داوطب میخواهند تا به محل اجلاس شورا بازگردد و معمولاً در همانجا کپی تصمیم شورا به وی ارایه میشود تا برای یادگاری نگه دارد.
مراحل بعدی یعنی صدور کارت ملی و پاسپورت سوییسی، بین سه تا شش ماه طول میکشد.
تنها کانتونی که طرح حزب مردم سوییس در زمینه تابعیت با موافقت روبهرو شده، کانتون محافظهکار شویتز است
اما داوطلبی که با پاسخ منفی روبهرو میشود، چارهای ندارد تا با جمعآوری مدارک و مستندات قویتر که نشانگر همرهنگی کاملش با جامعه و فرهنگ سوییس باشد و اغلب با یاری گرفتن از یک وکیل متخصص در امور مهاجرت، بار دیگر از همان دروازه اول وارد شود و تقاضا کند تا بار دیگر پروندهاش مطرح شود.
خارجیانی بودهاند که بیش از پنج بار با تقاضای آنها مخالفت شده است و بیش از ۱۰ سال در انتظار ماندهاند.
البته این همه ماجرا نیست. در روستاها و شهرهای کوچک سوییس به ویژه در بخش آلمانیزبان، وضعیت به مراتب بدتر است و روند رسیدگی به این تقاضا همواره با سختگیریهای بسیاری همراه است.
به علاوه هر فرد برای آنکه بخواهد تقاضای رسیدگی به درخواست تابعیت بدهد، باید حداقل پنج تا ۱۰ سال آخر زندگی ش در سوییس را در کانتون مورد بحث بوده باشد.
گفته میشود سختگیری در مورد غیراروپاییها، اهالی بالکان، ترکیه و بهویژه خاورمیانهایها، از سوی شوراهای محلی بیشتر است. مواردی وجود داشته است که یک شورای محلی تنها به صرف ملیت فرد رأی منفی داده است.
از جمله چند سال پیش شورای ده در یکی از روستاهای محافظهکار در کانتون لوتزرن تصویب کرد که به هیچ خارجی، تابعیت سوییس داده نشود؛ امری که بلافاصله با مخالفت دادگاه فدرال روبهرو شد.
سوییس در حال حاضر در عین دارا بودن یکی از بالاترین میزان خارجیان در کشور، یعنی یک نفر از هر پنج نفر، سختگیرانهترین قوانین در زمینه اعطای تابعیت در اروپا را داراست.
حال، حزب مردم سوییس، در لایحه پیشنهادی خود خواستار آن شده بود که اولاً شیوه سنتی دموکراسی مستقیم سوییسی در رأیگیری مربوط به تابعیت از میان برود و رأیگیری مخفی وضع شود و ثانیاً فردی که با تقاضایش مخالفت شده است، حق اعتراض نداشته باشد.
این ششمین طرحی است که این حزب با محوریت خارجیان و تابعیت در ۱۰ سال اخیر که به قدرت دست یافته، ارایه کرده است که این آخری بر خلاف پنج طرح قبلی با مخالفت روبهرو شد.
برای رؤیا و بسیاری از ۱.۵ میلیون خارجی که در سوییس زندگی میکنند و از حقوق شهروندی و سیاسی محروم ماندهاند، قوانین اعطای تابعیت به اندازه کافی سخت هست و گویا جامعه محافظهکار سوییس نیز دریافته است که: دیگر از این سختتر نمیشود!
پشت صحنه برنامه زنده تلویزیون آلمانی زبان سوییس درباره نتایج رفراندم
سوییسی بودن یا نبودن، مسأله این است!
سوییس به محافظهکاری در اروپا مشهور است. این محافظهکاری البته توجیه اقتصادی هم دارد. ولی در زمینه حقوق شهروندی با وجود اینکه مردم این کشور به شیوه دموکراسی مستقیم و نظام سیاسی کشور، به عنوان یکی از موفقترین الگوهای حکومت در جهان میبالند، در همین حال حقوق ساکنان خارجی خود را نقض میکنند.
خارجیان این کشور، بر خلاف اغلب کشورهای اروپای غربی حق رأی ندارند. در برخی از کانتونها خارجیان دارای اقامت دائم، تنها میتوانند در انتخابات محلی شرکت کنند و در برخی دیگر از مناطق، این خارجیان میتوانند خود نیز کاندیدای انتخابات محلی شوراها شوند.
در سوییس یک نظام سلسله مراتب برای اشتغال نیز وجود دارد که در مرتبه نخست سوییسیها، سپس اتباع اروپایی، بعد از آن اتباع کشورهای غربی و پناهندگان و در درجه آخر اتباع کشورهای دیگر میتوانند به کار گمارده شوند. البته در ظاهر این امر فقط برای مشاغل تخصصی وجود دارد.
سوییسیها از امتیازات بسیاری برای بازنشستگی، دریافت یارانه برای حمل و نقل، تحصیل فرزندان و مسکن و سیستم کمنظیر بهداشتی و البته بسیار گران برخوردار هستند. سوییسی شدن به منزله بهرهمندی از همه این خدمات است که به ویژه در سنین کهنسالی بسیار کاربرد دارند.
با این همه، سوییسی شدن برای خارجیان و دریافت پاسپورت قرمزرنگ معروف سوییس، کار آسانی نیست. حتی کسانی که با یک سوییسی ازدواج می کنند (ازدواجشان دوام مییابد) باید پنج سال اول را به اجبار در کانتون محل اقامت همسر زندگی کنند.
پس از آن میتوانند تقاضای انتقال به کانتون دیگری را بدهند. به تقاضای تابعیت این افراد معمولاً سریعتر رسیدگی شده و پاسخ مثبت بیشتری به شرط تسلط به یکی از زبانهای رسمی سوییس و عدم تحمیل بار مالی به کشور دریافت میکنند.
در سال ۲۰۰۴، حزب مردم سوییس در یک رفراندم موفق شد طرح خود را به تصویب مردم سوییس برساند. بر اساس این طرح، اعطای تابعیت خودکار به نسل دوم مهاجران که در سوییس متولد شدهاند، ملغی شده و حتی این امر شامل نسل سوم نیز میشود.
البته هیچگاه در سوییس به طور خودکار به کسانی که در سوییس متولد میشوند، تابعیت سوییسی اعطا نمیشد و فرزندان آنها نیز سوییسی به حساب نمیآمدند. ولی حزب مردم سوییس برای جلوگیری از طرح حزب سوسیالیست برای ارایه تسهیلات بیشتری برای نسل دوم و سوم ارایه شده بود که با نزدیک به ۶۰ درصد آرای مردم، مدافعان حقوق خارجیان و چپگرایان را مأیوس کرد.
دو سال بعد حزب سوسیالیست سوییس، طرح دیگری را به رفراندم گذاشت که بر اساس آن، متولدان سوییس که در حال حاضر باید برای اعلام تقاضای سوییسی شدن حداقل هفت سال در سوییس به مدرسه رفته باشند، پس از پنج سال بتوانند چنین تقاضایی بکنند و به علاوه فرزندان کلیه کسانی که متولد سوییس بودهاند، به طور خودکار، سوییسی شناخته شوند.
اما این طرح با مخالفت اکثریت مردم سوییس روبهرو شد و بسیاری از خارجیان مقیم این کشور را مأیوس ساخت.
پوستر هجوآمیزی درباره بیرون انداختن بلوخر از شورای حکومتی
در سال ۲۰۰۷، حزب مردم سوییس با شعارهای خارجیستیزانهاش بار دیگر به میدان آمد تا اکثریت کرسیهای پارلمان را از آن خود سازد.
محور تبلیغات این حزب که از سوی بسیاری از نهادهای مدافع حقوق بشر از جمله عفو بینالملل و شورای حقوق بشر سازمان ملل که مقرش در ژنو است، نژادپرستانه خوانده شد، پوستری بود که یک گوسفند سفید را در حال لگد زدن و بیرون انداختن یک گوسفند سیاه از روی نقشه سوییس نشان میداد.
گوسفند سیاه در اصطلاحات عامیانه سوییسی، کسی است که مرتکب خلافکاری میشود و در نتیجه باید وی را از گله (جامعه) بیرون انداخت.
این تبلیغات خشم بسیاری از خارجیان را برانگیخت و راهپیمایی طرفداران حزب مردم سوییس در برن دو هفته مانده به انتخابات، منجر به درگیری و شورش خیابانی بیسابقهای در این کشور با درگیر شدن طرفداران احزاب چپ افراطی و حزب مردم سوییس شد.
برخی از رسانههای سوییسی با متهم کردن حزب مردم سوییس به طرح شعارهای نژادپرستانه، گناه شورش برن را که میلیونها فرانک خسارت بر جای گذارد، به گردن این حزب انداختند.
چند هفته بعد از انتخابات پارلمانی و با وجود پیروزی گوسفندان سفید، کریستف بلوخرعضو جنجالبرانگیز دولت و نایبرییس حزب مردم سوییس از شورای حکومتی بیرون انداخته شد تا این شورا با ترکیب تازه به کار خود ادامه دهد.
پس از آن حزب مردم سوییس به جمعآوری امضا برای درخواست رفراندم پرداخت و با به دست آوردن حد نصاب، سه طرح خود را به رفراندم گذارد: روند رأیگیری برای درخواست تابعیت، خصوصی کردن بیشتر سیستم بهداشتی و محدود کردن دسترسی به اطلاعات دولتی که هر سه با مخالفت قاطع روبهرو شد.
بدیهی است که محور اصلی رفراندم روز یکشنبه موضوع تابعیت سوییسی بود. کریستف بلوخر گفته بود سوییسی بودن تنها به داشتن پاسپورت سوییسی نیست؛ کسانی که تقاضای سوییسی شدن دارند، باید قلباً سوییسی باشند.
اما بسیاری از خارجیان مقیم این کشور میگویند شوراهای محلی در استنطاقهای خود از آنها میخواهند که بیش از سوییسیهای معمولی، سوییسی باشند! آن هم در زمانهای که سوییسیها یا حداقل جوانهای سوییسی در حال کشف فرهنگهای دیگر و تعامل با آنها هستند و بسیاری از این جوانها، از سوییسی بودن چیزی نمیدانند.
حزب مردم سوییس، بار دیگر پوستر اصلی حزب در رفراندم سال ۲۰۰۴ خود را به خیابانها برد و با تبلیغات وسیعی که بیش از ۱.۵ میلیون فرانک هزینه در بر داشت، توجه عابران را جلب کرد.
این پوسترها، دستهای سیاه و قهوهای را نشان میداد که در حال چنگ انداختن و ربودن پاسپورت سوییسی هستند.
با این همه به نظر میرسد که این تبلیغات هراسبرانگیز SVP این بار علیه خودش به کار رفته و تنفر مردم را برانگیخته است.
از ۲۶ کانتون سوییس، تنها کانتون شویتز به این طرح رأی داده است و در بخش فرانسویزبان، میزان رأی مخالف بیش از ۸۰ درصد بوده است.
نزدیک به ۴۵ درصد از سوییسیهای دارای حق رأی در این انتخابات شرکت کردند که از نظر شمار شرکتکنندگان، شبیه همان رفراندمی است که در سال ۲۰۰۴، طرح حزب مردم سوییس را به تصویب رساند.
ابزار خوشحالی وزیر دادگستری تازه سوییس از مخالفت مردم سوییس در رفراندم
همه چیز رو به راه است ...
ساعتی پیش لورن دانشجوی سینما، دانشگاه لوزان روی مسنجر از من پرسید خیالت راحت شد؟ گفتم خیالم راحت بود. در فارسی مثلی هست که می گوید: از این بدتر دیگه نمیشه!
شاید سوییسیهای محافظهکار هم به این تصور که قوانین و ضوابط مکتوب و نانوشته فعلی برای روند اخذ تابعیت خارجیان در سوییسیها، به اندازه کافی سخت هست، به سختتر شدن آن رأی منفی دادهاند.
مطالب مرتبط: جشن پیروزی گوسفندان سفید در سوییس شورش در جزیره ثبات
|