رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفتگو > «در موزه هنرهای معاصر، باید المپیک برگزار شود» | ||
«در موزه هنرهای معاصر، باید المپیک برگزار شود»سمیه مومنینمایشگاهی از حدود ۷۰۰ اثر که از ۷۰ گالری در سراسر کشور گردآوری شده، در موسسه فرهنگی هنری صبا، واقع در خیابان ولیعصر تهران، برگزار شد. موسسه صبا، زیر نظر فرهنگستان هنر، چند سالی است که بهدلیل امکانات مکانی و وسعت فضایی که داشته، بسیاری از نمایشگاه های مهم حوزه هنرهای تجسمی را برگزار کرده است. فعالیتهای صبا در این سالها به شکل گستردهای، نمایشگاههای موزه هنرهای معاصر تهران را تحتالشعاع خود قرار داده است. این درحالی است که حبیبالله صادقی، رییس مستعفی موزه هنرهای معاصر تهران، که حدود دو سال پیش در پی برکناری علیرضا سمیع آذر، این سمت را بهدست آورده بود، با عملکرد ضعیفی که در زمان مدیریتش بر مرکز هنرهای تجسمی و زارت ارشاد و موزه هنرهای معاصر تهران از خود نشان داد، عملاً کناره گیری هنرمندان صاحبنام و درجه اول را از همکاری با موزه باعث شد. بسیاری از اهالی هنرهای تجسمی معتقدند که در شرایط فعلی بهتر است قید همکاری با مراکز هنری دولتی را بزنند و این البته نتیجه انحصارطلبی وزارت ارشاد بر حوزههای مختلف فرهنگ و هنر و فعالیتهای مرکز هنرهای تجسمی است که دو سالی بود ریاست آن را حبیبالله صادقی بر عهده داشت. صادقی را در مراسم افتتاحیه نمایشگاه گالریداران در موسسه صبا دیدم. او متن استعفای خود را اواخر هفته گذشته به وزیر ارشاد تقدیم کرده بود که چند روز پیش پذیرفته شد. تخصیص نیافتن اعتبار به برپایی دوسالانههای تجسمی، پرداخت نشدن حق و حقوق برگزارکنندگان جشنوارههای هنری و در مجموع مشکلات مالی حوزه هنرهای تجسمی از جمله دلایل استعفای صادقی از مدیریت دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد و سرپرستی موزه هنرهای معاصر تهران اعلام شده است. او پیشتر و در زمان برگزاری بینال ونیز در سال گذشته به دلیل نبود امکانات مالی نتوانست هنرمندان ایرانی را بینال ونیز اعزام کند، صادقی در همان زمان اعلام کرد که اگر بودجه لازم برای انجام امور موزه و فعالیتهای مرکز هنرهای تجسمی در اختیار این مراکز قرار نگیرد استعفا خواهد کرد. اگر چه انگار باید زمان زیادی میگذشت تا او تصمیم خود را برای کنارهگیری عملی کند اما حالا با استعفای او و جانشینی محمود شالویی، بسیاری بر این عقیدهاند که با این تغییرات اتفاق خاصی در این عرصه پیش نخواهد آمد. فقط رییسی رفته و کس دیگری جای او را گرفته است. شالویی با حکمی از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیر کلی دفتر هنرهای تجسمی معاونت هنری وزارت ارشاد و جانشینی حبیبالله صادقی منصوب شد. اگر چه در روز افتتاحیه نمایشگاه که با صادقی درباره فعالیتهای موزه هنرهای معاصر تهران گفت و گو کردم، اما او چند روز بعد یعنی در زمان انتشار این گفت و گو از این سمت استعفا کرده است. اگرچه او این روزها ریاست هیچ کدام از این دو مرکز را برعهده ندارد، اما هنوز مدت زمان زیادی از دوره مدیریت او نگذشته است. شاید پاسخهایی که یک رییس در آستانه استعفا به سوالات خبرنگار زمانه داده است بتواند بخشی از نگاه مدیران دولتی بر هنرهای تجسمی کشورمان را نشان دهد. با ذکر این نکته که اگر صادقی خود یک هنرمند نقاش بود، اما رییس فعلی این مرکز و موزه حتی هنرمند هم نبوده است. در سوابق اجرايي شالويي در عرصه فرهنگ و هنر، مواردي از جمله مدير كلي دفتر آموزش و توسعه فعاليتهاي هنري، سرپرستي مركز برنامهريزي و آموزش نيروي انساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسامي، عضويت شوراي برنامهريزي و رياست گروه فرهنگ و هنر دانشگاه جامع علمي كاردي، دبير شوراهاي راهبردي و نظارت بر هنرستانهاي هنرهاي زيباي و آموزشگاههاي آزاد هنري كشور، عضويت شوراي عالي آموزش و پرورش (كميسيون اساسنامهها و مقررات تحصيلي) و نماينده و رابط معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با نمايندگي سازمان يونسكو در تهران ديده ميشود. شالويي، داراي مدرك فوقليسانس اديان تطبيقي است و در حال حاضر مراحل پاياني دوره دكترا را در رشته عرفان اسلامي ميگذراند. گفت و گو با حبیبالله صادقی، مدیر کل مستعفی دفتر هنرهای تجسمی معاونت هنری وزارت ارشاد را بخوانید.
نمایشگاه گالریداران که در مرکز فرهنگی و هنری صبا برگزار شد، در ادامه فعالیت های فرهنگستان هنر در زمینه هنرهای تجسمی بود. نقش موزه هنرهای معاصر تهران در این نمایشگاه چه بوده است؟ مجموعه تلاشهایی که ظرف چند سال گذشته، در پهنه هنرهای تجسمی کشور انجام میشود، به ویژه در چهار سال گذشته، به مدد همکای وزارت فرهنگ و ارشاد و فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی بوده است. ما توانستیم در این پهنه علمی با همکاری این دو بخش دولتی به دنبال احیای هنرهای تجسمی کشورمان باشیم. در این همکاری و تعامل، فرهنگستان هنر به عنوان یک مرکز علمی و پژوهشی و وزارت ارشاد به عنوان یک مرکز علمی و اجرایی آمدهاند که به هنرمندان این بخش از جامعه مدد برسانند تا بتوانند خودشان را در عرصه ملی و جهانی مطرح کنند. به هرحال برگزاری این نمایشگاه، تدارکی برای برگزاری اکسپوی بزرگی است که درصد انجامش هستیم. این یک تمرین جدی برای این است که بتوانیم در عرصه بینالمللی هم آثار هنریمان را با قیمتهای بالا به فروش برسانیم و بتوانیم از دولت و مجلس محترم ردیفهای بودجهای را برای کمک به هنرمندان بگیریم. با تایید اینکه همکاری این دو چنین نمایشگاهی را بهراه انداخته، اما به نظر میرسد که صبا و در راس آن فرهنگستان هنر، معمولاً فعالیت بهتر و بیشتری را در این زمینهها انجام میدهند؟ ببینید، موزه هنرهای معاصر تهران نقش همراه و کارشناس را بر عهده داشته است. ما خودمان را از مرکز صبا و مجموعه فرهنگستان جدا نمیدانیم. این نمایشگاه هم مقدمهای است برای فعالیتهای گستردهای که قصد داریم با همکاری هم در حوزه اقتصاد هنرهای تجسمی داشته باشیم. اگر ضریب این اتحاد معانی را بخواهید داشته باشید متوجه این مساله خواهید شد. این نمایشگاه یک مقدمه است، برای اینکه قیمت آثار معرفی شود و برای اکسپوی اصلیمان بتواینم بهتر آثار را بفروشیم. برای اینکه بتوانیم از هنرمندان بیشتری دعوت کنیم و در واقع مخاطبشناسی کنیم. ما در وزارت ارشاد این همکاری ها را داریم. ما قصد داریم که بتوانیم برای اتفاق بینالمللی و مشتریانی که در سطح خاورمیانه و اروپا وجود دارند هم، برنامهریزیهایی داشته باشیم و از آنها هم دعوت به عمل بیاوریم. ببینید، همانطور که گفتم موسسه صبا و فرهنگستان هنر چند سالی است که جای موزه را در برگزاری نمایشگاه های سطح بالا و با کیفیت گرفتهاند. بحث این است که موجودیت موزه و نام موزه اینطور اقتضا میکند که در راس همه فعالیتهایی باشد که در حوزه هنرهای معاصر کشورمان اتفاق میافتد. اما عملاً اینطور نیست. موزه چند سالی است که کمتر به این کار اقدام میکند و دیگر نمایشگاههای با کیفیت برگزار نمیکند. این مساله مال دو سال اخیر است. از اسم موزه هنرهای معاصر بر میآید که فعالیتهایش با دیگر گالریهای کوچک و بزرگ کشور متفاوت و از آنها پیشروتر باشد. اگر موزه تاکنون بینالها را یا نمایشگاههایی در سطح نه چندان بالا برگزار کرده است، شاید بتوان گفت شان موزه بالاتر و جامع تراز این است. ما الان سعیمان این است و این بوده که تقریباً اکثر بینالهایمان را به خاطر چشمانداز، فضا و وسعتی که صبا دارد، اینجا برگزار کنیم. ما با دقت بیشتر بر فعالیتهای موزه، آن را به عنوان آخرین مرکز یا سنجیده ترین تریبون در نظر خواهیم داشت، قرار نیست هر نمایشگاهی را که هر نگارخانه ای هم می تواند برگزار کند در موزه برگزار کنیم. موزه شانیت و اهمیت دارد. مثلاً شاید از میان تعداد آثاری که الان در این نمایشگاه هست، تنها ۲۰ تا ۵۰ اثر قابلیت این را دارد که بر دیوارهای موزه آویخته شوند. تفاوت صبا و موزه مثل مسابقات ملی و المپیک میماند، در موزه باید مسابقات المپیک برگزار شود. یعنی بهترینها باید در موزه به نمایش درآیند. خودتان هم روی این مساله تاکید دارید، اما در سالهای اخیر چنین چیزی در موزه احساس نمیشده، یعنی اغلب مسابقات ملی و حتی در سطح استانی در موزه برگزار میشده است... ببیند خانم، اگر نمیشده از بیرون که نمیتوان گفت میشده یا نه... من به عنوان یک بازدید کننده این احساس را داشتهام. اتفاقاً برای من که از بیرون نگاه میکنم، باید این فضای المپیک بودن نمایشگاههای موزه احساس شود که نمیشده... شما دو سال گذشته را نگاه کنید. ما نمایشگاههای خوبی هم در موزه داشتهایم، یک بخشی از بینالها در موزه و بخشی را در صبا داشتهایم، یا مثلاً نمایشگاههای تخصصیتر مثل جلوههای هنر معاصر یا نمایشگاه چشم درون. این اقدامات را انجام میدهیم امیدواریم با گرفتن ردیفهای بیشتر بودجه بتوانیم جایگاه اصلی موزه هنرهای معاصر را تعریف کنیم و بتوانیم نمایشگاه های بهتر و بزرگ تری را برگزار کنیم. گفتید برنامه هایی دارید که موزه هنرهای معاصر تهران را از این حالت خارج کنید. این برنامهها آماده هستند یا اینکه قصد دارید برنامهای داشته باشید؟ یعنی تازه میخواهد برنامهریزی انجام شود؟ همه این کارها به این احتیاج دارد که مثلاً گنجینه موزه را بررسی کنیم، ما در دو دهه گذشته، از هنرمندان ایرانی کارهایی را خریداری کردهایم؛ اما از هنرمندان جهانی کاری خریداری نکردهایم. همین باعث شده بود که یک سری از نگارخانهدارها فکر کنند هنر معاصر ما به بن بست رسیده است. اما برنامهای داریم که از هنرمندان خارجی آثاری را بخریم، گنجینه موزه را افزایش بدهیم و غنیتر کنیم. طرح توسعه ساختمان موزه هنرهای معاصر و همینطور خریداری کردن آثاری از هنرمندان داخلی را در برنامههایمان داریم. فضای فعلی موزه و امکاناتش برای سال ۵۵ بود. امروز تعداد هنرمندان ما بسیار افزایش پیدا کرده و ما باید در یک اقدام اساسی امکانات فضا و مکانیمان را هم به همان اندازه برسانیم. برای این «باید»، آیا برنامهای هم وجوددارد؟ ما نیازهایمان را به مجلس و وزارت ارشاد اعلام کردهایم؛ منتظریم بودجهای در اختیار ما بگذارند تا بتوانیم با بودجههای عمرانی و فرهنگیمان، فضاهای لازم را آماده کنیم. همه این دلایل متصل به هم و در کنار هم هستند. یعنی همهشان در هم تنیده شدهاند. امیدواریم هنرمندان ما همانطور فداکارانه و جدی تلاشهایشان را ادامه بدهند و امیدواریم مسوولان فرهنگی هم از جامعه هنری حمایت کنند. به عنوان آخرین سوال، درمورد موزه آقای ژازه تباتبایی آیا اقدامی انجام شده است؟ پیش از آنکه آقای ژازه تباتبایی به رحمت خدا بروند در روزهای پایانی عمرشان، با ایشان صحبت کردیم و اگر خاطرتان باشد در یک اقدام همراه، صبا و وزارت ارشاد از گنجینه ایشان مراقبت کردیم. امیدوارم خانوادهشان همراهی کنند، با شهردار محترم پایتخت و مراکز فرهنگی هم مذاکراتی داشتهایم برای این کار. ایشان تعداد زیادی آثاردارند به طوری که موزهای احتیاج دارد به اندازه صبا. امیدوارم بتوانیم طرح موزههای کوچک را که در ارشاد و شهرداری به دنبالش بودیم، به نتیجه برسانیم تا بتوانیم مثلاً نگارخانه حسن اسماعیل زاده، نگارخانه مارکو گریگوریان و ژازه تباتبایی و هنرمندانی را که چهره در نقاب خاک کشیدهاند، داشته باشیم. قصدمان این است که موزههای کوچک را دایر کنیم. مثلاً در اروپا ۱۰-۱۵ موزه کوچک از کارهای پیکاسو وجود دارد، ما هم باید بتوانم یک چنین کاری را انجام دهیم. فقط در یک جا متمرکز نباشد. با توجهی که دولت امسال به فرهنگ و هنر داشته و نگاه جدی تری که به این حوزه شده است امیدوارم بتوانیم ردیفهای بیشتری از بودجه را بگیریم که نگارخانههای مختلف داشته باشیم؛ یا فضاهایی را فراهم کنیم که موزه های تخصصی را راه بیندازیم. |
نظرهای خوانندگان
تیتر مطلب غیرحرفه ایست.
-- شهرزاد، تهران ، May 3, 2008 در ساعت 02:55 PMزمانه پادشاهان حامي هنر سرآمده و دولتمردان اگر لطف كرده و فضا را براي حركت جريان هنري باز بگذارند نيازي به حمايت هاي مالي و غيره نخواهد بود، ما را به خير تو اميدي نيست شر مرسان
-- بابك نظري ، May 5, 2008 در ساعت 02:55 PMاز طرفي هم مبارزه منفي و شركت نكردن ها نيز بهترين امتياز را به بيهنران هنرمند نما ميدهد تا آشغالهاي خود را به جاي هنر روز و متعهد ايران و ايراني به خورد همگان دهند و براي خود جامهاي آبرومند ببافند
اين دسته از دوستان كه متاسفانه جمعيت زيادي را نيز شامل ميشوند كه تا پايان نا معلوم وضع موجود تصميم به اعتصاب هنري دارند آيا به آنچه كه در بالا آمد انديشيده اند و اصولا فكر كرده اند كه كدام هنرمند مطرحي در دوره معاصر با حمايت فلان دولت يا انجمن صنفي هنرمند شده؟ تنها نتيجه اين رفتار مهجور شدن هرچه بيشتر هنرمند تجسمي و هنر اوست در هر حرفه اي اقتصاد حرف اول و آخر است اگر جامعه هنري ما بتواند مديريت اقتصادي خود را تعريف و مشخص كند و به اين وسيله جذب سرمايه كند ، خواهد توانست هنر خود را به مردم معرفي كند ، سليقه و شعور جمعي را ارتقاء دهد و هنر خود را به جايگاه واقعي خود برساند.
اين است كه هيچ مديردولتي، آقاي صادقي كه از قضا نقاش هم هست ويا جانشين ايشان كه هيچ سابقه تخصصي و فردي در كارنامه اش نيست و فرمان ارشاد درحوزه تجسمي است نمي تواند جلوي حركت يك هنرمند را بگيرد و يا او را به جلو براند.
عالی بود. نمی دانم چه کسی این نامه را می خواند و جواب می دهد. ولی یک سوال از شما دارم و از شما راهنمایی می خواهم.
-- samira ، Aug 30, 2008 در ساعت 02:55 PMلیسانس گرافیک دارم و دوست دارم بیشتر از اینها در کارم موفق بشوم ولی سبک و اجرا و طرح ها(بازاری بودن) جذابیت خاص خودش و اصول و مبانی گرافیک را ندارد.
چه کار کنم. ممنونم از راهنمایی شما.