رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ فروردین ۱۳۸۷
گفت و گو با دکتر پدرام سلطانی، عضو اتاق بازرگانی تهران:

«ثروت زیر زمین را باید به ثروت روی زمین تبدیل کرد»

مریم محمدی

طرح‌های جدید اقتصادی دولت بر بستر مشکلات اقتصادی فعلی، بحث اقتصاد را در ایران داغ کرده است. انتشار گزارش اقتصادی اتاق بازرگانی تهران به این بحث‌ها امروز افزوده است. در این مورد با دکتر پدرام سلطانی، عضو اتاق بازرگانی تهران گفت و گو کردم.

Download it Here!

آقای سلطانی، این گزارش اتاق بازرگانی آیا یک پژوهش است از سیاست‌های کلان اقتصادی دولت، یا بر پایه‌ی برآورد رویدادهای مشخص اقتصادی کشور در یک سال گذشته تهیه شده است؟

این گزارش در واقع یک جمع‌بندی از بازخوردهایی است که اتاق بازرگانی در طی این مدت در رابطه با پدیده‌ی تورم در محیط کسب و کار کشور، صنعت و تجارت گرفته است و توسط کارشناسان خود اتاق و اعضای هیأت نمایندگان طی جلساتی جمع‌بندی شده است.

در واقع در مقابل دیدگاه آدکامیکی که در خصوص علل و عوامل تورم در سال گذشته وجود داشته، این یک جمع‌بندی یا یک دیدگاه پراگماتیک یا یک دیدگاه عملی است از واقعیت‌هایی که در طی این مدت در کشور به وقوع پیوسته و بعضی از این مسایل طبیعتاً بخش‌هایی ناشی از سیاست‌گزاری بوده و بعضی از این مسایل تبعات آن‌ها بوده است.

نهایتاً راهکارهایی است که می‌شود با استفاده از آن‌ها از تشدید وضعیت موجود جلوگیری کرد.

آقای سلطانی، در این گزارش به تورم به عنوان یک مشکل عینی اقتصاد کشور خیلی توجه شده است. آیا شما نقش افزایش درآمد نفت را هم در این تورم بارز می‌بینید؟

تورم یک معلول است؛ علت نیست. تعدادی از تبادلات یا واقعیت‌های اقتصادی مجموعاً در هر زمانی می‌توانند دست به دست هم بدهند و فضای اقتصاد را فضای تورمی بکنند.

خب، طبیعتاً یکی از مهم‌ترین عوامل تورم در شرایط موجود این است که درآمد حاصل از افزایش قیمت نفت‌، بدون این‌که توان جذب این سرمایه‌گذاری یا این میزان خرج‌‌کرد وجود داشته باشد، تبدیل به ریال شده و در چرخش نقدینگی کشور وارد شده است.

آقای سلطانی، سؤالی که این‌جا پیش می‌آید این است که این افزایش درآمد نفت را هر گاه که اتفاق افتاده‌، علاوه بر ایران، سایر تولیدکنندگان اوپک، به خصوص کشورهای عربی هم داشته‌اند. چه طور است که در کشور آن‌ها این بحث پیش نیامده و برخی موفق شده‌اند علاوه بر توسعه‌ی اقتصادی، سطح رفاه عمومی را هم بالا بیاورند؟

ما متأسفانه علی‌رغم این‌که این تجارب در گذشته بوده، هنوز نتوانسته‌ایم از آن تجارب درس بگیریم. در صورتی‌که کشورهای دیگر، به خصوص کشورهای عربی، به خوبی توانستند از این فرصت استفاده کنند.

یعنی به جای واردکردن درآمدهای نفتی به صورت مستقیم در اقتصادشان و بیش از آن میزانی که اقتصادشان قدرت جذب این نقدینگی را داشته باشد، مبادرت به سرمایه‌گذاری در شرکت‌های چندملیتی کردند و در بانک‌ها و صندوق‌های بین‌المللی سرمایه‌گذاری کردند و برای آینده و نسل‌های آینده‌شان ذخیره‌سازی کردند.

با توجه به تجربه‌ی کشورهای دیگر، شما در مورد ایران کدام روش را صلاح می‌دانید؟ سرمایه‌گذاری در شرکت‌های چندملیتی، سپردن به بانک‌های بین‌المللی یا راهکارهای دیگری که از افزایش نقدینگی و تورم حاصل از افزایش درآمد نفت جلوگیری کند؟

طبیعتاً در طی این مدت و به طور کلی بحث راجع به این‌که درآمد ناشی از نفت را چه باید کرد، در همه کشورها و محافل اقتصادی مطرح است. در یک جمله می‌شود گفت که بهترین خرج‌کرد پول نفت این است که ثروت زیر زمین را باید به ثروت روی زمین تبدیل کرد. یعنی نفت سرمایه‌‌ و ثروتی‌ است که ما استخراج می‌کنیم و نباید خرجش بکنیم. حالا خرج کردن از این جهت که سرمایه نباید اصولاً از بین برود، یک دیدگاه ملی و دیدگاه آینده‌نگرانه است.

ولی از جهت‌های دیگری هم طبیعتاً تبعات خرج‌ کردن ثروتی که حاصل فعل و انفعالات اقتصادی در کشور نیست، همیشه به همین گونه خواهد بود.


دکتر پدرام سلطانی، عضو اتاق بازرگانی تهران

من در گفت و گویی که با آقای صفایی فراهانی داشتم، از او از نقش اتاق بازرگانی پرسیدم که چه قدر به بخش خصوصی کمک می‌شود. او گفت که در شرایط ایران‌، ما نقش چندانی نداریم و اتاق بازرگانی نقشی را که باید در حمایت از بخش خصوصی داشته باشد‌، ندارد. می‌خواستم نظر شما را در این مورد بدانم.

ببینید، تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات اتاق، ضمانت اجرایی ندارد. یعنی اتاق، اصلاً قدرت اجرایی ندارد. یک تشکل غیردولتی یا اصطلاحاً یک NGO است؛ منتها در سطح ملی و در سطح کلان. ولی فرقی با بقیه‌ی تشکل‌های غیردولتی نمی‌کند.

اگر در ساز و کار اجرای کشور، بها دادن به نظرات و خواسته‌های تشکل‌های غیردولتی تعریف نشود، طبیعی‌ست که اتاق بازرگانی هم که از همین نوع و سنخ است، نمی‌تواند نقش مؤثری در صحنه‌ی اقتصاد و تجارت و صنعت کشور ایفا کند.

آیا دولت، حالا هر یک از دولت‌هایی که آمدند و رفتند، موقع تنظیم بودجه و برنامه‌ریزی کلان، به اتاق بازرگانی مراجعه کرده‌اند؟

من به خاطر ندارم که برای کسب نظر و اعمال آن‌ها، درباره‌ی بودجه و این نوع تصمیم‌گیری‌ها انجام شده باشد.

آقای سلطانی، تأثیر سیاست‌گذاری‌های کلان در امر اقتصاد را نمی‌شود انکار کرد. وجود آقایانی نظیر عسکراولادی یا آقایانی از حزب مؤتلفه که همواره در اتاق مسئولیت داشته‌اند، چرا نمی‌تواند سیاست‌گزاری‌های دولت سهیم و دخیل باشد؟

ببینید؛ اتاق بازرگانی به طور کلی از فضای سیاسی فاصله دارد. یعنی این‌که فرد چه دیدگاهی دارد، برای خودش محترم است و در فضای بحث کارشناسی اصلاً جایی ندارد. این است که آقایانی که شما اسم بردید، هر ارتباطی با هر گروه سیاسی داشته باشند، آن مسأله‌ی شخصی خودشان است.

ولی نظراتی که عموماً داده می‌شود، نظرات اقتصادی است و من در فضای اتاق می‌بینم که اصولاً بسیار هم به هم نزدیک است. یعنی واقعیت‌های حرفه‌ی اقتصاد در کشور خیلی با هم متناقض نیستند. کسی که دستی در صنعت و تجارت داشته باشد، طبیعتاً می‌تواند در این خصوص اعلام نظر کند و نظرات هم به نظر من به هم نزدیک‌اند.

از جمله مسایلی که به عنوان یکی از مشکلات در برنامه‌ریزی اقتصادی ایران عنوان می‌شود، مسأله‌ی وابستگی ایران به دلار است و از جانب دیگر تحریم‌های اقتصادی مختلفی که وجود دارد. مثلاً بعضی‌ پیشنهاد می‌کنند که تعاملات ارزی از زیر سلطه‌ی دلار خارج و از ارزهای دیگری استفاده شود.

تحریم‌های اقتصادی که طبیعتاً بخش خصوصی را در سطح کشور تحت‌الشعاع خودش قرار داده است. این غیر قابل انکار است. بله، این قضیه درست است.

ولی این که حالا تعاملات ارزی کشور به دلار باشد یا به یورو باشد، این از منظرهای مختلف قابل بحث و بررسی است. نمی‌شود یک رأی واحد صادر کرد که دلار خوب است یا یورو خوب است. به طور کلی یک قاعده‌ کلی که وجود دارد: استفاده از ارزهای مختلف، همیشه در فضای معاملات بین‌المللی بهتر است از معامله با یک ارز؛ و آسیب‌های اقتصادی را کمتر می‌کند.

آقای سلطانی، به عنوان عضو اتاق بازرگانی با توجه به این‌که بودجه‌ی سال آینده هم بسته شده‌، با انتشار این گزارش چه قدر امیدوار هستید که دولت به رهنمودهای اتاق توجه بکند؟

به نظر من انتشار این گزارش، در محافل اقتصادی و به طور کلی در فضای موجود کشور انعکاس خوبی داشته است. این‌که چه قدر دولت‌مردان به این گزارش توجه بکنند، قابل پیش‌بینی نیست؛ با توجه به این‌که سابقه‌ی گذشته می‌گوید که اصولاً خیلی به نظرات بخش خصوصی اعتنا نشده است. ولی ما امیدواریم این دفعه یا در سال جدید به گونه‌ دیگری باشد.

اگر دولت بخواهد توجه کند، آیا این راهکارهای اتاق بازرگانی در شرایط فعلی از نظر شما عملی است؟

بخشی از این‌ها من فکر می‌کنم اصولاً غیر قابل انجام است. با توجه به این‌که بودجه‌ی سال ۸۷ به طور کلی باز هم یک بودجه‌ی انبساطی است و نسبت به بودجه‌ی سال ۸۶، به خصوص در بخش هزینه‌های جاری، رشد بیشتری دارد.

ولی این‌که نقدینگی به سمت فعالیت‌های مولد هدایت بشود، اگر دولت از سیاست‌های خرد کردن منابع و از پرداخت تسهیلات خاص و یارانه به بانک‌ها دست بردارد، طبیعتاً این‌ها می‌تواند تا حدی مؤثر باشد.

Share/Save/Bookmark