رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ۸۶ > فقهای شورای نگهبان در نماز به جنتی اقتدا نمیکنند! | ||
فقهای شورای نگهبان در نماز به جنتی اقتدا نمیکنند!رضا شوقیوبلاگ خوانی به خصوص از نوع سیاسیاش علاوه بر آن که دانش سیاسی انسان را میافزاید، اطلاعاتی را نیز در اختیار او قرار میدهد که در جاهای دیگر به راحتی نمیتوان آن را پیدا کرد. در ادامه به هر دو نوع این دانستنیهای وبلاگی اشاره خواهد شد. عباس عبدی در وبلاگش "آینده"در یادداشتی با عنوان "منطق تأیید صلاحیت" به نوع برخورد جدید شورای نگهبان با برخی از افرادی که تحصن در مجلس ششم را انکار کردهاند مینویسد: شرکت در تحصن، امری کاملاً آشکار و صدها نفر شاهد آن بودهاند، فیلم و عکس و گزارش آن به وفور نزد مقامات وجود دارد، از سوی دیگر شورای نگهبان گروههای متعدد را برای رسیدگی به سابقه و لاحقه نامزدها حتی به محلهای سکونت آنها ارسال کرده است، چگونه نتوانسته است در مورد حضور در تحصن رأساً به یقین برسد اما در موارد دیگری که قضاوت یکجانبه در هر نوع تحقیق ضعیف دیگر قطعاً فاقد اعتبار لازم خواهد بود، به یقین رسیده و فرد را رد صلاحیت میکند؟" عبدی منطق حاکم بر این رفتار شورای نگهبان را این طور تحلیل میکند: یا اینکه تحقیق کامل بود و حضور در تحصن برای شورا احراز شده اما همین که فرد به صورت کتبی چنین حضوری را تکذیب کرد، آن را به منزله عدول از مواضع قبلی تلقی کردهاند و آن را پذیرفتهاند. اگر این است، پس چرا در مورد بقیه امور دیگر اعمال این شیوه را نمیپذیرند؟ اما در هر حال مسأله کلیدی این است که اگر تأیید صلاحیت منوط به عدول از موضعگیری قبلی نامزد است، چرا ادعای دروغ را از او پذیرفتهاند، و خواهان اظهار رسمی پشیمانی از گذشته نشدهاند؟ دلیل این امر واضح است. در وضعیت موجود، خلافِ واقعگویی هزینهای و قبحی ندارد، و حتی نشانهای از سلامت رفتاری برای ایفای وظیفه است. به همین دلیل است که اصراری بر اخذ اظهار پشیمانی از فرد ندارند، بلکه همان که دروغ بگوید و حضور مسلم خود را در تحصن تکذیب کند، برای تأیید صلاحیت آنان کفایت میکند. اگر حالت دیگری برای تحلیل این رفتار در رد و تائید صلاحیتها وجود دارد، لطفاً اعلان کنند. این واقعیت جامعه ماست، جامعهای که قرار است اسلامی باشد، ولی ارتکاب گناه کبیره در آن، راهی است برای اخذ مجوز حضور در برنامهای که حق فرد است." علی زادسر، نماینده جیرفت و عنبرآباد در مجلس شوری اسلامی در وبلاگشانتخابات را مانند میدان مسابقهای برای موجسواری جناحها و گروهها دانسته و میگوید: او انتخابات در کشور را دارای دو عیب اساسی دانسته و به عنوان عیب اول میگوید: "به رغم اینکه مردم ما مردمی سیاستمدار و انتخاباتچی بوده و بر اوضاع انتخاباتی مسلط هستند اما باز هم دچار امواج سیاسی انتخاباتی، در زمان انتخابات میشوند. در هر انتخاباتی اعم از ریاست جمهوری، مجلس یا شوراها، عدهای از اعتقادات، صداقت و اعتماد مردم استفاده تبلیغاتی و انتخاباتی کرده و پس از موج آفرینیهای از پیش طراحی شده و با فضاسازی های متناسب با شرایط، از مردم رای میگیرند. عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس ادامه میدهد: "این افراد با خلق موجهایی همسو با سلایق مردم و در راستای مطالبات مردمی برای رسیدن به اهداف خود سناریوهای متعددی را نوشته و اجرا میکنند. مردم ایران، مردمی عاطفی و مظلوم نوازند و هر کسی که در انتخابات مظلوم واقع شود مورد حمایت و توجه قرار میدهند. در حالیکه علاوه بر گزینه مذکور، صلاحیت فرد و اینکه آیا این افراد در حد و اندازه این موقعیت هستند یا خیر نیز باید مورد توجه باشد." زادسر نقیصه دوم انتخابات را مرتبط با نامزدهای انتخاباتی دانسته و تاکید میکند: نماینده مردم جیرفت و عنبرآباد در وبسایتش آورده است: "با کمال تاسف و تاثر باید بگویم جناحهایی که تاکنون در راس کارها قرار گرفتهاند، موجسواران خوبی بودهاند که از ضعف رقیب در افکار عمومی، موج ساخته و با معرفی خود به عنوان ناجی مردم، به جذب آرا پرداختهاند. زادسر ادامه داد: "من به گروه یا جناح خاصی کار ندارم اما به این نتیجه رسیدهام که دعواهای حزبی و گروهی، دعوا سر قدرت است به قولی دعوا سر لحاف ملاست نه دعوا سر مصلحت کشور و منافع مردم." این عضو اصولگرای مجلس در مورد روی آوردن مردم به اصلاحطلبان مینویسد: وی با اشاره به فعالیت اصولگرایان و اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس هشتم میگوید: "هر دو گروه به شدت در حال تلاش هستند تا از عملکرد خود دفاع کنند. در این بین گرانیهای افسارگسیخته اخیر و سهمیه بندی بنزین، اصولگرایان را با چالش عمیق و جدی مواجه کرده است." زادسر با تاکید بر استفاده از چالشهای پیش روی اصولگرایان، توسط اصلاحطلبان برای کسب منافع بیشتر خود و احراز جایگاه در بین مردم میگوید: "باید به اصلاحطلبان گفت که این چالشها (گرانی، تورم و ...) در زمان شما هم بود و شما هم نتوانستید این مشکلات را حل کنید. پس پسندیده نیست از آنها علیه اصولگرایان استفاده کنید. کسانی که ادعای ناجی بودن دارند (اصلاحطلبان) و خود را ناجی اقتصاد، مسکن و اشتغال میدانند تنها شعارها و وعده های انتخاباتی را مطرح میکنند که رای بیاورند و مردم هم که با این کارها آشنا هستند دیگر این ادعاها را باور نمیکنند زیرا به قول معروف آزموده را آزمودن خطاست." سید شهابالدین طباطبایی، رییس شاخه جوانان جبهه مشارکت، مسوول کمیته سازمانهای غیردولتی ستاد انتخاباتی دکتر معین در انتخابات ریاستجمهوری وعضو انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در وبلاگش "دلنوشت" در مطلبی با عنوان "لطفاً اصلاحطلب بمانید" به مشکلاتی که بر سر راه اصلاحطلبانی که به مجلس راه یابند ایجاد خواهد شد، اشاره کرده و از آنها میخواهد که در آن هنگام هم اصلاحطلب باقی بمانند: "نوشتن از انتخابات، آن هم انتخاباتی با این کیفیت که از هر نظر استثنایی است و مانند دولت برگزارکنندهاش یک پدیده، واقعاً کار آسانی نیست. و دشوارتر هم میشود وقتی که قرار گذاشتهایم برخلاف گفتههای قبلیمان که فقط در انتخاباتی آزاد و عادلانه و رقابتی شرکت میکنیم در این انتخابات که بنا به تشخیص و اعلام مکررمان فاقد شرایط لازم است، شرکت کنیم. حساب کنید میخواهیم در چنین انتخاباتی شرکت کنیم، پرشور و نشاطاش هم بکنیم، مردم را هم دعوت کنیم به انتخاباتی که با معیارهای قبلیمان رقابتی و آزاد و عادلانه بودنش هم احراز نشده اما چون در بعضی حوزهها، بعضی کاندیداهایمان با بعضی شروط احراز صلاحیت شدهاند فعال و سرحال و قبراق شرکت میکنیم. اسماش را هم گذاشتهایم «حضور معترضانه» و رسممان هم این شده که از حضور معترضانه دفاع کنیم و برایش تبلیغ. و ما چون هنوز جوانیم و کمتجربه، معنای دقیق این حضور معترضانه را درک نکردهایم. بعضیهایمان فکر میکنند باید به حضور خودمان معترض باشیم، بعضیها میگویند باید در حالی که حضور داریم اعتراض کنیم، بعضی دیگر هم اینطور فهمیدهاند که باید در جاهایی که اعتراض داریم حاضر شویم و... به هرحال اما جوانیم و پرشور و نشاط و باید فعال و پرشور و پرانگیزه حاضر باشیم و البته اجازه داریم که اعتراض هم بکنیم. حالا که راهی نداریم، و «حضور معترضانه» را از میان گزینههای محدود شده به همین گزینه برگزیدهایم و چارهیی نداریم جز آنکه به روش پیشنهادی بزرگترهای اصلاحات تمکین کنیم و اطمینان، لااقل شاید بشود از میان این همه اجبار دست به انتخاب زد، از روش ترکیبی حضور اعتراضی، اعتراضاش را ما بر عهده بگیریم و حضورش را بزرگترها، و البته به لطف نگاه تیزبین هیات های اجرایی و نظارت، کاندیداهای جوان فرصتی هم برای حضور نیافتهاند تا بتوان به شیوهیی دیگر انتخاب کرد. این انتخاب ما هم کم از انتخابات پیش رو ندارد. تازه شبیه تقسیم کارهای قبلیمان وقتی که مثلاً دستی در قدرت داشتیم هم میشود، بزرگترها در قدرت حاضر بودند و جوانترها اعتراض ها را میشنیدند، دانشجوها سهمشان اعتراض و بعد تهدید و اخراج و ضرب و شتم بود و بزرگترها روی صندلیهای قرمز و سبز حضور داشتند. معتقدم اعتراض کردن سهم جوانان باشد، حداقل آبرو و اعتبارش در این شرایط بیشتر است، هرچند که چند برابر این اعتبار و آبرو، هزینه داشته باشد. حالا که تقسیم کار کردیم، میماند یک قول و قرار آخر با کاندیداهایی که احتمال دارد وارد مجلس شوند. از همین الان رضایت تام و تمام خود را باز هم از سر ناچاری اعلام میکنیم که اگر برای تصویب اعتبارنامه هایتان توسط اکثریت قاطع از پیش تعیین شده مجلس هشتم، گرفتاری و مشکلی به وجود آمد، هرگونه ارتباط با معترضین را به کلی انکار و تکذیب و از رفتار معترضانه ما انتقاد و اعلام برائت کنید، اما فقط یادتان نرود که برای چه و چرا این همه خفت و خواری کشیدیم. لطفاً در حدی که برایتان امکان دارد اصلاحطلب بمانید. از هرچه که برایمان مهم بود و گذشتیم، مهم نیست؛ آبرو و اعتبارمان که خدشهدار شد اهمیتی ندارد، غرور و حیثیتمان را که به بازی گرفته شد فعلاً فراموش میکنیم، اما فقط لطفاً اصلاحطلب بمانید. باور کنید دیگر نخواهیم پذیرفت که شرایط ایجاب میکند سکوت کنید یا دوباره با کلمات و عبارات متناقض استراتژیهای عافیتطلبانه تان را به رخمان بکشید. تا اینجا هم که با شما آمدهایم برایمان سخت بود. لطفاً اصلاحطلب بمانید." علی شکوری راد، از اعضای موسس جبهه مشارکت و نامزد ردصلاحیت شده مجلس هشتم در وبلاگش "گلجه" در مورد منطق ناسازگار حاکم بر کلیت روند رد یا تایید صلاحیتها در شورای نگهبان، در پست کوتاهی با نام "دو مقدمه و یک سوال در مورد آقای جنتی" مینویسد: "یک. در انتخابات هفتم ریاست جمهوری، مرحوم زوارهای کاندیدا بود و صلاحیتش تایید شده بود. اما پس از پایان دورهی عضویتش در شورای نگهبان، وقتی برای انتخابات نهم ریاست جمهوری نامزد شد، صلاحیتش توسط همان شورای نگهبان رد شد. دو. در نماز خانه شورای نگهبان ظهرها نماز جما عت بر پا میشود. آقای جنتی جلو میایستد و کارکنان شورا پشت سر او نماز میخوانند. آقایان فقها نمازشان را فرادا اقامه میکنند. علی اکرمی در وبلاگ "قوپوز" در گفتاری به اسم "اندر مناسک انتخابات" مینویسد: اما تحلیل خود من اینه که انتخابات مجلس هشتم چندان اهمیتی نداره چون برخلاف اونی که برخیها معتقدند نه فقط ۲۲۰-۲۱۰ تا کرسی که به نظر من هر ۲۹۰ تا کرسی رو از حالا چیدهاند، فقط ۲۱۰ تاش الان معلومه چه کسی را در نظر گرفتند و ۸۰ تاش هنوز اعلام نشده و بعد اعلام میشه اما مطمئناً برای اون کرسی ها هم یک نماینده چه اصلاحطلب و یا اقتدارگرا از همین حالا انتخاب شده. مساله مهم ما این روزها نیست مساله ما سال آینده و ادامه اصلاحاته. یک بازی دو سر باخت که احتمالاً با نتیجه شکست اصلاح طلبان و حذف کروبی در آخرین لحظات تموم میشه و فاتحه اصلاحات تا چندین سال خوانده میشه و دهها فرض بدتر در مورد واکنش دانشجوها و جوانان اصلاحطلب که نمیخوام حتی بهش فکر کنم. یا شیخ مهدی کروبی با افزایش پرداختی ماهانه ۵۰ هزار تومان به ۲۰۰ هزار تومان و یا بیشتر رای میاره که اون وقت هم باز فکر نمیکنم بتونیم جشن پیروزی بگیریم و خوشحال باشیم که ۱۲ سال بعد از دوم خرداد و جامعه مدنی به ۲۰۰ هزار تومانی رسیدهایم." وبلاگ "نون و القلم"در نوشتهای با عنوان "تحریف مفهوم استفاده سیاسی از فضای مجازی" و در اشاره به استفاده غیراخلاقی از اینترنت، در جریان رقابتهای نتخاباتی مینویسد: تمام اینها به اعتقاد من ربطی به خباثت تخریب کننده و تخریب شونده ندارد بلکه بیشتر بازتاب آن عدم رشدی است که هنوز نمیتواند میان رقابت و خصومت تمایزی قایل شود و از همه جالب تر آنکه به اصطلاح «الیتها» یا نخبگان نیز خواسته یا ناخواسته با این جریانها همسو می شوند و این تفسیر اقدام فلان فرد مدعی رسانه است که به جای ارایه راهکار درست رقابت و استفاده از صحیح از ابزار کارآمد رسانه مجازی و اینترنت ،با شعفی شگفتآور، مبلغ و شاید موسس این اقدامات ناشایست میشود." حسن نالوسی در وبلاگ "حجره خورشید" بیانیه شماره ۳ ائتلاف اصلاحطلبان را آورده که بخشی از آن به این شرح است: مرتبط: |