رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ۸۶ > فاطمه حقیقتجو: اول ردصلاحیت شدیم بعد تحصن کردیم | ||
فاطمه حقیقتجو: اول ردصلاحیت شدیم بعد تحصن کردیمسید سراجالدین میردامادی
اخیراً و در آستانه بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی اصولگرایان نزدیک به شورای نگهبان تلاش می کنند اصلاح طلبان شرکت کننده در تحصن نمایندگان مجلس ششم را به عنوان گناهکار جلوه دهند و از ناظرین استصوابی تصمیمگیر در این زمنیه میخواهند نسبت به رد صلاحیت این افراد اقدام نمایند. ابتدا از احمد سلامتیان، تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس پرسیدم آیا در مجالس پس از مشروطیت سابقه تحصن نمایندگان وجود داشته؟ هدف نمایندگان از برپایی آن تحصنها و واکنش حاکمیت نسبت به شرکت کنندگان در آن تحصنها چه بوده است؟
از این گذشته در تاریخ ایران مجلس اهمیتی پیدا کرده از این لحاظ که کلیه کسانی که به دلیلی خارج از صحن پارلمان خودشان را در امنیت نمیبینند، بروند در مجلس بست بنشینند، متحصن بشوند که کلمه تحصن را بیشتر به این میشود اطلاق کرد. ما در تاریخ پارلمانتاریسم ایران، صرف نظر از آنکه خود مشروطیت اصلاً با تحصن اینجا و آنجا شروع شد، بسیار زیاد داشتیم که نمایندگان مختلف حتی غینمایندگان در مجلس متحصن میشدهاند. از نمایندگان شاید مشهورترین آنها مرحوم مدرس باشد که چندین بار رختخوابش و به تعبیر خودش جل و پلاسش را آورد و چندین روز متوالی در داخل مجلس ماند و از بدترین آنها که حتی نماینده مجلس هم نبوده و حتی کودتاچی هم بود، فضلالله زاهدی بود که با اجازه آیتالله کاشانی در هفتههای آخر عمر مجلس هفدهم در داخل مجلس متحصن شد، حال آنکه از همانجا داشت تدارک کودتا علیه دولت قانونی دکتر مصدق را میدید. اما از نقطه نظر خود نمایندگان مجلس ما زیاد سراغ داریم. صرف نظر از اشارهای که کردم تحصن مدرس به دو دوره مربوط میشود. هم در دوره ای که اولتیماتومی را روسیه و انگلیس به ایران دادند و هم اولتیماتومی که در زمان جنگ بینالملل اول به ایران دادند و ایران نپذیرفت و به دنبال آن تشکیل دولت دفاع ملی شد؛ مدرس و عدهای از نمایندگان در مجلس متحصن بودند.در زمان مجلسی که لیاخوف و محمد علی میرزای قاجار به مجلس حمله کردند عدهای از نمایندگان مجلس از چند شب قبل در مجلس مانده بودند. در دوران اخیر هم به ویژه بعد از شهریور بیست، ما به کرّات شاهد تحصن نمایندگان در مجلس بودهایم و آنهم نه به دلیل اینکه امنیتشان حفظ نشده بود، بلکه برای آنکه در مجلس حرف خودشان را بگویند. در زمان ملی شدن صنعت نفت تعداد زیادی از نمایندگان در مجلس متحصن بودند و پشت سر هم میماندند در مجلس تا نوبت نامنویسی برای بحث در مورد قانون ملی کردن صنعت نفت یگیرند. در دوران پهلویها، پدر و پسر متناسب با تحملی که بطور کلی با مجلس وجود داشت تحصن یکی از ابزارهای خیلی عادی کار نمایندگان بود. از احمد سلامتیان پرسیدم آیا تحصن نمایندگان مجلس ششم اولین تحصن نمایندگان پس از انقلاب اسلامی بود یا مجالس پس از انقلاب پیش از این شاهد تحصنهای دیگری نیز بودهاند؟ یک تحصن دیگر که حتی چندین ماه به طول انجامید مربوط به آقای گلزاده غفوری بود که ایشان به علت اینکه به خانه ایشان حمله شده بود و فرزندانش دستگیر شده بودند و عملاً چند ماه در داخل مجلس متحصن بود تا دوره نمایندگی مجلسش تمام شد. گرچه در این مدت فرزندانش اعدام شدند اما خودش به عنوان یک نماینده در مجلس بود و حتی به شکل بسیار دردناکی در راهروهای مجلس چندین ماه زندگی کردم. با وجود آنکه او در آن شکل دردناک سر میکرد، اما هرگز آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس اجازه نداد به زور خود آقای گلزاده غفوری را از داخل مجلس بیرون ببرند. عملاً ایشان در داخل مجلس ماند اگر اشتباه نکنم تا پایان دوره نمایندگیاش. از سال ۱۳۶۰ و مجلس اول که جو و فضای مجلس ایران عوض شد، دیگر اینکه نمایندگان در داخل صحن مجلس بمانند و یا با عدم شرکت در فعالیت مجلس به نوعی آبستراکسیون بکنند و خواهند حرف خودشان را بزنند و اینکه بخواهند موضع خودشان را مشخص بکنند، این سابقه ندارد. به همین دلیل نوع ماندن نمایندگان مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحیتهایشان که اصطلاحاً در ایران تحصن نامیده میشود اولین بار بود که به این شکل و به این وسعت در داخل مجلس که یک سنت پارلمانی پذیرفته شده در اکثر پارلمانهای دنیا است دوباره در داخل جمهوری اسلامی به کار گرفته شد.
از دکتر فاطمه حقیقتجو، نماینده مجلس ششم و از شرکت کنندگان در آن تحصن پرسیدم آیا استناد به شرکت در تحصن نمایندگان میتواند دستاویز ردصلاحیت کاندیداها قرار گیرد؟ و اساساً چرا اصولگرایان در این مقطع به این موضوع پرداختهاند؟ در سال ۱۹۰۶ که انقلاب مشروطه پیروز و مجلس تشکیل شد، از مجلس پنجم به بعد ما به تدریج شاهد فرمایشی شدن انتخابات بودیم و دیدیم که رضا شاه لیست میداد و این لیستها، نمایندگان را تعیین میکردند و همانجا بود که رضا شاه با مجلس فرمایشی سلسله قاجار را ختم داد و دیدیم سلسله پهلوی را آغاز کرد و نهایتاً دیدیم که به نتیجه ای نرسید. در مورد تحصن هم باید عرض کنم الان داستان طوری طرح میشود که انگار اول یک تحصنی شکل گرفته و بعد ردصلاحیت صورت گرفت. کسانیکه منتقد تحصن هستند فراموش کردهاند که ابتدا یک ردصلاحیت گسترده با بیش از دو هزار و پانصد ردصلاحیت در سراسر کشور بویژه هشتاد نفر از نمایندگان مجلس ششم و در پی این ردصلاحیتهای گسترده که تبدیل به رویه میتوانست بشود نمایندگان مجلس تصمیم به استعفا و تحصن گرفتند و این از حقوق قانونی نمایندگان است. نمایندگان طبق قانون اساسی میتوانند دیدگاهشان را در مورد کل مسایل کشور مطرح بکنند. یکی از دلایلی که باز برای ردصلاحیت افراد ذکر شده امضای نامه معروف به آقای خامنهای در مورد مساله هستهای است که باز این از حقوق مصرح نمایندگان در قانون اساسی است من جمله اینکه در قانون اساسی رهبری در برابر قانون، مساوی با دیگر آحاد ملت است بنابر این اگر میشود انتقاد به کسی کرد به رهبری هم میتوان انتقاد کرد و رهبری هم طبق قانون باید پاسخگو باشد نه اینکه سیستمهای زیر نظر ایشان کسانیکه آن نامه را امضا کردهاند یا تحصن را شرکت کردهاند و یا استاندارانی که نامه استعفا را امضا کردهاند در حمایت از انتخابات آزاد به یکباره ردصلاحیت بشوند. |