رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ۸۶ > انتخابات در وبلاگ چهرههای سیاسی ایران | ||
انتخابات در وبلاگ چهرههای سیاسی ایرانرضا شوقیبا نزدیک شدن زمان انتخابات مجلس هشتم شورای اسلامی، اخبار مربوط به این انتخابات و تحلیلهای آن، فضای بهخصوصی را به وبلاگستان فارسی و بهویژه به آن گروه از وبلاگها که توجه خاصی به مسائل سیاسی دارند، بخشیده است. چهرهها و شخصیتهای سیاسی وبلاگنویس در کنار سایر وبلاگنویسان دیدگاههای خود در مورد اصل انتخابات، فرایند رد صلاحیتها، میزان اثربخشی و کارآمدی مجلس هشتم و... را در وبلاگهایشان منعکس کردهاند.
مصطفی معین، کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری که با تاخیر زیاد مباحث انتخاباتی را در وبلاگ شخصیاش آغاز کرده، دلیل تاخیرش را «سلب انگیزه» از کاندیداها دانسته و گفته است به همین دلیل صبر کرده تا اسامی «بیصلاحیتها (از نظر آقایان!)» اعلام شود آنگاه در مورد مجلس هشتم سخن بگوید. معین میافزاید: «برای من مثل روز روشن بود که با سازماندهی همه جانبه امور و تجربه گرانسنگی که حکومت گران و سیاستورزان حرفهای از برگزاری انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم اندوختهاند و با شعار «میتوانیم و میشود» دیگر فرصتی به مردم برای انتخابی آزاد... داده نخواهد شد... به نظر من آنان دیگر مصمم شدهاند که به هر بها و بهانهای نگذارند تجربه دوم خرداد 76، دولت اصلاحات و مجلس ششم تکرار شود.» مصطفی معین در سخنانی که بوی تحریم انتخابات را میدهد، میافزاید: «تشویق یکسویه مردم برای حضور بدون قید و شرط در انتخابات، بدون روشنگری نسبت به موانع و اکتفا به توصیههای اخلاقی به دستاندرکاران اجرایی و نظارتی و یا چاره کار را در لابیهای پشت پرده با متولیان انتخابات، از مجریان گرفته تا ناظران استصوابی و غیر آنها دیدن و از بخشهای اصلی اصلاحات تبری جستن، از منطق و واقعبینی و اثر بخشی به دور است.» معین در اعتراض به رد صلاحیت کاندیداها مینویسد: «چنان در این اقدام جناحی بیپروا عمل شد که حتی جایی برای کندی و تندی و افراطی و معتدل هم باقی نماند. به نظر من اگر برای این انحصار طلبی، تصلب و تحجر دینی و رادیکالیسم حکومتی چارهای اندیشیده نشود، به واقع یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب که انتخابات و حقوق اساسی ملت، قانون اساسی و میزان بودن رای مردم است به مخاطره میافتد.» معین در وبلاگاش مینویسد: «حال در شرایط پر مخاطرهای که سوءتدبیر مدیران افراطی و مدعی اصولگرایی کشور را در بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تهدیدات خارجی فرو برده است، هرگونه نقض حقوق مردم در انتخابات پیش رو موجب آسیب پذیری بیشتر کشور و بحرانهای گوناگون خواهد بود.» معین یکی از اثرات منفی رد صلاحیت نیروهای اصلاحطلب و نیز جریانهای مستقل را باز نمودن راه برای «اظهار نظرهای خارجی و طرح نظارت بینالمللی بر انتخابات دانسته است.» معصومه ابتکار، معاون سابق محمد خاتمی در وبلاگاش نوشته است: «من با اصل نظارت و تعیین صلاحیت بر اساس قانون اساسی که در همه کشورهای دموکراتیک هم اعمال میشود، موافقام. ولی محدود کردن حق انتخاب مردم و نیز انتخابشوندگان و سیاسی کردن روند تعیین صلاحیتها را به هیچوجه به نفع کشور نمیدانم.»
یکی از نکات جالب در فرایند رد صلاحیتها برای معصومه ابتکار ماهیت و سابقه افراد تعیین کننده صلاحیتها بوده است. او میپرسد: «سوال این جاست که چه کسانی آنها (کاندیدهای رد صلاحیت شده) را فاقد صلاحیت دانستهاند؟» ابتکار بسیاری از این افراد را از جمله کسانی میداند که فاقد «سوابقی در حساسترین ردههای کشور» بوده، دارای سوابق ایثارگری نیستند، امتحان پس نداده و از مرز خطر عبور نکردهاند. او به کنایه میگوید: «دفتر امتحانات زندگی این افراد هنوز ورق نخورده است، در حالی که میتوانند شناگران خوبی باشند که هنوز به آب نرسیدهاند.» خانم ابتکار در نتیجهبخش بودن رد صلاحیتها تردید میکند و میگوید: «اگر رد صلاحیت گسترده سیاسی نتیجهبخش بود، نمیبایست امروز در مجلسی که یک بار این فرایند را طی کرده، دوباره حدود یک سوم نمایندگاناش رد صلاحیت شوند.» محمد علی ابطحی، با سابقهترین روحانی وبلاگنویس در یادداشتی به رد صلاحیت نوه دختری آیتالله خمینی، علی اشراقی اعتراض کرده و از او نقل کرده است که برای تعیین صلاحیت او از همسایگاناش پرسیدهاند، «آیا او نماز میخواند؟ روزه میگیرد؟ همسرش حجاب اسلامی را رعایت میکند؟ سیگار میکشد یا نه؟ چه ماشینی سوار میشود؟ آیا کت وشلوار میپوشد؟ و...» ابطحی همچنین نوشته است که حسن خمینی به علی اشراقی گفته است: «عطای انتخابات را به لقای مجریان و ناظران آن واگذار و به رد صلاحیت خود اعتراض نکن.»
ابطحی استعفای عارف را هم عجولانه دانسته و گفته است کاش او در «یک بستر تصمیم جمعی اصلاحطلبانه استعفای تاثیرگذارتری میداد.» عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد کابینه محمد خاتمی سخناش در مورد انتخابات را با کلیشه معروف «سیاست پدر و مادر ندارد!» آغاز کرده و با اشاره به این که «استفاده از دین برای حذف رقیب تازگی ندارد» رد صلاحیتها را «به اسم اسلام و انقلاب و به کام سیاست و قدرت» دانسته است. جمیله کدیور هم در وبلاگ «مکتوب» به مقایسه انتخابات ریاست جمهوری در امریکا با انتخابات مجلس در ایران پرداخته است. او مینویسد: «در امریکا دموکراسی زمینهای فراهم کرده که افراد بدون محدودیت جنسی یا نژادی میتوانند برای احراز بالاترین مقام بکوشند. مردم هم تکلیف خود را با مقایسه برنامههای کاندیدها از مدتها قبل میتوانند مشخص کنند.»
او سپس مینویسد: «فرض کنید این انتخابات مطابق با قوانین و نظام انتخاباتی ایران در امریکا برگزار شود.» در آن صورت نتایج جالبی به دست میآید: «اولا: هیلاری کلینتون رد صلاحیت میشد. زن که نمیتواند رئیس جمهور شود. مطابق قانون اساسی رئیس جمهور از میان رجال سیاسی - مذهبی انتخاب میشود. اینها همه یک بر، روشن نبودن تکلیف برخی دیگر از کاندیداها و مردم تا یکی دو هفته قبل از انتخابات نیز یکی از شاخصهای نظام انتخاباتی ما در آنجا بود.» جمیله کدیور در انتها مینویسد: «این که استالین گفته است در انتخابات رایدهنده مهم نیست، شمارنده مهم است، ممکن است سرلوحه عمل خیلیها باشد، ولی سرنوشت استالین هم پیش روی مردم و تاریخ است. کریم ارغندهپور با یادآوری خاطره آیتالله آذری قمی، منتقد دولت در مجلس دوم و صاحب امتیاز وقت روزنامه رسالت، مینویسد که او «در بحبوحه جنگ با دولت مورد حمایت امام مخالفت میورزید در حالی که نه روزنامهاش تعطیل شد و نه صلاحیتاش برای ورود به مجلس سوم رد گردید. حال وضع ما به گونهای تغییر یافته که استفاده از حقوقی که قانون اساسی با صراحت بر آنها صحه گذارده و پارهای انتقادات و اعتراضات کاملا در چارچوب قانون، معیاری برای رد صلاحیت بسیاری از موجهین و سرمایههای انسانی و ملی گشته است.» ارغندهپور در کار آمدی مجلسی که این گونه شکل میگیرد ابراز تردید کرده و مینویسد: «به این ترتیب آیا میتوان انتظار داشت که مجلس از جایگاه واقعی خود برخوردار باشد؟ آیا مجلس عملا به میدانی برای رقابت داخلی بین جناح راست تبدیل نمیشود؟ آیا هزینه سنگین انتقادات باعث خود سانسوری نمایندگان نمیشود؟»
ارغندهپور در پستی دیگر گزینههای پیش روی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس را این گونه بر شمرده است: او افزوده است بهترین گزینه آن است که «بیشترین امکان همراهی جمعی اصلاحطلبان را به همراه داشته و ضمنا قابلیت اقناع افکار عمومی را هم داشته باشد.» سجاد سالک در پستی با عنوان «دغدغه وبلاگی: چه باید کرد؟» به بررسی راهکارهای باقی مانده پس از رد صلاحیتهای گسترده کاندیداهای مجلس هشتم پرداخته است. او البته در ابتدا مینویسد که مخاطب سوال چه باید کرد؟ «تحریمیهای عزیز نیستند که خیلی وقت است تکلیفشان را با انتخابات مشخص کردهاند و اصلا اگر همه کاندیداها هم تایید میشدند ارادهای بر شرکت در انتخابات نداشتند.» سالک میگوید: «وقتاش است همه وبلاگنویسان دست به کار شوند و بنویسند تصمیمشان چیست و چه پیشنهادی دارند؟» او میگوید: «این بار بازی وبلاگی در کار نیست. قضیه بغرنجتر از این حرفهاست. این در واقع یک جور دغدغه وبلاگی است، یک جور هم فکری وبلاگی است... چه باید کرد؟ انتخابات را تحریم کنیم، مشارکت فعال داشته باشیم، مشارکت محدود داشته باشیم یا رای سفید بدهیم.» امید محدث در «حذفیات» به پاسخ سوال چه باید کرد سالک پرداخته و میگوید: «ما اصلاحطالبان باید بپذیریم که در کشور و زمانهای زیست میکنیم که شرایط آن به گونهای است که با پذیرفتن بعضا همه موانع اصلاحطلبی، به صورت اصلاحطلبانه سیاستورزی کنیم. یعنی با پذیرفتن وجود مراجعی مانند شورای نگهبان، هیاتهای اجرایی، هیاتهای نظارت و... که اکثر قریب به اتفاق موانعی بزرگ بر سر راه اصلاحطلبان هستند، سیاستورزی اصلاحطلبانه داشته باشیم. این سیاستورزی با انفعال و تحریم قطعا در یک راستا نخواهد بود.» محدث مینویسد در شرایطی که نه دولت را در اختیار داریم نه مجلس را و نه شوراها را، بهطور مشخص باید به «مشارکت در حوزههایی که امکان رقابت حداقلی در آنها باقی مانده ، و اعتراض بر روند انتخابات در حوزههایی که امکان رقابت در آنها وجود ندارد»، پرداخت. رضا شجاعیان چاره کار را در حمایت از «حضور اندک کاندیداهای اصلاحطلب» و نیز راهاندازی تبلیغات چهرهبهچهره برای اصلاحطلبها مثلا با «یه گردش دستجمعی به کوه، پارکها و حتی حضور در سالن سینماها» دیده است. |
نظرهای خوانندگان
آيا بقيه دوستان از اين همه اظهار نظر،متوجه خط مشي اصلاح طلبان شدند؟! بنظر مي رسد كه برخلاف جناح رقيب، اصلاح طلبان فاقد استراتژي مشخصي براي مقابله هستند.
-- كيوان ، Feb 10, 2008 در ساعت 03:30 PMکیوان جان اگر جناح رقیب فرصت برنامه ریزی رو به اصلاح طلبان میداد،این شکلی نمی شد... البته بین اصلاح طلبان هم چند دستگی وجود داشت... و داره..
-- سعید ، Feb 10, 2008 در ساعت 03:30 PMirna.blogfa.com
-- ايرنا ، Feb 10, 2008 در ساعت 03:30 PMتقديم به بورقاني
چرا به عباس عبدی اشاره نکرده اید؟
-- سینا ، Feb 10, 2008 در ساعت 03:30 PM