رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > گلچین هفته زمانه: از الهه تا گرگالله | ||
گلچین هفته زمانه: از الهه تا گرگاللهمشخص است که اگر بحث سکس جایی مطرح بشود، حتماً آن مطالب جزو پرخوانندهها خواهد بود. «دانستنیهای سکس در ایران» ادامه مقاله مربوط به مسأله سکس در ایران است که در مجله اشترن آلمان چاپ شده بود و رضا شوقی برای سایت «رادیو زمانه» ترجمه کرده بود. در بخش سوم یا پایانی این متن، درباره تشریح و توضیح روابط جنسی برای نسل جدید ایرانی توضیح داده شده بود. «مترو یکی از بهترین محلها، برای آشنایی جوانها با همدیگر است. چون تا به حال طرح تفکیک جنسیتی، آن طور که در مورد اتوبوسها وجود دارد، در مورد آن اجرا نشده بود. جوانها امکان سپری کردن مسیری را با همدیگر دارند و بعد میتوانند با پیاده شدن در یک ایستگاه مشترک، به گفتوگو ادامه بدهند. علاوه بر این توی شهرهای بزرگ، بعضی خیابانها به عنوان مرکز ملاقات و آشنایی دخترها و پسرها معروف شده است. توی مرکز خرید هم میشود یواشکی شماره تلفن رد و بدل کرد. توی تهران، توچال جای دیگری است که خیلی مورد علاقه جوانها است که آخر هفته جوانهای زیادی میروند آن جا. آن جا دخترها امکان این را پیدا میکنند که با احساس آزادی بیشتری موهای خودشان را به نمایش بگذارند. » زیر این مطلب کامنتهای مختلفی گذاشته شد. بیش از ۲۰ نظر. مثل: «خدا به خبرنگارها و گزارشگرهای اشترن توفیق بدهد انشااله» و یا یک نظر دیگر: «به نظر من این آماری که شما دارید اشتباه است. اگر پارتی باشد، جنوب شهر هم دارد. اما این آمار سکس بین جنوب شهر یک دروغ بزرگ محض است. من بچه جنوب شهرم. با این که خیلی آزادم، تا حالا یک دونه دوستپسر هم نداشتم. » در بخش «خارج از سیاست» مطلبی داشتیم که وارژ میناسیان تهیه کرده بود، با عنوان «عجیبترین نامهای ایران» که در واقع خلاصه تحقیقات مرکز آمار ایران است در مورد نامهای نامتعارف و عجیب و غریب ایرانیها. این اسمها از زاویههای مختلف مورد توجه هستند. نامهایی در تضاد با جنسیت، مثل: مهینرضا (زن) زاهدان، سینا (زن) آمل، تریتک (مرد) میناب. نامهای جغرافیایی مثل: آمریکا (زن) آبادان، اروپا (مرد) همدان، دریاقلی (مرد) شهرکرد. اسمهای زمانی: امروز (مرد) میانه، تیرماه (مرد) سراب، روزعلی (مرد) شهرکرد. اسمهای حیوانی مثل: سید گرگاله (مرد) ممسنی، ساس (مرد) شیراز. در این مطلب به اصل این تحقیق در سایت مرکز آمار ایران لینک داده شده. این مطلب با چیزی حدود ۱۰ نظر جزو پربینندههای سایت «رادیو زمانه» بود. یکی نوشته بود: «کمی باورکردنی نیست که کسی اسم دختر خودش را روسپی بذاره. » یکی دیگر نظر گذاشته: «بعضی از اسمها توتمهای قبیلهای هستند و ایرادی به آنها وارد نیست. و البته بعضیها هم آرزوهای دور از دسترس پدرها و مادرها هستند. » در بخش «پرسه در متن» هفته پیش ناصر غیاثی نگاهی داشت به کتاب «شاهدبازی در ادبیات فارسی» نوشته دکتر سیروس شمیسا. «شاهدبازی در ادبیات فارسی» کتابی است که به موضوع همجنسگرایی مردها در ادبیات فارسی به خصوص شعر از دوره غزنویان تا اوایل دوره پهلوی میپردازد. این کتاب سال ۱۳۸۱ در ایران منتشر شد و بلافاصله هم ممنوع شد. در اين مطلب خوانديم: «دکتر شمیسا معتقد است، از آن جا که زن در جامعه حضور نداشته و در خانه محبوس مانده بود، نمیتوانسته مثلاً ساقی شود تا بتواند مورد خطاب شاعر قرار گرفته بوده باشد و نیز، رسم خطاب به پسرکان زیباروی از سنتهای دیرینه شعر فارسی از رودکی تا به حال است. اصولاً خطاب به زن یا دختر نامعمول بوده و خلاف ادب شمرده میشده است. به همین جهت است که در سراسر دیوان حافظ حتی یک بار هم لفظ دختر به کار نرفته است.» پای این مطلب نظری به چشم میخورد در این زمینه که: «اشتباه دکتر شمیسا این است که مفاهیم شاهدبازی و همجنسبازی یا همجنسخواهی را به یک معنا به کار میبرد و این خطای علمی است. در شاهدبازی هم میشود نمادی از حالات و فانتزیهای اروتیک ایرانی را دید و هم جانشین شدن پسر به جای دختر بخاطر محیط بسته جنسی ایرانی را درنظر گرفت. » هفته پیش یک گزارش ویژه داشتیم در مورد «پخش اذان از کلیساهای سوییس» که از آن بسیار استقبال شد. هفته قبل در اتفاقی نادر، به طور همزمان در سه شهر بزرگ سوییس، از کلیسای بزرگ و قدیمی صدای اذان بلند شد و این مسأله چیزی بود که خیلی از سوییسیهای محافظهکار را وحشتزده کرد. درنا کوزهگر در این گزارش نوشته: «هنگام نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی در سوییس، بحث بر سر خارجیها و تهدیدات مسلمانان در بین احزاب سوییسی رونق گرفته است. اما دراین میان آقایی به اسم یوهانس گیز و دوستانش تصمیم گرفتند رأساً وارد معرکه بشوند و به حمایت از جامعه مسلمانان سوییس برخیزند و با استفاده از بلندگوهای ابداعی خودشان، در کلیساهای جامع به پخش اذان بپردازند. این بلندگوهای دوسویه که سازندگانش نام «بمب صوتی» به آن دادهاند با دستگاه پخش برای کارگذاشتن در کلیساها ساخته شده است. آنها در شهر سنت گالن این بلندگو را در ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه در کلیسای سنت لوزرن کارگذاشتند که مردم و همسایهها را به وحشت انداخت. » و اما نظرهای مربوط به این مطلب: «این غربیها فقط یاد دارند از آزادی صحبت کنند. » و این نظر که: «همین مسلمانها اگر بتوانند، ریشه دموکراسی را هم توی سوییس میخشکانند. » و بخش «اندیشه زمانه» مطلبی که حسین آبکنار به اشاره به موضوع تعطیلی روزنامه «شرق» به خاطر مصاحبه با یک خانم دگرباش نوشته است، با تیتر «ما روشنفکر نیستیم» به این موضوع میپردازد: «این که ادعا کنیم ما روشنفکریم، دموکراسی را میفهمیم، نسبیگراییم، عدم قطعیت را درک کردهایم، پلولاریسم را باور کردهایم، کلان روایتها را کنار میزنیم و از سانسور متنفریم، کار سادهای است. اما سر آخر، جا و زمانی دم خروس افکار و باورهایمان بیرون میزند. مثل همین ماجرای مصاحبه با شاعر و تعطیلی روزنامه و باقی ماجرا. سانسور فقط از بیرون بر ما تحمیل نمیشود. ما خودمان سانسور میکنیم. ما خودمان سانسورچی هستیم. وقتی ما خودمان را به این راحتی سانسور میکنیم، سانسور دیگران که راحتتر است. وقتی ما حیطههای بحث سانسور را، تخریب فردیت و آزادی را نمیشناسیم و به درستی درک نمیکنیم، بقیه ادعاهایمان فقط نمایش است، نمایش جالبی که مخاطبهای ساده، اما موقتی دارد. » یکی از ۲۵ نظر در مورد این مطلب این است: «ما و شما چرا در دام این بهانهها اسیر میشویم. شما شک نکنید که امروز شرق را نباید میخواندید، چه این مقاله چاپ میشد یا نه. چه خانم ساقی قهرمان همجنسگرا باشد یا نه. ویژگی استبداد و خواستهاش این است که ما سخیف باشیم و سرگرم امور خصوصی یکدیگر. » در «کافه زمانه» هم هفته پیش مطلبی منتشر شد که از آن استقبال شد. مشتری «کافه زمانه» یک «عشق هری پاتر» بود در یک کافیشاپ مشهدی. اردوان روزبه با سیدحسن ثاقبی که در کوتاهترین زمان کتاب هفتم «هری پاتر» را ترجمه کرده بود و روی وبلاگش گذاشته، صحبت کرده بود: «زمانی که کتاب چهارم هری پاتر پخش شد، پاپ با آن مخالفت کرد. پاپ میگفت این کتاب نشر شیطانپرستی است. الان اینها فهمیدهاند این حرفهایشان چرت بوده، خودشان گذاشتند کنار. اینها شروع کردند به این قضیه. این که آقا، این شروع جادوگری است! من میگویم، شما حرفهايتان چی هست؟ یعنی یک نفر که این کتاب را میخواند، میآید جادوگری میکند و بعد، توی این کتاب داریم ما مبارزه بین بدی و خوبی را میبینیم. میبینیم که آقا، توی دولتها امکان دارد که آدمهای پست نفوذ کنند. آره، میآید هری پاتر قانونشکنی میکند. ولی چرا قانونشکنی میکند؟ به خاطر این که قانون علیه حق است. دارد میگوید، آقاجان، شما اگر دیدید قانون علیه حق است، ساکت ننشینید. » کامنتی از بین کامنتها: «دمت گرم داداش، آخرشی. مگه تو آبروی ایرانیها را بخری. بقیه که دارند آبروی ما رو میبرند. » موضوع برنامه چهل و هشتم «این سو و آن سوی متن» روایت قرآنی بود. مطلب و برنامه رادیویی که طرفدارهای زیادی هم داشت. عباس معروفی توی این برنامه میگوید: «در قرآن هر قصه که بیان میشود. این سه دوربین در حرکت است. دانای کل که خدای قصهگو است. زبان هشدار و صورت مثالی. آن گاه شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر پیچیدند و گفتند، ای صالح اگر از پیامبرانی، آن چه از عذاب به ما وعده میدهی، بر سر ما بیاور. آنگاه زلزله ایشان را فروگرفت و در خانهشان از پا درآمدند. » هفته پیش بهمناسبت تولد یک سالگی سایت «بالاترین دات کام» با مدیر این سایت مهدی یحیینژاد در سنخوزه صحبت کردیم. مهدی میهمان زمانه بود و در گفتوگوی زنده تلفنی در روز تولد سایتشان که به شدت مورد توجه کاربرها و مخاطبهای اینترنتی هست، از شروع به کار این سایت حرف زدیم و روزهای آینده «بالاترین»: «در چند روز آینده لینکهای انگلیسی به زبان انگلیسی هم به «بالاترین» اضافه بشود که این امکان بشود که مطالبی هم که به انگلیسی نوشته شده، لینکهایش به انگلیسی هم جمع بشود. یک قسمت دیگر هم که داریم اضافه میکنیم، این است که آمار خود سایت را به طور منظم و دقیق به معرض دید عموم بگذاریم. این که چقدر لینک میآید، چقدر نظر نوشته میشود، چقدر رأی دارد داده میشود تا همه این آمار را همه بدانند. » با خبر مربوط به فوت الهه، خواننده محبوب ایرانی که هفته پیش از دنیا رفت، معصومه ناصری در «کافه زمانه» سراغ محمود خوشنام، کارشناس موسیقی مقیم لندن رفت: «اهمیت صدای خانم الهه در رسا بودن و شفافیت صدایش بود، در وهله اول. صدای بسیار بسیار شفافی داشت که متأسفانه با ازدست دادنشان، جامعه موسیقی ایران یکی از این صداهای خوب را از دست داد. بماند که البته پس از انقلاب ما صداهای شفاف دیگری را هم به شکلهای مختلف از دست دادهایم. جای دریغ است البته. ولی مسأله مهمتری که من میتوانم خدمت عرض بکنم، این است که در ایران صداها به دو بخش تقسیم میشوند: آوازخوانان و تصنیفخوانان. اینها هیچ کدامشان هم همدیگر را در گذشته قبول نداشتند، به خصوص آوازخوانان، کار تصنیفیخوانی را کار عبث، ضعیف و مبتذلی میدانستند. » در «مجله ورزشی» هفته پیش گفتوگویی داشتیم با جواد نکونام بازیکن تیم ملی فوتبال ایران. فرنگیس محبی در مورد وضعیت فوتبال و شرایط این روزهای تیم ملی با نکونام صحبت کرده بود: «بازیکنهایی که توی خارج بازی میکنند، به هر حال کیفیتی که فوتبالشان پیدا میکند از لحاظ بازیکن، از لحاظ مربی، از لحاظ امکانات، از همه لحاظ بهتر میشود. خب قطعاً برای من هم همین طور بوده. من خودم خیلی راضیام. شرایطی که توی اسپانیا دارم، خیلی خوب است و امیدوارم بتوانم این روندی را که داشتهام ادامه بدهم. بتوانم سال موفقتری را نسبت به سال گذشته داشته باشم. » در برنامه «از این ستون به آن ستون» علاکبر هم وارد شده و با گزارشهای کاملاً سینمایی، قرار است از این به بعد توی این برنامه باشد. پنجشنبه پیش اولین حضور پررنگ علاکبر را در عرصههای پربار سینمایی دنیا داشتیم: «به دنبال هالیوود که در سال ۲۰۰۶ میلادی- شمسی به تولید فیلم «۳۰۰» پرداخته و هیچ آدم سرشناسی در آن به ایفای نقش نمیپرداخت، هش کدومشون معروف نبوده، فیلم «فرار از ایران» با بازیگری جورج کلونی، محصول ۲۰۰۷ هالیوود درباره ایران خواهد بود. جرج کلونی که بلانسبت با عنوان «سکسیترین مرد سال ۲۰۰۶» انتخاب شده، از نظر این جانب، علاکبر خوشحال، خبرنگار هنری رادیو زمانه، هیچ کم از بهروز وثوقی و نقشهای به یاد ماندنی او مانندقیصر، بلوچ و رضا موتوری ندارد. » و اما مهلت ارسال داستانهای کوتاه شما برای مسابقه «قلم زرین زمانه» ۱۵ ماه اوت، یعنی همین هفته پیش به پایان رسید. بخش مربوط به داستانهای کوتاه در سایت «رادیو زمانه» یکی از پربینندهترین بخشهای رادیو زمانه در هفتههای گذشته بود. بخش «جعبه موسیقی» را هم که در جریانش هستید، با ترانههای نفرینی. همچنان این بخش یکی از پربینندهترین و پرشنوندهترین بخشهای سایت «رادیو زمانه» است. |