رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات رسانه ای > برنامهای رادیویی که پادشاه به آن گوش میکند | ||
برنامهای رادیویی که پادشاه به آن گوش میکندجده: هر غروب دوشنبه، سلامة الزايد هدفوناش را به گوش میگذارد، ميکروفوناش را میکشد جلو و در برنامهی زندهی راديويیاش به جنگ عدهای از چهرههای بسيار متنفذ پادشاهی کويری عربستان سعودی میرود. زايد به صورت زنده خطوط تلفن را دو ساعت به روی مخاطبان باز میگذارد و شکايتهای آنها را پخش میکند؛ بدون هيچ سانسور و مانعی. آن وقت افراد صاحب مقامات بالا را مسئول حل آن مشکلات میداند و به سراغ آنها میرود. زايد اخيراً در يکی از شبها، در آغاز سخناش گفت: «اميدوارم همهی مقاماتی که الآن گوش میدهند به ياد داشته باشند که شما خدمتگزاران شهروندان هستيد. شما در برابر آنها تکليف و وظيفهای داريد. دون شأن شما نيست که تلفن بزنيد و پاسخگو باشيد».
زايد ۴۹ ساله که هم يک مجری است و هم سخنگويی پر شور و هيجان، ميزبان برنامهی اف ام مباشر است. اين برنامه به خاطر چيزهايی که دربارهی عربستان سعودی میگويد، برنامهای چشمگير است، اما جنبهی ديگر چشمگير بودن آن به خاطر حمايتی است که پادشاه کشور، ملک عبدالله، از آن میکند. زايد میگويد که پادشاه اين برنامهی زنده را راهی برای سنجيدن حال و هوای عموم مردم و حل مشکلاتی میبيند که در غير اين صورت از وجود آنها با خبر نمیشد. در سالهای اخير، ملک عبدالله مشوق گفتوگوهای باز بيشتری بوده است، محدوديتهای زنان را تسهيل کرده و محدوديتهايی را برای پليس اخلاقی هولناک اين کشور ايجاد کرده است تا، به گفتهی مدافعان حقوق، از بروز تغييرات سياسی واقعی پرهيز کند. زايد میگويد: «رسانهها هميشه در اين کشور خط قرمز بودهاند. اما پادشاه آمد و گفت اين گونه میشود با مردم ارتباط بر قرار کرد. و پيامی برای من فرستاد که: به کارت ادامه بده». هيچ کس در عربستان سعودی ميزان محبوبيت را دنبال نمیکند، در نتيجه غير ممکن است بگوييد برنامهی زايد چقدر محبوبيت دارد. شايد يکی از وسيلههای سنجش محبوبيت آن هزاران تلفنی باشد که هر روز برای برنامهاش روی آنتن میفرستد. زايد با کمک افرادی که تلفن میزنند، به مقابله با بعضی از بزرگترين مناطق ممنوعهی عربستان سعودی رفته است: فساد رايج، آزار جنسی و بدرفتاری با زنان سعودی، افراطیگری، فقر فزاينده و بالاتر از همه کمبود پاسخگويی مسئولان دولتی. زايد همه جا دستاش باز نيست. او از وارد شدن به مسايل دينی پرهيز میکند. او خواستار پاسخگويی است، اما با جديت از مشروعيت خاندان سلطنتی دفاع میکند و بالاتر از همه مدافع قانون و نظم است. در يکی از برنامههای اخير، زايد به مدارس و دانشگاههای سعودی پرداخت که زنان سعودی واجد صلاحيت را در کارهای تدريس استخدام نمیکنند. زايد فرياد میکشيد: «دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ما در حق دختران ما جفا میکنند. من از خالد التويريجی، رييس دادگاه سلطنتی میخواهم به اين مسأله رسيدگی کند و به ما در حل آن کمک کند». زايد در ادامه گفت: «بايد از پادشاه به خاطر دستورات مخصوصاش تشکر کنم که همهی مقامات دستورات او را اجرا میکنند چون آنها که دستورات او را اجرا نمیکنند بايد بدانند که از آنها حساب کشيده خواهد شد». در طی تقريباً هر يک از برنامهها، زايد تلفنهای مقاماتی را پخش میکند که پيش از اين هرگز با رسانههای خبری گفتوگو نمیکردند. عدهای بدون مقدمه تلفن میزنند تا در برابر شکايات پيشدستی کنند. عدهای بعد از برنامه تلفن میزنند تا از وزارتخانههایشان دفاع کنند يا مشخصات تلفن زننده را برای کمک به او بگيرند. اغلب، کسانی که تماس میگيرند، دادخواهی خود را خطاب به شخص پادشاه ارايه میکنند و در پايان برنامه پروندههای آنها به مقامات مراجعات عمومی در دادگاه سلطنتی ارجاع میشود. اين افراد ممکن است به حضور پادشاه برسند يا خود پادشاه ممکن است فرمانی برای حل مشکل آنها صادر کند. هفتهی گذشته، زايد سخنان آغازيناش را با سرزنش مقامات سعودی به خاطر توجه کافی نکردن به دغدغههای شهروندان شروع کرد و از آنها خواست سوگند تکليفشان در برابر مردم را به ياد بياورند. فرماندار جده برای بررسی طرحهای توسعه به برنامه تلفن زد و پس از آن ناچار گرفتار پرسشهای دشوار زايد شد. زايد در آغاز گفت: «محيط زيست در جده مشکلات متعددی دارد. محيط زيست همچون زنی نکاح شده است که با او بدرفتاری میشود. برای جده چه کار میخواهيد بکنيد؟» زايد میگويد برنامهی اف ام «مباشر» (مباشر يعنی «زنده») عمدتاً محصول يک جسارت است. او ميزبان يک برنامهی راديويی تلفنی ديگر نيز بوده است با عنوان «آخر خط»، اما بعد از اينکه وزارت اطلاعات او را به خاطر سخناناش بازخواست کرده بود، آن کار را رها کرده بود. يک ماه بعد برای احيای يک برنامهی زنده به سراغ او رفته بودند. در پاسخ او پيشنهاد يک برنامهی زنده با چهارچوب تلفنی را داده بود برای مقابله با فساد – زايد فکر کرده بود اين تقاضای محالی است. زايد که اهل برايات عربستان سعودی است، در دوران کودکی سفرهای زيادی به اردن کرده بود و آزادی آنجا را در مقايسه با عربستان سعودی ستوده بود. زايد میگويد وقتی که تحصيلاش را در رياض ادامه میداده، دريافته بود که رسانهها شديداً تحت کنترل خفهکنندهای هستند و سوگند خورده بود که روزی اين وضعيت را به چالش خواهد گرفت. او کار خود را در خدمات راديو و تلويزيون سعودی به پيش برد، و شروع به گويندگی اخبار و اجرای برنامههای زنده در ساعات نامناسب کرد. او همچنين تا سال ۱۹۹۸، يک برنامهی زنده به سبک اپرا وینفری را برای يک شبکهی ماهوارهای عربی، ART، اجرا میکرد. زايد هر شب، ۱۰ الی ۲۰ تلفن دريافت میکند که عمدتاً خواستار تخفيف در وامهایشان يا کمک مالی هستند، و معمولاً قصر پادشاهی آنها را اعطا میکند. اما تعداد فزايندهای پروندههای تکاندهنده يا تراژيکی به او عرضه کردهاند. در يکی از برنامههای اخير، زنی به نام قمر عبدالجعفر تماس گرفت و ماجرای کشته شدن پسرش به دست يک سرباز سعودی را تعريف کرد. او میگفت که در جريان يک شورش، پسر او تماشاچی ماجرا بوده است و ناگهان ارتش سعودی به سنگ بسته میشود. سرباز ابتدا شروع به شليک هوايی میکند و سپس به سوی جمعيت تيراندازی میکند که باعث کشته شدن پسر او هم میشود. اما مقامات اصرار دارند که گلوله از روی پياده رو کمانه کرده است و از تحويل دادن جنازه به او امتناع کرده بودند تا وقتی که او تقاضای تحقيقات کرده بود. صدای زن میلرزيد و زايد سعی میکرد او را آرام کند: «من فقط میخواهم بدانم قاتل پسرم کیست. اما آنها جنازه را تحويلام دادند و گفتند خدا به همراهات». زايد میگويد پروندهی او توسط ملک عبدالله در حال بررسی است. پادشاه خواستار تحقيقات کامل شده بود. منبع: هرالد تريبيون بينالمللی |