رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۶ خرداد ۱۳۸۷

طراح ایرانی هالیوود: رقیبی نمی‌شناسم

آزاده اسدی

گفت‌وگو با پگاه انواریان را از «اینجا» بشنوید.


پگاه انواریان

اگر اهل مد و لباس هم نباشید، اسم یک ایرانی را که به عنوان مارک لباس روی جلد مجلات مد آمریکایی ببنید حتما کنجکاو می‌شوید.
پگاه انواریان در آمریکا و اروپا فقط اسم یک طراح معمولی لباس نیست. این اسم چهار سالی هست که کنار مارک‌هایی مثل اسپریت، فندی یا ورساچه جا خوش کرده، و همراه بقیه‌ی مارک‌های پرسابقه، در نمایشگاه فصلی مد اروپا و آمریکا حضور دارد.
پگاه انواریان پنج‌ساله بود که با پدر و مادرش از ایران به آمریکا مهاجرت کرد. حالا پگاه ۳۲دارد و کار طراحی مد را بعد از تجربه‌ی‌ طراحی لباس در موزیک‌- ویدیوهای هالیوودی شروع کرده.
خودش می‌گوید به‌صورت خیلی اتفاقی، زمان دوختن و هماهنگی لباس یکی از بازیگران یک موزیک‌ـ ويدیو، پارچه‌ی‌ کشمیر را امتحان کرده و سبکی و انعطاف این پارچه به او کمک کرده مدل خاصی را کشف کند؛ آن‌قدر خاص که جنیفر لوپز، خواننده و بازیگر معروف آمریکایی، درجا درخواست کرد پگاه آن لباس را اختصاصی برایش بدوزد.
بعد از این ماجرا، زندگی پگاه به‌عنوان طراح مد شکل گرفت و در عرض چهار سال اسم او، یعنی«پگاه انواریان»، تبدیل به یک مارک معروف در ایالت‌های مختلف آمریکا شد. این روزها لباس‌های او بر تن چارلیز ترون، هاله بری، مدونا،‌ شکیرا و خیلی از بازیگران زیبای هالیوودی به چشم می‌خورد و خودش تبدیل به چهره‌‌ی مطرحی در شبکه‌های مد تلویزیونی شده است.
در گفت‌وگو با پگاه انواریان، که به فارسی چندان مسلط نبود، سعی کردم سراغ موارد مبهمی بروم که خیلی از جوانان دوست دارند در موردشان بیشتر بدانند؛ چیزهایی در مورد زندگی مانکن‌ها، روش‌های طراحی لباس و روش طراحی لباس برای ستاره‌های سینما در مراسم اسکار.
پگاه، به خاطر سابقه‌ی‌ کار در ساخت موزیک‌ـ ويدیو برای خواننده‌های آمریکایی، رابطه‌ی‌ نزدیکی با بازیگران و خواننده‌های سرشناس هالیوودی داشته و یکی از دلایلی که به مطرح شدن سریع او کمک کرد، همین بوده است. ولی در اولین سؤال از او پرسیدم:

برای طراح مد شدن چه مراحلی باید طی شود؟ آیا کافی‌ست فقط طراحی بدانیم یا خیاطی بلد باشیم؟

اگر خیاطی را خوب بلدیم، شاید بتوانیم در این رشته موفق باشیم. فقط فکر می‌کنم باید بیشتر استعدادش را داشته باشی. باید لباسی را طراحی کنی که مثل همه نباشد و بسیار خیلی متفاوت باشد.

این تفاوتی که می‌گویی چی هست؟ مثلا‌ تو در طراحی لباس‌هایت چه روش متفاوتی با بقیه داری؟

روش من این است که پارچه را روی تن درست می‌کنم و برش می‌زنم. آن‌قدر با پارچه بازی می‌کنم تا ببینم چطور به هیکل فرد می‌آید. همه‌ی بخش‌ها را با دست می‌دوزم و بعد می‌دهم به خیاط اصلی. او بر اساس کار من مدل واقعی را در می‌آورد.

من خیاط نیستم و نمی‌توانم از دید یک خیاط بگویم؛ ولی مدل‌هایی که تو طراحی می‌کنی ساده‌اند. طرح‌هایت عجیب‌وغریب نیستند و لزومی ندارد که حتما جنیفر لوپز باشی و آن را بپوشی. لزومی هم ندارد برای یک جشن یا مراسم خیلی خاص این لباس ها را بپوشی.

سادگی؛ شاید در نگاه اول به نظر برسد، اما اگر خوب نگاه کنی جزییات خاص لباس و پارچه را می‌بینی.

مثلا چه جزییاتی در کارت هست که آن را خاص می‌کند؟

دوختش. دوخت این لیاس‌ها و انتخاب هر پارچه نکاتی دارد که کار را منحصر به فرد می‌کند. ما روی لباس‌ها کاری می‌کنیم که اصلا شبیه بقیه نباشد.


طراحی لباس از: پگاه انواریان

در کارهایت از طرح‌های سنتی و قدیمی استفاده می‌کنی؟

طرح های سنتی را دوست ندارم. به نظرم خسته‌کننده هستند و هیجانی در آنها نیست. اما طراحی لباس‌هایم را با این ويژگی انجام می‌دهم که وقتی به لباس نگاه می‌کنی، بفهمی پگاه انواریان آنها را درست کرده، نه مثلا گوچی یا پرادا.

هیچ‌وقت با گوچی و پرادا صحبت کردی؟

نه. هیچ‌وقت صحبت نداشتم. فقط برای چندین ماه در میلان زندگی کردم و تجربه‌ی کار اروپایی را از نزدیک دیدم. توانستم بفهمم چطور می‌دوزند و طراحی می‌کنند.

در طرح‌هایت از سمبل‌های ایرانی استفاده نمی‌کنی؟

زمانی که پنج ساله بودم از ایران بیرون آمدم. چیز زیادی از آن زمان یادم نیست. و از آنجایی که زندگی درآمریکا بدون دوست ایرانی مجبورت می‌کند از این فرهنگ چیز زیادی ندانی، در این مدت نتوانستم با اِلِمان و سمبل‌های ایرانی از نزدیک آشنا شوم. در واقع با فرهنگ ایرانی آن‌قدرها آشنا نیستم.

در این مدت هم ایران نرفتی؟

نه. اصلا نرفتم. یک روز بالاخره می‌روم. فقط یک روزی.

چرا طراحان لباس بیشتر از رنگ‌های مشکی و خاکستری استفاده می‌کنند؟

به خاطر این‌که رنگ سیاه و خاکستری و همین‌طور سفید دوخت لباس را بسیار شیک نشان می‌دهند. اصولا همه‌ی پارچه‌ها در رنگ مشکی قشنگ‌تر می‌شوند. من هم زیاد مشکی می‌پوشم. شاید به خاطر همین است که همیشه از این رنگ استفاده می‌کنم.

آخرین مدل شلوار و بلوزی که طراحی کردی چه رنگی‌ست؟

همه‌اش مشکی‌ست.

معمولا بر اساس چه قیمتی لباس‌هایت در فروشگاه عرضه می‌شود؟

توی فروشگاه‌ها مثلا شلوار می‌شود ۵۰۰ دلار و بلوز باشد بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ و اگر پیراهن معمولی باشد ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ دلار. لباس شب خاص هم بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار.

کسی می‌خرد با این قیمت؟ مثلا یک شلوار ۵۰۰ دلاری؟

بله. خیلی‌ها می‌خرند. کسانی که دوست دارند لباس‌شان خیلی خاص باشد. خیلی‌ها برایشان قیمت فرقی ندارد چه پانصد دلار باشد یا پنج هزار دلار. اگر چیزی ببینند که خیلی دوستش دارند حتما می‌خرند. تا حالا مشکل پول نداشتم با مشتری‌هایم.

یعنی مثلا اگر دلت خواست می‌توانی روی شلوار ۵۰۰ دلاری قیمت ۲۰۰۰ دلاری بگذاری، اما بازهم این نوع مشتری‌ها می‌خرند؟

می‌خرند. اما من لباس‌ها را می‌گذارم برای فروش، نه این‌که همین‌طور یک قیمت وحشتناک برایش تعیین شود.

چه کسی قیمت‌ها را تعیین می‌کند؟

قیمت‌ها را خودمان می‌گذاریم. فقط به نحوی قیمت‌گذاری می‌کنیم که بفروشیم نه این‌که الکی بگوییم ۲۰۰۰ دلار و مدت‌ها منتظر بمانیم تا یکی بیاید بخرد. من به هر فروشگاهی لباس نمی‌فروشم. باید ببینم کدام فروشگاه هست، کدام طراح ها در آن جنس دارند. حتا دکوراسیون و فروشنده‌ها را هم بررسی می‌کنیم. برای همین، قیمت همین‌جوری هم برای لباس تعیین نمی‌کنیم.

هیچ‌وقت هنرپیشه‌ها یا خواننده‌های معروف از تو خرید کرده‌اند؟ یا مثلا مدل لباس خاصی برای آنها طراحی کرده‌ای؟

همیشه.

مثلا چه کسانی؟

جنیفر لوپز، کامرون دیاز، اسکارلت جو هانسن، مدونا و... راستش یادم نیست دقیقا. به‌خاطر این‌که خیلی‌ها می‌آیند و بیشترشان هنرپیشه یا خواننده‌ی زن هستند. هنوز لباس‌های مردانه طراحی نکرده‌ام.

برای مراسم اسکار و کن تا حالا طراحی کردی؟

اسکار هنوز نه، اما دو سال پیش در گلدن گلوب برای تری پلو لباس طراحی کردم.

برای مراسم اسکار چطور هنرپیشه‌ها لباس‌های‌شان را انتخاب می کنند؟ و طراحان چطور این کار را انجام می‌دهند؟

بستگی دارد‌ کدام طراح انتخاب شود. مثلا دو هفته قبل از مراسم، جورجیو آرمانی یک برنامه می‌گذارد و هنرپیشه‌ها هم انتخابی می‌کنند مدل مورد نظرشان را. و لباس برایشان فرستاده می‌شود.

این لباس‌ها مجانی برای بازیگران طراحی می‌شوند و دست‌شان می‌ماند؟

بیشتر مجانی فرستاده می‌شود؛ چون آنها لباس را پس می‌دهند و فقط برای آن روز استفاده می‌کنند.

چرا نگه نمی‌دارند؟

به خاطر این‌که هر روز از چندین طراح مختلف جنس می‌گیرند، یک بار می‌پوشند، عکس می‌گیرند، و نمی‌خواهند کسی ببیند که او این لباس را دوبار پوشیده.

فکر می‌کنم در ذهن خیلی از ما این سؤال هست: وقتی شبکه‌های مد یا مجله‌های مد را نگاه می‌کنی، به این فکر می‌کنی که مانکن‌ها چطور زندگی می‌کنند؟ مثلا باید ورزش بکنند؟ می‌توانند همه چیز بخورند؟ می‌توانند چیپس یا شکلات و شیرینی بخورند؟

بدن بیشتر مانکن‌ها طوری است که هر چی بخورند یا نخورند، همان شکلی می‌مانند. به خاطر این‌که متابولیسم بدن‌شان حالت خاصی دارد و اگر مثلا ده ‌تا شیرینی بزرگ در روز بخورند، هیچ اتفاقی برایشان نمی‌افتد و چاق نمی‌شوند. اما بعضی از مانکن‌ها همیشه رژیم غذایی دارند و می‌ترسند چاق بشوند. اینها یا استعداد چاقی دارند یا فقط می‌ترسند تناسب اندام را از دست بدهند. اما این برای طراحان مد مشخص هست. آنهایی که خیلی لاغر هستند، لباس در تن‌شان چندان زیبا و شکیل نمی‌شود؛ منظورم آنهایی‌ست که می‌توانی استخوان‌هایشان را هم ببینی.

چه وزن یا سایزی برای طراحان مد معمول و مناسب است؟

سایز ۴ که در اروپا می‌شود ۳۶.

این برای دخترهاست. برای پسرها چی؟

سایز متناسب مردان را نمی‌دانم. چون دوست دارم روی همین کاری که می‌کنم تمرکز کنم و روی زنان کار کنم. شاید در زمانی دیگر سراغ طراحی لباس مردان هم بروم.


روی جلد یکی از مجلات مد، ویژه‌ی پگاه انواریان

هیچ‌وقت خواسته‌ای لباس‌هایی را که برای آدم‌های معروف طراحی می‌کنی، برای خودت نگه داری و دلت نخواهد بدهی؟

وقتی برای کسی لباسی می‌دوزم یا طراحی می‌کنم، برای خودم هم از آن کنار می‌گذارم. تا امروز همه‌ی لباس‌هایی را که برای دیگران کار کرده‌ام، خودم هم دارم.

خیلی‌ها دوست دارند از لباس‌های تو بخرند ولی توانش را ندارند ۵۰۰ دلار برای یک شلوار بدهند.

می‌دانم. اما مسأله این است که خیلی وقت‌ها پارچه از اروپا می‌آید و بسیار گران است؛ مثلا گاهی فقط زیپ‌اش ازطلای واقعی‌ست. گران بودن لباس‌های مارک‌دار به‌خاطر یک سری دلایل خاص است.

تو با کدام مارک بزرگ رقابت می‌کنی؟

رقیبی نمی‌شناسم. من چهار سال است که کارم را شروع کرده‌ام و مسلما نمی‌توانم با مثلا با گوچی، که هشتاد سال کار کرده، رقابت داشته باشم. راستش را بخواهید به شکلی لباس‌ها را طراحی می‌کنم که شکل کار کس دیگری نیست و نمی‌توانم بگویم رقیبم کیست.

سایت شخصی پگاه انواریان

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

واقعا باعث افتخار من است كه يك بانوي ايراني بتواند تا اين حد در اين زمينه موفق باشد. من جدا از شما الگو گرفتم و اميدوارم مثل شما بتوانم در اين مسير حركت كنم .چون من هم عاشق طراحي لباس هستم و الان هم خياطي را خوب بلدم. دارم از نساجي امير كبير فارغ التحصيل مي شوم و براي رشته مديريت و طراحي پوشاك دانشگاه كاروليناي شمالي درخواست دادم و اميد وارم به زودي بتوانم در اين عرصه قدم بگذارم.

-- sara shahidi ، May 2, 2007 در ساعت 12:50 PM

باعث شرمندگي است كسي كه شما او راايراني ميدانيد چنين لباسهاي بي معني را طراحي كند

-- بدون نام ، Jul 30, 2007 در ساعت 12:50 PM

جالب بود فکرشو نمی کردم
در هر صور ت پیشرفت یک ایرانی باعث افتخاراست

-- سفر شبانه ، Aug 25, 2007 در ساعت 12:50 PM

اینجاست که میگن هر جا که طبیعت متوقف بشه.هنر اغاز میشه.
از اینه یک هم وطن تونسته هم پای مارک های معروف در یک بازه زمانی کم خود نمائی کنه خوشحالم.
پگاه جان پیروز باشی

-- farshid ، Apr 12, 2008 در ساعت 12:50 PM

salam man daneshjooye tarahiye lebas hastam shomaro baese eftekhare lebas midonam;omidvaram movafagh bashid

-- parnoon ، May 26, 2008 در ساعت 12:50 PM