رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۶

تامین منابع مالی ان‌جی‌او ها توسط سازمان‌های بین‌المللی جرم نیست

گفت‌وگو با شادی صدر را از «اینجا» بشنوید.

شادی صدر، فعال حقوق زنان، مدیریت مؤسسه‌ی‌ «راهی» را در تهران به عهده دارد؛ مؤسسه‌ای که از اسفندماه گذشته، پس از بازداشت او به همراه جمعی از زنان فعال در جنبش زنان، از سوی دادگاه انقلاب پلمپ شد. چگونگی فعالیت‌های این مؤسسه و منابع مالی آن از جمله سوال‌هایی بود که در دوران بازداشت٬ از شادی صدر پرسیده شد. مؤسسه‌ی‌ «راهی» بتازگی کارنامه‌ی فعالیت‌هایش را منتشر کرده است.


قبل از هر چیز، در مورد موسسه‌ی «راهی» توضیح دهید و این‌که مأموریتش چه بوده؟

مؤسسه‌ی‌ «راهی» مأموریت اصلی‌اش توانمندسازی زنان در زمینه‌ی‌ حقوقی بود؛ و برای این منظور، ما به‌طور همزمان دو بخش را دنبال می‌کردیم. یکی ارائه‌ی خدمات حقوقی و مددکاری، از مشاوره‌های حقوقی، مددکاری و روانشناسی و روانپزشکی گرفته تا دفاع در دادگاه‌ها و مشاوره در زندان‌های مختلف، و بخش دیگر، که به موازات آن بود، در واقع تلاش برای تأثیرگذاری بر قوانینی بود که به‌طور روزمره زنانی که به ما مراجعه می‌کردند با آن درگیر بودند و نیاز به تغییرشان احساس می‌شد.

مؤسسه‌ی‌ «راهی» چه مدت هست که تشکیل شده؟

حدود سه‌سال از تأسیس موسسه‌ی‌ «راهی» می‌گذارد.

با کمک چه منابعی این مؤسسه اداره می‌شد؟

گرچه ما در طول این سه سال کارمان از منابع مردمی، خیریه یا نهادهای مختلف استفاده می‌کردیم، ولی عمده‌ تأمین‌کننده‌ی‌ مالی مؤسسه‌ی‌ «راهی» بنیاد هلندی «هیفوس» بود. هیفوس بنیادی‌ست که فکر می‌کنم در بیش از ۴۰ کشور دنیا دارد کار می‌کند و یکی از سازمان‌هایی‌ست که تأمین‌کننده‌ی‌ مالی مؤسسه‌ی «راهی» بوده است.

مسئولان جمهوری اسلامی، آنهایی که مرتبط بودند با این مسایل، آیا در جریان این قضایا قرار داشتند و می‌دانستند که منابع مالی شما از کجا تأمین می‌شود؟

به‌طور دقیق و کامل. یعنی سه سال پیش که ما شروع کردیم به همکاری با «هیفوس»، قبل از این‌که ما قراردادی ببندیم با این مؤسسه‌ی هلندی، مقامات وزارت خارجه را مطلع کردیم و از آنها استعلام کردیم و نظرشان را خواستیم. ضمن این‌که در طول این دو ـ سه‌ سال هم هر جایی که مواجهه‌ای بود با مقامات، یا نامه‌نگاری بود یا هر چیز دیگری بود،‌ یا حتا پرسشی می‌شد، چون بارها و بارها مورد پرسش قرار گرفتیم در این مورد، خیلی شفاف و روشن توضیح می‌دادیم که عمده‌ی منابع مالی ما از طریق دیگری تأمین می‌شود و می‌گفتیم که چه سازمانی‌ هست و به چه شکلی هست و قراردادهایمان چه جوری‌ست، منابع مالی‌مان صرف چه کارهایی می‌شود، وضعیت حساب‌رسی و صرف این منابع به چه شکلی‌ست یعنی به‌طور شفاف. چیزی که من نسبت به آن مطمئنم این است که مسئولان جمهوری اسلامی که با مسایل سازمان‌های غیردولتی و نهادهای مدنی در رابطه بودند همگی از مسایلی که به مؤسسه‌ی «راهی» مربوط می‌شد مطلع بودند و همین‌طور از این‌که ما با «هیفوس» کار می‌کنیم.

شنیده شد که منابع مالی خارجی شما هم در جریان بازداشت‌تان جزو اتهاماتتان ذکر شده. همین‌طور است؟

جزو اتهامات به معنی دقیق حقوقی نه. چون با وجود این‌که بخش عمده‌ی سوال‌ها، در زمانی که ما بازداشت بودیم و به‌خصوص زمانی که در سلول انفرادی بودیم، در مورد همکاری ما با «هیفوس» و منابع مالی‌مان بود، ولی با این‌همه، در نهایت هیچ اتهامی به ما یا به مؤسسه‌ی «راهی» در این مورد تفهیم نشد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم که این جزو اتهامات ما بود. ولی جزو مواردی بود که بشدت و به‌طور گسترده و با جزییات تمام در رابطه با آن ما مورد سوال قرار گرفتیم.

پس یک‌جورهایی منبع مالی‌ شما مسأله‌ی‌ کسانی که بازداشت‌تان کردند بود ؟

بله، بشدت. یعنی همان‌ط‌ور که گفتم، بخش عمده‌ی بازجویی‌های ما را این موضوع تشکیل می‌داد که این منابع از کجا آمده، چه جوری تأمین شده، چه جوری صرف شده و صرف انجام چه کارهایی شده. آیا صرف انجام پروژه‌ای که حالا پروژه‌ی اصلی مؤسسه‌ی «راهی» بود، همان مشاوره‌ی حقوقی و مددکاری، شده یا این‌که احیانا در راه‌های دیگر و برای کارهای دیگری صرف شده است. و به‌طور خاص این‌که آیا این منابع به‌ جای این‌که صرف پروژه‌هایی که گفته می‌شود، صرف تأمین هزینه‌های جنبش زنان شده است یا نه. این در واقع به نظر می‌رسید اصلی‌ترین نکته‌ای بود که بارها و بارها برای آن ما مورد پرسش قرار گرفتیم.

شما خودتان حقوقدان هستید خانم صدر. ارتباط با مؤسساتی مثل «هیفوس»، طبق مقررات جمهوری اسلامی ایران، آیا می‌تواند یک عمل مجرمانه باشد؟

قطعا خیر. ارتباط با مؤسسات خارجی، مؤسسات دولتی‌ خارجی یا حتا دولت‌های خارجی، حتا ارتباط مالی، به‌خودی‌خود نمی‌تواند جرم باشد. یعنی ما در واقع هیچ عنوان مجرمانه‌ای در قانون با این عنوان نداریم. مگر این‌که این ارتباط راهی باشد برای ارتکاب جرایمی که من نمی‌دانم واقعا. یعنی به طور خاص و به‌خودی‌خود، چنین ارتباطی جرم نیست، ضمن این‌که آیین‌نامه‌ی وزارت کشور در مورد سازمان‌های غیردولتی خیلی صریح مشخص می‌کند که سازمان‌های غیردولتی می‌توانند منابع خودشان را از چند راه تأمین کنند. از جمله حق عضویت، کمک‌های مردمی و کمک‌گرفتن از سازمان‌های خارجی. بنابر این وقتی که در آیین‌نامه‌ی‌ وزارت کشور به‌صراحت این قضیه به مشروعیت شناخته شده باشد، به نظر نمی‌رسد که ارتباط یک سازمان غیردولتی ایرانی با یک سازمان غیردولتی خارجی به‌خودی‌خود بتواند جرم باشد.

این منابع مالی صرف چه اموری شده‌اند؟ آیا صرف اموری شده‌اند که احیانا شائبه‌ی‌ مجرمانه ‌بودن را ایجاد بکند؟

اگر ارائه‌ی مشاوره‌ی حقوقی، ارائه‌ی مددکاری به زنان، روانشناس و روانپزشک برای زنان آسیب‌دیده یا در معرض آسیب، دادن خدمات به زنان پس از خروجشان از زندان مثل دادن سرپناه، فراهم‌کردن امکاناتی که بتوانند وام بگیرند، تحصیل بکنند، کار پیدا بکنند و از این طریق بچه‌هایشان بتوانند جایی داشته باشند، دفاع از زنانی که در شرایط بحرانی‌اند، به اعدام محکوم شده‌اند، به سنگسار محکوم شده‌اند، به جرایمی که حبس طولانی‌مدت دارد محکوم شده‌اند،‌ دفاع از زنانی که به دلیل قوانین نابرابر خانواده در مورد مسایل خیلی خیلی ساده، مثل طلاق یا حق حضانت، احتیاج به کمک فکری دارند، اگر اینها در واقع جرم است، خب بله! این منابع صرف انجام چنین کارهایی شده است. از نظر من مؤسسه‌ی «راهی» داشته کاری را انجام می‌داده که در واقع وظیفه‌ی قوه‌ی قضاییه و سازمان بهزیستی بوده و باید به این مؤسسه مدال افتخار بدهند برای کارهایی که کرده است. اما این نظر من است. جریان‌هایی هستند که نظرات دیگری دارند. اینها دفتر مؤسسه را پلمب می‌کنند.
این هزارتا زنی که آنجا پرونده دارند و بسیاری از آنها اصل مدارک و پرونده‌هایشان آنجاست، الان نه دسترسی به وکلایشان دارند و نه به مشاورانشان . ما هم به پرونده‌هایشان دسترسی نداریم. من مطمئنم که بارها و بارها آمده‌اند و با در بسته مواجه شده‌اند. در مورد خیلی از آنها مطمئنم که هیچ‌کس را جز مؤسسه‌ی‌ «راهی» ندارند که کمک‌شان کند.

شما و مؤسسه‌ی «راهی» با سازمان‌ها و نهادهای داخلی هم همکاری داشتید؟

بله. به‌خاطر این‌که به دلیل فعالیت و کارمان اساسا مجبور بودیم با سازمان‌های داخلی همکاری داشته باشیم. خیلی وقت‌ها آنها از خدمات ما استفاده می‌کردند و خیلی وقت‌ها ما از خدمات آنها استفاده می‌کردیم. فرضا به‌طور خاص سازمان بهزیستی، کمیته‌ی امداد، هلال احمر، بخش‌های مختلف قوه‌ی قضاییه سازمان‌هایی بودند که به‌طور خاص من یادم می‌آید با آنها همکاری‌های مستمر داشتیم. سوای همکاری‌های موردی.

با توجه به مجموعه‌ی این شرایط، سرنوشت این مؤسسه به کجا می‌انجامد؟ به نظرتان می‌توانید بازهم به فعالیت‌تان به شکل سابق ادامه بدهید؟

ما همان‌طور که در اطلاعیه‌ای که منتشر کرد‌ه‌ایم اعلام کردیم، از همین امروز فعالیت‌هایمان را دوباره شروع کرده و از سر گرفته‌ایم. منتها موانعی جدی در ادامه‌ی فعالیت ما وجود دارد؛ و مهم‌ترین آن، به دلیل این‌که دفتر مؤسسه پلمب شده است، عدم دسترسی به پرونده‌های مراجعین‌مان است و عدم دسترسی به اصل مدارک و اساسا لوازم و اسبابی‌ست که برای دفاع از این زن‌ها و کارهای حقوقی‌شان داریم. به‌هر جهت ما با استفاده از کمک وکلای داوطلبی که، در یک شرایط انسانی، داوطلبانه به کمک ما رسیدند توانستیم که به‌هرحال دوباره خدمات‌مان را برای زن‌ها فراهم بکنیم و از همین امروز کارمان را شروع کرده‌ و شماره تلفن‌هایی را هم اعلام کرده‌ایم تا زن‌هایی که می‌خواهند با مشاوران حقوقی و مددکاران ارتباط بگیرند و در شرایط بحرانی قرار دارند با ما تماس بگیرند و مراجعه بکنند. در عین حال، از دو هفته مجددا مشاوره‌های حقوقی‌مان را هم در زندان اوین برای زنان زندانی شروع کرده‌ایم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

واقعا جاي تاسفه كه طلايه داران جنبش زنان ندانسته دارند اين جنبش را با پول خارجي ها به باتلاقي بي بازگشت ميكشانند !

خانم شادي صدر ، شما جواب بدهيد : در كجاي تاريخ ايران پول خارجي براي ملت خير اورده كه اين بار بي اورد ؟ اين كار شما مرا ياد ان روزي مي اندازد كه درهاي سفارت انگليس بر روي مشروطه خواهان باز شد و ديگ هاي پلو براي حمايت از گرسنگان به بار گذاشته شد !

خانم صدر ، اگر شما را بازداشت كنند ، هرجي نيست به خاطر عقايدتان و مخالفت و تهيد امنيت ملي به زندان بي افتيد ولي اگر به خاطر كارهاي شما و همكيشانتان ميلونها دختر در سالهاي اينده دچار خفقان بشوند و مثله جنبش زنان بشه به مانند جنبش دانشجويي ، خيانتي كه در حق اين زنان كرديد غير قابل بخشوندني است !

خانم صدر ، من يك فعال دانشجويي اصلاح طلبم ، با همكاري عده اي از دوستانم تشكلي را پايه گذاري كردم و در حال فعاليتم ، ميدانيد بزرگترين مشكلم در فعاليت دانشجويي چيست ؟ برخلاف تصور عامه كه سانسور و فشار حراست دانشگاه و نماينده ولي فقيه در دانشگاه و رئوسا را مطرح ميكنند ، بزرگترين مشكلم خود دانشجويان اند ، دانشجوياني كه بنا به ترسي كه در ذهنشان افتاده از هرگونه فعاليتي در جنبش دانشجويي هراس دارند ، دانشجوياني كه بنا به تذكرات والدينشان از 100 متري دفتر تشكل رويشان را برميگردانند ، دانشجوياني كه هرزه گري را بر فعاليت اجتماعي ترجيح ميدهند ! و هزاران دانشجوي ديگر ..... كه همه و همه بنا به همان حركت غلط باطبي ها كه امروز همه سنگشان را بر سينه ميزنند اما نميدانند كه امثال باطبي چه خيانتي در حق جنبش دانشجويي كرده اند ، ميباشد ، اگر جنبش دانشجويي وارد فاز برخوردي نشده بود و خود را بازيچه عروسك
گردان هاي داخلي و خارجي نكرده بود امروز وضعمان بهتر از اين بود !

در مورد جنبش زنان هم به نظر همين قضيه صادق است ، شما و همكيشانتان داريد كار درستي ميكنيد اما چون نادانسته داريد از ابزارهاي نامتعارف و خطرناك استفاده ميكنيد ، نتها حركتتان نتيجه اي براي جنبش زنان نخواهد داشت بلكه دستواوردش هم همان خواهد شد كه جنبش دانشجويي در سالهاي گذشته براي ما گذاشته ، يعني خفقان و ترس و ناآ
اهي ميليون ها زن و دختر در سالهاي پيش رو !

اميدوارم روزي فرا نرسد كه تاريخ شما و همكيشانتان را عروسك هاي امريكا و هلند و .... معرفي كنند و بگويند خيانت شما ها چه ضرر هايي را بر بدنه جنبش زنان وارد كرده ! چيزي كه امروزه پشت سر خيليهايي كه در گذشته محبوب بودند اما حال نه ، ميگويند .

با آرزوي توفيق و ضفرمندي اصولي و درست جنبش زنان ايران /// مهدي / كرمان

-- مهدي ، Apr 22, 2007 در ساعت 11:24 AM

با سلام ! خسته نباشید! من مثل دیگر هموطنان که شما را محکوم به تغذیه مالی از کشورهای دیگر کرده اند نمی کنم چون باور ندارم این کار غلط باشد اما دلایلی البته نه متقن دال بر درستی کارتان دارم! تا بوده همین بوده که دولتهای دیکتاتور تن به اینگونه جنبش ها نمی دهند و گویا چاره ای جز استمداد از آن سوی آبها نیست. موفق و استوار باشید!

-- رها ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

آقاي مهدي. شما از مشكلات زناني كه در شرايط بحراني نياز به حمايت حقوقي يا مالي دارند چه اطلاعي داريد؟ فقط تابوهاي چمدان پر از پول در ذهن تان است و عروسك خيمه شب بازي آمريكا و هلند و ... اين اسطوره هاي مخدوش را كساني طراحي ركرده اند كه قاتل ها را در شهر شما تبرئه مي كنند. بفهم كه افكارت از كجا ناشي مي شود. كمي به روز باش. نیما از http://blog.nim.ir

-- نیما ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

درود بر شما حانم صدر و همه "همكيشانتان".
دلسرد نشويد. ادامه دهيد.پيروزي از آن شماست.

-- بدون نام ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

خانم صدر پولي كه از طرف سرمايه داري خارجي بياد كه نمي تونه در جهت منافع مردم رنج ديديه ي ايران صرف بشه

-- بدون نام ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

البته زیاد احساساتی نشوید آقای مهدی.... نظام هر وقتی از ناحیه کدام گروه احساس خطر کند، وارد عمل می شود...فرقی نمی کند که آن گروه بر حق هستند یا نه؟ از خارجی ها پول میگیرند یا از داخلی ها؟ اینها مهم نیستند. مساله، خطرناک شدن گروه های مدنی است. درود بر شادی صدر که برای جنبش زنان در ایران کار میکند.

-- خالد ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

این را برای آقای مهدی میگویم از کرمان : آقا مهدی اگر خانم صدر از خارجی ها ( که خود خانم صدر بهتر از شما میدونند که دلشون به حال ما نسوخته ) پول نگیرند شما حاضری بودجه شون رو تامین کنی؟

-- سلمان سهیلی ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

مصاحبه بسیار جالبی بود. جالب توجه تر اینکه موافق و مخالف پول گرفتن از کشورها و سازمان های خارجی را بد می دانند. نمی دانم مرزهای این حمایت مالی خارجی را بد دانستن چقدر بزرگ است، آیا در وقایع طبیعی مانند زلزله، کمک های خارجی، بدی خود را از دست می دهند؟ در بورس های علمی، پژوهشی چطور؟ آیا این بد دانستن شامل جوایز هنری، تحقیقی هم می شود؟ بجز کمک های مالی خارجی ها بقیه کمک ها چطور؟ مثلا کمک های تکنیکی، علمی؟ یا مربیان ورزشی خارجی؟ شخصا به این باورم که بجز کمک های مالی خارجیان برای سازمان های مستقل و جنبش های طرفدار حقوق انسانی، بقیه را تبلیغات حکومتی حلال، ارث پدری یا حداقل بنوعی مکروه اعلام کرده است.متاسفانه در میان هموطنان خارج نشین هم این گونه تفکر شیوع شدید دارد، حداکثر /سو/استفاده مالی، حمایتی از غرب و شکوه مدام از دسایس کمک کنندگان و مشکوک بودن این کمک ها. مهدی هلند

-- مهدی ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

سلام خانم محترم. خيلي خودتان را به خوش فهمي زده ايد. اگر ديديد مردم(بقول شما عوام) از پشت كوه مي آيند، رفته بودند كوه نوردي! من در آمريكاي شمالي زندگي مي كنم. سالها هم در اروپا بوده ام. خارجي ها اگر يك سكه پني يا يك سنتي روي زمين ببينند، با همه پز و قر و فرشان دولا مي شوند و برمي دارند. حقوق بشر و زنان و اين حرف ها هم كه زده ايد براي اينور آبي ها، تا وقتي كه جنبه بيزينس نداشته باشد، ول معطل است. اصل مطلب اين است كه گربه خارجي ها براي رضاي خدا موش نمي گيرد و حكما يك خبري پشت هر كمك مالي هست.
مي گوئيد نه، از سيد ابراهيم خان نبوي بپرسيد.

-- م. از تورونتو ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

ضمن تشكر از همه دوستان عزيزي كه اضهار نظر فرمودند و سايت وزين زمانه از امكان بحث در مورد اين موضوع ، به دليل وجود شبهاتي كه دوستان از كلام قبلي من دريافت كردند چند نكته را خلاصه وارد خدمت همه دوستان و خوانندگان عزيز معروض ميدارم :

1- برخورد با جنبش هاي اجتماعي و اعمال فشار بر گروه ها و اقشار مختلف به دو دليل عمده هميشه درحالت سيسنوسي است ، دليل اول نوع هيات حاكمه در كشور و دليل دوم ميزان امنيت در جامعه ، برخوردهاي اخير به دليل روي كار امدن الوترامحافظه كاران راديكال در دولت است و همچنين تهديدهاي مختلف خارجي كه به هدف بر اندازي و سقوط نظام انجام ميگيرند ، لذا بسيار تا بسيار طبيعي است كه در چنين دولتي و با چنين حجمه براي بر اندازي از سوي دول مختلف توسط بودجه هاي بودار ، نظام تمام قوايش را براي حفض بقاي خود بكار ميگيرد ، پس مشاهده ميكنيم كه مقصر اصلي خود نظام نيست بلكه همان هايي هستند كه 28 ساله به جاي تعامل با نظام و تنش زدايي به فكر براندازي هستند و خود امروزه به اين اشتباه تاريخيشان واقفند ) مراجعه شود به سخنان رايس و مقالات اخير همين سايت ) ، لذا تحريك حكومت و استفاده از منابع مالي بودار در اين وضعيت فعلي نتيجه اي جز برخورد ندارد ، پس باز هم به اين نتيجه ميرسيم كه خانم صدر برخلاف تصور خودش جرم انجام داده و امنيت ملي را به خطر انداخته !

2- من اصلا به شخصه معتقد به اين نيستم كه فعالين جنبش زنان برانداز يا خيانت كار اند و در حسن نيتشان هيچ شكي ندارم ولي به وقوف برمن روشن است كه اين ساده دلان با بي احتياطي محض دارند كاري را ميكنند كه اثرات سوئش ممكن است نسلهاي متمادي از زنان را دچار ضرر و خفقان كند ، امروز اگر ايشان و همكيشانشان به درستي عمل نكنند و برخوردها بلا رود دوباره شاهد همان حادثه كوي دانشگاه تهران ميشويم و تاريخ تكرار ميشود ( مراجعه شود به كامنت قبلي ام ) .

3- پول خارجي بالذات نجس نسيت چون خيلي از سازمانها و ان جي او ها هستند كه بي دريغ و با اهداف بشر دوستانه كمك ميكنند و مورد تاييد خود وزارت اتطلاعات هم هستند ، بد نيست بدانيد من خودم بچه بم هستم و در يك ان جي او حمايت از كودكان بي سرپرست هم عضو ام ، ما در اونجا با حمايت خيلي از خيرين داخلي و خارجي در حال ساخت ساز و تهيه امكانات رفاهي براي كودكان بي سرپرستيم ، لذا ميبينيد كه پول خارجي صرفا بد نيست ولي گه گاه بعضي اهداف پشت پرده است كه از ديده همگان به دور است ، بر فرض مثال ميتوانيد تصور كنيد كه القاعده ميخواهد با يك بيولوژيست امريكا رابطه برقرار كند ، درنتيجه از دور و به وسيله سازمانهاي فرعي به پروژه هاي او كمك ميكند حال انكه سازمان سيا ميداند اين كمك ها براي ساختن يك بمب بيولوژيك در لواي تحقيق براي كشف واكسن ايدز است ، شما انتظار داريد سازمان سيا چه كار كند ؟ اگر كه جزو هموطنان ساده دل ما باشيد كه معمولا از روي ضوارهر كارو ژست روشنفكري مد شده در وبلاگ نويسان فعلي ، تصمميم ميگيرند مطمئنن ، خواهيد گفت بيچاره داره براي بشريت خدمت ميكنه چون داشته واكسني براي ايدز كشف ميكرده اما چون نميدانيد در پشت پرده چه ميكرده نميتوانيد به خودتان حق بدهيد كه سيا اورا دستگير كند و به مكان نامعلومي انتقال دهد ! ، در كشور ما هم وضع به همين صورت است ، برخورد مامورين وزارت اطلاعات كه حافضان امنيت در جامعه اند نيز بر اساس يك ديد كلي و با انجام تحقيقات گسترده است و مطمئن باشيد وزارت اطلاعات امروز (نه اوايل انقلاب ) كاملا با برنامه ريزي و به مانند همتايان امنيتي اش در تمام دنيا مثل سيا و ام اي سيكس عمل ميكند و برخورد با خانم صدر بسيار منطقي است ، اين را هم توضيح بدهيم كه تصور اينكه وزارت اطلاعات ميگيره و شكنجه ميكنه و .... بسيار تا بسيار غلطه چون من خودم تا حالا چند بار به خاطر فعاليت دانشجويي ام بازداشت شدم ولي در طول اين چند بار جز برخورد محترمانه نديديم ( البته ناگفته نماند كه هميشه اول بازجويي فشار ميارن ولي اگه بفهمن كه نيتت سوء نبوده و سوء تفاهم شده با احترام برخورد ميكنند ، ما كه نيت سوء نداشتيم ، شايد انها كه داشتند برخوردهاي بد تر ديده باشند كه به نظر من براي دفاع از كيان يك مملكت به اين گسترده گي واجبه ) .

4 - حكومت ايران حكومتي است مشروع و به نظر من دمتراتيك ترين حكومت خاورميانه است و در كشورهاي مسلمان هم نمونه اي ندارد ، ما در ايران انواع اقسام علايق داريم ، به راحتي در دانشگاه هايمان فعاليت ميكنيم و نشريه چاپ ميكنم و ...... اما يك ضعف هم داريم و ان هم چيزي نيست جز عدم تحمل ، اين ضعف هم به حكومت برنميگرده بلكه به ذات خود ايرانيا برميگرده نمونش رو ميتونيد در خود اپوزيسون ها هم ببينيد كه بسيار بيشتر از اصلاح طلبان و اصولگرايان است ، به نظر من حكومت ايران اگر با تهيد امنيتي بر اندازي و همچنين تحريم و ارعاب روبرو نباشه ، ميتونه تبديل به يك حكومت بسيار مردمي در قالبهاي دمكراتيك تبديل بشه ولي متاسفانه هميشه اين تحريم ها به ضرر ملت تمام ميشوند و اين پولهاي نجس به جاي نفع رساندن به مردم و جنبش ها باعث شكستشان ميشوند ، مطمئن باشيد كه حكومت فعلي ما در دوران جنيني است و از دل اين حكومت يك نظام قدرتمند و دمكراتيك بيرون خواهد امد ( شايد براي خيلي هايتان كه مفتون تحليلهاي اپوزيسيون ها هستيد تصور اين حرف مشكل باشيد ولي انها كه 20 سال پيش در اين حكومت بوده اند ميدانند كه اين حكومت چه قدر انعطاف پذيره و قابل تحول ، واقعا در كدام كشور مسلمان اين همه تحول در طول 28 سال رخ داده كه در ايران درحال وقوعه ) .

5 - مشكلات زنان و جنبش زنان نيز ميتوانند فعاليت بكنند بدون برخورد ، بودجه هايشان را تامين بكنند بدون گرفتاري ، فقط لازمه ان درايتي است كه بتوان پروژه و پروسه هاي حساس اين چنيني را با ان به پيش برد ، درايتي كه متاسفانه امثال شيرين عبادي ، شادي صدر و .... با وجود تمام حسن نيت و خيرخواهي كه دارند ، از ان برخوردار نيستند و مثلشان به مانند مثله خاله خرسه است براي ان مرد بيچاره !

6 - بروز بودن با تفهم بودن و مقلد بودن بسيار فرق دارد ، اميدوارم اين را دوستاني بفهمنند كه خيلي نشايانه از روي فلسفه هاي صاحب قدرت امروي تقليد ميكنند و اندك تحليلي از خود ان فلسفه ندارند و از روي احساسات و تفركات كوته بينانه نميتوانند منافع ملي را از پروپاگنداسازي هاي رايج در داخل و خارج افتراق بدهند !

هم براي جنبش زنان آرزو دارم كه بتواند به سلامت از اين وادي خارج شود تا روزي را شاهد نباشيم كه همين خانم شادي صدر و عبادي و .... به عزاي جنبش زنان بنشينند و شاهد بالش و ضرفمندي و احقاق حقوق حقه اين قشر مورد ستم باشيم و هم براي همه هوطنانم ارزو دارم كه روزي را ببينيم كه بتوان با وجود داشتن علايق متفاوت يكيديگر را تحمل كنيم و به يك بلوغ كامل فكري برسيم و از حالت تقليدي نشايانه خارج شويم و خودمون صاحب فكر باشيم و مجبور نباشيم براي مثال زدن به اين اون رجوع كنيم بلكه بگويم كه ما چنين گفتيم و گفته ما هم گفته اي فهيمانه و درست باشد .

چون ميدانم هنوز به ان بلوغ نهايي نرسيديم سخن كوتاه ميكنم .

با سپاس از همه خوانندگان و مسئولين محترم سايت وزين زمانه //// مهدي / كرمان

-- مهدي ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

از طرف من به همه
1-هرکس غیر از من فکر می کنه یا ساده دلیه که فریب خورده یا مغرضیه که به عمد اشتباه می کنه تا فکر منو یعنی حقیقت رو نابود کنه.
2-دو نوع پول داریم یکی خارجی و دومی ایرانی، پول خارجی هم دو نوع است پول دولتی یعنی پولی که دولت های خارج به دولت می پردازند و پول (مشکوک)غیر دولتی، طبق آمار جهانی و خود من، رد و بدل شدن این

پول ها از طریق سازمان های غیر دولتی برای خراب کاریست. البته فقط قسمت از خارج به ایران.
3- ما یه طرف بزرگان یه طرف. یا ما بدیم، و بزرگان خوب ،یا ما خوبیم و بزرگان بد. ولی اول بیایید خودمونو اصلاح کنیم. هر کس اندازه خودش آیا تو انسان کاملی ؟ نه پس فکر خودت باش ، کار به کار بزرگان نداشته باش.
4- من یک طرف دیگران یک طرف، باور کنید جریان آگاه سازی یک طرفه و از طرف من به دیگران است .اگر دیگری بالای حرف من حرف می زند به علت کم ظرفیتی اش است.
5- نتیجه نهایی: در دنیا دو رنگ بیشتر نیست یا سیاه یا سفید و از سه هزار سال پیش تا کنون نبرد میان اهریمن و اهورا ادامه دارد، ولی مژده که به همین زودیها سپیدی پیروز است، من خودم می دانم. پس آرام و صبور و سر به راه و پذیرا باشید و هواس اهرا را پرت نکنید.

-- خسرو احسنی قهرمان ، Apr 23, 2007 در ساعت 11:24 AM

دوستان عزیزی که به پول خارجی حساسیت دارن، باید به دولت ایران بگن که تمام روابط تجاریش رو با خارج قطع کنه چون مدام از استعمار و استکبار و امپریالیسم پول وارد کشور می شه، مثلا در قبال فروش نفت! مهم این نیست که منبع پول کی باشه، مهم اینه که برای چه کار و هدفی خرج بشه!

-- mohammad reza ، Apr 24, 2007 در ساعت 11:24 AM

يك مقاله در همين خصوص و در ارتباط با راديو زمانه را در اين سايت ديدم. بهتر است شما هم ببينيد
www.mano-paltalk.net/jeddi12/sar2504.htm

-- بدون نام ، Apr 26, 2007 در ساعت 11:24 AM

دبیر محترم وب سایت، سلام،
من رضا پاپتی هستم. درست است که پاپتی هستم ولی فکر کنم توی این نظر گاه، برای آدم قانعی مثل من یه کمی جا باشه که نظرمو بگم... .
چرا بعد از 48 ساعت هنوز نظر من که بی احترامی هم توش نداشت، تو این جا نیومده. یادم نمی ره که این دومین باره (دفعه ی پیش با یه امضای دیگه) که امانت داری نکرده اید. اون بار در پاسخ به حسین درخشان و اهانتی که به بانو شادی صدر کرده بود، کامنت رو مثل جیگر زلیخای مرحوم کردید، یعنی سرسری عمل کرده بودید. این بار هم که اصلا منتشر نکرده اید. فرض رو می ذارم بر حواس پرتی. و امیدوارم که به سایت تون رحم کنید... عزت زیاد

-- بدون نام ، Apr 30, 2007 در ساعت 11:24 AM