رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳۰ آذر ۱۳۸۵
ترجمه مقاله ای از روزنامه «دی تسایت آنلاین» آلمان

آیا دختران مسلمان مدارس آلمان را بایکوت می کنند؟

ترجمه رضا شوقی

مامور اداره "تطبیق پذیری" دولت فدرال آلمان، خانم ماریا بومر، این مسئله را غیر قابل تحمل می داند که خانواده های مسلمان فرزندانشان را از کلاس ژیمناستیک خارج می کنند و در زمان درس بیولوژی، مبحث آشنایی با مسایل جنسی، بچه ها مریض جلوه داده می شوند یا در مدارسی که تعداد زیادی خارجی در آن مشغول تحصیل هستند به طور کلی هیچ اردوی مدرسه ای صورت نمی گیرد زیرا دختران مسلمان قاعدتا از طرف والدینشان مجاز به شرکت درآن نیستند.

هم حزبی خانم بومر، نوبرت لامرت، رئیس مجلس ملی آلمان سخن از دلایل گول زننده به میان می آورد که به وسیله آن دختران مسلمان از شرکت در کلاس ورزش امتناع می کنند.
هم چنین "جماعت ترک های آلمان" (که بزرگترین اقلیت مسلمان این کشوررا را تشکیل می دهند) نیز به سخن آمده و این مسئله را قابل قبول نمی دانند که برای دختران دانش‌آموز امکان معافیت عملی از شنا و سایر ورزش ها، بیولوژی و آشنایی با مسایل جنسی فراهم شود.



مسئله در این جا پیرامون موضوعی بس فراتر از چند درسی است که چندان نیز در کانون اهمیت مسایل تربیتی قرار ندارند. مسئله این است که اصل "حق تحصیل برای تمام بچه‌ها" در معرض خطر به نظر می رسد. بنابراین جای تعجب ندارد که وزیر کشور آلمان، ولفگانگ شوی بله، بایکوت اسلامی درس ها را به عنوان یکی از سوژه های کنفرانس اسلامی تعیین کرده بود و جالب آنکه درست دراولین جلسه این کنفرانس در سپتامبر سال جاری، نزاع درمورد این مسئله بالا گرفت که آیا مدارس آلمان در مقابل در خواست‌های دینی ویژه والدین مسلمان تسلیم خواهند شد؟

اگر کسی به خود زحمت دهد وبه دنبال پاسخ این سوال برود غافل گیرمی شود.
وزارت کشور در برلین جوابی برای این سوال ندارد زیرا می گویند تحصیل مسئله ایالت‌های جمهوری فدرال آلمان است و هر ایالت خود باید به آن بپردازد. اما درایالات چه می گذرد؟ درباره موضوع مورد سخن ایالت برمن مورد مناسبی است. ایالتی که دارای بیشترین دانش آموزان مهاجر در کشور آلمان است و با بیشترین میزان غیبت دانش آموزان مسلمان در کلاس های ورزش، تعلیم امور جنسی و اردوهای کلاسی مواجه است. شگفت آن که مقات محلی هم چیزی از این مسئله نمی دانند و می گویند هرازگاهی مواردی پیش می آید اما این موارد بسیار نادر است!

(در حالیکه بسیاری از مقامات اظهار بی اطلاعی می کنند)کلاوس بوگر، مدیر بخش تحصیلات سخت ترین ناحیه آلمان چیزهایی برای گفتن دارد. مدارسی مثل مدرسه "روتلی" در این ناحیه قرار دارد؛ مدارسی که میزان دانش آموزان مهاجر در آنها به 100 درصد می رسد، با چند دوجین معلم مسلمان درس دینی که در مظان اتهام اسلامیزم قرار دارند. این مدرسه شاهد خوبی برای مطلب مورد نظرما است و سختی های کار را نمایان گرمی کند. بوگر در سال 2005 یک آمارگیری در این مدرسه ترتیب داد تا میزان غیبت دانش آموزان درکلاس شنا را به دست آورد. نتیجه جالب است: ۶۸ درصد از بچه ها در کلاس شنا شرکت نکرده اند و ۵ درصد آنها دلیلی دینی برای عدم حضور خود ارائه کرده اند. از آن پس بوگر دستور می دهد که در آینده فقط مسئولان مدرسه، و نه معلمان، می توانند اجازه غیبت از کلاس شنا را به بچه ها بدهند.

خانم نکلا کلک در مورد سایر ایالت های آلمان که مسئله بایکوت درس ها درآن زیاد بوده است تحقیقی انجام داده است. روش او دراین تحقیق مشاهده و نیز مصاحبه با معلمان، دانش آموزان و متخصصان علوم تربیتی بوده است. بخشی از این تحقیق به نحوه مواجهه مدارس با مشکل بایکوت اسلامی درس ها اختصاص دارد. معلمان و مسئولانی که خانم کلک با آنها مصاحبه کرده است می گویند قبلا درخواست اجازه عدم شرکت در کلاس به دست ما می رسید اما از وقتی که تعداد زیادی از دختران دانش آموز روسری به سر می کنند ما دیگرازآنها تقاضای ارائه درخواست عدم شدکت در کلاس نمی کنیم. این مسئله پذیرفته شده است که آنها در کلاس شنا حاضر نشوند.

مدیر مدرسه هارتمورت بلیز به خانم کلک گفته است شمار بچه های با حجاب افزوده شده است.حتی گاهی دختران بی حجاب بایستی از حق خود دفاع کنند.ما تاثیر روبه رشد دین را احساس می کنیم.

برخی دیگراز مدیران گفته اند که با اختیاری کردن کلاس شنا این مشکل را حل کرده اند. بعضی دیگراز مدارس مانند مدارسی در شهر هامبورگ نیز با جدا کردن کلاس دخترها و پسر ها و رعایت اصل تفکیک جنسی در هنگام درس های مورد نظربا این مسئله کنار آمده اند. مسئولان این مدارس دلیل این کار خود را حفظ دختران درسن بلوغ از بازی‌های "دو پهلو" و متوقف کردن سخنان نیش دار آمیخته به نکات جنسی اعلام کرده اند. در مدارسی نیز که این راه حل ها عملی نبوده است دختران مسلمان از طرف مدرسه به استخرهای زنانه ای که بسیاری ازموسسات و آموزشگاه های شنا ارائه می کنند، فرستاده می شوند. البته این گروه از دختران باید حتما گواهی حضور در استخر را به مدرسه ارائه کنند.

مشکل اردوهای کلاسی هم حل نشدنی نیست. اما راستی چرا برخی از خانواده های مهاجر از فرستادن بچه های خود به سفرهای کلاسی خودداری می کنند؟ دلایل این امرمتنوع است. گاهی علت آن مشکل اقتصادی خانواده است. دربسیاری دیگر از موارد خانواده‌ها می خواهند دختران خود را از فریب های - اصولا واهی و خیالی - که فکر می کنند بچه ها را دراین گونه سفرها تهدید می کند حفظ کنند. مستی دانش آموزان و شب نشینی در اطاق خواب نیز از جمله دلایل تصورات هراس آمیز والدین سخت گیر مسلمان است. در حال حاضر این دختران درخانه های والدین سنتی شان بسیار مراقبت شده رشد می کنند. در صورتی که مشکلی برای دختر پیش بیاید کل خانواده تهدید می شود. یکی از مسئولان مدرسه در شهر هامبورگ می گوید ما دیگر اصلا اردوهای کلاسی را برگزارنمی کنیم چون وقتی این سفر به جایی دور است حدود یک چهارم از والدین می کوشند به هر طریقی که امکان دارد ازشرکت فرزندان خود در این سفر ممانعت کنند.

مسئول مدرسه برما می گوید در مواردی که این دختران به اردوی کلاسی بیایند می کوشیم انواع و اقسام اطمینان ها اعم از سخت گیری در ممنوعیت الکل،تهیه اطاق خواب جداگانه، ارائه لیست غذای گیاهی (بدون گوشت برای بچه های مسلمان) را به خانواده ها بدهیم تا نظر آنها را برای بردن بچه ها به سفر جلب کنیم. در برخی مدارس از امامان مساجد و مدد کاران اجتماعی در این راه استفاده می کنند تا آنان از والدین بچه های مسلمان خواهش کنند به خاطر اهمیت پیوند و ارتباط بچه های کلاس، به فرزندان خود اجازه حضور دراردوهای مدرسه را بدهند، گرچه این تلاش همیشه موفق نیست. به میزانی که تماس و ارتباط مدارس با سازمان های مربوط به مهاجران، مساجد و مادران بچه ها بیشتر است قانع کردن والدین نیز آسانترمی نماید.

در برخی مدارس حتی به مادران دختران اجازه می دهند که به همراه آنان به اردو بروند.
از سویی دیگر بعضی از مدارس با مقاومت اصولی با این مسئله برخورد کرده ودر آنها هیچ سخنی از تسلیم در برابر اسلامیزم رو به رشد در میان نیست.

سیاست مداران آلمان نمی خواهند تقصیر امتناع از مدرسه از جانب مهاجران را در خود آنان یا دین آنها جستجو کنند؛ استراتژیی که به وسیله آن کمتر مشکلات تحصیلی حل می شود.

در این جا بد نیست به این نکته اشاره شود که حدود هفتصد هزار دانش آموز مسلمان در مدارس آلمان مشغول به تحصیل هستند و متاسفانه وضعیت تحصیل آنها دراماتیک است. اما دلیل آن دین نیست. دلیل افت تحصیلی آنان این است که این بچه ها ازخانواده های فقیری هستند که درخانه آنها کتاب آلمانی یافت نمی شود، مرتب تلویزیون ترک زبان روشن است و بچه ها از کسی جهت انجام تکالیف مدرسه درخواست کمک نمی کنند.

مسئولان تمام مدارسی که برای نوشتن این گزارش از آنها تحقیق شده است گفته اند که اطلاعات مربوط به زبان آلمانی درمیان دانش آموزان رو به کاهش است، وضعیت کارنامه ها افتضاح و شانس جوانان برای پیدا کردن کار بسیار پایین است.
------------------------------
لینک مطلب

Share/Save/Bookmark