رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ آذر ۱۳۸۵

از لبنان چه مي‌دانيم (۳)

بیژن روحانی

در این قسمت از برنامه‌هایمان در مورد لبنان، کمی به آثار جنگ اخیر می‌پردازیم و سفری خواهیم داشت به بخش‌های آسیب دیده جنوب و دیگر نقاطی که بیشترین خسارات و تلفات را در جنگ سی و سه روزه با اسراییل متحمل شدند.

برای دیدن بیشترین تخریب‌ها، باید یک راست سراغ مناطق شیعه نشین رفت. بنت جبیل یکی از این مناطق است که به شدت مورد هدف قرار گرفته. در یکی از کوچه‌های این شهر کوچک، که تمام خانه‌ها از ابتدای سربالایی کوچه تا اواسط آن خراب شده، خانه‌ای بود بزرگ و نیمه ویران که هنوز پرچم برزیل به نشانه طرفداری از تیم فوتبالش در جام جهانی به ایوان فروریخته آویزان بود. هنگام عکاسی از خانه، مرد میانسالی با روپوش سفید از آن بیرون آمد و پس از آن که فهمید ایرانی هستم مرا با خودش داخل خانه برد. سید ابراهیم صباغ، داندنپزشکی بود که در خانه و مطب نیمه ویرانش هنوز به کار مشغول بود. روی صندلی مخصوص یا یونیت دندانپزشکی، زنی منتظر دکتر نشسته بود. دکتر ابراهیم تکه‌هایی از گلوله‌ی تانکی که نیمی از خانه و محل کارش را ویران کرده، روی میزی گوشه دفتر کارش گذاشته. با چشم های قرمز و ته ریش دو سه روزه برایم می‌گوید که بیست و یک روز از جنگ را در شهر مانده است. می‌رود و از میان کاغذهایش پرینت رنگی صفحه‌ای از یاهو نیوز را می‌آورد که عکس او را در حال مصاحبه با خبرنگاران خارجی نشان می‌دهد با سیگاری در دست و چشم‌هایی قرمزتر از لحظه‌ای که مقابلم ایستاده بود. دکتر سید ابراهیم معتقد است اگر اسراییل کاری به کار آنها نداشته باشد، می‌شود در منطقه با آرامش زندگی کرد. بدون جنگ بدون خونریزی.

از بنت جبیل وقتی به طرف مناطق مرزی حرکت می‌کنید، باز هم روستاهای ویران دیگری سر راه هست. در چشم اندازی که طبیعت کوهستانی و خانه‌های تخریب شده می‌سازند، به روستای آبادی می‌رسیم که از اثرات مستقیم جنگ در امان مانده است. در ابتدای روستا، داخل یک محفطه شیشه‌ای، تندیس حضرت مریم قرار دارد با شمع روشنی در کنار آن. روستا، مسیحی‌نشین است. تعدادی از خانه‌ها و مغازه‌ها پرچم فرانسه را بر سر در خود آویزان کرده‌اند و تندیس حضرت مریم بر سر بسیاری کوچه‌های دیگر قرار دارد.
از این روستا که خارج می‌شویم باز هم مناطق تخریب شده در پیش روست.

عیتا الشعب، روستایی است که تقریبا چیزی از آن باقی نمانده. در نزدیکی همین محل نیروهای حزب‌الله دو سرباز اسراییلی را به اسارت گرفتند و سپس جنگ آغاز شد. کنار ویرانه‌ها زنی با ژاکت سفید و روسری راه راه قرمز ایستاده. دوربین عکاسی را که می‌بیند دو انگشت دستش را به نشانه پيروزی بالا می‌برد بعد تپه‌های رو به رو را نشان می‌دهد و می‌گوید آنجا اسراییل است: "در طول جنگ، اسراییلی‌ها روی تپه بلندگو گذاشته بودند و مدام می‌گفتند منطقه را تخلیه کنید و خانه‌های خود را بازسازی نکنید چون تا زمانی که شما بازسازی کنید ما این جا را می‌زنیم".

زن برخلاف دکتر ابراهیم معتقد است:
"به هیچ وجه نمی‌شود در کنار اسراییلی‌ها زندگی کرد و با آنها به صلح رسید چون آنها خواهان جنگ هستند".

در میان صحبت‌ها، صدای انفجاری از همان نزدیکی به گوش می‌رسد. زن با خونسردی توضیح می‌دهد یکی از بمب‌های عمل نکرده؛ منفجر شده است.

طبق برآورد دولت لبنان و نیروهای حافظ صلح در حال حاضر بیش از یک میلیون بمب خوشه‌ای در مناطق جنوبی لبنان وجود دارد که تنها پنجاه هزار آن خنثی شده.
در عیتا الشعب مرد دیگری را می بینیم. وقتی می‌فهمد ایرانی هستیم ما را به خانه‌ای می‌برد که خانه خودش نیست. خانه خودش در جنگ تخریب شده و پسرش که از اعضای حزب‌الله بوده در فاصله چند متری جلو چشم پدر کشته شده است. پدر زنش هم در گلوله باران از بین رفته است. حالا در خانه پدر زن کشته شده‌اش زندگی می‌کنند. خودش را سید محمد معرفی می‌کند . اجازه نمی‌دهد از او عکاسی کنیم. می‌گوید من عضو حزب الله هستم. با شما صحبت می‌کنم اما اجازه عکاسی ندارید.

می‌گویم شنیده‌ام گروهی متشکل از یهودیان و اعراب که هر کدام یکی از اعضای نزدیک خود را در جنگ از دست داده، انجمنی درست کرده‌اند در خدمت صلح و آشتی و بخشیدن یکدیگر. سید محمد در پاسخ می‌گوید: "ما هم از این‌طور برنامه‌ها حمایت می‌کنیم. اما مشکل اینجاست که این گروه‌ها صدایشان به جایی نمی‌رسد. مشکل بزرگتر این است که این دو ملت چند نسل در کنار هم با نفرت زندگی کرده‌اند. من از وقتی خودم را شناختم به من گفته‌اند که اسراییل دشمن توست و به این زودی‌ها امکان ندارد که تفکر این چند نسل نسبت به یکدیگر عوض شود". سید محمد در ادامه می‌گوید که خودش سه سال و زنش دو سال در زندان اسراییلی‌ها بوده است.
در راه بازگشت، دیگر چراغ خانه‌ها و ساختمان‌ها روشن شده‌اند. چراغ‌های این سوی مرز و آن سوی مرز. لااقل روشنایی چراغ‌ها از دور شبیه یکدیگرند.

بخش سوم از سفرنامه لبنان را اینجا بشنوید.

در همین‌باره:

از لبنان چه می‌دانیم- بخش دوم

Share/Save/Bookmark