رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايرانيان > سلاح اتمی و کاهش قدرت ملی | ||
سلاح اتمی و کاهش قدرت ملیشنيدن فايل صوتی پویان طباطبایی: با توجه به اصرار ایران برادامه غنی سازی اورانیوم، هدف از غنی سازی چیست و ایران به کجا میرود؟ زید آبادی: آنچه که ایران (دولت) خود اعلام میکند، این است که ما میخواهیم یک چرخه سوخت هستهای داشته باشیم، جهت استفاده در راکتورهای اتمی ایران. این بدان معناست که ایران نگاهی اقتصادی به موضوع هستهای دارد. هر موضوع اقتصادی بر اساس اصل هزینه و فایده بررسی میشود. شاید ایران بدنبال داشتن فناوری هستهای باشد به عنوان نیروی بازدارنده در برابر فشار غرب. همچنین ایران فکرمیکند که چون کشوری است که به دلیل شرایط موجود نمیتواند خود را با نظم جهانی سازگار کند , لذا امکان هدف قرارگرفتنش وجود دارد . مطلب دیگر این است که گروهی از رجال میگویند که داشتن چرخه اتمی حق ماست. من میپرسم به چه قیمتی؟ این جواب کاملا غیر منطقی است، چراکه انسان عاقل زیر بار زور هم میرود. من بارها بر این موضوع تکیه کردهام که میزان زوری که قرار است وارد شود را باید سنجید و سپس تصمیم گیری کرد. مانند هنگامی که راننده تاکسی ازشما مبلغ ۱۰۰۰ تومان طلب میکند و شما میدانید که کرایه ۱۰۰ تومان است. با توجه به اینکه راننده مردی قوی و تنومند است و امکان دارد که شما را مورد ضرب و شتم قراردهد، مطمئنا تصمیم عاقلانه آن است که حتی ۱۰۰۰۰ تومان هم بدهید و پیاده شوید. ما شبانه روز زیر بار زور میرویم، خود ما زیر بار زور این حکومت هستیم , هر روز حق ما پایمال میشود، ما را از همه چیز محروم کرده اند، آیا در جواب باید دست به هر کاری بزنیم؟ خیر، محاسبه میکنیم، یکسری کارانجام میدهیم و یک سری را انجام نمیدهیم. در عرصه جهانی هم به همین صورت است. آیا قیمت نفت ۷۰ دلاری برای کشوری مانند آنگولا عادلانه است؟ مطمئنا اینگونه نیست، اما چاره جز خرید ندارد. در نهایت اصراری که دولت ایران بر ادامه غنی سازی دارد، هم هویت ایران را در عرصه جهانی به خطر میاندازد و هم کارشناسان را متقاعد میکند که کاسهای زیر نیم کاسه هست. پویان طباطبایی: با توجه به اینکه همسایگان ما مانند هند، پاکستان و روسیه دارای سلاح اتمی هستند و همچنین اسرائیل هم در منطقه داری سلاح اتمی است، آیا اتمی شدن ایران ضروری به نظر نمیرسد؟ زید آبادی: پاکستان و هند، دو قدرت رقیب منطقهای هستند با اختلاف طولانی در موضوع کشمیر که همدیگر را خنثی میکنند. در کنار آنها افغانستان، بنگلادش، عمان و .... هم هستند ولی آنها احساس خطر نمیکنند. پس ایران در ارتباط با این دو نگرانی ندارد، چرا که نه اختلاف ارضی وجود دارد نه اصلا رقیب منطقهای به حساب میآیند. زید آبادی: اسرائیل به فاصله 2 کشور از ما قرار دارد، قدرت اتمی خود را زمانی به دست آورده که اصلا جمهوری اسلامی وجود نداشته است. همچنین ادعا میکند، روزی که از جانب همسایگان به رسمیت شناخته شود، وارد یک روند خلع سلاح خواهد شد و در ابتدا به ساکن هم هیچ خصومتی با تمامیت ارضی ایران ندارد چون در دوره شاه هم این کشور وجود داشته و با هم دوست هم بودند. لذا اسرائیل میگوید که ایران ابتدا به ساکن با من دشمن است. اساسا چه رقابتی بین ایران که در کنار خلیج فارس هست با اسرائیلی که درکنار مدیترانه هست وجود دارد؟ این دو کشور را نمیتوان رقیب دانست مگر آنکه یکی اصرار بر این داشته باشد و گرنه واقعیات ژئوپولتیکی و منافع دو کشور، چنین موضوعی را ایجاب نمیکند. در ارتباط با روسیه باید گفت که آنها از دهه ۱۹۵۰ دارای سلاح اتمی بودند و ایران هرگز نمیتواند خود را با آنها مقایسه کند. بحث اصلی این است که اگر ایران به سلاح اتمی دست پیدا کند، فردا سعودی هم مدعی میشود بعد نوبت به امارات میرسد و یا ترکیه. خب بعد از آن دیگر نمیشود در این منطقه زندگی کرد. زید آبادی: سلاح اتمی گاهی باعث کاهش قدرت ملی میشود. نمونه بارز آن هند و پاکستان هستند. هند کشوری است با یک میلیارد و چند صد میلیون نفر جمعیت، دارای دموکراسی پیشرفته، در بعضی حوزههای صنعتی پیشرفته و نیروهای تحصیل کرده فراوان. در کنارش پاکستان، کشوری عقب مانده است. زمانی که این دو اتمی نبودند در هر جنگ احتمالی، طرف پیروز بی شک، هند بود. هند به سمت اتمی شدن رفت و بلافاصله پاکستان هم در همین زمینه اقدام کرد. امروز هر دو با توجه به داشتن سلاح اتمی تبدیل به قدرتی برابر شده اند. اتمی شدن اشتباه بزرگ هند بود. هم اکنون ما در منطقه از نظر وسعت جغرافیایی، میزان نیروهای تحصیل کرده، منابع زیر زمینی و در کل پیشرفتهایی که جامعه ایرانی نسبت به همسایگانش دارد، قدرت برتر هستیم. اما فرض کنیم که همین امارات که با ما بر سر ۳ جزیره اختلاف دارد در صورت اتمی شدن ما، به جمع باشگاه اتمی بپیوندد، قدرت ما برابر خواهد شد . پس اگر این منطق که «چون دیگران دارند، ما هم باید داشته باشیم» به همه کشورهای جهان سرایت کند، باید ۱۹۲ کشور اتمی داشته باشیم. هر لحظه هم که از دست هم خشمگین بشوند، یکدیگررا تهدید اتمی بکنند. کسی که با نداشتن چنین سلاحی روزانه همه را تهدید میکند، طبیعی است که جهان نگاهی نامطمئن به آن داشته باشد. شاید اگر ما خود نیز ایرانی نبودیم و در منطقه زندگی میکردیم، همين ترس را داشتیم. |
نظرهای خوانندگان
نظرات آقای زیدآبادی بسیار کودکانه و کوته فکرانه است.
-- مانی ، Sep 22, 2006 در ساعت 04:07 PMزیدابادی همیشه منطقی و عاقلانه تحلیل می کند و اینبار هم به نکات خوبی اشاره کرده است. ایکاش مسئولان مملکت هم کمی به فکر منافع بلند مدت ما بودند کاش می پذیرفتند که ایران بدون وجود آنها باز هم باید وجود داشته باشد.
-- جمعه ، Sep 22, 2006 در ساعت 04:07 PMمن میترسم که همه کشور ها به اتم اکتفا نکنند بعداً بخواهند ملوکول هم به دست بیارند آخه ما بچه که بودیم از اتم و ملوکول و این چیزا می خوندیم اگر میدونستیم یه روزی کار به اینجا میکشد؛ غلط میکردیم بخونیم بابا بسّه صبر کنید تا قدرتهای گنده ی دنیا همشون به ملوکول داشتن برسن آن وقت ماها به اتم داشتن حتماًباید برسیم چون دیگه آون موقع حق ماست؛ تا آمریکای جنایتکار حنگی به این دومی نرسه نمیزاره ما به اولی برسیم؟!! خدانعلت چون (لعنت شان)کند که اِنقَد زورررر میگن
-- نصرت اله جمالی ، Sep 23, 2006 در ساعت 04:07 PMسلام بر خوانندگان و با سپاس از آقای زیدآبادی، این فرزند فروتن ملت. آقا ما خیلی مخلصتیم. شما ساده نویسید و دردمندانه هم می نویسید. بهتر است دوستمان مانی که می نویسد:"نظرات آقای زیدآبادی بسیار کودکانه و کوته فکرانه است"، فقط یک مورد ازین کودکی و کوته فکری را با دلیل نشان بدهد. من فکر می کنم این گونه نظر دادن اگر انجام نشود، خیلی بهتر است.چون 2 حالت دارد. 1- یا از روی صداقت و احساس واقعی ی نظردهنده بوده ، اما چون وقت نداشته یا سوادش را نداشته یا اسنادش را نداشته، مجبور شده، کیلویی و کتره ای بگوید: کودکانه و تمام. اما خواننده ی این نظر قطعا این نظر را می تواند از روی غرض ورزی و دشمنی شخصی تلقی کند.2- حالت دوم، غرض داشتن نظردهنده است که باز هم چون دلیلی ارائه نمی شود، خواننده ی نظر باز هم آن را غرض ورزی تلقی می کند. پس در آخر چیزی گیر نظردهنده نمی آید و خوانندگان نظر هم، متمایل به دیدگاه نظردهنده نمی شوند، جز آنانی که با او هم نظر بوده اند. یعنی یکدیگر را تایید و فضای اینترنتی را اشغال و تخریب می کنند.( که این نتیجه، نشانی از گفت و گو با خود ندارد). پس بهتر است از این گونه کار ها دست کشید و "دلایل قوی بایدومعنوی" را در نظر داشت. در آخر:حیف است صحبت آدمی کمیاب مثل زیدآبادی را این طوری ماستمال کرد. دلیل بیاور. با سپاس از گوش های مانی و مانی ها، اگر که در این مورد خوب تامل کنند.
-- بدون نام ، Sep 23, 2006 در ساعت 04:07 PMسلام آقای جعفری
امیدوارم بپذیرید که اشخاص دانا و متخصصی پیدا میشوند که بعضی از نوشتههایشان کودکانه یا کوتهفکرانه باشد. دورباد از من که نسبت به «فرزند فروتن ملت» غرض بورزم.
- برخورد شما با این نوشته این است: «زیدآبادی حق دارد مگر کسی خلاف آن را ثابت کند». برخورد من با نوشته طور دیگری است. شما از کسی که نوشته زیدآبادی را منطقی و عاقلانه و ... ارزیابی کند استدلال نمیطلبید یا او را به غرضورزی متهم نمیکنید. چرا؟ به این دلیل که سخن او بر درک شما از نوشته منطبق است. از من میخواهید که بر ادعای خود دلیل بیاورم، اما خود شما نیز برای اثبات صحت درک خود دلیلی ارایه نمیدهید. به نظر من غرضورزی از طریق تمجید بدون استدلال خیلی راحتتر و در عین حال خطرناکتر است.
-- مانی ، Sep 24, 2006 در ساعت 04:07 PMخوب بود زیاد به دردم خورد
-- حسن معیری ، Dec 3, 2006 در ساعت 04:07 PM