رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۴ خرداد ۱۳۸۹
با همسایگان

«نوروز در تاجیکستان رسمی شود»

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

در این برنامه‏ی «همسایگان» از پیشنهادی خواهم گفت که چند تن از روشنفکران تاجیک آن را مطرح کرده‏اند. امید جیهانی، روزنامه‏نگار تاجیک مقیم روسیه، طرحی را پیشنهاد کرده است که بر مبنای آن در تاجیکستان، نوروز به عنوان آغاز سال‏شماری پذیرفته شود.

Download it Here!

این طرح در وبلاگ «یک درویش» که نویسنده‏ی آن داریوش رجبیان، روزنامه‏نگار تاجیک مقیم لندن است، منتشر شده است و تاکنون طرف‏داران زیادی پیدا کرده و بحث گسترده‏ای را هم به‏راه انداخته است.

با این‏که این پیشنهاد جدید نیست و از زمان فروپاشی شوروی تا به‏حال بین تاجیکان و به‏خصوص روشنفکران تاجیکستان بارها مطرح شده است، ولی ناتمام مانده است.

اما طرح این پیشنهاد این‏بار شیوه‏ی متفاوتی دارد. امید جیهانی، روزنامه‏نگار تاجیک، خواستار پخش طوماری در اینترنت است و تلاش دارد، امضای هرچه بیشتری از تاجیکان به‏دست بیاورد تا این طرح بالاخره در تاجیکستان عملی شود. طوماری که خواستار آن است نوروز به عنوان تحویل سال و آغاز سال‏شماری در تاجیکستان، به رسمیت شناخته شود. قرار است این طرح به مجلس تاجیکستان ارائه شود.

در گفت‏وگویی با مطرح کننده‏ی این پیشنهاد، امید جیهانی، از او پرسیدم چه چیز باعث شده دست به چنین کاری بزند؟ کاری که بارها شروع شده و ناتمام مانده است؟


این پیشنهاد، تنها پیشنهاد من نیست. بلکه خیلی از جوانان تاجیک مقیم روسیه این پیشنهاد را داده‏اند. بار نخست این پیشنهاد را اواخر سال میلادی گذشته طرح کردیم. آن زمان هم در تارنگار آقای داریوش منتشر شد. آن موقع فکر کردیم که بحث را از الان شروع کنیم تا این نوروز، آغاز سال جدید ما بشود که ممکن نشد.

الان هم می‏خواهیم امسال که ۱۳۸۹ شمسی و ۲۰۱۰ میلادی است، تا ۲۰۱۱ میلادی که مصادف با بیستمین سال‏گرد استقلال تاجیکستان است، این پیشنهاد را رسمی کنیم. اگر هم تا آن موقع ممکن نشد، بازهم آن را تا ۲۰ سال دیگر هم پی‏گیری می‏کنیم. فرقی نمی‏کند امسال یا ۱۰ سال دیگر.

تلاش ما این است که طرف‏داران بیشتری پیدا کنیم. هزاران هزار تاجیک در اینترنت کار می‏کنند. با آن‏ها در تماس هستیم و از این طریق پیشنهادمان را گسترش می‏دهیم.

امیدوارم روزنامه‏ها و رسانه‏های تاجیکستان نیز از این طرح ما حمایت کنند. بیشترین امیدمان هم به آقای داریوش رجبیان است که دست‏شان درد نکند. چند دوست دیگر هم از افراد بسیار شناخته شده در جامعه‏ی تاجیکستان، چه در جامعه‏ی حقیقی و چه در جامعه‏ی مجازی داریم که با ما همکاری می‏کنند.


از امید جیهانی می‏پرسم تا چه حد خوشبین است که این طرح عملی شود و چشم امیدش به چه کسانی است که بتوانند در این راه به او کمک کنند؟

امید ما پیش از همه به مردم تاجیکستان است. چون تمام قدرت در دست مردم تاجیکستان است. همان‏طور که در قانون اساسی تاجیکستان آمده است. نهادهای اجرایی و قانون‏گذار باید خواست مردم را اجرا کنند. نه این که مردم به خواست آن‏ها تمکین کنند.

اگر واقعا تاجیکستان یک جمهوری دمکراتیک است، پس باید نظر مردم‏اش را اجرا کند. اگر مردم بخواهند که سال نو ما از نوروز شروع شود، پس مجبورند این کار را بکنند. اگر مردم نمی‏خواهند؛ دیگر هیچ! اصلا ما داستان‏اش را همین‏جا تمام می‏کنیم.

در طرح ما تمام جنبه‏های نوروز درج خواهد شد. اعم از جنبه‏های ملی، مذهبی و… ما می‏خواهیم در این نامه همه‏چیز درج بشود که کسی بهانه‏ای پیش نیاورد که مثلا نوروز جشن زرتشتی و یا اسلامی است. هرچه هست، در هر حال این یک جشن تاجیکی است و یک جشن ایرانی در معنای کل آن است.

شما در روسیه زندگی می‏کنید و چندین هزار شهروند تاجیک هم مقیم آن‏جا هستند و با فرهنگ روسی بزرگ شده‏اند و به آن عادت کرده‏اند. برای این افراد ۳۱ دسامبر به عنوان آغاز سال نو پذیرفته شده است و با آن رابطه‏ای فرهنگی دارند. اگر درخواست شما اجرایی شود، آن را قدمی برای نزدیک شدن به فرهنگ قدیمی خود می‏دانید؟ یا آن را در مقابل فرهنگ روسی می‏خواهید عنوان کنید؟

اصلا بحث مقابله با هیچ فرهنگی نیست. می‏گویند در سال‏های شوروی نوروز ممنوع بوده است و همین‏طور هم بود. من سال‏های آخر زندگی شوروی را دیده بودم. ولی از پدر و پدربزرگ‏ام شنیده بودم که در تمام دوران شوروی نوروز را جشن می‏گرفتند.


اگر در شهر دوشنبه و دیگر شهرهای بزرگ تاجیکستان ممنوع بوده، در روستاها که نمی‏توانستند ممنوع کنند. آن هم تاجیکستان که کشوری روستایی است. ما چهار شهر بیشتر نداریم.

اگر در این شهرها، نفوذ روس‏ها و نفوذ فرهنگ اروپایی بیشتر بوده و خود دوشنبه اگر تا ۳۰ سال پیش یک شهر روسی بوده، روستاها که از هزاران هزار سال پیش تاجیکی بوده‏اند. اصلا تکان نخورده‏اند. همان‏طوری که بوده، همان‏طور مانده است. ما هم نوروزمان را همیشه جشن می‏گرفتیم.

حال می‏خواهیم آن‏‏چه را که حقیقی است و واقعیت دارد، یعنی روزی را که مردم خودشان می‏دانند آغاز سال نوشان است، مجلس فقط تصویب کند. اگر مجلس تصویب هم نکند، تاجیک‏ها نوروز را جشن خواهند گرفت.

تاجیکان در تاجیکستان مشکلات کمی ندارند. همان‏طور که می‏دانیم و بارها در گزارشات رادیو زمانه هم به آن پرداخته شده است، مشکلات اقتصادی زیادی در تاجیکستان وجود دارد.

هم‏چنین تاجیک‏ها برای هم‏پایی با دیگر فارسی‏زبانان در کشورهای همسایه‏ی خود مشکلات کمی ندارند. موضوع بازگشت به فرهنگ و سنت‏های قدیمی در تاجیکستان، سال‏ها است که ورد زبا‏ن‏ها است. اما همیشه به دلیل مشکلات اقتصادی فراموش شده و یا عقب انداخته شده است.

با عبدالفتاح واحد‏اُف، مدیر بخش مونیتورینگ «انجمن رسانه‏های مستقل در تاجیکستان»، گفت‏وگویی داشتم و از او پرسیدم: آیا عملی است که انتظار داشته باشیم نوروز به عنوان آغاز سال‏شماری در تاجیکستان پذیرفته شود و مجلس تاجیکستان از این طرح پشتیبانی کند؟

آقای عبدالفتاح واحداُف می‏گوید که هیچ مشکلی برای عملی شدن این طرح وجود ندارد. چرا که طرف‏داران زیادی دارد. تنها نگرانی او باز هم مشکلات اقتصادی و تنگ‏دستی دولت تاجیکستان است که ممکن است سد عملی شدن این طرح شود:

در جامعه‏ی امروز تاجیکستان اندیشه‏های مختلفی به دنبال عملی کردن این طرح است. ولی مشکلات دیگری در تاجیکستان موجود است که مانع عملی بر سر راه پیاده شدن این طرح ایجاد می‏کند.

این کشور به جامعه‏ی سابق شوروی علاقه‏مند و پیوسته است. از ۹۰ سال پیش ما از سال‏شماری هجری شمسی به سال‏شماری میلادی گذر کرده‏ایم. امروز وابستگی تاجیکستان و جامعه‏ی کشورهای سابق شوروی به کشورهای دیگر اروپا که از طریق شوروی سابق رابطه‏ی نزدیکی با ما دارند مشکلاتی را در سر راه گذشتن از سال‏شماری میلادی به سال‏شماری شمی ایجاد می‏کند.


همین مساله در مورد گذر به الفبای عربی هم موجود است. به همین علت است که وقتی ما ۱۰۰ سال با الفبای سیبریک کار کرده‏ایم، امروز نمی‏توانیم از بالا و به یک باره به الفبای فارسی گذر کنیم.
مساله فقط امکانات است. وگرنه این خواسته وجود دارد، علاقه‏مندی برای انجام آن وجود دارد، ولی بر سر راه این گذر، مشکلات اقتصادی جدی‏ای وجود دارد.

به سراغ داریوش رجبیان، روزنامه‏نگار تاجیک مقیم لندن رفتم و از او پرسیدم تا چه حد به این طرح خوش‏بین است؟ و اگر روزی مجلس تاجیکستان این طرح را به تصویب برساند، یعنی آغاز سال نو رسمی در تاجیکستان به نوروز انتقال یابد، چه اثری در زندگی شهروندان تاجیک خواهد گذاشت؟

داریوش رجبیان می‏گوید:

از این پیشنهاد خیلی استقبال شده است و من پیوسته پیام‏هایی دریافت می‏کنم و می‏پرسند که چرا شما این طرح را در میان رها کرد‏ه‏اید و دنبال آن را نمی‏گیرید. خیلی‏ها پیشنهاد می‏کنند که خودشان طومار را بنویسند و بعد از این که ما مروری بر آن کردیم، هرچه زودتر به مجلس فرستاده شود تا به امید خدا تصویب شود.

از سوی دیگر، فقط روشنفکران نیستند که چنین تمایلی دارند، بلکه مردم هم به طور روزمره احساس می‏شود که نوروز را سال نو می‏نامند. بعضی‏ها می‏گویند: «سال نو مبارک» یا می‏گویند: «سال خوشی داشته باشید». این احساس سال نو بودن نوروز در تاجیکستان هر روز محسوس‏تر می‏شود.

برای همین می‏توانم بگویم که خوش‏بین هستم و اگر این اتفاق امروز و فردا و شاید هم سال آینده نیفتد، اما بازهم امید داریم که در آینده باب گفت‏وگوها در این باره باز شود و مردم هرچه بیشتر در باره‏ی آن نظر بدهند. شاید حتی یک همه‏پرسی هم انجام بگیرد.

اگر همه‏پرسی انجام بگیرد، به احتمال بسیار زیاد سال نو در تاجیکستان نوروز خواهد بود که در حال حاضر ۲۰ و یا ۲۱ مارس است و اگر به تقویم جلالی برگردیم، آن وقت مانند ایران سال‏شماری و سال تحویل هر سال لحظه‏ی خاص خودش را خواهد داشت که فکر می‏کنم دقیق‏ترین تقویم و گاه‏شمار جهان است. این افتخاری است که تاجیکان هم در چنین تقویمی سهم دارند.

به نظر تو تاثیری در فرهنگ و یا زندگی روزمره‏ی مردم خواهد داشت؟

هر ملتی برای خودش نمادهایی دارد که بسیار مهم‏ هستند؛ از جمله نوروز. ما می‏دانیم که در تاجیکستان و کلاً در کشورهای آسیای میانه در گذشته نوروز را جشن می‏گرفتند.

اما از سال ۱۹۲۶ میلادی به بعد تا مدت‏ها بعد از مرگ استالین، یعنی تا سال ۱۹۶۹ مردم اجازه نداشتند نوروز جشن بگیرند و تنها از این سال بود که دوباره اجازه یافتند این جشن را برگزار کنند.

اما مردم چنین سنت‏هایی را فراموش نمی‏کنند. وقتی نوروز را ممنوع کرده بودند، به خصوص در تاجیکستان تمایل برای برگزاری این جشن بسیار زیاد بود تا حدی که نوروز را به پستوهای خانه‏های‏شان بردند و گرچه نمی‏توانستند مانند همیشه آن را ۱۳ روزه برگزار کنند، اما یک روزه آن جشن می‏گرفتند.

دیدیم که نتوانستند این جشن را از صفحه‏ی خاطر مردم بزدایند و از قلب‏های آنان دور کنند. به همین دلیل، الان هم نوروز در تاجیکستان و آسیای میانه، با آن که کوتاه‏تر شده است، ولی هم‏چنان تمام مراسم‏اش هست. حتی چهارشنبه‏سوری و سیزده‏به‏در را می‏توان در درون جشن‏ها و آیین‏های نوروزی آسیای میانه و به خصوص تاجیکستان دید.

امروز هم رفته رفته دارد به طول روزهای مراسم نوروزی در آسیای میانه و تاجیکستان افزوده می‏شود. در تاجیکستان ۵ روز است. قزاقستان اعلام کرد که طول تعطیلات نوروزی را از یک روز به سه روز تبدیل می‏کند. ترکمنستان هم ۲۳ مارس را به روزهای نوروزی اضافه کرده است.

این مساله نشان می‏دهد که این نماد فرهنگی و هویت ملی برای مردمی که تازه می‏خواهند هویت خود را ثابت کنند و تازه‏استقلال هستند، بسیار مهم است.


اگر نوروز به عنوان آغاز سال‏شماری تاجیکستان پذیرفته شود، جایگاه نوروز تثبیت می‏شود و برمی‏گردد به جایی که بوده است. یعنی به کرسی سزاوار شهر خودش برمی‏گردد. این کار برای ساختن هویت ملی در کشورهای نوپا بسیار مهم است.

من گفت‏وگویی با عبدالفتاح واحداُف در تاجیکستان داشتم. او هم معتقد بود که مردم از این طرح پشتیبانی می‏کنند. اما نظرش این بود که مشکلات اقتصادی تاجیکستان ممکن است مانع عملی شدن این طرح بشود. به نظر تو عملی شدن این طرح واقعا هزینه‏ی زیادی دربرخواهد داشت؟

به نظر من هزینه‏ی زیادی نخواهد داشت. همان‏طور که می‏دانیم کشورهای ایران و افغانستان نوروز را آغاز سال‏شماری خود می‏دانند و دچار هیچ مشکلی هم نمی‏شوند. در واقع، در ایران که کشوری بزرگ‏تر و پرجمعیت‏تر از تاجیکستان است، تقویم و گاه‏شماری بارها عوض شده است.

تاجیکستان کشور کوچکی با هفت میلیون جمعیت است و تغییر سال‏شماری نیز با خیلی از تغییراتی که به دنبال استقلال و به خصوص در دوره‏ی جنگ به وجود آمد، تفاوت چندانی ندارد.

تنها مساله‏ای که می‏تواند سد راه بشود، نفوذ روسیه است. برای این که روسیه مطمئناً از این تغییر خوشحال نخواهد بود. مانند طرح تغییر رسم‏الخط تاجیکستان که خیلی‏ها تلاش می‏کردند به فارسی برگردد، ولی دخالت‏های روسیه و تا حد زیاد هراس مقامات تاجیکستان از واکنش احتمالی روسیه باعث شد که این اتفاق نیفتد. طرحی که در حقیقت قرار بود در سال ۱۹۹۵ عملی شود.

به همین خاطر فکر می‏کنم تنها سد راه این طرح می‏تواند دخالت‏های بیگانگان باشد. وگرنه اگر آن را به مردم تاجیکستان واگذار کنیم، به احتمال خیلی زیاد مشکلی بر سر راه نخواهد بود.

Share/Save/Bookmark

وبلاگ «یک درویش»

نظرهای خوانندگان

doroud bar ham-mihanane Tajik

-- yek Irani ، Mar 27, 2010 در ساعت 06:02 PM

ببخشید یک سوال بی ربط اما چطور دو نفر از تاجیکهایی که باهاشون مصاحبه شد لهجه ایرانی داشتند؟ آیا تاجیک هایی بودند که به ایران مهاجرت کردند یا نکنه لهجه ایرانی داشتن شده کلاس؟ امیدوارم که این دومی نباشه چون هیچ گویشی نباید از بین بره.

-- Kimia ، Mar 27, 2010 در ساعت 06:02 PM

درود و سپاس بر شهزاده بانو برای برنانۀ خوبشان و پشتیبانی از آن پیشنهاد!

کیمیابانو، نوروزتان خجسته باد!
من در این مصاحبه از آن رو به لهجۀ ایرانی سخن گفتم که بیشتر خوانندگان و شنوندگان این سامانه ایرانی هستند وگرنه لهجۀ تاجیکی خودمان هیچ کمبودی ندارد. هرآیینه ما و شما همزبان هستیم، گرچه شما ایرانی هستید و ما تورانی :)
شاد و پیروز باشید!

-- امید جیهانی ، Mar 27, 2010 در ساعت 06:02 PM

کیمیا، چه کلاسی، از بین رفتن چه گویشی؟ میان پارسی تاجیکستان، ایران، افغانستان و...فرقی نیست. شما چقدر نگران از بین رفتن گویشها هستید (: من خودم کرد هستم ولی هنگام گفتگوی رادیویی به پارسی روان گپ میزنم تا همه بفهمند. با پارسی سخن گفتن من که گویش کردی از بین نمیرود. و کسی هم فکر نمیکند که کلاس گذشته ام :)
زیاد سخت نگیرد و خوش بین باشد.
بدرود
بهرام

-- بهرام ، Mar 27, 2010 در ساعت 06:02 PM

با سخنان Kimia بسیار موافقم اما امیدوارم منظور وی از "لهجه ایرانی" همان لهجه تهرانی نباشد چون درست است که در یکی دو قرن گذشته و پس از پایتخت شدن تهران (بخصوص به خاطر نفوذ رادیو و تلویزیون و سینما!) به عنوان "لهجه استاندارد" در ایران (و شاید جهان) مطرح شده اما آن هم به هر حال یک گویش و یک لهجه در میان بسیاری از گویش ها و لهجه های دیگر ایرانی است.

-- ایرانی تبعیدی ، Mar 28, 2010 در ساعت 06:02 PM

لهجه های شهرستانی های ایران ، بیان فارسی درستی از زبان فارسی نیست.مثلاً شیرازیها مثل گفته ها ونوشته های سعدی یاحافظ حرف نمیزنند همینطور خراسانی ها کلمات محلی فراوانی دارند که نه در سروده های خیام است ونه اشعار فردوسی.
زبان رایج در تهران ولهجه تهرانی(صرفنظر از کلمات بی معنا و بدصدایی که در سالهای بعدار انقلاب وارد آن شده) بهترین ، قابل فهم ترین وخوشنواترین لهجه زبان فارسی است.

-- یک شیرازی صادق ، Mar 28, 2010 در ساعت 06:02 PM

سخنان دوست گرامی "یک شیرازی صادق" بسیار متین و منطقی به نظر می رسد و حتی می توان این موضوع را تا مراحلی دور دست تر و ژرف تر نیز موشکافانه بررسی کرد که چرا اشعار آن بزرگان با کلام اهل منطقه سازگاری کامل ندارد اما برتر دانستن یک لهجه (هر لهجه ای) بر لهجه های دیگر کار اصلاً درستی نیست و این اشتباه را تنها ما ایرانیان نیستیم که مرتکب می شویم بلکه در همه دنیا و در میان تمامی ملل رایج است!

به هر حال پیش از آن که تهران به افتخار پایتختی نایل آید (اگر این که اصلاً افتخاری باشد!) آن هم به دست یک نفر از طایفه قاجار (که اصالتاً از ترکمن صحرا و ترک زبان هستند) شیراز و تبریز و اصفهان از پایتخت های مهم و قدیمی و اصیل ایران بوده اند و به قول معروف به نوعی حق "پیش کسوتی" دارند.

-- ایرانی تبعیدی ، Mar 29, 2010 در ساعت 06:02 PM

برام عجيبه که دوستان کنه و لب مطلب رو کنار گذاشتند و به گويش اين و آن پرداختند. هميشه ماجرای ما همين بوده که هنوز هم که هنوزه اندر خم يک کوچه ايم. باباجون! زبونشون فارسی يه! چه فرقی میکنه چه گويشی دارند؟ آيا از يک شيرازی هم اين سوال رو می کنين؟ يا يه مشهدی رو هم استنطاق میکنين که چرا لهجه اش تهرونی شده؟

درود بر تاجيک هايی که به فکر بازگشت به اصل خودشون افتادند!

-- ستار ، Mar 30, 2010 در ساعت 06:02 PM

این کاری که تاجیکان میخواهند انجام بدهند، درخور ستایش است. ای کاش ما در ایران یک دولت ملی مردمی نیرومند میداشتیم که تاجیکان را در این کار بسیار بزرگ و ستودنی پشتیبانی میکرد. شوربختانه رژیم کنونی ایران بیشتر اسلامیست تا ایرانی. امیدوارم که تاجیکها آغاز گاهشماری ایرانی (7032 میترایی، 3748 زرتشتی و یا 2569 هخامنشی) را برگزینند و نه آغاز گاهشماری اسلامی (هجری ۱۳۸۹) را چرا که کوچ پیامبر اسلام از مکه به مدینه هیچ ربطی به گاهشماری ایرانی ندارد.

-- گاهشماری ایرانی ، Mar 30, 2010 در ساعت 06:02 PM

امید جیهانی، شما ایرانی هستید نه تورانی. تورانیان مغولان و تاتاران امروزی هستند!

-- تاجی ، Mar 31, 2010 در ساعت 06:02 PM

اگه میشد چی میشد؟ کاشکی این همه پول نفت به جای ونزویلا و... در این راه صرف میشد

-- حسین ، May 25, 2010 در ساعت 06:02 PM