رادیو زمانه > خارج از سیاست > با همسایگان > باز جوییم روزگار وصل خویش | ||
باز جوییم روزگار وصل خویششهزاده سمرقندیهمانطور که در برنامههای قبلی گفتم، تماسهای زیادی از شنوندگان ایرانی داریم که میخواهند پیشنهادات خود را به گوش دوستداران پیوند بیشتر فارسیزبانان در سراسر دنیا برسانند. امروز نیز با یکی از فرزندان ایران زمین گفتوگو میکنم که دوست دارد خود را با همین نام «فرزند ایران زمین» معرفی کند.
«فرزند ایران زمین» در ایتالیا بهسر میبرد و با او از طریق همین برنامه آشنا شدم. او برایام ایمیلی فرستاده بود که در آن مایل بود از حال و احوال حیات نعمت، شاعر و نویسندهی تاجیک در سمرقند آگاه شود. چون آخرین خبرها حاکی از آن بود که این شاعر و نویسندهی تاجیک در سمرقند، در حبس خانگی بهسر میبرد و امکان تماس با دوستان و آشنایان خود، چه در سمرقند و چه در سراسر دنیا را ندارد. حیات نعمت را آنانی که با روزگار تاجیکان در ازبکستان و همینطور روزگار ادبدوستان ازبکستان آشنایی دارند، میشناسند و میدانند که اسم حیات نعمت با موضوع زنده نگاه داشتن زبان و ادب فارسی در ازبکستان، پیوند ناگسستنیای دارد و میدانند که حیات نعمت از معدود کسانی است که این بحث را مطرح میکند و از همینجاست که با دولت ازبکستان درگیر و گرفتار مشکلات زیادی شده است. فرزند ایران زمین میگوید: «استاد حیات نعمت را به عنوان کسی میشناسد که برای احیای زبان فارسی در ازبکستان و زنده نگاه داشتن آنبا جان خود بازی کرده و تمام روزگار خود را در این راه قربانی کرده است». او ادامه میدهد: بسیار متاسفم که جوانان ما در ایران، حیات نعمت یا بزرگانی مانند ادش اُستد، دلشاد فرهادزاد، حتی صدرالدین عینی و… را نمیشناسند. فکر میکنم، شما به عنوان یک رسانه میتوانید نقش خیلی خوبی داشته باشید در این که این بزرگان را به ایرانیان معرفی کنید. چون آنان کسانی هستند که نامشان در تاریخ ما ثبت خواهد شد و آیندگان به آنان افتخار خواهند کرد. درچند سایت اینترنتی خوانده بودم که حیات نعمت حال خوبی ندارد. اما از طریق شما باخبر شدم که حال ایشان خوب است و امیدوارم بهتر هم بشود. افراد زیادی با این گفتههای فرزند ایران زمین موافق هستند. از جمله خود من که سال پیش، زمانی که صحبتی خودمانی با استاد حیات نعمت داشتم، از زبان او شنیدم که چقدر گوشهنشین شده است و کمتر کسی از حال و احوال او میپرسد. استاد حیات نعمت از آن شکایت میکرد که کسی از دوستان سراغ او را نمیگیرد. اما او خود میداند که دوستی با او، دشمنی با دولت است. پارهای از این صحبت خودمانی را که چون استاد تا به امروز اجازهی انتشار آن را نداده بود، هرگز منتشر نشد، پخش میکنم تا آنانی که با صدای حیات نعمت آشنا نیستند، صدای او را نیز بشنوند. این مصاحبه زمانی که استاد حیات نعمت در بیمارستان بستری بودند، ضبط شده است: «یکی از دوستان هر هفته روزهای شنبه، با هزار مشکل نزد من میآید و خبر میگیرد. اما همه، به خصوص بعد از حبس خانگی مرا فراموش کردند. اینها دو سال مرا حبس خانگی کردند. اثر همان عصبانی ها بود که پای دوم من هم از کار ماند.»
فرزند ایران زمین در سخنان خود از بیتوجهی جوانان تاجیک و همینطور فارسی زبان در کشورهای همسایه، نسبت به وضع فرهنگ فارسی تاجیکی در ازبکستان میگوید: زمانی هم که در ایران تحصیل میکردم، خیلی به این موضوعات علاقه داشتم. اما از وقتی که به اروپا آمدم و اتحاد اروپاییها را دیدم و دیدم در حالی که این کشورها تا چند سال پیش دشمن همدیگر بودند، الان با هم اتحادیه دارند و علیرغم زبانهای جداگانه از هم، با هم بسیار دوست هستند، با خود فکر کردم چرا ما با این تمدن غنیمان چنین چیزی نداشته باشیم. الان حدود ۲۰۰ سال است که مردم این طرف مرز در ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان از هم دور هستند و این چیزی است که مرا خیلی آزار میدهد. از این رو از وقتی به اروپا آمدهام، این مساله برایم بسیار مهمتر شد. در دنیای امروز ارتباطات بسیار گسترده شده است و به نظرم استفاده از وسایلی مانند اینترنت بسیار مفید است. برای نمونه، من خودم در ویکیپدیا مقالههایی مینویسم و میتوانم از دوستانام در سمرقند و بخارا و دیگر دوستان تاجیک و ازبک دعوت کنم که به ویکیپدیای تاجیک یا فارسی بیایند و از این طریق میتوانیم با هم ارتباط بیشتری داشته باشیم. شبکههایی مانند فیسبوک، ویکیپدیا و… الان خیلی میتوانند به ارتباط بیشتر ما کمک کنند. چند سالی است که تاجیکها به زبان تاجیکی و با خط روسی در ویکیپدیا مقالههایی مینویسند. ولی تا جایی که اطلاع دارم، این مقالات در سطحی نیستند که تمام تاجیکها بتوانند به آنها مراجعه کنند. شاید شما نظر دیگری داشته باشید. اگر با ساختار ویکیپدیا آشنا باشید، بهتر از من میدانید که ویکیپدیا رییسی ندارد و نویسندگانش خود مردم آشنا به آن زبان هستند و علت ضعیف بودن ویکیپدیای تاجیک، میتواند ضعیف بودن نویسندگان تاجیک باشد. به همین جهت از دوستان سمرقند، بخارا، تاجیکستان و همهی شهرهای دیگر دعوت میکنم تا به ویکیپدیای تاجیک بیایند و آن را غنیتر کنند. ویکیپدیای فارسی وضعیت بسیار بهتری نسبت به ویکیپدیای تاجیک دارد و من امیدوارم با همت دوستانم بتوانیم آن را هم گستردهتر کنیم. شاید تاجیکان سمرقند خود را جدا از تاجیکان دوشنبه بدانند یا کلا همهی آنها خود را از ایران جدا بدانند، اما وظیفهی من و شماست که این احساس را در درون آنها از بین ببریم. اگر چنین احساسی به آنها القا شود که همه جزیی از ایران بزرگ هستیم، در این زمینه کوشایی بیشتری خواهند داشت. من با بسیاری از دوستانم در تاجیکستان یا دوستان تاجیک در ازبکستان مکاتبه کرده و چنین نظری را دادهام. پیشنهاد دیگرم هم این است که ممکن است دولت ازبکستان خیلی موافق نباشد که مردم خط فارسی را یاد بگیرند، اما از آنجا که ما همه مسلمان هستیم، میتوان از طریق آموزشهای اسلامی، خط فارسی را در ازبکستان آموزش داد و یا از طریق مسافرت دانشجویان ایرانی به تاجیکستان بتوانیم همهی فارسی زبانان را تحت یک خط متحد کنیم. من همیشه با خودم این شعر مولوی را زمزمه میکنم که «هرکه او دور ماند از اصل خویش، بازجوید روزگار وصل خویش». به همین جهت حس میکنم که نیاکان ما از جدایی ما بسیار افسرده هستند و این وظیفهی ماست که بتوانیم دوباره این اتحاد را ایجاد کنیم. در این زمینه نیز به یک سری انجمنها نیاز داریم. چون غیر از من، هزاران هزار جوان ایرانی و شاید میلیونها نفر در افغانستان، تاجیکستان و غیره هستند که دوست دارند کاری بکنند، فعالیتی انجام دهند، اما زمینهای وجود ندارد. این زمینه را باید انجمنها به وجود بیاورند. مانند انجمن پیوند، شورای گسترش زبان فارسی و… چون هزاران هزار داوطلب هست، اما زمینهی کاری وجود ندارد. امیدواریم که این پیشنهادها روزی جامهی عمل بپوشند. باز هم منتظر پیشنهادها و درخواستهای شما هستیم و امید داریم که در سال ۲۰۱۰ نیز همراه ما باشید. |
نظرهای خوانندگان
حق با ایشان است کلمه ایران اسم مستعار فارس می باشد و باید برای اتحاد فارسی زبانان دنیا تلاش نمود
-- بدون نام ، Jan 9, 2010 در ساعت 10:19 PMدارم کم کم به اهمیت تلاشی گسترده برای حفظ زبان فارسی در کشورهایی مانند تاجیکستان، ازبکستان و حتی افغانستان پی می برم و این البته به مدد دوستی با چند دست تاجیکی و افغانی در من ایجاد شد. تلاشهای شهرزاد و مهدی جامی عزیز در این باب خیلی ارزشمند است. ضمنا تلویزیون فارسی بی بی سی هم می تواند پلی باشد برای اتصال فارسی زبانهای این چند کشور گرچه نمی دانم چرا تا جایی که من دیدم این تلویزیون از فارسی زبانهای ازبکستان گزارشی نمی دهد.
-- یاسر میردامادی ، Jan 9, 2010 در ساعت 10:19 PMسلام به تو همزبان بادرک و دردم، من نیز در بحثی که چند برنامه پیش با شهزاده ی عزیز داشتم گفتم که ما فارسی زبان ها باید زبان مشترکمان را، پیدا کنیم. من از کابل می نویسم، اینجا به یاری خدای بزرگ و با تلاش جوانان و فرهنگی ها، با آنکه دشمنی زیادی به زبان فارسی می شود، اما پایه های این کاخ بلند، محکم و استوار هست و در حال محکم شدن می باشد. مایلم که باهم رابطه داشته باشیم. ایمیل من است
-- آثار حکیمی ، Jan 11, 2010 در ساعت 10:19 PMasar.hakimi@gmail.com
در ضمن از شهزاده ی عزیز، صمیمانه سپاسگزای می کنم واقعا کارهای این عزیز است که زمینه های رابطه ی مارا فراهم می کند، برایت سلامتی و بهروزی تمنا می کنم عزیز. آثار حکیمی
بسیار عالی بود شهزاده خانم.سپاسگزارم و آرزوی بهروزی دارم
-- لیلا ، Jan 11, 2010 در ساعت 10:19 PM