رادیو زمانه > خارج از سیاست > زنان > «برخورد سطحی با سلامت مادران در افغانستان» | ||
«برخورد سطحی با سلامت مادران در افغانستان»شهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comدر طبقهی پنجم بنای رادیو زمانه که جایی است باصفا برای نوشیدن قهوه، همیشه جوانی را میدیدم که هر سه ماه درمیان پیدا میشد و با دفتر و کتاب خود مشغول بود. از رفتار و چهرهاش حدس میزدم که باید فارسیزبان باشد. معلوم شد سروش میرویس، دانشجوی دکترا در مؤسسهی مطالعات سلطنتی مناطق گرمسیری شهر آمستردام است. موضوع دکترای سروش دقتم را جلب کرد: «سلامت مادران در افغانستان» با او قرار گفت و گو گذاشتم. در طبقهی منهای یک بنایی که رادیو زمانه هم در آن واقع است، سالانه صدها نفر دانشجویان از کشورهای در حال توسعه با کمک و دستگیری مؤسسهی مطالعات سلطنتی مناطق گرمسیر هلند به آمستردام میآیند و همزمان با تدریس و تحقیق رسالههای دکترای خود را تکمیل میدهند. سروش میرویس یکی از همین دانشجویان است. او دوست دارد در آینده و بهبود کشور خود سهم چشمگیری داشته باشد. در صحبتی که با او داشتم گفت، دوست دارد در آینده در وزارت بهداشت افغانستان در راه بهبود سلامت مادران و کاهش دادن مرگ و میر زنان فعالیت کند. در جامعهی معروف به مردسالار افغانستان، برایم جالب بود که نسل جوان افغانستان برای حل مشکلات مادران خود و کاهش دادن رنجهای زیاد و مرگآور آنها آستین بالا زدهاند. سروش میرویس از دلایل آن میگوید که چرا بین این همه مشکلات جامعهی کشورش، دست روی سلامت مادران گذاشته است:
براساس آماری که سازمان بهداشت جهانی، ارقام گونه ارائه میکند، در افغانستان، از هر یکصد هزار تولد زنده، مرگ و میر مادران، یکهزار و ششصد است. یعنی رقمی بسیار بالا است و در تعدادی از مناطق افغانستان و تعدادی از ولایات بسیار دورافتادهی کوهستانی که از نظر دسترسی بسیار مشکل است، مرگ و میر مادرها به شکل بسیار وخیمش جریان دارد و بسیار بالا است.
سازمانهای جهانی، سالانه کمکهای زیادی به افغانستان میکنند، بهخصوص برای بهبود وضعیت بهداشت عمومی در این کشور. به نظر شما چرا نتایج این همه کوشش و تلاشهای سازمانهای بینالمللی در افغانستان چشمگیر نیست و تغییر زیادی انگار ایجاد نکرده است؟ نسبت به مسایل یا مشکلات بهداشتی در افغانستان، بیشتر برخورد سطحی شده است. یا اینکه تنها از زاویهی حل و فصل مسایل پرداختن به موضوعات بهداشت است. حال آنکه مشکلات سلامت، ریشه در مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد. میدانید که در جامعهی افغانستان، خصوصاً در مناطق روستایی، هیچ وقت زیربنایی سرمایهگذاری نشده است. اگر سیستم تعلیم و تربیت، سیستم بهداشتی و نظام اقتصادی را در آن مناطق ببینیم، بسیار عقبمانده است. و مشکلات بهداشت هم ریشه در مشکلات عمدهای دارد که زیربنای افغانستان با آن مواجه هستند. از قبیل اقتصاد و تعلیم و تربیت عمومی. به طور مثال، در یکی از نواحی به نام راغ در منطقه بدخشان که در مرز با تاجیکستان است، مرگ و میر مادرها شش هزار و پانصد گزارش شده است. یک سرک (محل) آن هم اسفالت نیست و منطقه را به مرکز ولایت استان بدخشان وصل میکند. تصور بکنید که این محل بنابر ریزش برف و یا مشکلات ناشی از باران و زمینلرزه و این موضوعات در شش ماه سال مسدود است. یک مرکز بهداشتی در آنجا وجود دارد که خدمات سهی اساسی عرضه میکند. خدمات بیمارستانی در آنجا عرضه نمیشود. در شش ماه سال وقتی که راه مسدود است، آنها هیچ دسترسی به خدمات بیمارستانی ندارند. وقتی خانمی در آنجا به اختلالات حمل دچار میشود و ضرورت پیدا میکند و باید عمل بشود، نه وسایل حمل و نقلی وجود دارد و نه محلی که بتوانند از آن استفاده کنند. عمق مشکلات ما بیشتر و فراتر از پرداختن به موضوعات و از طریق یک ارگان خاص که ناظر به بهداشت باشد، در آن مناطق است. به نظر شما انتخاباتی که در راه است و نامزدهای خانم هم حضور دارند، تأثیری در عرصههای بهداشت خواهد گذاشت؟ به صورت عموم از نظر اینکه دو خانم در انتخابات فعلی ریاست جمهوری در افغانستان شرکت میکنند، خبری خوش است و برای جامعهی افغانستان، به عنوان کشوری که در حدود هفت، هشت سال قبل خانمها حق این را نداشتند که حتا به یک مرکز بهداشتی بروند و درس بخوانند، خبری خوش است. از نظر تأثیرات روانیاش شاید مثبت باشد. اما شخصاً با برنامههای دو خانم محترمی که خودشان را کاندیدای ریاست جمهوری کردهاند، آشنایی ندارم که تا چه سطحی به عمق مشکلات سهی (بهداشت) برای خانمها پرداختهاند. اما کلاً تا جایی که من خبر دارم این طور برنامههای جامعی که نیازهای خانمها را هم مدنظر گرفته باشد، تقریباً در برنامههای یک یا دو کاندیداهای ریاست جمهوری افغانستان مشخصاً دیده میشود. میتوانید اسم بیاورید؟ بله. دکتر عبدالطیف پدرام که ایشان برنامههای بسیار خوبی برای توسعهی اقتصادی و زیربنایی در افغانستان دارد که بدون شک توسعهی زیربناها در افغانستان، اساس پیشرفت مسایل در افغانستان یا بهبود مشکلات اساسی است، حتا با سلامت هم ارتباط میگیرد. ایشان تا اندازهای به این مشکلات پرداختهاند و عمق مشکلات را درک کردهاند. در رابطه با این دو خانم بازهم تأکید میکنم، از نظر روانی بسیار خوب است، اما شخصاً من در برنامههایی که آنها ارائه دادهاند چیز مشخصی ندیدهام. یکی از خانمها، خانم شهلا عطا است که قبلاً در آمریکا زندگی کردهاند و خانم دیگر خوشبختانه بومی و یکی از توران افغان است که ایشان قبلاً به حیث دکتر جراح در افغانستان خدمت کردهاند. شاید تا اندازهای از عمق مشکلات خانمها آگاه باشند، اما اینکه مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سهی یا بهداشتی، به شکل سیستماتیک و به شکل علمی ریشهیابی شده باشند، فکر نکنم که کاندیداهای محترم ریاست جمهوری، تا به حال به این موضوع به شکل جامعی پرداخته باشند. |
نظرهای خوانندگان
با سلام. اگر اشتباه نکنم، خدمات صحّی را در متن اشتباه نوشتهاید: خدمات سهی.
با تشکر
-- جوان ، Aug 12, 2009 در ساعت 08:00 PMنویسنده عزیز، لطفا از این پس درباره انگیزه خود از انتخای موضوعاتتان بیشتر توضیح دهید تا ما هم بدانیم چرا این موضوعات می توانند جالب باشند؛ مثلا موضوع دختر رئیس جمهور ازبکستان چرا مهم یا جالب است؟ یا عروسی پسر رئیس جمهور تاجکستان؟؟؟
-- بدون نام ، Aug 12, 2009 در ساعت 08:00 PMیه سوال: چگونه از رفتار میتوان فارسیزبان بودن را حدس زد؟
-- بدون نام ، Aug 12, 2009 در ساعت 08:00 PM"زمانه" یک رادیو یا وبلاگ ایرانی ایست. بهتر است عناوین اینچنینی در وبلاگهای فارسی که مخاطبان فارسی غیر ایرانی دارند نمایش داده شوند.
-- بدون نام ، Aug 12, 2009 در ساعت 08:00 PMفکر می کنم بعضی از دوستان مرزهای واقعی ایران را نمی توانند باور کنند. سالها پیش فردوسی مرز شمال شرقی ایران را با نشاندن تیر آرش به درختی، شهر بلخ دانست و عجیب آنکه هنوز بعد گذشت این همه سال، ایرانیان در آن منطقه زندگی می کنند. عده ای با فرق گذاشتن بین مرز های فرهنگی و سیاسی و عده ای دیگر با کوچک جلوه دادن این مطلب تا حد روابط دوستانه گذشته، هردو به یک اندازه دانسته یا نادانسته ادامه دهنده سیاست های استعمار گران هستند. به این دوستان یاد آوری می کنم سمرقند و بخارا همان نقشی را در فرهنگ ما دارند که مکه و مدینه در فرهنگ عرب.
-- آ.دارا ، Aug 13, 2009 در ساعت 08:00 PMمطالبی که خانم سمرقندی در دو برنامه گذشته طرح کردند مسائل داخلی سرزمین آباواجدادی ماست. اینکه مهم بوده یا نه قطعاً نظرات متفاوت است آنچه به نظر من اهمیت دارد آن است که یکپارچگی خود را باور کنیم.