رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳۰ آبان ۱۳۸۹

راز دست داوود

Rossella Lorenzi
برگردان: احسان سنایی

تندیس مرمرین داوود؛ این شاهکار عصر رنسانس و دستاورد هنر مرزنشناس میکل‌آنژ، این روزها بهانه‌ی تحقیق چندی پژوهش‌گر شده است. دست راست آویزان داوود که در قیاس نسبی با دیگر اعضاء، از اندازه‌‌‌ی بزرگ‌تری هم برخوردار است؛ گویی‌که سلاحی مرموز را محکم می‌فشرد.

این پژوهش که طی پاسداشت سه‌روزه‌ای از این شاهکار مرمرین در هفته‌ی بین‌المللی میراث فرهنگی و طبیعی در فلورانس ارائه گردید؛ مدعی‌ست که داوود، قطعه‌ای استوانه‌شکل از سلاحی ناشناخته را محکم به چنگ راست‌اش گرفته است. «سرگیو ریسالیتی» (Sergio Risaliti) و «فرانسسکو واسیلا» (Francesco Vossilla)؛ مورخان هنری، در کتاب L’Altro David (داوود دیگر) نوشته‌اند: «دست راست؛ با رگ‌های برآمده، بقایایی از سلاح هولناکی در عهد عتیق و تا قرن هفدهم را نگه داشته است».

فاستیبال (Fustibal)؛ یا قلاب‌سنگ، سلاحی بوده که در آن روزگار، به‌منظور پرتاب سنگ از آن استفاده می‌کرده‌اند. «آدریان مایور» (Adrienne Mayor)، فولکلوریست کلاسیک، که در این بررسی نقشی نداشته؛ می‌گوید: «این [وسیله] با بند چرمینی که در انتهایش آویخته بوده، همچون یک منجنیق دستی عمل می‌کرده است». مطابق کتاب مقدس، زمانی‌که داوود به جنگ با جالوت رفت؛ چوب چوپانی‌اش را با پنج سنگ صاف و یک تسمه برداشت.


شیئی عجیب، در دست راست بزرگ تندیس داوود / عکس از Sergio Risaliti / Serge Dominge

از میان اینان، فقط تسمه‌اش در تندیس میکل‌آنژ دیده می‌شود که داوود یک انتهایش را در دست چپ و بر بالای شانه‌اش نگه داشته است. کلاف‌های این تسمه‌ی نسبتاً طولا که از پشت تندیس، به سمت دست راست داوود امتداد یافته، ظاهراً به شیئی ناشناخته متصل است. ریسالیتی می‌گوید: «معتقدیم این شئ، در حقیقت قبضه‌‌ای‌ست که سنگ را در آن جا می‌داده‌اند؛ درست مثل نوک چوب گلف».

به‌گفته‌ی پژوهش‌گران، با درنظرگیری هر دو دست، سنگ و تسمه؛ میکل‌آنژ حقیقتاً داوود را به قلاب‌سنگی تجهیز کرده است. اگر این تندیس بر فراز کلیسای جامع ایستاده بود – که در ابتدا تصمیم اصلی بر این بود – آنگاه این سلاح هم از دیده مخفی می‌ماند، چراکه مردم او را با سنگی در دست راست و انتهای تسمه‌ای در دست چپ‌اش می‌دیدند. ریسالیتی می‌گوید: «این ابزار، دقیقاً برازنده‌ی تندیسی‌ست که به‌جهت نصب در کلیسای جامع فلورانس ساخته شده بوده. این [مجسمه] ترسیم‌گر چوپانی به روایت کتاب مقدس است».

قلاب‌سنگ، با بردی به‌میزان ۱۸۰ متر؛ از زمان رومیان سلاح آشنایی بود و برای نخستین بار در قرن چهارم پس از میلاد؛ توسط «وجتئوس»؛ وقایع‌نگار ارتش امپراطوری روم از آن یاد شده است. مطابق نظر پژوهش‌گران، این ابزار در زمان میکل‌آنژ نیز که حجاری داوود را در ۱۵۰۱ میلادی شروع کرده؛ شناخته‌شده بوده است. سنگ‌انداز همچنین در چندین طرح از لئوناردو داوینچی و نیز نقش‌برجسته‌ی «دروازه‌های بهشت»؛ اثر «لورنزو جیبرتی» بر سردر ورودی شرقی ساختمان Baptistery فلورانس؛ که در بخشی از آن، به ترسیم صحنه‌ی پیروزی داوود بر جالوت پرداخته شده، دیده می‌شود.


داوود؛ اثر میکل‌آنژ / Galleria Dell'Accademia, Florence

پژوهش‌گران مدعی‌اند که در حقیقت سنگ‌انداز همین نقش‌برجسته میکل‌آنژ را – که از طرفداران جیبرتی بوده – تحت تأثیر قرار داده است. با این حال این سلاح، در تندیس داوود هرگز ‌به‌حالت مسلح نیست؛ شاید از آنجاکه تصمیم بر این بوده تا این تندیس ۵.۷۵ متری از مردی عریان و مرمرین را در کنار دروازه‌ی اصلی میدان Piazza della Signoria نصب نمایند. ریسالیتی می‌گوید: «اثاث چوپانی، برازنده‌ی معنای سیاسی این تندیسی که نخستین میراث عمومی ایتالیا شد، نبود».

تندیس داوود که بعدها به سمبل آزادی و جمهوری‌خواهی بدل گشت؛ اول‌بار در هشتم سپتامبر ۱۵۰۴ میلادی در میدان Piazza della Signoria رونمایی شد و به‌لطف استقامت‌اش، تا سال ۱۸۷۳ میلادی در آنجا ماند تا که نهایتاً به جایگاه کنونی‌اش در موزه‌ی Galleria dell'Accademia منتقل گردید. برخی پژوهش‌گران نیز همچنان به فرضیه‌ی سنگ‌انداز شکاک‌اند. به‌گفته‌ی «لین کترسون» (Lynn Catterson)؛ مورخ هنری، داوود فقط انتهای تسمه‌اش را در دست گرفته. او می‌گوید: «این [تسمه]، نقش یک حمایل یا پشت‌بند را داشته تا انگشتان - که قسمت‌هایی ظریف از مجسمه به‌شمار می‌روند – را محافظت کند.

«کریستینا آسیدینی» (Christina Acidini)، سرپرست موزه‌‌های فلورانس هم با ایده‌ی کترسون موافق است و می‌گوید که تسمه از جنس استخوان شاخ است. وی می‌گوید: «حدسیات فراوانی پیرامون این شئ زده شده (که حتی برخی می‌گویند این، همان سنگی‌ست که قرار است بر پیشانی جالوت فرود آید). پس از گذشت پانصد سال، داوود میکل‌آنژ، همچنان سؤال‌برانگیز و نیازمند تفسیر است».

منبع: MSNBC

Share/Save/Bookmark

در همین زمینه:
زمانه؛ فروردین‌ماه ۸۹ - «داوینچی، که بود؟»