رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ شهریور ۱۳۸۹

این، موبی‌دیک نیست؟!

برگردان: احسان سنایی

کشف چشمگیر اخیر باستان‌شناسان بریتانیایی در حوزه‌ی ساحلی رود تیمز (Thames) واقع در گرینویچ انگلستان، نشان از این می‌دهد که لندن در حدود دو قرن پیش، آخرین منزلگاه نهنگی عظیم‌الجثه به‌ابعاد همان «موبی‌دیک» افسانه‌‌ها بوده است.

چندی پیش، جمعی از باستان‌شناسان، بقایای جسد نهنگی به‌طول ۱۷متر؛ که دیرزمانی، مابین اوخر سده‌ی ۱۸و اوایل سده‌‌ی ۱۹میلادی، به‌‌ طمع کسب چربی و استخوان‌های ارزشمندش از هم متلاشی شده بود را از زیر خروارها خاک درآوردند. این جسد نیز همچون موجود افسانه‌ای رمان «هرمان ملویل»، متعلق به نهنگی غول‌پیکر و مسن بوده است. جانورشناسان موزه‌ی ملی علوم طبیعی لندن، برآورد کرده‌اند که در حدود ۵۰، تا یکصد سال پیش این آبزی در رود تیمز نابود شده است و به‌گفته‌ی باستان‌شناسان، چنین جسدی، در زمره‌ی بزرگترین مکشوفات منفردی بوده که تاکنون در سرزمین انگلستان یافت شده است.


طرحی خیالی از موبی‌دیک؛ نهنگ افسانه‌ای رمان هرمان ملویل / طرح از Else Bostelmann (1940)؛ National Geographic Vintage

تاریخ‌دانان هم معتقدند که نسخه‌ی لندنی موبی‌دیک که قرار است تا چهار روز دیگر در موزه‌ی داکلند لندن واقع در اسکله‌ی قناری به‌ نمایش عمومی گذارده شود؛ در کرانه‌ی گرینویچ رود تیمز به گل نشسته بوده که به‌هنگام کشف‌اش، در عمق دو متری گل‌ولای چسبناک منطقه مدفون بود. احتمالاً تا قبل از اینکه این نهنگ، به تصرّف صیادان درآید و برای قصابی به گرینویچ حمل گردد؛ متناوباً در مصب رود تیمز، هدف اصابت تیرهای زوبین قرار گرفته بوده یا اینکه عمداً در سواحل Essex یا Kent، خود را به آغوش گل کشانده بود. ورود وال‌ها به مصب تیمز، امری نادر است؛ اما گاه آن‌ها هم سرگردان شده و از مسیر زیستگاه‌ طبیعی‌شان منحرف می‌شوند.

ناحیه‌ی گرینویچ - علی‌الخصوص مناطق بلک‌وال (Blackwall) و راترهایت (Rotherhithe) – پایگاهی جهت استقرار ناوگان‌های صید وال‌ بوده که شمالی‌ترین نقاط آتلانتیک را در جستجوی نهنگ‌ها؛ آن‌هم صرفاً برای شکارشان، گشت‌زنی می‌کرده‌اند. اما با توجه به‌اینکه قانوناً هر نهنگی که مابین خطوط جزر و مدی، خوداخود به گل می‌نشسته، سهم پادشاه بوده؛ مشخص نیست که تا چه حد از این لاشه‌های شکاری، عاید سوداگران وال می‌شده است.

ارزش چربی و استخوان هر لاشه، شاید مابین ۴۴۰۰پوند (معادل ۴۰۰هزار پوند امروزی) بوده است. دکتر «تونی بارو» (Tony Borrow) از دانشگاه‌های ساندرلند و اوپن و از برجسته‌ترین تاریخ‌دانان صنعت صید نهنگ؛ چنین کشفی را حائز اهمیت فراوانی می‌خواند.

کاربرد عمده‌ی چربی نهنگ، در فانوس‌های دریایی و چراغ‌های خیابان و همچنین فرآوری پشم بوده و به‌ازای هر یک‌هزار لیتر، ۲۰تا ۴۰پوند به فروش می‌رسیده است. استخوان وال (از جنس کراتین؛ یعنی همان ماده‌ای که مو و ناخن‌هایمان را شکل داده) هم در تهیه‌ی پوشش چتر، شکم‌بند زنانه، زین‌ و افسار اسب و حتی فنر کالسکه‌‌های اسب‌سواری به‌کار می‌رفته است.

این آبزی، از آن‌رو یک ‌نهنگ‌های آتلانتیک شمالی خوانده می‌شود، که وال‌های ساکن آب‌های شمال، ارزشمندترین شکار محسوب می‌شده‌اند (یکی از بزرگترین مزایای‌شان این بود که اجسادشان بر روی آب شناور می‌ماند؛ از این‌رو نیازی به حمل‌شان تا ساحل نبود و در همان‌جا قصّابی می‌شده‌اند). نهنگ گرینویچ، به احتمال قریب به یقین از آب‌های دوردست‌های شمال آتلانتیک و جایی مابین جزایر اسپیتزبرگرن و گرینلند آمده بوده است.

صنعت صید نهنگ لندن، در سال‌های حول و حوش ۱۷۸۵میلادی که ۷۸کشتی از ۱۴۰کشتی صیادی نهنگ بریتانیا در گرینویچ مستقر بوده؛ در اوج خود قرار داشت. هر شکار، حدود ۱۲تن استخوان و بیش از ۱۱هزار لیتر چربی نصیب شکارچیان می‌کرده که اغلب‌اش از یک‌سوم پیشین بدن نهنگ استحصال می‌شده است؛ قسمتی که در اسکلت جسد کشف‌گشته توسط باستان‌شناسان هم مفقود است. احتمالاً این بخش را شکارچیان جدا کرده و پس از انتقال‌اش به خشکی و تقسیم‌اش به‌منظور فرآوری استخوان و چربی؛ مابقی را در ساحل به حال خود رها ساخته‌‌اند.

این کشف، به جانورشناسان در ارزیابی تأثیر تجارت بلندمدت وال‌ها بر تکوین و بقای این آبزیان، کمک شایان توجهی خواهد کرد. آزمایشات DNA، که توسط موزه‌ی ملی علوم طبیعی لندن بر اجزایی از این جسد برنامه‌ریزی شده نیز آنان را در مقایسه‌ی تنوع جمعیتی نمونه‌های چندصدساله و کنونی وال‌های غول‌پیکر شمال آتلانتیک، یاری خواهد کرد.

منبع:The Independent

Share/Save/Bookmark

در همین زمینه:
«راز دهان باز وال‌ها»
فقط سه وال
ما و هیولاهای تنهای آب
سرنوشت سیاه حاکمان آب‌ها