رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۷ شهریور ۱۳۸۹
گفت‌وگو با محمد حیدری ملایری، درباره‌ی شایعه‌ی پیداشدن دو ماه در آسمان ایران

ظهور دوماه در آسمان شایعه است

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

آیا ظهور دو ماه در آسمان پنجم شهریور (۲۷ ماه اوت)، واقعیت داشت یا شایعه بود؟

Download it Here!

پیدا شدن دو ماه در آسمان در چنین شبی از مدت‌ها پیش در چند سایت ایرانی، حتی یک سایت اخترشناسی دختران بابل که البته دانش‌آموزی است، با آب و تاب مطرح و به علاقه‌مندان پیشنهاد شده است تا در چنین شبی ظهور این دو ماه را در آسمان تماشا کنند؛ چراکه این اتفاقی است که به توصیف آنها تنها یک‌بار در زندگی هرکس روی می‌دهد.

ظهور دوماه در آسمان می‌تواند بسیار جالب باشد. اما آیا واقعیت دارد؟


این پرسشی است که با دکتر محمد حیدری ملایری، اختر فیزیکدان نپاهشگاه یا رصدخانه‌ی پاریس در میان گذاشته‌ام.

شایعه‌ی ظهور دوماه در آسمان از تابستان سال ۲۰۰۳ هر سال تکرار شده است. این شایعه است، آرزو است یا واقعیت؟

این در واقع یک شایعه است یا شاید بتوانیم بگوییم یک دروغ است. می‌دانید که در انگلیسی و فرانسوی و در زبان‌های اروپایی برای چنین چیزی واژه‌ی خاصی دارند. در انگلیسی به آن می‌گویند hoax در فرانسه می‌گویند canuler در فارسی ما واژه‌ی خاصی برای آن نداریم، ولی شاید بتوانیم از واژه‌ی بامبول و یا بامبول درآوردن استفاده کنیم یا یک شایعه‌ی بزرگ.


دکتر محمد حیدری ملایری، اختر فیزیکدان نپاهشگاه یا رصدخانه‌ی پاریس

یعنی چیزی را که هیچ مبنا و پایه‌ی علمی ندارد، سر زبان‌ها می‌اندازند. حالا به چه علتی یا منشأ آن چه بوده است، بگذریم. این که کره‌ی «مریخ» یا «بهرام» در آسمان امشب، به بزرگی ماه باشد، نه هرگز اتفاق افتاده و نه هرگز اتفاق خواهد افتاد. اصلاً چنین چیزی امکان‌پذیر نیست.

این داستان از چه زمانی شروع شده است؟

همان‌طور که خودتان اشاره کردید، ۲۷ اوت سال ۲۰۰۳، اتفاقی افتاد که در ۶۰ هزارسال پیش بی‌سابقه بود؛ و آن اتفاق این بود که فاصله‌ی زمین و مریخ به هم بسیار نزدیک شدند که در ۶۰ هزارسال پیش سابقه نداشت. گفته شد در سال ۲۲۸۷ نیز چنین اتفاقی باز خواهد افتاد.

علت این تغییر فاصله هم این است که هر دو سیاره‌ها به گرد خورشید با سرعت‌های متفاوت می‌گردند و مدارها نیز بیضی هستند. این است که گاهی ازهم دور و گاهی به‌هم نزدیک‌ می‌شوند. این که زمین و خورشید تقریباً هر ۲۶ ماه یک‌بار، یعنی هر دوسال و سه‌ماه یک‌بار، به هم خیلی نزدیک می‌شوند در واقع رویدادی است که در اخترشناسی به آن می‌گوییم اپوزیسیون.


در شب ۲۷ اوت ۲۰۰۳ مریخ بسیار به زمین نزدیک شد و درخشان‌تر از پیش دیده می‌شد، ولی در همان زمان اندازه‌ی قطر ظاهری مریخ از زمین، ۷۵ برابر کوچک‌تر بود. منشا این ۲۷ اوت از اینجا پیدا شده که در سال ۲۰۰۳ چنین اتفاقی افتاده است و دیگر هم تکرار نخواهد شد.

حتی اگر این اتفاق هم بیافتد، هیچ مسئله‌ی مهمی نیست. آن چیزی که مربوط به امسال است، این است که مریخ دارد از زمین دور می‌شود. نزدیک‌ترین فاصله‌اش با زمین در اواخر ماه ژانویه‌ی سال جاری بود، اما الان دارد دور می‌شود.

اگر امشب به آسمان نگاه کنید، اولاً مریخ را زیاد نمی‌توانید ببینید، به خاطر این که مریخ درست هنگام غروب دیده می‌شود و چون هنوز نور خورشید هست، پس نور آن بسیارضعیف‌تر از سیاره‌های دیگر مثل زهره و مشتری خواهد بود. این است که باید بگویم این موضوع کاملاً بی‌پایه، اما خیلی جالب است که خیلی‌ها این موضوع را تعقیب می‌کنند، بدون این که ارزش علمی داشته باشد.

شما گفتید که این شایعه و دروغ است که در فارسی به آن می‌گویند: بامبول، اما آن‌چه واقعیت دارد، مطلب جالبی است که در روزنامه‌ی فیگارو چاپ شده مبنی بر این که برای نخستین بار ستاره‌ای کشف شده که دارای هفت سیاره است؛ همانند سیاره‌ی خورشید. در این مورد شما چه نظری دارید؟

تا ۱۵ سال پیش ما نمی‌دانستیم که به گرد ستاره‌های دیگر سیاره‌هایی می‌گردند. خورشید ما یک ستاره است، مثل میلیاردها ستاره‌ای که کهکشان را تشکیل می‌دهند. نخستین سیاره‌ای که به گرد یک ستاره‌ی دیگر می‌چرخید، جدا از منظومه‌ی خورشیدی، ۱۵ سال پیش کشف شد و الان پانصد سیاره تا به حال کشف شده که به گرد ستاره‌های دیگر می‌چرخند.


دکتر محمد حیدری ملایری، اختر فیزیکدان نپاهشگاه یا رصدخانه‌ی پاریس

البته اینها همه اسم دارند. در انگلیسی و فرانسه به آنها می‌گویند سیاره‌های extra solaire که در فارسی می‌توان به آن‌ها گفت سیاره‌های استرخورشیدی. حالا راجع به آن توضیح نمی‌دهم. تا به‌حال در مورد این سیاره‌های استرخورشیدی که به گرد دیگر ستاره‌ها می‌چرخند، پیدا کرده بودند که سه سیاره در گرد این ستاره‌ها وجود دارد.

این کشفی که اخیراً شده در این چند هفته‌ی پیش این است که ستاره‌ای را پیدا کرده‌اند که یک اسم و یک شماره دارد. چون در یک کاتالوگ وجود دارد، اچ دی ۱۰ـ ۱۸۰ که به گرد این ستاره که به طور مسلم پنج سیاره دارند حرکت می‌کنند و می‌گردند و دلایلی وجود دارد که دو سیاره‌ی دیگر هم هستند؛ یعنی در واقع هفت‌تا. در مقایسه با منظومه‌ی خورشیدی که هشت سیاره گرد آن می‌چرخند، می‌بینیم که تشابهات زیادی وجود دارد.

برای اولین بار است که یک چنین چیزی کشف می‌شود. منتهی باید گفت که تفاوت‌های بسیار زیادی هست بین این منظومه‌ی ستاره‌ای که پیدا کرده‌اند با منظومه‌ی خورشیدی خودما. به خاطر این که تا به‌حال تمام سیاره‌های استرخورشیدی‌ای که پیدا شده‌اند، بسیار به ستاره‌‌ی خود نزدیکند.

یعنی تمام این پنج سیاره در فاصله‌ی مثلاً در مقایسه با منظومه‌ی خورشیدی خودمان، بین خورشید و زمین قرار گرفته‌اند. یعنی فرض کنید مشتری که یک سیاره‌ی غول‌پیکر است، در چنین جایی قرار گرفته باشد. در چنین صورتی احتمال این که در این منظومه‌‌ی ستاره‌ای، آثار حیات وجود داشته باشد، بسیار کم است.

پس از جشن بیست‌ سالگی تلسکوپ فضایی هابل که همین چند هفته‌ی پیش برگزار شد، گفته شد این تلسکوپ فضایی متعلق به سازمان ناسا موفق به تهیه‌ی تصویرهای شگفت‌انگیزی از لحظه‌ی تولد ستارگان شده است. شما هشت سال در مرکز اروپایی اخترشناسان با این تلسکوپ کار کردید. در این مورد چه ارزیابی‌ای دارید؟

نتایجی که تلسکوپ هابل به‌دست آورده است، بسیار خارق‌العاده است. هیچ تلسکوپی تاکنون این نتایج را به‌دست نیاورده است. به خاطر این که از طول موج‌هایی استفاده می‌کند که خاص هستند و چون بیرون از جو زمین قرار گرفته است، بر اثر تلاطم جو، تصویر را خراب نمی‌کند و می‌شود نفوذ کرد به درون ابرهای مولکولی، ابرهای غبار و رفت و مرحله‌های بسیار آغازین شکل‌گیری ستارگان را مطالعه کرد.


این است که با این تلسکوپ، تصویرهایی تا به‌حال گرفته شده است بسیار جالب هستند. با استفاده از این تلسکوپ فضایی هابل، برای اولین‌بار اخترشناسان توانسته‌اند به مرحله‌‌ی پیدایش ستارگان پی ببرند که وارد شدن در جزییات آن در اینجا امکان‌پذیر نیست. در هر صورت کمکی که هابل به اخترشناسی و اختر فیزیک کرده، بسیار ارزشمند است.

شما علاوه بر اخترشناسی به زبان‌شناسی و تاریخ هم دلبستگی دارید؛ به‌ویژه فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اختر فیزیک را به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و فارسی فراهم کرده‌اید. خود این نپایشگاه که شما به جای رصدخانه مطرح کرده‌اید، ریشه‌اش از کجاست؟

نپایشگاه از فعل نپاهیدن است. نپاهیدن همان پاییدن است. پاییدن، یعنی نگاه کردن که در بعضی از گویش‌های فارسی به آن می‌گویند پاهیدن یا حتی پاسیدن. یعنی نگاه کردن و مراقبت‌ کردن. آن «ن»اش از «ن» نگاه می‌آید که در نگاه است. «ن» پیشوندی است که الان در فارسی خیلی کم به‌کار می‌رود، ولی در فارسی میانه و فارسی باستان به زبان اوستایی بسیار به‌کار می‌رفته و واژه‌هایی که از آنها باقی مانده است با این پیشوند مثل نفرین، نگاه و تعداد دیگری هستند.

این است که در واقع نپاهیدن یعنی پاییدن و نگاه کردن. یعنی با مراقبت نگاه کردن. چیز بسیار عجیب و غریبی نیست، بلکه همین پاییدن فارسی است؛ منتهی با پیشوند «ن»ای که در نگاه به‌کار رفته است، به معنای نگاه کردن، رصدکردن. به‌ویژه این واژه بسیار مورد احتیاج نه تنها در اختر شناسی بلکه در بسیاری از رشته‌های دیگر جامعه‌شناسی، مثلاً observation گرو‌ه‌های اجتماعی. به‌کار بردن رصد در این موارد کمی ثقیل است.

این است که ما خیلی خوب می‌توانیم نپاهیدن، نپاهش، نپاهیدن جانوران و نپاهیدن گروه‌های اجتماعی را به‌کار ببریم. وقتی این واژه را داشته باشیم، observation می‌شود نپاهش و طبیعتاً رصدخانه هم می‌تواند نپاهشگاه بشود.


شعری را در یکی از سایت‌های اخترشناسی ایرانی خواندم. می‌گوید: زندگی دیدن یک باغچه از شیشه‌ی مسدود هواپیماست/ خبر رفتن موشک به فضا/ لمس تنهایی ما/ فکر بوییدن گل در کره‌ای دیگر. فکر می‌کنید یک روز بیاید که بتوان گلی را در کره‌ای دیگر بویید؟

یک موقعی بله، ولی زمانش را نمی‌شود تعیین کرد. به نظر من حتماً می‌شود، ولی این که زمان آن چه وقت خواهد بود، نمی‌دانم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

از ملت متوهمی که عکس خمینی را در ماه دیدند و این چنین در توهمات خرافاتی عصر تاریکی و اعتقاد به عوامل ماوراء الطبیعه دین و مذهبی فرورفته اند و توسط یک مشت ملای از علم و خرد بی خبر به بی خبری بیشتری کشیده می شوند، انتظاراتی بیش از این نمی توان داشت. ملتی که رهبرانش مطالعات هسته ای را در زیر زمین یک منزل ممکن دانسته و هنوز در پی ظهور موهومی هستند تا نجاتشان دهد، هرگز پا از این سردخانه ی تفکری بیرون نمی گذارند. وقت آن است که انقلابی تفکری و حرکتی روشنفکری گرا شروع شود تا قبل از این که ریشه ی هر گونه امید به پیشرفت خشک شود، و کشورمان به کشور شکست خوره ای مثل افغانسان تبدیل شود، بتوانیم از این گورستان سرد تفکری بیرون بیآئم.

-- حسن ، Aug 27, 2010 در ساعت 09:43 PM

سلام؛ مرسي...
چقدر هيجان داشتم....... آ آ آه...

-- ماهور ، Aug 27, 2010 در ساعت 09:43 PM

I enjoyed each word that the professor said ,thanks

-- azadah ، Aug 27, 2010 در ساعت 09:43 PM

از ماه خبرنداریم .... از ماهواره چرا.....!!!!!!

-- بدون نام ، Aug 27, 2010 در ساعت 09:43 PM

man faghat az in ranj mibaram ke chera tahsilkardehaye nabegheye ma dar keshvarhaye digar dar kar va talash hastand,be har jahat be anha eftekhar mikonam.khoda yaro negahdareshan bad.

-- reza ، Aug 28, 2010 در ساعت 09:43 PM

این نپاهش و نپاهشگاه چقدر قشنگ بودند. مرسی دکتر جان.

-- بدون نام ، Aug 29, 2010 در ساعت 09:43 PM

ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند!
دولت احمدی و معجزه سبحانی!

-- بدون نام ، Aug 29, 2010 در ساعت 09:43 PM