گونههایی که ماندند
Nicola Jones برگردان: احسان سنایی
برخی از جاندارانی که در دریاهای پانصد میلیون سال پیش میزیستند، دهها میلیون سال پس از آنچه تصورش میرفت از زمین برچیده شدهاند، این را شواهد فسیلی بهدستآمده از منطقهای در صحرای مراکش مطرح ساخته. این نمونهها نشان میدهند که جاندارانِ بهشدت شگفتانگیز عصر «کامبرین» (از ۵۴2 تا ۴۸۸ میلیون سال پیش)، همزمان با پایان زمینشناختی این عصر از میان نرفتهاند، حقیقتی که مدتها شکارچیان فسیل، بیهیچ مدرکی بدان گمان میبردند.
طرحی از جانداران شگفتانگیز عصر کامبرین
مجموعهای شامل ۱۵۰۰ نمونهی فسیلی که آمارشان همین هفته در نشریهی علمی نیچر منتشر گردید، اطلاعات ارزشمندی از عصر «اردویسن» (Ordovician) (۴۸۸ تا ۴۷۱ میلیون سال پیش)، که مبدأ بسط گستردهی تنوع گونههای زیستی بود را در اختیار دانشمندان نهاد. در اغلب فسیلهای متعلق به عصر اردویسن، تنها قطعات سختی از بدن جاندار همچون سپر استخوانی، از فرسایش سالیان متمادی جان بهدر میبرند. دکتر «دِرک بریگز» از دانشگاه ییل و از نویسندگان این مقاله میگوید: «ما بخش کلانی از دادهها را [اینچنین] از دست میدادیم.»
فسیلهای مراکش اما با نمایانسازی آثار بهجایمانده از نرمتنان کهن، به حل برخی از این معماها شتافتند.
گروه، دستکم ۵۰ گونه از نرمتنان، شامل آمیزهای از جاندارانی که تنها نشانشان در فسیلهای قدیم و یا جدیدتر از نمونههای در دست بررسی دیده شده بود را فهرست نمودند. بهاعتقاد دکتر «پیتر ونروی»، از دیگر نویسندگان مقاله، این نرمتنان در مقام گونههای زیستی، کاملاً جدیدند. حال آنکه با جهشی به یک شاخه بالاتر در درخت فرگشت، تقریباً دو سومشان دقیقاً مشابه با گونههای عصر پیشین، یعنی همان کامبریناند. سنگوارههای مزبور در ۴۰ نقطه از درهی «درا» واقع در صحرای جنوب مراکش یافت شدهاند.
بهگفتهی دیرینشناس، دکتر «گراهام یانگ» از موزهی «مانیتوبا» در «وینپرگ» کانادا که خود بر سنگوارههای اردویسن کار میکند، پراکندگی این مکانها بدینمعناست که کشفیات مزبور آینهای تمامنما از نقش این عصر تعیینکننده در فرآیند فرگشت گونههاست. او در ادامه میگوید: «این بهجای عکسی منفرد، مثل دسترسی به یک آلبوم است.»
بقایای حیات حیرتانگیز عصر کامبرین، برای نخستین بار در «بورگز شیل»، ناحیهای چینخورده در کوههای بریتیشکلمبیای کانادا دیده شد. این ناحیه، فسیل بیش از یکصد گونهی نامتعارف همچون «هالکیهرید»ها (Hallkieriid) که حلزونهایی با صدف زنجیری بودهاند، «هالوکیگهنیا»ها (Hallucigenia) که همانند هزارپایی بلند اما مجهز به تیغههایی مشابه خارپشت دریایی بودند و «اوپابینیا»ها (Opabinia) که آبزیانی بودند با پنج چشم و دماغی بلند که انتهایش به چنگالهای برِّان ختم میشد، را در خود جای داده بود.
سنگوارههای بیشتری از این دوران مرموز که جزئیات بیشتری از نواحی نرم بدن این گونهها را طی اوایل و اواسط کامبرین نشان میدادند بعدهاً از دیگر مناطق، بهخصوص از خاک چین به دست آمد. اما تابهحال شمار اندکی از سنگوارههای اواخر این عصر و حتی بعدتر از آن (در اوایل اردویسن) یافت شده بود.
فسیل یک اوپابینیا، از جانداران عصر کامبرین
فسیل شدن اندام نرم بدن جانداران نیازمند شرایطی ویژه است، مثلاً زمینلغزشی گلآلود که طی آن زمین گوی سبقت را از مردارخواران و باکتریهای هوازی برباید. تا به امروز از این دست فسیلهای مربوط به عصر اردویسن، فقط در مکانهای عجیب همچون مردابها که لزوماً در آن زمان بستر هیچنوع از حیاتی نبودهاند، دیده شده است. پس بالطبع هیچکس نمیداند که جانداران کامبرین، تا کی زنده ماندهاند.
بدینترتیب گنجینههای فسیلی مراکش، اولین نمونههایی است که نشان میدهد نرمتنان متعلق به عصر کامبرین همچون هالکیهریدها، در اقیانوسهای باز عصر اردویسن نیز میزیستهاند. یانگ میگوید: «این [کشفیات]، خط پایانی بر این ادعاست که کاوشهای [منطقهی] بورگز، تجربهای مشهور بود هرچند که چندان پابرجا نماند.»
این فسیلها همچنین نهتنها مرزهای زمانی نخستین آثار خرچنگهای نعل اسبی که پس از گذشت ۳۰ میلیون سال همچنان زندهاند را عقبتر برد، که نخستین نشانههای موجود از «کلونیلید»ها (Cheloniellid) را نیز در خود جای داده بود، نوع خاصی از مفصلداران کهن که در ظاهر شبیه به شپش چوب (Woodlice) بودهاند و تا پیش از این تصور میرفت به عصر «دوونین» - ۴۱۶ تا ۳۶۰ میلیون سال پیش – متعلق بوده باشند.
صحرای مراکش، پر از فسیل است و کشاورزان و گلهداران زیادی از جمعآوریشان کسب درآمد میکنند. بریگز میگوید: «فسیلهای مراکشی را در هر فروشگاه فسیلی، در سرتاسر جهان میتوان یافت.»
سنگوارههای تازهکشفشده، توسط کلکسیونری محلی بهنام «محمد بن ساعد بن مولا» که ونروی طی تحصیلات دکترایش با وی ملاقات داشته، پیدا شدهاند. زمانیکه ونروی نخستین فسیلهای نرمتنان که بهدست بنمولا کشف شده را دید، گفته بود: « بهسرعت فهمیدم که چیزی خاص است.»
بنمولا که کلکسیونری حرفهای است و در روستایی کوچک زندگی میکند، هماکنون همکار ونروی است. هرچند او تحصیلات رسمی نداشته، اما ونروی میگوید: «او پسری واقعاً باهوش، با چشمانی خوب برای [کشف] فسیل است. بدون وی، این پروژه هم نبود.»
با این حال هنوز آثار فسیلی و آنالیزهای بیشتری در دستور کار است. یانگ میگوید: «کار تفصیلی بر فسیلهای منفرد، چیزی است که بدان امید بستهایم». بهگفتهی بریگز، مراکش پتانسیل کار پژوهشی بر اوایل اردویسن را دارد، پتانسیلی که چینخوردگی بورگز شیل در رابطه با کامبرین نداشت. وی معتقد است تا چند سال آینده ممکن است فسیلهای مراکش از چیزی حائزاهمیت دو روند فرگشت حیات بگویند.
منبع:
• Nature
|