رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ اسفند ۱۳۸۸

در اعماق ذهن وال‌ قاتل

Kevin Spear
برگردان: احسان سنایی

مغز وال‌ قاتل یا به اختصار «اورکا» (Orca) با ۶.۸ کیلوگرم وزن، از لحاظ ابعاد دومین رتبه را بین پستانداران آبزی داراست. مشخص نیست این هیولاها همانند انسان هیچ بهره‌ای از سلول‌های حافظه‌ای برده‌اند یا خبر؛ اما چندی پیش، پژوهش‌گران موفق به کشف ساختار پیچیده‌ و ویژه‌ی مغز اورکا، برای احساس و تحلیل محیط آبی پیرامون‌‌اش شده‌اند؛ حیوانی که گاه علی‌رغم این هوش سرشار، احساسات شدیداً متناقضی در برابر انسان بروز می‌دهد؛ همچون اورکای غول‌پیکر «تیلیکوم» که چندی پیش سومین قتلش را در استخر پارک SeaWorlds اورلاندو مرتکب شد.


وال قاتل. طبق پژوهشی که در سال 2001 منتشر گردید؛ این جاندار، پس از انسان باهوش‌ترین موجود زنده است

همیشه دانشمندان می‌کوشیده‌اند اطلاعات گرانبهایی از زبان مشترک وال‌های قاتل حین تبادل تجربیات‌شان از شکار و انتقال رفتارهای خاص، که طی نسل‌های متمادی – احتمالاً طولانی‌تر از پیشینه‌ی هر جاندار دیگری به جز انسان – میان‌شان برقرار است را کسب نموده و نهایتاً از آن رمزگشایی کنند. اما اخیراً آن‌ها در جست‌و‌جوی مدرکی برای توجیه دلیل اقدام برخی از این آبزیان به قتل انسان می‌گردند؛ هرچند مواجهه‌ی مصیبت‌بار بزرگ‌ترین، نیرومندترین و شاید زیرک‌ترین شکارچی درنده‌ای که سال‌ها اسیر استخر و به‌دور از خانواده‌ی پرجمعیتش بوده، با انسان؛ آنقدرها هم شگفت‌انگیز نیست.

ارتباط مستقیم با وال‌های قاتل اسیر، از بیست و چهارم فوریه به دنبال حمله‌ی دلخراش یک اورکای نر سابقه‌دار با نام تیلیکوم، به مربی چهل‌ساله‌اش؛ «داون برانچیو» در استخر پارک آبی SeaWorlds شهر اورلاندو، به حالت تعلیق درآمده است. دکتر «لوری مارینو»؛ از اعضای مجموعه‌ی عصب‌شناسی و زیست‌شناسی رفتاری دانشگاه اموری آتلانتا می‌گوید: «سعی نمی‌کنم آنچه در ذهن آن وال بوده را دوباره حدس بزنم؛ اما اگر بحث از این باشد که آیا وال‌ها به آن اندازه استعداد خشمگین شدن، حمله‌ی آگاهانه به یک انسان و یا آگاهی از آنچه که انجامش می‌دهند را دارند یا خیر؛ یقین داشته باشید که جوابم بله است».

با سال‌ها پژوهش‌ دشوار و کسل‌کننده، دانشمندان تا حدی وال‌های قاتل را شناخته‌اند؛ اما بیشتر از آن دریافته‌اند که چقدر اطلاعاتمان از این موجود اندک است. اول از همه حتی نمی‌دانیم آن‌ها را دقیقاً چگونه می‌نوان دسته‌بندی نمود؛ حیواناتی که در اقیانوس‌های جهان شنا می‌کنند و بیشتر از هر وال، دلفین و یا گرازماهی دیگری پراکنده‌اند؛ آنگونه که با موشکافی‌های دقیق، دست‌کم می‌توان به سه دسته تقسیم‌شان نمود: اورکاهای ماهی‌خوار یکجانشین، اورکاهای درنده‌ی آب‌های ساحلی و دسته‌ی سومی که آب‌های ژرف را برای سکونت انتخاب می‌کنند.

عادات غذایی، زبان، روش شکار و آداب ارتباط با دیگر آبزیان در این سه دسته به شدت متفاوت است و ظاهراً هیچ‌گونه ارتباط گسترده‌ای هم میان‌شان نیست. دکتر «براد هنسون»؛ زیست‌شناس سازمان ملی علوم اقیانوسی و جوی (NOAA) ایالات متحده در سیاتل اینچنین می‌گوید: «اگر الگوهای کاری‌شان متفاوت از هم باشد، آن‌ها را در انواع مختلفی قلمداد می‌کنیم».

اما DNA این موجودات، تاکنون داستان متفاوتی را نقل کرده‌ است. علی‌رغم گستردگی ژنتیکی فراون موجود میان گونه‌های زیستی متفاوت که همچون درختی با شاخه‌های پهناور است؛ این وال‌ها به جز عدم تطابق گاه‌به‌گاهی ژن‌ها در موارد استثنائی، تقریباً همچون یک ساقه‌‌ی واحدند و از این‌رو هنسون که خود از مجریان پروژه‌ی فهرست‌بندی وال‌های در معرض خطر مقیم آب‌های شمال غرب ایالات متحده بوده، می‌گوید: «این بسیار، بسیار عجیب است».

دانشمندان معتقدند اگر تنوع ژنتیکی، پاسخ‌گوی تفاوت‌های فاحش دیده‌شده در میان انواع وال‌های قاتل نباشد؛ نقش مغز بسیار بزرگ‌شان در این پدیده‌ را نمی‌توان نادیده گرفت. حیوانات بزرگتر، اغلب توده‌های سلولی وسیع‌تری درون مغزشان دارند؛ اما دانشمندان نسبت وزن مغر به وزن بدن را به‌عنوان معیار تقریبی هوش آن جاندار قلمداد می‌کنند.

بدین‌ترتیب هوش انسان، ۷ و هوش اورکاها همانند شامپانزه‌ها، ۲.۵ برابر میانگین هوشی حیات وحش است؛ هرچند از نگاه برخی دانشمندان، صرفاً با تکیه بر نسبت وزنی مغز، تا حد زیادی از توان تفکر پستانداران دریایی عظیم‌الجثه را نادیده گرفته‌ایم. به‌عبارت دیگر هوش اورکاها، به مراتب از آنچه ابعاد مغزشان به ما می‌گوید؛ بیشتر است.


داون برانچیو، حین تمرین با اورکای تیلیکوم. همین اورکا چندی پیش او را در آکواریوم شهر اورلاندو به قتل رساند

پروفسور «هال وایت‌هد»؛ زیست‌شناس دانشگاه دالهوزی شهر نیو اسکاتیای کانادا، طی انتشار پژوهشی جنجال‌برانگیز در سال ۲۰۰۱، مدعی شد هیچ جانداری به جز انسان از اورکاها باهوش‌تر نیست. وی می‌گوید: «فرهنگ، یعنی آموختن از دیگران. رفتار حیوانات فرهنگ‌محور، از آن‌هایی که همه‌چیزشان را ژنتیک تعیین می‌کند متفاوت است». او فراگیری روش‌های دشوار و خطرناک شکار که توسط پژوهش‌گران مستقر در جزایر جنوبگان دیده شده را مثال بارز فرهنگ جاری میان وال‌های قاتل می‌داند.

طبق مشاهدات این پژوهش‌گران، وال مادر، کودکش را برای تعقیب خوک‌های آبی به ساحل هل می‌دهد و گاه اندکی بعد مجبور می‌شود فرزند به‌گل‌نشسته‌اش را از خشکی به آب بکشاند. وایت‌هد می‌گوید: «آن‌ها روش‌های مخصوص به خودشان را دارند که از مادر و دیگر نزدیکان‌ خود آموخته‌اند. وال‌های قاتل همچنین حیواناتی کاملاً محافظه‌کارند و اگر از این طریق کارها را انجام دهند؛ آنگاه تمایلی به تغییر روش خود ندارند». وی معتقد است ویژگی‌ آخر، در خصوص اورکاهایی که به اسارت درآمده‌اند از اهمیت زیادی برخوردار است.

او اضافه‌می‌کند: «برای هر حیوان فرهنگ‌محور، خصوصاً از یک فرهنگ محافظ‌کار، این [اسارت] شدیداً دشوار است».

توانایی مکالمه‌ی اورکاها به‌وسیله‌ی سوت و نداهای ضربان‌مانند؛ و نیز «دیدن‌»شان از طریق ارسال کلیک‌های صوتی همانند یک سونار، خصوصیتی است که برای همه‌ی محققین جالب توجه بوده است. بسیاری از پستانداران باله‌دار دریایی – شامل دلفین، نهنگ و گرازماهی – تا حدی مجهز به چنین قابلیت‌هایی‌اند؛ اما اورکاها طی نسل‌های متوالی، زبانی پیچیده و محلی را آموخته‌اند که همین امر حیرت پژوهش‌گران را برانگیخته است.

پروفسور «ویتلو آو» از مجموعه‌ی پژوهشی پستانداران دریایی دانشگاه ایالتی هاوایی، اخیراً با اتمام یک برنامه‌ی پژوهشی، مشخص نمود که اورکاها، سامانه‌ی ردیابی صوتی‌شان را نه‌فقط جهت جستجوی ماهی در آب‌های گل‌آلود و تشخیص ماهی قزل‌آلا؛ که برای شناسایی عذای محبوب‌شان، یعنی «ماهی آزاد چینوک» نیز به‌کار می‌گیرند. آو می‌گوید: «آن‌ها ماهی آزاد چینوک را از فاصله‌ی دوری – تقریباً نصف زمین فوتبال – تشخیص داده و قادرند ردیاب صوتی خود را برای تشخیص، تعقیب و نهایتاً شکارشان به‌کار برند».

دکتر «سم ریج‌وی»؛ عصب‌شناس زیستی و دامپزشک پژوهشی بنیاد ملی پستانداران دریایی سن‌دیه‌گوی کالیفرنیا، معتقد است مغز اورکا حاوی مقادیر کمتری از قشر مخی - توده‌ی خاکستری‌رنگی که مسئول خاطرات، توجه و تفکر است - نسبت به مغز انسان می‌باشد؛ اما در عوض «آکسون‌های میلین‌دار» قطوری را داراست که به‌عنوان بزرگراه تکانه‌های عصبی به حساب می‌آیند. او می‌گوید:

«شبیه‌ به رایانه‌ای است که شاید حافظه‌ی کمی داشته باشد، اما مجهز به سیم‌های بزرگتری است. هر چه آکسون (سلول عصبی) بزرگتر باشد، سرعت مخابره‌ی تکانه‌های عصبی بیشتر خواهد بود».

دکتر «پاتریک هوف»؛ قائم‌مقام دپارتمان عصب‌شناسی آموزشگاه پزشکی مونت‌سینای نیویورک، به طور خلاصه مغز اورکا را بسیار بزرگ و با ظرفیت‌های هنگفت می‌داند. اما اینکه چنین ظرفیتی عامل استعداد قتل آگاهانه‌ی یک انسان است، چیزی است که به‌عقیده‌ی وی هنوز آن را نمی‌توان به اثبات علمی رساند.

او می‌گوید: «در نگاه اول حیوانی وحشی است و درنده‌خویی‌اش به خوبی شناخته شده. احتمال دارد در شرایط استرس، اسارت و یا استرش ناشی از اسارت، برخی از این رفتارها بروز داده شود».

مارینو از رشد مناسب یک اورکای منزوی و به دور از آب‌های پهناور اقیانوس‌های جهان و دورافتاده از محیط اجتماعی خانواده‌ی وسیع‌اش – از پدربزرگ و مادربزرگ‌ تا نوزادان – ابراز شگفتی می‌کند. او می‌گوید: «زندگی در یک استخر و سرگرم‌سازی هرروزه‌ی مردم طی ۲۷ سال، هر کسی را دیوانه می‌کند».

Share/Save/Bookmark

منبع:
Physorg

نظرهای خوانندگان

فقط ۶.۸ کیلوگرم؟

-- Weria ، Mar 10, 2010 در ساعت 04:00 PM

انسان که به غلط خود را اشرف مخلوقات می نامد،از کشتن و تخریب هیچ جاندار و هیچ چیزی کوتاهی نمی کند،تعجب متخصصین برای چیست؟من کم سواد هم می فهمم که ان حیوان بیچاره و برده شده در زندان کوچک خود روزی دست به عمل غریزی اش می زند.

-- mansour piry khanghah ، Mar 11, 2010 در ساعت 04:00 PM

متشکریم

مقاله جالبی‌ بود

-- skynet ، Mar 11, 2010 در ساعت 04:00 PM