رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۹ اسفند ۱۳۸۸

به آبراهه‌های خشک مریخ امیدی نیست

Elizabeth Zubritsky
برگردان: احسان سنایی

«من ‌اکنون فهمیدم که با نبود باران در مریخ، احتمالاً این شیارها سازوکار اصلی پراکندگی آب (و حیات)، بر سطح خشک این سیاره را تشکیل می‌دهند». این کلمات را «جیووانی اسکیاپارلی»؛ ستاره‌شناس و تاریخ‌نگار ایتالیایی، در کتاب «حیات در مریخ» آورده که رسماً از آن به‌عنوان نخستین اشاره‌ی مستقیم به آبراهه‌های مریخی یاد می‌شود.

چندی بعد اخترشناس ثروتمند آمریکایی «پرسیوال لاول»، رصدخانه‌ی نسبتاً مجهزی جهت مطالعه‌ی دقیق این سیاره بنانهاد و برای نخستین بار ایده‌ی «مریخی‌»ها را به استناد مشاهداتش از شبکه‌ی پهناور این آبراهه‌هایی که منشأشان را «مصنوعی» می‌دانست؛ ارائه داد. عمر این فرضیه‌ی جنجالی دیری نپایید و مشاهدات ماهواره‌ای، دست‌کم ایده‌ی مصنوعی بودن‌شان را رد نمود.

اما چندی پیش حتی فرض ایجاد بخشی از این عوارض به‌دست جریانات طبیعی آب در گذشته هم از اعتبار نخستین‌اش افتاد و جریانات آتشین گدازه به‌عنوان معمار بخشی از سطح شکن‌شکن این سیاره در گذشته‌ای دور معرفی گردید.


مریخ را می‌توان سرزمین «ترین‌»ها نامید. بلندترین کوه و عمیق‌ترین و وسیع‌ترین دره‌ی منظومه‌ی شمسی را در این سیاره باید جست. این تصویر شبیه‌سازی‌شده، نمای حقیقی مریخ را از دید یک فضانورد فرضی نشان می‌دهد. سه برآمدگی هولناکی که در این نما دیده می‌شوند، رشته‌کوه غول‌پیکر تارسیس است. کوه واقع در مقابل تصویر، همان کوه «آسکرا»ست

گدازه‌ها با گام‌های آرام‌شان، توان تراش خاک و یا ایجاد گذرگاه‌های تنگ همچون بستر رودخانه و دره‌های عمیق آب‌کند را در مسیر پیش ‌روی خود دارند و همین امر احتمالاً علت پیدایش دست‌کم یک کانال پرپیچ‌و‌خم مریخی را توجیه می‌کند.

سیزدهم اسفندماه سال جاری، نتایج پژوهشی در این خصوص، طی چهل‌و‌یکمین همایش علوم ماه و سیاره‌ای در مرکز فضایی گادرد ناسا توسط دکتر «یاکوب بلیچر» از دانشگاه ایالتی آریزونا ارائه گردید. بحث و جدل پیرامون منشأ آبی و یا گدازه‌ای کانال‌های مریخی، سال‌هاست که ادامه دارد و گمان می‌رود نتیجه‌‌ی آن تأثیر حائز اهمیتی بر احتمال کشف حیات در این سیاره‌ی مرموز ایفا نماید. بلیچر در این خصوص می‌گوید:

«برای درک اینکه حیات – آنگونه که ما می‌شناسیم - هیچ‌گاه بر مریخ وجود داشته [یا خیر]، باید بفهمیم آب کجا بوده و یا هست». زمین‌شناسان معتقدند آنچه‌ از ذخایر آبی مریخ امروزه باقی‌مانده را در اختلاط با خاک و یا به شکل پهنه‌های وسیع یخی مستقر در قطبین شمال و جنوب آن می‌توان یافت. از سویی برخی پژوهشگران گمان می‌برند آب به‌شکل رودهای خروشان و یا دریاچه‌های پهناور، روزگاری این سیاره را در استیلای خود داشته که در اینصورت احتمال پیدایش برخی گونه‌های زیستی در گذشته و یا حتی امروز مریخ، قوت می‌گیرد.

یکی از نمونه‌هایی که به استنادش ایده‌ی جریانات باستانی آب در این سیاره را می‌توان تا حدی پذیرفت، عکس‌های ماهواره‌ای از عوارضی است که بی‌شباهت به سازه‌های حاصل از فرسایش آبی در همین زمین خودمان نیستند.

از این دسته می‌توان به عوارضی چون تراس‌بندی دیواره‌ی‌ کانال‌ها، جزیره‌های پراکنده در مسیر رود و شاخابه‌هایی که از مسیر کانال انشعاب یافته و در نقطه‌ای دیگر مجدداً به آن می‌پیوندند اشاره کرد. بلیچر می‌گوید: «گمان می‌رود این‌ها مدرک روشنی دال بر [وقوع] فرسایش رودخانه‌ای بر مریخ باشند». گدازه غالباً قادر به ایجاد چنین پدیده‌های تراش‌خورده‌ای نبوده و به‌گفته‌ی بلیچر آنچه از بازمانده‌های یک مسیر گدازه‌ای انتظار می‌رود؛ مشابه کانال‌های باز و بزرگ جزیره‌ی هاوایی است.


تصویر ماهواره‌ای از بخشی از کانال‌های درهم‌تنیده‌ی حوزه‌ی شمال شرقی کوه آسکرا / دانشگاه ایالتی آریزونا / ناسا

بلیچر و دانشجویانش، اخیراً مطالعه‌ی دقیقی را بر یک کانال، واقع در ناحیه‌ی جنوب غربی آتشفشان «آسکرا» (Ascraeus Mons volcano) در مریخ به ثمر رسانده‌اند.

این کوه، یکی از سه عضو رشته‌کوه غول‌آسای «تارسیس» است. تیم پژوهشی، جهت دسترسی به تصویر ماهواره‌ای واحدی از این کانال ۲۷۰کیلومتری، تصاویر پازل‌گونه‌ و باکیفیت حاصل از سه دوربین متفاوت به نام‌های «سامانه‌ی تصویربرداری از تشعشع گرمایی» یا به اختصار THEMIS سوار بر ماهواره‌ی «اودیسه‌ی مریخ»، دوربین «نقشه‌برداری بافتی» یا CTX سوار بر «مدارگرد شناساگر مریخ» (MRO)، دوربین «تصویربردار سه‌بعدی و رنگی با کیفیت بالا» (HRCS) سوار بر ماهواره‌ی اروپایی «سریع‌السیر مریخ» و نهایتاً داده‌های بایگانی‌شده‌‌ی سامانه‌ی «ارتفاع‌سنج لیزری» (MOLA)، سوار بر ماهواره‌ی بازنشسته‌ی «نقشه‌بردار سراسر مریخ» (MGS) را گردآوری نموده و به هم متصل ساخت. حال این اطلاعات، نمایی بسیار دقیق‌تر از گذشته را در اختیار دانشمندان قرار می‌داد.

از آنجا که ماده‌ی سیال به‌وجودآورنده‌ی این کانال و دیگر نمونه‌های مشابه‌ موجود در کوهپایه‌ی آسکرا، مسیر درازی را پیموده؛ استباط هویت دقیق‌اش اندکی دشوار است، اما مدارک مشاهداتی به‌دست‌آمده از سرچشمه‌ی کانال، آب را معمار اصلی آن معرفی می‌کند. این مدارک شامل جزیره‌های کوچک، شاخابه‌هایی که پس از انشعاب، مجدداً به کانال اصلی پیوند خورده‌اند و نهایتاً موانع فرسایش‌یافته‌ی موجود در انحناهای کانال را شامل می‌شود.

اما بلیچر و تیم‌اش در انتهای کانال، یعنی ناحیه‌ای که تا پیش از آن دیده نشده بود؛ موفق به تشخیص یک برآمدگی مرموز شدند که ظاهراً حاصل نشت گدازه‌ها از آن نقطه است. بلیچر معتقد است اگرچنانچه این کانال روزگاری یک لوله‌ی گدازه‌ای بوده، هم‌اکنون سقفش ریخته است و وجود چندین شیار موازی در اطراف کانال اصلی که از هیچ نقطه‌‌ای سرچشمه نمی‌گیرند، این گفته را پشتیبانی می‌کند.

پدیده‌هایی از این دست را در آبراهه‌ها نمی‌‌توان دید. وی مدعی است ایجاد یک سوی کانال توسط آب و سوی دیگرش به‌دست گدازه، ترکیبی نامتعارف است و حال می‌توان گفت این عارضه تماماً توسط یک جریان گدازه ایجاد شده است.


نمای نزدیک یکی از کانال‌های حوزه‌ی شمالی کوه آسکرا که طبق پژوهش اخیر احتمالاً حاصل جریانات گدازه‌ای است / ناسا

بلیچر با هدف پی بردن به عوارض جغرافیایی حاصل‌آمده از عبور رود مواد مذاب، همراه با دکتر «برنت گری» و دکتر «جیم زیمبل‌من» از مؤسسه‌ی اسمیتسونین واشنگتن، دست به بررسی کانال ۵۱کیلومتری ایجاد شده طی فوران سال ۱۸۵۹ کوه «مونا لوئا»ی جزیره‌ی هاوایی زد.

جزیره‌ای یک‌کیلومتری در میانه‌ی این کانال، در کانون توجهات آنان قرار داشت؛ چراکه به‌گفته‌ی بلیچر چنین جزیره‌ای بسیار بزرگتر از آن چیزی است که اغلب توسط جریانات گدازه‌ای به‌وجود می‌آید. گروه، از فناوری «GPS افتراقی» که اطلاعات مکانی را با دقت ۳ تا ۵ سانتیمتر – در قیاس با دقت ۳ تا ۵ متری GPS یک اتومبیل - تعیین می‌کند، بهره بردند. بلیچر می‌گوید:

«ما دیواره‌های تراس‌بندی‌شده‌ی درون کانال، انشعاباتی که از مسیر اصلی خارج شده و نهایتاً ناپدید شده بودند، انشعاباتی که پس از انحراف، مجدداً به مسیر اصلی پیوسته بودند و دیواره‌های عمودی 9 متری را یافتیم. از این‌رو در همین‌ مکان، یعنی جایی که می‌دانیم فقط به‌سبب جریان گدازه پدید آمده، نمونه‌‌ی مشابه اغلب عوارض دیده‌شده در کانال‌های مریخی را مشاهده کردیم؛ کانال‌هایی که تاکنون گمان می‌رفت آب ایجادشان کرده باشد».

نتایج این پژوهش، شاهد محکمی بر این حقیقت بود که گدازه‌های روان قادر به ایجاد کانال‌هایی‌اند که تا حد زیادی مشابه عوارض پدیدآمده از جریانات آبی است. زیمبل‌من می‌گوید: «بدین‌ترتیب با مشاهده‌ی چنین کانال‌هایی در دیگر سیارات، خصوصاً در عوارض آتشفشانی همانند رشته‌کوه تارسیس، نبایستی مستقیماً نتیجه‌ای در ارتباط با حضور آب [در آنجا] گرفت».


تصویر تلفیقی و نسبی از نقشه‌ی ایالات متحده و رشته‌کوه تارسیس. از شمال تا جنوب این تصویر 1300 کیلومتر فاصله است که تقریباً می‌توان آن را معادل فاصله‌ی مابین شهرهای سیاتل و سن‌دیه‌گو دانست. کوه‌ها به ترتیب از بالا به پایین «آرسیا»، «پاوونیس» و «آسکرا» نام دارند

مدارک بیشتر این ادعا، از مشاهده‌ی تصویر دقیق کانال‌های نشأت‌گرفته‌ از منطقه‌ی «دریای آرامش»1 بر سطح ماه به دست می‌آید؛ قطعه‌زمینی تیره‌رنگ که در حقیقت گودالی پرشده از گدازه‌های باستانی است. پژوهش‌گران در این تصویر نیز کانال‌هایی با دیواره‌های تراس‌بندی‌شده و انشعابات ثانویه یافته‌اند.

«کشف این واقعیت که کانال نام‌برده در مریخ احتمالاً حاصل فعالیت‌های آتشفشانی است، نه‌تنها بر درک‌مان از تحول زمین‌شناختی کوه آسکرا، که بر کل رشته‌کوه تارسیس مؤثر خواهد بود. این تأثیرات، همچنین متوجه فرضیه‌ی دخالت آب در تحول زمین‌شناختی سراسر مریخ نیز خواهد بود». این را «اندی دو وت» از کالج «فرانکلین اند مارشال» شهر لنکستر ایالت پنسیلوانیا و از همکاران این پژوهش می‌گوید.

بلیچر همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که نتیجه‌گیری‌های گروه هرگز احتمال جریان آب و یا وجود کانال‌های آب‌کند در مریخ را رد نمی‌کند. او می‌گوید:

«چیزی که آموختم این بود که مسیر جریانات سنگ مذاب را دست کم نگیرم. این [جریانات] در حقیقت قادر به ایجاد چیزهای فراوانی است که ما غالباً گمان می‌بریم اینچنین نباشد».


پانوشت:

۱. تا پیش از ابداع تلسکوپ، عوارض تیره‌رنگ سطح ماه تحت عنوان دریا شناخته می‌شد؛ اما با ظهور تلسکوپ‌ها، صحت چنین گفته‌ای از اعتبار افتاد. با این حال، به سبب نام‌گذاری ده‌هاساله‌ی این عوارض، امروزه همچنان اصطلاحاتی چون دریا، خلیج و اقیانوس از مقابل نام عوارض جغرافیایی سطح ماه حذف نگردیده‌ است.

Share/Save/Bookmark

منبع:
NASA

نظرهای خوانندگان

قرآن مجید که کلام خداوند است میفرماید "هیچ جزئی در عالم بدون اراده الله تکان نمیخورد"

پس اعمال و خزعبلات این دانشمند نمایان آیا چیزی جز توهین به قرآن و مقدسات هست؟

از تمام اینها گذشته تا به حال به کرار گفته ایم که تمامی این نظرات در قرآن آمده اند پس چه لزومی به تکرار آنها و انتساب آنها به یک مشت بی دین هست؟

امیدواریم که خداوند تبارک و تعالی همه را به سوی عافیت اخروی هدایت بفرماید.

والسلام

حجه اسلام میثم سیف اللهی
حوزه مقدس قم 

-- lمیثم ، Mar 8, 2010 در ساعت 05:08 PM

تا به حال به کرار گفته ایم که تمامی این نظرات در قرآن آمده اند. گفته اید. البته. اما چرا کسی گفته های مکررتان را به پشیزی نمی خرد؟
همه "چیز" در قرآن آمده است. درست. اما مگر نه یکی باید باشد به اُمی ها بگوید در دنیا چه خبر است؟ باید یکی بیاید از قرآنتان در بیاورد و به اتان نشان دهد یانه؟ خودتان که کورید و نمی بینید.

-- بدون نام ، Mar 8, 2010 در ساعت 05:08 PM

با سلام

به خاطر مطالبی که این آقای حجت الاسلام فرمودند کل مقاله را خواندم. واقعا نمی دانم چه بگویم.

اینکه کامنت ایشان چه ربطی به مطالب این مقاله دارد یا اینکه کجا به اسلام توهین شده را فقط خود ایشان می تواند پاسخ دهد.
شما را به خدا، کجای قرآن از شیارهای سطح کره مریخ صحبت کرده یا احتمال وجود آب در این سیاره.
گویا از نظر ایشان علم تنها چیزهایی است که در قرآن آمده، اگر چنین است دیگر چه نیازی به یادگیری علوم دیگر داریم حتی اگر در چین باشد؟
با این منطق یک شخص سرما خورده می تواند برای درمان سرماخوردگی خود پیش مراجع برود و او نیز با توجه به آموزه های قرآنی او را درمان کند.

امیدوارم خداوند به تمام انسانها قدرت تعقل عطا فرماید.

-- ایرانی ، Mar 8, 2010 در ساعت 05:08 PM

جناب آقای سنایی عزیز
اینجانب از ابتدا نوشته‌های جنابعالی در رادیو زمانه را خوانده و استفاده نموده‌ام. در ابتدا فردی با نام میثم اقدام به نوشتن مطالبی جهت حمله به یک اعتقاد فکری (که اینجانب به آن اعتقاد و التزامی ندارم) نمود، به علت شیوه طنز آمیز مطالب منتشره توسط ایشان عده‌ای از دوستان به اشتباه حمل بر مذهبی بودن میثم نموده و اقدام به ارایه پاسخ‌های کاملن جدی به آن نمودند. ابتدا بحث به صورت طنز و جدی پیشرفت و موجب انبساط خاطر دوستان گردید، اما رفته رفته آقای میثم با سوء استفاده از نا آگاهی برخی از دوستان شروع به نوشتن مطالب نامناسب و با عنوان مجعول حجت‌الاسلام میثم از حوزه قم نمود. در حال حاضر به نظر می‌رسد کامنت‌های فرد یاد شده مصداق کامل هرز بوده و شایسته نشر نمی‌باشد. شاید صحیح‌تر آن باشد، جهت جلوگیری از سوء تعبییر دوستانی که با پیشینه مطلب آشنایی ندارند، جنابعالی توضیح مناسبی مرقوم فرمایید.

-- علی جولا ، Mar 9, 2010 در ساعت 05:08 PM

اه - من فکر کردم این کامنت اول از حجت الاسلام سیف اللهی به عنوان شوخی توسط یکی از خوانندگان نوشته شده بعد هی از خودم میپرسم حالا چرا بقیه اینقدر جدی گرفتن. ولی جدی جدی این آقای سیف اللهی شوخی نمیکنه؟ والله آدم درمیمونه چی بگه. من که هیچ نظری نمیدم به نظر اقای سیف اللهی...

-- نادان ، Mar 9, 2010 در ساعت 05:08 PM

همش سرکاریه اصلا ما ملت ساخته شدیم که سر کارمون بذارند جالب اینه که هممون هم فکر میکنیم زرنگیم و دیگران را سرکار میذاریم

-- حبیب ، Mar 9, 2010 در ساعت 05:08 PM

دوستان از کامنت های آقای به اصطلاح حجت الاسلام ناراحت نشن و سعی در جواب دادن نداشته باشن . از دو حالت خارج نیست یا ایشون بی دین هست و می خواد مردم رو نسبت به دین بدبین کنه و یا اینکه ایشون دینداری بسیار بی سواد و کج فهم هست در این حالت مردم باز هم با خوندن نظریات ایشون نسبت به دین بدبین می شن به هر حال فرمایشات ایشون ارزش جواب دادن نداره

-- عباس از مشهد ، Mar 10, 2010 در ساعت 05:08 PM

من با نظر علی جولا موافق نیستم. بنظر میاد ایشون شعور دیگران را در تشخیص صحیح از نادرست را دست کم گرفته و بعنوان وکیل مدافع عموم و مصداق دیکتاتور ایرانی دستور به سانسور ملا میثم میدهد.

شما میتوانید تمام کامنتهایی که علی آقای جولا در بخشهای متفاوت رادیو زمانه گذاشته را بخوانید و ببینید چطور با سفسطه همه را احمق می پندارد. بعنوان نمونه کامنتهای او را در مورد نوشته های اکبر گنجی بخوانید تا وی را بهتر بشناسید.

من معتقد به آزادی بیان هستم حتی برای ملای بیسوادی مثل میثم.

-- آرش ، Mar 10, 2010 در ساعت 05:08 PM

بحث بر سر آزادی بیان نیست، بلکه موضوع سوء استفاده از زبان است. در هرجایی (حتی هاید پارک لندن) آزادی صاحب حد و حصر است (در همین رادیو زمانه همواره تاکید شده کامنت‌های هرز حذف خواهند شد). میثم اگر ملایی بود از حوزه ناکارآمد دین مشکلی در ارایه نظرات احمقانه و پاسخ گرفتن از دیگران نداشت؛ مشکل آن است که وی خود را در پوستین پوسیده حضرات کرده و قصد فریفتن آن دسته از دوستانی را دارد که با پیشینه مطلب آشنایی ندارند. چنین حرکتی براستی ناپسند است.
همچنین اینجانب صمیمانه از کلیه دوستانی که از نوشته‌های این حقیر رنجیده خاطر شده‌اند معذرت می‌خواهم، تنها چیزی که می‌توانم بگویم آن است که (لااقل به صورت آگاهانه) نیت پلیدی از نوشته‌ها نداشته‌ام، این پوزش از همه به ویژه از آرش خان است.

-- علی جولا ، Mar 10, 2010 در ساعت 05:08 PM