رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ مهر ۱۳۸۸
۵۰۰۰ سال در جستجوی هوش فرازمینی - بخش دوم

ما تنهاییم

احسان سنایی

۲۸ آگوست ۱۹۲۸، روزنامه نیویورک تایمز از کشف حیرت‌آوری سخن به میان آورد: ارتباط مستقیم رادیویی یک هواپیما با زمین. اما چنین کشفی چرا تا این حد مورد توجه قرار گرفت؟

دلیل آن این بود که طبق مطالعات «هنریش هرتز» امواج رادیویی را معمولاً می‌شد با سیم از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر انتقال داد و این موضوع آن‌چنان بین متخصصین جا افتاده بود که انگار تنها راه انتقال امواج رادیویی، همین است.

اما چنین خبری خود گویای این بود که اگر امواج رادیویی را می‌توان بدون نیاز به سیم از زمین به یک هواپیما ارسال کرد، پس همین کار را می‌توان در فضای بین سیارات نیز انجام داد؛ حتی در تمامی طول کهکشان!

در خلال سال های ۱۹۵۹ و ۱۹۶۰، تلاش‌های در خور توجهی در رابطه با پیشنهاد و به‌کارگیری روش‌های مختلف برای کشف حیات فرازمینی صورت گرفت؛ اما این بار تمامی این پروژه‌ها حساب شده و دقیق بود.

برای نخستین بار تلاش برای کشف موجودات فضایی از حالتی کیفی و حتی فلسفی، نمودی عددی و حساب‌شده می‌یافت.


دکتر فرانک دریک و معادله‌ی معروفش

در ۱۹ سپتامبر ۱۹۵۹، دو فیزیک‌دان جوان از دانشگاه کرنل ایالات متحده به نام‌های «فیلیپ موریسون» و «جوزپه کاولوی» مقاله‌ای را تحت عنوان «در جست و جوی ارتباطات بین سیاره‌ای» در نشریه نیچر منتشر کردند.

هر چند این مقاله، برآورد احتمال وجود تمدن‌های فرازمینی را تا حدی غیر ممکن دانسته بود، اما با تکیه بر یک مورد موجود، یعنی زمین خودمان، آن‌ها مدعی شده بودند که نمی‌توان امکان وجود تمدن‌های پیشرفته در نقاط دیگر کیهان را رد کرد.

در این مقاله بیان شده بود که عاقلانه‌ترین راه انتخاب موجودات فرازمینی برای ارتباط با ما زمینیان، استفاده از فرکانس یک تا ۱۰ هزار مگاهرتز موج الکترومغناطیسی است؛ چرا که جو سیارات، کم‌ترین تأثیر را بر این منطقه از طیف نوری داشته و سیگنال‌های طبیعی کهکشانی نیز در این ناحیه مزاحمتی ایجاد نمی‌کنند.


با این حال گستره فرکانس‌های یک تا ۱۰ هزار مگاهرتز، منطقه کوچکی از طیف را شامل نمی‌شود و بررسی سراسری آسمان در این منطقه وسیع از طیف آسان نیست.

به همین منظور، کاولوی و موریسون پیشنهادی را ارائه دادند که اساس کار سیستم امروزی پروژه SETI را شکل داد: به احتمال فراوان، بیگانگان با فرکانس ۱۴۲۰ مگاهرتز با ما ارتباط برقرار خواهند کرد.

دلیل آن‌ها هم این بود که این فرکانس، اثر انگشت فراوان‌ترین عنصر کیهان یعنی هیدروژن است و اگر تمدن‌های فرازمینی بخواهند منطقی عمل کنند، از زبان مشترک کل کیهان برای ارتباط استفاده خواهند کرد. از این رو، هر جست و جوی هدف‌مندی را باید در این ناحیه از طیف انجام دهیم.

برای درک بهتر این موضوع، رادیویی را تصور کنید که قادر به دریافت کل امواج رادیویی آسمان باشد. از بم‌ترین صداها شروع می‌کنیم. آن‌چه در ابتدا می‌شنویم، نعره پس از مرگ ستارگان پیر، فریاد کمک‌خواهی گازهای محکوم به مرگ در سیاه‌چاله‌های غول‌پیکر و سرانجام ضربان زنگ‌مانند قلب خورشید ماست و کمی که جلوتر برویم، نوفه‌های رادیویی سیاره مشتری را خواهیم شنید.

اما اگر عقربه امواج را به انتهای دیگر بکشانیم و به امواج ریز یا مایکروویو برسیم، تقریباً صدایی نخواهیم شنید. آنتن‌های رادیویی ما نیز بایستی بر این قسمت طبف متمرکز شوند و گوش به زنگ باشند؛ چرا که دانشمندان حدس می‌زنند اگر موجودات هوشمندی تمایل به برقراری ارتباط با ما داشته باشند، قاعدتاً باید از همین کانال‌های ساکت موج رادیویی استفاده کنند.

چند سال بعد دانشمندی به نام برنارد الیور، فرکانس دیگری را نیز معرفی کرد: ۱۶۶۲ کیلوهرتز یا چاله آب! این فرکانس، اثر انگشت ترکیب هیدروکسیل بود؛ ترکیبی که با واکنش با یک اتم هیدروژن (که فراوان ترین عنصر کیهان است) یک مولکول آب را می‌سازد و در تلاش برای جست و جوی حیات فرازمینی، چه چیز بهتر از آب!؟

در ۱۹۶۰ فرانک دریک، ستاره‌شناس دانشگاه کرنل ایالات متحده با استفاده از تأسیسات رادیویی گرین‌بنک در ویرجینیای شرقی، نخستین جست و جوی سیستماتیک حیات ماورای زمینی یا SETI را آغاز کرده و آن را پروژه اوزما نامید.


آنتن ۲۶ متری گرین‌بنک که برای نخستین بار برای جست‌جوی حیات فرازمینی به کار گرفته شد.

او با فرکانس شاخص ۱۴۲۰ مگاهرتز، دو ستاره «تاو - قیطس» و «اپسیلون - نهر» را که هر دو مشابه خورشید ما هستند، مورد بررسی قرار داد.

در هشتم آوریل ۱۹۶۰ نوعی سیگنال غیرعادی دریافت گردید اما بلافاصله منشأ آن یک هواپیمای با ارتفاع بالا مشخص شد.

پس از ۱۵۰ ساعت رصد مداوم در طول چهار ماه، هیچ نشانه‌ای از موجودات فرازمینی یافت نشد.

در همین سال، نشستی غیر رسمی با حضور جمعی از ستاره‌شناسان، فیزیک‌دانان، زیست‌شناسان، جامعه‌شناسان و صنعت‌گران برجسته در گرین‌بنک انجام شد که پروژه SETI را رنگ و رویی کاملاً علمی و به دور از خیال‌پردازی و بلندپروازی بخشید. این نشست، نتیجه بسیار جالب دیگری نیز داشت: معادله دریک.

در سال ۱۹۵۰ انریکو فرمی، فیزیک‌دان برجسته ایتالیایی‌الاصل در گفت و گویی غیر رسمی گفته بود که اگر احتمال تشکیل حیات در منظومه شمسی ما را می‌توان در هر سیستم ستاره‌ای مشابه دیگری نیز دید، پس چرا هیچ نشانی از تمدن‌های فرازمینی نمی‌بینیم؟

این سؤال، بعدها به پارادوکس فرمی مشهور شد. اما دریک در نشست گرین‌بنک تا حدی پاسخ این سؤال را داد: تمدن‌های پیشرفته، بیشتر علاقه به نابودی سریع خودشان دارند!

قریب به یک‌صد میلیارد1 ستاره در کهکشان راه شیری ما وجود دارد که هر ساله هفت ستاره جدید به این جمع اضافه می‌شود. از این میان، در حدود ۱۰ درصد از آن‌ها از لحاظ سن، جرم و ترکیب شیمیایی تقریباً مشابه خورشید ما هستند و طبق آخرین بررسی‌های مادون قرمز انجام گرفته بر این ستاره‌ها، نزدیک به ۲۰ تا ۶۰ درصد از این ستارگان خورشیدمانند نیز تمایل به سیاره‌سازی دارند.

از میان این همه سیاره تازه تشکیل‌شده نیز احتمال می‌رود ۰.۵٪ از آن‌ها برای پذیرایی از حیات آمادگی داشته باشند. فرآیند تشکیل حیات نیز آن‌چنان پیچیده نیست. کافی است صاعقه‌ای در ابرهای پیچ در پیچ موجود در جو اولیه یک سیاره نوزاد شکل بگیرد تا جان‌سخت‌ترین مولکول‌ها نیز به هم پیوند خورده و ترکیبات مورد نیاز برای حیات را فراهم سازند.

طبق مطالعات اخیر چارلز لاینویور از دانشگاه نیو ساوت‌ولز و تامارا دیویس از مرکز اخترزیست‌شناسی استرالیا، در بیش از ۱۳ درصد این سیارات عملاً حیات، سیر تکوینی‌اش را آغاز می‌کند.

اما اگر یک‌درصد از این حیات نوپا به تمدنی هوشمند ختم شود و باز یک‌درصد از همین تمدن‌های هوشمند نیز علاقه‌مند به برقراری ارتباط با ما باشند، با فرض این‌که به مدت ۱۰ هزار سال حماقت نکرده و خود را از میان نبرده باشند، آن‌گاه به طور کاملاً منطقی و علمی و با یک محاسبه ساده در احتمالات، در بدبینانه‌ترین حالت در خواهیم یافت که حداقل دو تمدن هوشمند در کهکشان ما وجود دارد! این، همان معادله انقلابی دریک بود.


این معادله نتایج منفی‌ای نیز در پی داشت و مخالفان بسیاری پیدا کرد؛ اما دریک در پاسخ می‌گفت: «هیچ‌وقت جواب چنین معادله‌ای صفر نخواهد شد؛ چون حداقل ما وجود داریم!»


یکی از تصاویر ارسالی توسط مارینر- ۴ از خاک مریخ

در سال ۱۹۶۱، اتحاد جماهیر شوروی تصمیم گرفت تا نخستین مأموریت اکتشافی تاریخ را روانه مریخ سازد. هدف این کاوشگر، تأیید وجود حیات در مریخ بود. چند روز پیش از پرتاب مأموریت توسط موشک پروتون، متخصصین تصمیم به آزمایش تجهیزات در دشت‌های قزاقستان گرفتند.

کاوشگر، هیچ اثری از حیات زمینی نشان نمی‌داد! هنوز فناوری نوپای بشر نمی‌توانست پاسخ سؤال دیرینه حیات در مریخ را بدهد. این تلاش تا سه سال بعد انجام نپذیرفت.


در ۲۸ نوامبر ۱۹۶۴؛ با صدای غرش موتورهای موشک اطلس - D از سکوی پرتاب شماره ۱۲ پایگاه فضایی کیپ کاناورال نیروی هوایی ایالات متحده، نخستین سفیر بشر عازم سیاره سرخ شد؛ سیاره‌ای که با شنیدن نامش، ناخواسته به یاد موجودات فرازمینی می‌افتیم: مریخ.

هفت ماه پر تب و تاب گذشت و مارینر - ۴ می‌رفت تا سلام زمینیان را به همسایگان مریخی‌مان برساند.

عصرگاه ۱۵ ژوییه ۱۹۶۵، شور و هیجان عجیبی پایگاه کنترل مأموریت را فراگرفته بود. قرار بود نخستین تصاویر مداری از مریخ به زمین مخابره شود.

در ساعت ۷ و ۱۸ دقیقه و ۴۹ ثانیه بعدازظهر، آرام آرام صداهایی از چاپ‌گر اتاق کنترل شنیده شد ...

مارینر - ۴، مجموعاً ۲۲ تصویر از مریخ به زمین ارسال کرد و نشان داد که مریخ سرزمینی خاموش، سرد و البته مرده است؛ سطح آن با ماه هیچ تفاوتی نداشت. ۵۵۴ میلیون دلار هزینه شد تا در مقابل سؤال دیرینه بشر یک جواب دو کلمه‌ای گذاشته شود: ما تنهاییم.

ادامه دارد ...


۱- معمولاً کسی تصور درستی از اعدادی چون میلیون و میلیارد ندارد. آن‌ها را به راحتی استفاده می‌کنیم؛ بدون آن‌که بدانیم شمردن یک تا یکصد میلیارد، یعنی تعداد ستارگان کهکشان ما، در سریع‌ترین حالت ممکن و بدون در نظر گرفتن هیچ کار جانبی دیگری (از جمله تنفس!) حدود ۶۰۰ سال زمان خواهد برد!

Share/Save/Bookmark

بخش نخست:
۵۰۰۰ سال در جست و جوی هوش فرازمینی

نظرهای خوانندگان

نمی دانم این چه رفتاری است! چرا برخی از ما مردم هرواژه ای را با یک «ال» به لغتی عربی می چسبانیم؟! ایتالیایی الاصل! چرا نمی نویسید ایتالیایی تبار؟! یا می نویسید « درمقابل سوال..» بجای « دربرابر پرسش...». حیف نیست؟ واژگانی با این سادگی وروانی وزیبایی را کنار میگذارید وبجایش لغتهای زمخت ونازیبای تازی بکار میبرید؟ خوب یک زمان واژه نداریم ناگزیر وام میگیریم.؛ آنی که داریم را چرا کنار میگذاریدو...؟!

-- baabak ، Oct 10, 2009 در ساعت 06:15 PM

بسیار جالب بود. استثاده ازین کلمات عربی هم هیچ ایرادی نداره، چون آنها در زبان فارسی حل شده اند. دگم بعضی از ماها هم خودشو به شکل ناسیونالیسم افراطی نشون میده.

-- eX ، Oct 11, 2009 در ساعت 06:15 PM

دو سیاره دارای تمدن وصدهاسیاره مناسب زیست . شک ندارم اولین روزی که یک سیاره قابل زیست شناسایی شود .تلاش هایی که ازاوایل قرن بیستم با در نظرگرفتن jump drive در داستانهای علمی تخیلی آغاز ودر دهه نود باتحقیقات جدی دررارتباط با warp drive وstring theory ادامه پیدا کرد وبه بنیاد گذاری مرکز سیستم های پیشرانش غیر متعارف درNASA منجر شد به سرعت افزایش خواهند یافت و در صده آینده به نتیجه نزدیک می شوند. شاید مطرح شدن این مسئله در فیلم جدید james cameron به نام AVATAR به جهت زمینه سازی ذهنی واجتماعی صورت میگیرد که گران ترین فیلم تاریخ نیز هست.
http://en.wikipedia.org/wiki/String_theory
http://members.shaw.ca/mike.anderton/WarpDrive.pdf
http://en.wikipedia.org/wiki/Warp_drive

-- بدون نام ، Oct 12, 2009 در ساعت 06:15 PM