رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ فروردین ۱۳۸۸
گفت‌وگو با آقای دکتر خورشیدیان، و خانم پوران فرخزاد

هفت سین یا هفت شین در سفره سال نو

مینو صابری
minoo.saberi@radiozamaneh.com

برای جشن نوروزی به‌پا شد
به هر باغی چراغانِ شکوفه

اکثر ما با دعای تحویل سال نو آشنا هستیم، «یا مقلب‌القلوب...» اما شاعره خوب ِ میهن‌مان خانم «هما ارژنگی» یک نیایش نوروزی سروده‌اند که یک نیایش کاملا فارسی است:

Download it Here!

الا ای اهورای با فرّ و جاه
به فرمان تو تابش هور و ماه

در این روز ِنو از مه ِفرودین
به آئین جمشید فرخنده دین

بگردان دل و دیده‌ام از گناه
بیاموزم از نو، دگرگونه راه

روان مرا از غم آزاد کن
به خوش‌باشی و خوش‌دلی شاد کن


خانم هما ارژنگی

ازآقای دکتر «اردشیر خورشیدیان» موبد موبدان زردشتیان ایران، در باره‌ی نوروز و هفت سین در آئین زردشتی سوال کردم که چنین گفتند:

در ایران باستان و حالا هم ما زردشتیان در یزد و کرمان در شب عید یعنی روزی که روز بعد از آن «عید» هست، معمولا ساعت سه یا چهار نصفه شب، نزدیکی‌های صبح بلند می‌شوند و «هفت سین» می‌چینند.

در هفت سین نماد هفت امشاسپندان یا هفت پایه‌ی عرفان ِ دین زردشتی و هفت پایه‌ی عرفان ایرانی گذاشته می‌شود.

کتاب مقدسی که می‌گذاریم که نماد «اهورامزدا» است.

دوم «شیر و تخم مرغ» است که نماد سپیدی است، نماد بهمن است، نماد منش ِنیک است.

سوم «آتش» است که نماد اردیبهشت یا نماد راستی است.

بعد «سکه» هست که نماد شهریور یا شهریارخویش و تسلط بر نفس است.

پنجم نماد سپندارمزد یا آرامش مقدس است که نماد فروتنی است که «زمین» هست و یا چیزهایی که از زمین می‌آید مثل میوه‌جات.

سپس نماد خرداد هست، نماد خِردورزی، نماد دانش اندوزی هست که نماد آن «آب» است که باید مثل آب همه‌جور دانشی را در خودش حل کند وهمیشه اندیشه‌ی پویا داشته باشد.

بعد از آن به امرداد می‌رسیم که بی‌مرگی و جاودانگی هست و نماد آن «گل و گیاه» هست که سر سفره هفت سین می‌گذاریم.


دکتر اردشیر خورشیدیان

پس بنابراین این «هفت سین» یا «هفت سینی» که هرگز هم «هفت شین» نبوده، بعضی‌ها به اشتباه می‌گویند هفت شین است. درست است که در ایران باستان و یا ما زردشتیان سر سفره هفت سین بالاخره شربت و شیرینی و حتی گاهی اوقات شراب هم بگذارند این‌ها تمام لغات عربی است، شربت و شراب عربی است بنابراین چنین تصوری نباید کرد و هفت شین نبوده و هفت تا سینی بوده.

از خانم پوران فرخزاد پرسیدم که چرا به نوروز می گویند «نوروز جمشیدی» و ایشان چنین توضیح دادند:

به نظر من و بنابر نوشته‌های آئینی باستانی ما و حتی دنیا، در دنیا حدود بیست‌هزار سال پیش یک فاجعه‌ای رخ داده در اقیانوس اطلس.

به نظر من این فاجعه که برابر بوده با فرو رفتن قاره اتلانتیک در آب، که قاره‌ی بزرگی بوده و در واقع حکم امریکای کنونی را در دوره‌ی پیش از این داشته، وقتی این قاره به علت زمین‌لرزه یا سقوط یکی از ماه‌ها (چون گویا زمین، دوتا ماه داشته) در داخل اقیانوس یک فاجعه رخ می‌دهد و این قاره به زیر آب می‌رود، آب‌های اقیانوس اطلس بالا می‌آید و تمام شهرهای اطراف مدیترانه، و مصر را می‌گیرد و بخش عظیمی از فلات ایران را هم به زیر آب می‌رود.


خانم پوران فرخزاد

من خوانده‌ام که: اهریمن در ماه فروردین، روز هرمز، در نیمروز ظهر هنگام، به مرز آسمان فرا آمد و آسمان آن‌گونه ترسید که بیش از گرگ لرزید. سپس اهریمن سوزان و تازان بر آسمان برآمد پس به‌سوی آب آمد (که زیر زمین قرار داشت) و سپس به میان زمین برآمد مانند مار از سوراخی بیرون آمد و همه زمین را گزند اندر ایستاد.

پس این کاملا نشان می‌دهد که در روز نخست فروردین، موقعی‌که خورشید وارد برج حَمَل می‌شده در جهان یک اتفاق عظیمی افتاده که آسیب و گزند بسیاری به‌خصوص به فلات ایران رسانده.

بعد، خب می‌خوانیم که ایرانیان در ایران‌زی جمع شدند از آن‌جا در واقع به راهنمایی «جمشید جم» روانه شدند به سوی خورشیدگاه، به سوی سرزمین‌هایی که خورشید با حرارت بیشتری در آن می تابید و سپس زندگی شروع شد، شهروندی شروع شد زیر نظارت و دیده‌بانی جمشید، به هر حال مردم از آن حالت اولیه بیرون آمدند و زندگی دوباره را آغاز کردند.

من فکر می‌کنم، شاید هم عده‌ای این را قبول نکنند، در نخستین روز که اسمش را «نوروز» گذاشتند، جمشید برتخت نشست که «بیرونی» در باره‌اش نوشته:

در چنین روزی «جمشید» سوار بر ماشین ِ آسمان‌پیمایی که در اختیار داشت راهی ِ سفری هوایی شد و از شهر خویش بر هوا تا دماوند و بابِل را تا به یک روز رفت و آن‌روز «هرمز روز» بود از فروردین ماه.

مردم از آن شگفتی که دیدند نوروز بگرفتند و پنج روز ِ دیگر را به دنبال آن عید نامیدند.

من فکر می‌کنم در چنین روزی به یادمان فاجعه‌ای که اتفاق افتاده، جمشید جم که یک مغ، یک دانشدار بزرگ بود دستور داد که این‌روز را به یادمان آن فاجعه جشن بگیرند و حالا که مردم شهرنشینی را دوباره آغاز کردند این روز را نوروز بنامند.

بعد روز ششم فروردین که بخصوص نزد زردشتیان بسیار عزیز است و می‌گویند روز تولد «زردشت» است در آن‌روز رسما حکومتش را اعلام کرد و در واقع تاریخ مدنی ایران در چنین روزی آغاز شد.

من این‌طور فکر می‌کنم اما به قول شاعر، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با تبریک سال نو به همه ی هموطنان ایرانی و همچنین غیر ایرانی زبانها و ایرانی زبانهائی که روز شکفتن طبیعت و تولد دوباره ی آنرا همراه با نوروز جشن می گیرند . و بخصوص کارکنان و نویسندگان رادیو زمانه . اما بعد : ایران طبق تحقیقات زمین شناسی از ٦٠ میلیون سال پیش از نظر خشکی و دریا تغییر نکرده است . اما دریای مدیترانه چندین بار پر و خالی شده است به دلیل حرکت زمین در جبل طارق و باز و بسته شدن آن منطقه . و آخرین مدارک حتی افسانه ای هم ایرانی ها را به حداکثر ١٢ هزار سال پیش تاریخ بدوی اشان را نشان داده است . تصاویر حتی لرستان هم چنین تمدن یا تصوراتی را به ٢٠ هزار سال نشان نمی دهد . اما اینکه ایرانیها قدیمی ترین اجتماعات روی کره ی زمین را داشته اند در آن بحثی نیست .

-- farhad ، Mar 19, 2009 در ساعت 11:59 PM

نظرات خانم پوران فرخزاد بیشتر به افسانه شباهت دارد و چندان وجهه علمی ندارد با این حال جالب بود اولین باری بود که این موضوع را به این شکل شنیدم....

-- جواد از هندوستان ، Mar 19, 2009 در ساعت 11:59 PM

سنت اصلی نوروز چیدن سفرهٌ هفت سین می باشد. امروز با وجود کمی تغییر، نشانه های اعتقادی پا بر جا هستند. هر خانواده ای سعی
می کند که میز و یا سفرهٌ هفت سین را به زیباترین شکل ممکن بچیند که نشانگر خلاقیت و هفت جاودانهٌ حراست و نیکداشت است.پی برد ها
و مفاهیم معنوی همانقدر مهم اند که طرز چیدن و آرایش سفره که نشانه درک از زیبایی است. با وجود عدم وجود یک فکر جمعی که بصورت کاملاٌ
مشخص این هفت علامت مورد بحث را تعیین کند، اما لیست زیر نمونه ای است از مجموعهٌ علائم: ١- سبزهٌ گندم،جو،عدس و غیره که نشانهٌ
تجدید و باز سازی است.٢-سمنو که نشانهٌ فراوانی و نعمت است.٣-سنجد که نشانهٌ عشق است.٤-سیر که نشانهٌ پزشکی و درمان است.
٥-سیب که نشانهٌ زیبایی و بهره وری از سلامتی است.٦-سماق که نشانهٌ رنگ طلوع آفتاب و سلامتی است.٧-سرکه که نشانهٌ عمر و شکیبایی
است.٨-سنبل که نشانهٌ آغاز بهار است.٩-سکه که نشانهٌ دارایی و سلامت است. اشیای دیگری نیز روی میز گذاشته می شوند: شیرینی جات،
شمع روشن که نشانهٌ خوشبختی و خوشوقتی است، آینه، تخم مرغهای رنگ آمیزی شده به تعداد جمع حاضر، ظرف دو یا چند ماهی قرمز،
یک ظرف آب با یک پرتقال شناور به نشانهٌ شناوری زمین در فضا، آب گل سرخ به نشانهٌ توانایی سحرآمیز پاک گری، رنگهای ملی به نشانهٌ وطن
دوستی، یک کتاب مقدس، یک کتاب شعر که مهمترین آنها شاهنامه و دیوان حافظ هستند.

-- شادی.خ ، Mar 19, 2009 در ساعت 11:59 PM

ممنون..امروز به شدت داره روی تاکید روی مفاخر ملی و مسائل ایران باستان افراظ میشه...این موج فکری جدیدی که شدیدا احساس میشه و ایرانی نژاد برتر رو مطرح میکنه نگران کنندس..متاسفانه ایرانیهای گرامی شدید هر کاری رو که میکنن پشت این نفاب ایرانی و باستانی پنهانش میکنن

-- سالار ، Mar 19, 2009 در ساعت 11:59 PM

یادم رفت که مأخد مطلبی را که فرستادم ذکر کنم که ویکی پدیا است.

-- شادی.خ ، Mar 19, 2009 در ساعت 11:59 PM

من كه متوجه نشدم اصرار به هفت سين بودن شده ولي سر سفره كتاب مقدس , شير وتخم مرغ , اتش و اب گذاشته ميشود كه هيچكدام با سين شروع نميشود .
سركار خانم فرخزاد هم به چه چيزهايي اعتقاد دارند . قاره اي به اندازه امريكا ناپديد شده . واينكه دوتا ماه در اسمان وجود داشته .بعد اب تا فلات
ايران كه 1000 متر ارتفاع دارد بالا بياد . اونم همين 20 هزار سال پيش
كه در مقابل سن زمين مثل يك روزه .

-- سورنا ، Mar 19, 2009 در ساعت 11:59 PM

سورنای عزیز، لطفاً متن را دوباره و درست بخوانید: قاره آتلانتیس "به اندازه آمریکا" نبوده بلکه "حکم امریکای کنونی را در دوره‌ی پیش از این داشته" است.

تمامی متخصصین تاریخ و اسطوره شناسی نیز این را قبول دارند که چه آتلانتیس به راستی وجود داشته و چه فقط یک افسانه باشد، محلی بوده مانند آمریکای کنونی از نظر پیشرفتهای شهرنشینی و دانش و فناوری و غیره در زمان خود.

بنا بر بعضی از نظرات، آتلانتیس به احتمال زیاد جزیره نسبتاً بزرگ از نظر جغرافیایی و پیشرفته از نظر جامعه مدنی بوده در مدیترانه (یعنی همان جایی که بونان و ایتالیای امروزی وجود دارند و هنوز هم جزایر زیادی در آن منطقه دیده می شود) که مجموعه ای از بهترین فرهنگها و تمدنهای آن روزگار را در خود جای داده بوده. ظاهراً اولین متن رسمی که به وجود آتلانتیس اشاره کرده مربوط به افلاطون است. بسیاری بر این باور هستند که افلاطون از این داستان به صورت نمادین استفاده کرده تا خطر سقوط و نابودی جوامع خیلی پیشرفته را (چه به دلایل طبیعی همچون زلزله یا سیل و آتشفشان و چه به دلایل انسانی نظیر انقلاب یا ارتجاع و غیره) به جامعه بسیار پیشرفته یونان در آن روزگار گوشزد کند. به هر حال، آثار تمدنهایی که بر اثر بلایای طبیعی یا اشتباهات انسانی از میان رفته اند در روی زمین کم نیست. ایران خودمان شاهد بسیار خوبی است بر این مدعا.

-- شهاب ، Mar 20, 2009 در ساعت 11:59 PM

خیلی عالی بود. لذت برم. اورمزد شما را برای ایران سالم و تندرست نگه دارد.

-- کوروش ، Mar 20, 2009 در ساعت 11:59 PM

شعر سركار خانم هما ارژنگي بسيار دلنشين و پر محتوا بود و اين قابليت را دارد كه جايگزين عبارت هاي عربي چون نيايش "يا مقلب القلوب" شود. چه بهتر كه ما ايرانيان به زبان شيرين پارسي كه زبان ملي ماست با پروردگار خود نيايش كنيم.

-- بدون نام ، Mar 20, 2009 در ساعت 11:59 PM

شهاب عزيز به متن زير خوب دقت كنيد :

""حدود بیست‌هزار سال پیش یک فاجعه‌ای رخ داده در اقیانوس اطلس.
به نظر من این فاجعه که برابر بوده با فرو رفتن قاره اتلانتیک در آب، که قاره‌ی بزرگی بوده و در واقع حکم امریکای کنونی را در دوره‌ی پیش از این داشته، وقتی این قاره به علت زمین‌لرزه یا سقوط یکی از ماه‌ها (چون گویا زمین، دوتا ماه داشته) در داخل اقیانوس یک فاجعه رخ می‌دهد و این قاره به زیر آب می‌رود، آب‌های اقیانوس اطلس بالا می‌آید و تمام شهرهای اطراف مدیترانه، و مصر را می‌گیرد و بخش عظیمی از فلات ایران را هم به زیر آب می‌رود.""

اولا صحبت از قاره اي بزرگ است و نه جزيره ( كلمه قاره چند جا تكرار شده )
ثانيا صحبت از اقيانوس اطلس است و نه مديترانه
ثالثا صحبت از فاجعه فيزيكي است و نه فاجعه معنوي انطوريكه شما برداشت كرده ايد يعني فاجعه ازبين رفتن تمدني پيشرفته مثل امريكا در زمان خودش اصلا موضوع بحث نيست .
رابعا تمدن يونان مال دو الي سه هزار سال پيشه ولي اينجا صحبت 20 هزار ساله پيشه كه تمدني نبوده وهمانطوريكه گفتم اصلا تمدن موضوع بحث نيست .

-- سورنا ، Mar 24, 2009 در ساعت 11:59 PM

ممنون که تلاش می کنید فرهنگ ایرانی را که امروز می خواهند نابود کنند زنده نگه دارید، نوروز دیگه آوای دهل به گوش نمی رسه اذان پخش میشه نمی دونم چه ربطی به نوروز داره
کم کم جای این سین ها هم صین می گذران(عربی) گپ زدن از جمشید و کورش و هخامنشیان گناهه، برای تبریک سال نو به یا مقلب القلوب و... اس ام اس می زنن....
خیابونهای شهرها با اسامی عربی نامگذاری می شه: دعبل،فضل ابن شاذان،حر،سید رضی کسانیکه نه می شناسیمشون نه ایرانی هستن ...

-- آتش ، Mar 26, 2009 در ساعت 11:59 PM

ضمن تبريك سال نو باستحضار ميرساند پايگاه اينرنتي استاد شهرام ناظري دوباره شروع به فعاليت كرد . از شما دعوت ميشود كه به جمع دوستان ما بپيونديد . با دومطلب جديد و بسيار قدرتمند در خدمتيم .

روابط عمومي پايگاه اينترنتي استاد شهرام ناظري


www.Shahram-nzeri.ir

-- روابط عمومي پايگاه اينترنتي استاد شهرام ناظري ، Apr 10, 2009 در ساعت 11:59 PM